به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان در آثار اندیشمندان / شهيد مرتضی مطهری ( انسان کامل ) » جلسه يازدهم ( قسمت چهارم )
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 569 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

انسان كامل
اثر : متفكر شهيد استاد مرتضی مطهری
( قسمت چهارم  )

جلسه يازدهم : بررسی مكتب قدرت ( 2 ) - مكتب محبت

فهرست مطالب :

تقدم عدالت بر ايثار

نمونه‏ای از ايثار واقعی

اشكالات مكتب محبت

خدمت به خلق ، مقدمه ايمان

******

تقدم عدالت بر ايثار

مقصود اصلی من اين نبود . در اين كه آنها مردم بی‏عاطفه‏ای هستند ، شكی‏

نيست ولی من اين مطلب را می‏خواهم بگويم كه بسياری از كارهای ما هم كه‏

اسمش را عاطفه می‏گذاريم عاطفه نيست ، نوعی خودخواهی است كه اسم "

عاطفه " و " انسانيت " روی آن می‏گذاريم .

معنای عاطفه چيست ؟ معنای عاطفه اين است كه انسان از حق مشروع خود به‏

نفع ديگری استفاده كند . چنين آدمی بايد كلاس قبل از اين را طی كرده باشد

. كلاس قبل از اين كدامست ؟ اين است كه به حقوق مردم تجاوز نكند و حقوق‏

آنها را محترم شمارد و حق خود را استيفا كند و بعد ، از حق مشروع خود به‏

نفع مردم استفاده كند . هر كسی اين كار را كرد ، به اين [ خصلت او ] "

عاطفه اجتماعی " می‏گويند .

اما شما افرادی را می‏بينيد كه به حق خود ابدا قانع نيستند و دائما در

زندگی از هر راهی كه شده می‏خواهند پولی بدست آورند ، نه حلال می‏فهمند و

نه حرام ، و حقوق مردم را محترم نمی‏شمارند و به حقوق ديگران تجاوز می‏كنند

. همين آدم يك روزی هم به خاطر فلان دوستش چندين هزارتومان خرج می‏كند و

بعد ما می‏خواهيم اين را به حساب سخاوت و انساندوستی و عاطفه اجتماعی‏

بگذاريم . نه ، اين عاطفه اجتماعی نيست ، خودخواهی است ، نامجوئی است‏

. اينكه انسان برای اينكه می‏خواهد خودپرستی كرده و نام خود را بلند كرده باشد

چنين كاری می‏كند ، انساندوستی نيست . كسی كه حقوق چندين انسان را پايمال‏

كرده و بعد برای يك انسان ديگر خرج می‏كند ، انساندوست نيست . اكثر

كارهائی كه ما می‏كنيم انساندوستی نيست .

حال يك مثال ديگری ذكر كنم . بعضی از ما خصلتی داريم و يا به خودمان‏

می‏بنديم و اسمش را " مهمان‏نوازی " می‏گذاريم و می‏گوئيم ما مرد هستيم و

در خانه مرد باز است ! هميشه يك مهمان می‏آيد و ديگری می‏رود . برای‏

ناهار و شام ، مهمان دارد و مهمان شب خواب هم به خانه‏اش دعوت می‏كند .

اين فی حد ذاته خوب است ، ولی از آن طرف ديگر يك ملاحظه‏ای را نمی‏كنيم‏

. بسا هست كه به آن زنی كه در خانه ما هست كه ما شرعا حق نداريم به او

فرمان بدهيم و او آزاد و مختار است كه اگر ميلش باشد در خانه ما كار

كند ، كار كند فشارها و زحمتهائی را تحميل می‏كنيم و اسمش را " مهمان‏

نوازی " می‏گذاريم و می‏گوئيم در خانه ما باز است و ما مهمان نواز هستيم‏

! مهمان نوازی‏ای كه مستلزم ظلم به يك انسان باشد ، مهمان‏نوازی نيست .

علی بن ابی طالب ( ع ) در خانه با همسرش زهرا ( س ) همكاری می‏كند .

كار خانه را زهرا به اختيار خودش انتخاب كرده و علی ( ع ) به او تحميل‏

نمی‏كند . در عين حال علی ( ع ) می‏خواهد فشاری بر همسر عزيزش وارد نيايد.

حال آيا اين مهمان‏نوازی و انساندوستی است كه آدم دائما مهمان بياورد و

آن زن بدبخت ، اگر يك روز احساس خستگی كند

انسان پدرش را درآورد و بگويد اگر نمی‏خواهی از خانه من بيرون برو ؟

پس اينها هم عاطفه اجتماعی نيست . بله ، اگر واقعا چيزی به مرحله‏

ايثار برسد ، آن چيز ديگری است . انسانی كه می‏خواهد عملش براساس عاطفه‏

اجتماعی باشد ، اول بايد از مرحله عدالت بالاتر بيايد ، يعنی عادل باشد و

به حقوق مردم تجاوز نكند و اگر می‏خواهد از حقوق مشروع خود ايثار كند

مانعی ندارد و لهذا بزرگانی از علما را سراغ داريم كه مقيد بودند هيچ‏

وقت كوچكترين تجاوزی به حق كسی نكنند . اينها در داخل خانه حاضر نبودند

حتی يك بار به صورت يك امر ، از همسر يا فرزندشان چيزی بخواهند

 ( البته در كار شخصی كه مربوط به خودشان است . كاری كه مربوط به‏

تربيت فرزند است ، حساب ديگری دارد . " اين كاسه آب را به من بده تا

بخورم " ديگر مربوط به تربيت بچه نيست .  ).

درباره مرحوم ميرزا محمد تقی شيرازی رضوان‏الله عليه كه از مراجع تقليد

بسيار بسيار بزرگ و استاد مرحوم آيت‏الله حاج شيخ عبدالكريم حائری بودند

، نقل كرده‏اند كه هيچ وقت [ به اهل خانه ] فرمان نمی‏داد . حتی يك وقت‏

كه ايشان مريض بودند و خانواده ايشان برايشان شوربا ( آش‏برنج ) تهيه‏

كرده بودند ، بچه‏ها آمده بودند و غذا را دم در گذاشته و رفته بودند .

ايشان هم مريض و در گوشه اتاق بستری بود و نمی‏توانست از جا بلند شود .

چند ساعت گذشت . وقتی آمدند ديدند غذا را نخورده است . چرا ؟ برای‏

اينكه مستلزم اين بود كه يكی از بچه‏ها را صدا كند و بگويد اين كار را

برای ايشان انجام بدهد . شبهه می‏كرد كه آيا شرعا برای من جائز است زنم را از آشپزخانه صدا

كنم و بگويم اين كار را انجام دهد ؟ حال در آنجا كاری به ميل و رضای‏

خودش می‏كند و من هم به او دستور نداده‏ام و خودش می‏گويد كه مايلم [ در

آشپزخانه ] كار كنم ، اما كاری را كه مستلزم اين باشد كه من به او فرمان‏

دهم ، نمی‏كنم .

پس عاطفه آن وقت عاطفه است و ايثار آن وقت ايثار است كه برای‏

خودنمائی و از روی خودخواهی نباشد .

نمونه‏ای از ايثار واقعی

داستانی از اصحاب حضرت رسول اكرم ( ص ) نقل كرده‏اند كه مربوط به‏

جنگ موته است و واقعا حيرت افزاست . اين را نمونه‏ای از ايثار می‏گويند

. در جنگ موته عده‏ای مجروح افتاده بودند . وقتی خون از بدن مجروح می‏رود

و بدن احتياج به خون جديد پيدا می‏كند ، طبيعت ، تشنگی را غالب می‏كند

چون بدن برای اينكه خون جديد بسازد ، احتياج به آب دارد و لهذا خود

مجروح بودن و رفتن خون زياد از بدن تشنگی آور است . مردی ظرف آبی را

برداشت و در ميان مجروحين مسلمان حركت كرد تا اگر مجروحی را پيدا كند

كه احتياج به آب دارد ، به او آب بدهد . به يكی از مجروحين رسيد و ديد

تشنه است . آمد به او آب بدهد اما او به يك نفر ديگر اشاره كرد ، يعنی‏

آب را به او بده كه او از من مستحقتر است . سراغ نفر دوم رفت ولی او

هم يك نفر ديگر را سراغ داد و گفت : سراغ او برو كه از من مستحقتر است‏

. رفت سراغ او ديد كه سومی مرده است . برگشت

سراغ دومی ، ديد دومی مرده است . رفت سراغ اولی ، ديد اولی هم مرده‏

است . اين را ايثار و از خودگذشتگی می‏گويند ، يعنی در نهايت احتياج خود

، ديگران را برخود مقدم داشتن .

اشكالات مكتب محبت

مكتب محبت و مكتب خدمت كه البته خدمت ناشی از محبت ، مورد نظر

ماست دو ايراد دارد . بدون شك خدمت و محبت ، ارزشی انسانی است ولی‏

يكی از ارزشهای انسانی است . عين دو ايرادی كه بر مكتب قدرت وارد بود

، بر اين مكتب هم وارد است .

يك ايراد اين است كه اين مكتب هم تك ارزشی است ، يعنی ارزشهای‏

ديگر را فراموش كرده و فقط به يك ارزش چسبيده ، كه عبارت از خدمت و

محبت است . محبت برای انسان كمال است ، فياضيت برای انسان كمال است‏

و همان طور كه فلاسفه ثابت كرده‏اند فياضيت ، جود و بخشش يكی از صفات‏

كماليه است كه حتی صفت ذات واجب تعالی هم هست و لهذا ذات واجب‏

خودش " فياض علی الاطلاق " است . بنابراين در اين جهت شكی نيست .

اشتباه اينها در اين است كه ارزشهای ديگر را فراموش كرده و گفته‏اند غير

از خدمت به خلق چيز ديگری وجود ندارد و انسانيت منحصر به اين ارزش‏ است .

همان طور كه مكتب قدرت اشتباه مهمترش اين بود كه قدرت را درست‏

تشخيص نداده بود و خيال می‏كرد كه همه قدرت يعنی فقط زور ، و

قدرتهای روانی و روحی را فراموش كرده بود ، در خدمت به خلق هم‏

يك اشتباه بسيار بسيار بزرگی وجود دارد كه من در اينجا توضيح می‏دهم .

خدمت به خلق يعنی چه ؟ خدمت به چه چيز خلق ؟ حال يك كسی سؤال می‏كند

: شما می‏گوئيد انسانيت به اين است كه انسان به خلق خدا خدمت كند .

می‏گويم بسيار خوب ، ولی يك توضيحی به من بدهيد ، به چه چيز خلق خدا

خدمت كنيم ؟ ممكن است بگوئيد به شكم خلق خدا ، يعنی خلق خدا گرسنه‏

هستند و به شكمهای آنان بايد خدمت كرد . بله ، شك ندارد كه انسانهای‏

گرسنه بايد سير شوند . به تن خلق خدا هم بايد خدمت كرد ، اگر عريانند

بايد پوشانده شوند و از سرما و گرما محفوظ بمانند و مسكن داشته باشند ،

اگر آزادی ندارند ، آزادی داشته باشند . همه اينها درست است و خدمت به‏

خلق خداست . ولی يك سؤال در اينجا مطرح است : نتيجه نهائی چيست ؟ آيا

همين قدر كه ما احتياجی از احتياجات خلق خدا را برآورديم ، اين عمل ما

احسان و خير است ؟ اگر خود خلق خدا در شرايطی قرار دارند كه خودشان به‏

خودشان خدمت نمی‏كنند و خودشان دشمن خودشان هستند ، يعنی از روی نادانی و

جهالت جوری عمل می‏كنند كه خودشان دشمن درجه اول خودشان هستند و در مسيری‏

قرار گرفته‏اند كه نه تنها مسير سعادتشان نيست ، بلكه مسير شقاوت آنها و

شقاوت بشريت است ، در اينجا باز همين طور چشمهايمان را ببنديم و

بگوئيم : به خلق خدا بايد خدمت كرد ، ما چه كار داريم ، ما بايد شكمها

را سير كنيم ؟ آيا صحيح است كه بگوئيم حال چه كار داريم آن كه شكمش سير

می‏شود در چه مسير و هدفی قرار می‏گيرد و يا الان در چه مسيری قرار دارد ؟ من به مسير

و هدفش چه كار دارم ؟ شكم بايد سير باشد و تن بايد پوشيده باشد . يا نه‏

، خدمت به انسانها به شرط اينكه خدمت به انسانيت باشد يعنی خدمت به‏

ارزشهای انسانی باشد ؟ مطلب اين است ، خدمت به خلق خدا آنجا ارزش‏

انسانی دارد كه در مسير ارزشهای ديگر انسانی قرار گيرد . اگر خدمت به‏

خلق در مسير ساير ارزشهای انسانی قرار نگيرد ، به اندازه يك پول هم‏

ارزش ندارد .

" خدمت به خلق " ، مقدمه ايمان

اينجا اين مطلب را بايد طرح كنيم كه يك عده‏ای می‏گويند اصلا مگر همه‏

دستورهای خدا و اصل ايمان و عبادت برای غير از اين است كه مردم در

نهايت امر ، خيرخواه خلق خدا باشند و به خلق خدا خدمت كنند ؟ می‏گويند

ما بايد " ايمان " داشته باشيم برای اينكه در پرتو ايمان ، به خلق خدا

خدمت كنيم . بايد خدا را عبادت كنيم چون در پرتو عبادت است كه بهتر

به خلق خدا خدمت می‏كنيم . از نظر اينها همه دستورهای اسلام و ساير اديان‏

و همه دستورات بزرگان بشريت ، مقدمه اين است كه به خلق خدا خدمت شود

. نمی‏گويند خود خلق خدا بالاخره چه می‏خواهد بشود . آخر اگر می‏گويند بايد

به خلق خدا خدمت شود ، خود خلق خدا چه برنامه‏ای دارند ؟ هيچ برنامه‏ای‏

ندارند ؟ !

نه ، اين طور نيست . ايمان مقدمه خدمت به خلق نيست ، عبادت مقدمه‏

خدمت به خلق نيست ، برعكس است : خدمت به

خلق ، مقدمه ايمان است ، خدمت به خلق ، مقدمه عبادت است ، خدمت به‏

خلق ، مقدمه عاقل شدن است ، خدمت به خلق مقدمه ساير ارزشهای انسانی‏

است ، يعنی ما بايد به خلق خدمت كنيم تا آنها را در مسير ايمان‏

بيندازيم ، تا آنها را در مسير خداپرستی بيندازيم ، تا آنها را در مسير ساير ارزشها بيندازيم .

خدمت به خلق ، مقدمه و زمينه برای ايمان است نه اينكه ايمان مقدمه‏

برای خدمت به خلق است ، و نه اينكه هيچكدام مقدمه ديگری نباشد . اسلام‏

چنين مكتبی دارد و چنين حرفی می‏زند و واقعا هم وقتی ما حساب كنيم ،

می‏بينيم غير از اين معنی ندارد . والا اگر اين طور باشد [ يعنی خدمت به‏

خلق مقدمه ايمان نباشد ] ما بايد همه انسانها را منهای انسانيت آنها در

نظر بگيريم . بعد همان طور كه قبلا هم گفتيم بايد به لومومبا به همان چشم‏

نگاه كنيم كه به چومبه نگاه می‏كنيم و به موسی چومبه هم به همان چشم نگاه‏

كنيم كه به لومومبا نگاه می‏كنيم ، چون هر دو انسانند ، هر دو شكم دارند ،

هر دو ممكن است گرسنه شوند و هر دو ممكن است برهنه باشند . ديگر از

جنبه به اصطلاح زيست‏شناسی اين دو انسان با يكديگر فرق نمی‏كنند .

من بعضی از مجلات نسبتا خيلی سنگين و آبرومند را كه می‏خوانم ، می‏بينم‏

عده‏ای وقتی می‏خواهند مقام عرفان اسلامی را خيلی بالا ببرند و از آن تعريف‏

كنند می‏گويند : اين عرفای ما كوچك نيستند ، حرفهای خيلی خيلی بزرگ‏

زده‏اند ! می‏پرسيم چه گفته‏اند ؟ ! می‏گويند : عرفان در نهايت امر ، سر از

خدمت به خلق درمی‏آورد !

نه ، اين طور نيست . عرفان هيچوقت در نهايت امر ، سر از خدمت به‏

خلق درنمی‏آ ورد ، در وسط راه و بلكه در مقدمه راه سر از

خدمت به خلق درمی‏آورد . خدمت به خلق در عرفان هست و بايد هم باشد ولی‏

خدمت به خلق ، نهايت عرفان نيست ، خدمت به خلق مقدمه‏ای از مقدمات‏

عرفان است و اگر به تعبيرات شرعی خودمان بخواهيم تعبير كنيم ، می‏گوئيم‏ :

 به خدا نزديك شدن مقدمه خدمت به خلق خدا نيست ، به خلق خدا خدمت‏

كردن مقدمه قرب الهی و رسيدن به مقام قرب خداست .

پس ، بر مكتب محبت هم دو ايراد وارد است : يكی اينكه محبت را تنها

ارزش می‏داند و ديگر اينكه محبت را نهايت انسانيت [ به حساب می‏آورد ]

و به عبارت ديگر ، اين مكتب آخرين سير انسانيت را خدمت و محبت‏

می‏داند . ولی اسلام اين را قبول نمی‏كند ، اسلام محبت و خدمت به خلق را

می‏پذيرد و ستايش می‏كند و آن را يك ارزش می‏داند ولی ارزشی كه در اول‏

راه است نه در پايان راه آخر مسير به خدمت به خلق منتهی نمی‏شود ، اول‏

از آنجا بايد شروع كرد ولی هدف اصلی چيز ديگر است .

و لا حول و لا قوت الا بالله العلی العظيم

 ( پایان جلسه یازدهم  )

( ادامه دارد )

منبع : http://www.aviny.com/library/motahari/Books








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031 
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir