به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان در آثار اندیشمندان / شهيد مرتضی مطهری ( انسان کامل ) » جلسه پنجم - 310389
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 504 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

انسان كامل
اثر : متفكر شهيد استاد مرتضی مطهری
( قسمت اول )

 

جلسه پنجم : اجمال نظريات مكاتب مختلف درباره انسان كامل  

 

فهرست مطالب   :

 

مكتب عقل  

مكتب عشق  

مكتب قدرت  

 
 
 
 
 
 
 
 

بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين ، باری الخلائق أجمعين ، والصلوش والسلام علی‏

عبدالله ورسو له ، وحبيبه وصفيه ، و حافظ سره و مبلغ رسالاته ، سيدنا و

نبينا و مولانا أبی القاسم محمد و اله الطيبين الطاهرين المعصومين
.
أعوذ بالله من الشيطان الرجيم

" «
هو الذی بعث فی الاميين رسولا منهم يتلوا عليهم اياته و يزكيهم و يعلمهم

 الكتاب و الحكمة و ان كانوا من قبل لفی ضلال مبين »" (سوره جمعه ، آيه . 2 )

هر صاحب مكتبی كه مكتبی برای بشريت آورده است ، نظريه‏ای درباره كمال‏
انسان و يا انسان كامل دارد . در آن چيزی كه به نام اخلاق ناميده می‏شود
می‏گويند " اخلاق " فن است ، نه علم ، يعنی مربوط است به آنچه " بايد
" ، نه به آنچه " هست " ، يعنی مجموع آن خصلتها كه انسان بايد و [ يا
] بهتر است آنچنان باشد گفته می‏شود كه اگر انسان دارای آن خصلتها باشد ،
به مقام عالی انسانيت نائل شده است و اين ، خود تعبير ديگری از انسان
والا ، انسان برتر يا انسان كامل است .

 

v       مكتب عقل

  

به طور كلی نظريات صاحبان مكاتب مختلف درباره انسان كامل در چند
نظريه اساسی خلاصه می‏شود . يك نظر ، نظر عقليون يا اصحاب عقل است ،
يعنی نظر كسانی كه به انسان بيشتر از زاويه عقل می‏نگريسته‏اند و گوهر
انسان را همان عقل او می‏دانسته‏اند و نه چيز ديگر . عقل هم يعنی قوه تفكر
و قوه انديشيدن . فلاسفه قديم و از آن جمله برخی فلاسفه قديم خودمان نظير
بوعلی سينا اينطور فكر می‏كرده‏اند . آنها مدعی بوده‏اند كه انسان كامل يعنی‏
" انسان حكيم " ، و كمال انسان در حكمت انسان است .
مقصود آنها از حكمت چيست ؟ آيا مقصود آنها از حكمت ، همان چيزی است‏
كه ما امروز " علم " می‏گوئيم ؟ نه ، مقصودشان از حكمت البته حكمت‏
نظری نه عملی " دريافت كلی صحيح از مجموع هستی " است كه غير از علم‏
است ، زيرا علم دريافتی است از بخشی از هستی . برای اينكه فرق " فلسفه‏
" و " علم " روشن شود ، اين مطلب را توضيح می‏دهم .
مثلا اگر شما می‏خواهيد درباره شهر تهران اطلاع پيدا كنيد ، به دوگونه‏
می‏توانيد اين اطلاع را كسب كنيد : يكی اطلاع كلی و عمومی اما مبهم ، و
ديگر ، اطلاع جزئی ولی مشخص . گاهی اطلاع شما درباره تهران مانند اطلاع

يك‏ مهندس شهرداری است كه اگر به او بگويند نقشه كلی شهر تهران را

بكش ، می‏تواند چنين نقشه‏ای را بكشد و در آن ، خيابانها و ميدانها و پاركها را
به طور كلی ، روی صفحه كاغذ به شما نشان دهد : مثلا اينجا نياوران و آنجا
تجريش و

آن طرف ، شاه عبدالعظيم است [ و غيره ، يعنی ] اطلاعی از عموم و از
سراپای تهران به شما می‏دهد ، اما همه‏اش مبهم است . او از همه تهران به‏
شما اطلاعاتی داده است ، اندام تهران را برای شما كشيده است ولی اگر

شما بخواهيد خانه خود را در آن نقشه پيدا كنيد نمی‏توانيد ، خودآن مهندس

 هم‏ از آن اطلاعی ندارد .
ولی يك نفر ممكن است اساسا نداند طول و عرض تهران چقدر است ، چند
تا ميدان و خيابان دارد ، نقاط مشخص تهران چيست ، چند تپه در وسط اين‏
شهر قرار دارد ، اما اگر درباره يك محله معين و خاص از او بپرسيد ،
تمام جزئيات آن را می‏داند كه اين محله چند كوچه دارد و اين كوچه‏ها به چه‏
شكل به يكديگر راه دارند و در هر كوچه چند خانه وجود دارد و حتی رنگ در
خانه‏های اين محله را می‏داند كه اين در ، سبز و آن يكی آبی و ديگری به چه‏
رنگی است .
اگر از آن كسی كه اطلاعش مختص به مجموع شهر است راجع به اين كوچه‏
بپرسيد ، كوچكترين اطلاعی ندارد و اگر از كسی كه اطلاعش راجع به اين

 كوچه‏ و محله است ، راجع به اندام شهر تهران بپرسيد اطلاعی ندارد .

فيلسوف به‏ آن كسی می‏گويند كه اندام هستی را در مجموع مطالعه می‏كند ،

 می‏خواهد رأس‏ هستی را پيدا كند ، اول و آخر هستی را بيابد و مراتب هستی

 و قوانين كلی‏ آن را دريابد . اما همين فيلسوف درباره فلان گياه يا حيوان يا

 سنگ و يا زمين و خورشيد هيچ اطلاعی ندارد . حكمت از نظر فيلسوف يعنی

 اطلاع كلی از سراسر هستی و از مجموع اندام عالم به طوری كه در آينه ذهن

 حكيم ، سراسر هستی و اندام عالم منعكس شود ، يعنی همه

هستی - ولی به صورت مبهم - در عقل حكيم ، مشخص شده باشد . می‏گفتند

 كمال‏ نفس انسان به اين است كه مجموع اندام عالم نه يك جزء بالخصوص و
بی‏اطلاع از جای ديگر در ذهن او منعكس شود . اين را به اين تعبير می‏گفتند
: صيرورش الانسان عالما عقليا مضاهيا للعالم العينی گرديدن و شدن انسان ،
جهانی عقلانی مشابه با جهان عينی ، يعنی انسان خودش يك جهان در برابر آن‏
جهان بشود ، ولی آن جهان عينی است و اين جهان ، جهانی عقلانی و فكری .

هر آن كس زدانش برد توشه‏ای  

جهانی است بنشسته در گوشه‏ای  

اين بيت ، همين مطلب را می‏گويد .
انسان كامل به عقيده فلاسفه ، انسانی است كه عقلش به كمال رسيده

است‏ ، به اين معنا كه نقش اندام هستی در ذهنش پيدا شده است . ولی

 با چه ]وسيله به اينجا رسيده است ] ؟ با قدم فكر ، با قدم استدلال و برهان

و با قدم منطق حركت كرده تا به اينجا رسيده است .
ولی فلاسفه تنها به اين قناعت نمی‏كردند ، می‏گفتند دو حكمت وجود دارد :
حكمت نظری يعنی شناخت عالم به اين صورتی كه عرض كردم و حكمت

 عملی . حكمت عملی چيست ؟ (حكمت عملی هم [ مربوط به ]

 عقل است .  ) تسلط كامل عقل انسان بر همه غرائز و همه قوا و
نيروهای وجود خود . (كتب اخلاق ما را اگر مطالعه كرده باشيد ، می‏دانيد كه

 اغلب بر اين‏ اساس قضاوت می‏كنند ، يعنی اخلاق ما بيشتر

" اخلاق سقراطی " است و در اخلاق سقراطی هميشه تكيه روی عقل است

 [ و در آن ، از اين نوع مسائل مطرح‏ است : ]

 آيا عقل تو بر شهوتت حاكم است يا شهوتت بر غفلت ؟

آيا عقلت بر غضبت حاكم است يا غضبت بر عقلت ؟

 آيا عقلت بر واهمه‏ات حاكم است يا واهمه‏ات بر عقلت؟   )

آن وقت می‏گويند اگر شما در حكمت نظری ، عالم‏ را با

فكر و استدلال آن طور كه گفتيم درك كنيد و در حكمت عملی ، عقل خودتان را
بر نفستان مسلط كنيد بطوری كه نفس و قوای نفسانی تابع عقل باشند ، شما
يك انسان كامل هستيد . اين مكتب همانطور كه عرض كردم مكتب عقل و
مكتب حكمت است ( حكمت كه آنها می‏گويند ، مقصود همان است كه عرض‏
كردم ) . در جلسات بعد به تفصيل نظر اسلام را درباره هر يك از اين‏
نظريات خواهم گفت . عجالتا مكتبها را توضيح دهم تا بعد به نظر اسلام‏
برسم .

 

v       مكتب عشق

  

مكتب ديگر درباب انسان كامل ، (قبلا عرض كردم كه اصلا كلمه

" انسان كامل " را اينها ( عرفا ) برای اولين بار در عالم طرح كرده‏اند . )
  مكتب عشق است . مكتب عشق كه‏ همان مكتب عرفان است ، كمال

انسان را در عشق كه مقصود ، عشق به ذات حق‏ است و در آنچه كه عشق ،

 انسان را به آن می‏رساند ، می‏داند . برخلاف مكتب‏ عقل كه مكتب حركت

نيست و مكتب فكر است حكيم سخن از حركت ندارد ، به‏ عقيده او همه

حركتها ، حركت ذهن است اين مكتب ، مكتب حركت است ،
اما حركتی صعودی و عمودی ، نه حركت افقی (البته منتهی به حركت افقی

 می‏شود [ كه توضيح آن می‏آيد ].  ) . در ابتدا كه

انسان می‏خواهد به كمال برسد حركتش بايد صعودی و عمودی باشد ،

 يعنی حركت‏ به سوی خدا ، پرواز به سوی خدا . اينها معتقدند كه سخن ،

 سخن فكر نيست ، سخن عقل نيست ، سخن استدلال‏ نيست ، سخن ،

 سخن روح انسان است . به عقيده اينها روح انسان واقعا به‏ حركت معنوی

 حركت می‏كند تا آنجا كه به خدا می‏رسد . همينجاست كه جنجال‏
به پا شده است كه " انسان به خدا می‏رسد " يعنی چه ؟ [ ولی ] آنها حرف‏
خودشان را در جای خود ، خوب گفته‏اند . مكتب عشق اساسا مكتب عقل را
تحقير می‏كند .
يكی از فصول و بخشهای بسيار عالی ادبيات ما (متأسفانه اينها هيچ در ادبيات

ما شناخته نمی‏شود ، حتی در دانشكده‏ ادبيات و امثال اينها اين حرفها را

درك نمی‏كنند و اينها را مسخ می‏كنند.  ) ، بخش " مناظره‏
عقل و عشق " است . چون كسانی كه وارد اين بحث شده‏اند اغلب خودشان

 اهل‏ عرفان بوده‏اند ، هميشه عشق را بر عقل پيروز كرده‏اند .
مكتب عشق برای رسيدن انسان به كمال ، عقل را كافی نمی‏داند ، می‏گويد
عقل ، جزئی از وجود انسان است ، نه اينكه تمام ذات انسان عقل او باشد ،
( برگسون در عصر اخير ، خيلی روی اين مطلب تكيه كرده است ) عقل مثل

 چشم ، يك‏ابزار است ، ذات و جوهر انسان كه عقل نيست ،
ذات و جوهر انسان ، روح است و روح از عالم عشق است و جوهری است كه

 در آن ، جز حركت به سوی حق چيز ديگری نيست . اين است كه عقل در اين

مكتب‏ تحقير می‏شود .

حافظ گاهی [ اين مطلب را ] با تعبيرات عجيبی می‏گويد :
بهای باده چون لعل چيست جوهر عقل 

 بيا كه سود كسی برد كاين تجارت‏ كرد
عرفا هميشه مستی را به آن معنا كه خود می‏گويند بر عقل ترجيح می‏دهند .
آنها حرفهای خاصی دارند ، توحيد ، نزد آنها معنی ديگری دارد ، توحيد آنها وحدت

وجود است ، توحيدی است كه اگر انسان به آنجا برسد همه چيز شكل [
حرفی ] پيدا می‏كند . در اين مكتب انسان كامل در آخر ، عين خدا می‏شود ،
اصلا انسان كامل حقيقی ، خود خداست و هر انسانی كه انسان كامل

می‏شود ، از خودش فانی می‏شود و به خدا می‏رسد . راجع به اين مكتب

 هم در جای خود صحبت می‏كنيم .

 

v       مكتب قدرت

مكتب ديگری درباب انسان كامل وجود دارد كه نه بر " عقل " تكيه دارد
و نه بر " عشق " ، فقط بر " قدرت " تكيه دارد . انسان كامل يعنی‏
انسان مقتدر ، و كمال يعنی قدرت به هر معنی‏ای كه قدرت را در نظر بگيريد
يعنی اقتدار ، زور .
در يونان قديم گروهی بودند كه اينها را " سوفسطائيان " می‏گويند .
اينها در كمال صراحت اين مطلب را بيان كرده‏اند كه اصلا " حق " يعنی "
زور " ، هر جا كه زور هست حق هم هست و هر جا كه قدرت هست ، حق ،
همان قدرت است و ضعف مساوی است با بی‏حقی و ناحقی . برای آنها

 اساسا عدالت و ظلم معنی و

مفهوم ندارد و لهذا [ به " حق " ] می‏گويند : " حق زور " ، يعنی حق‏
ناشی از زور ، به اين معنا كه هر حقی ناشی از زور است . اينها معتقدند
كه انسان تمام تلاشش بايد برای كسب زور و كسب قوت و قدرت باشد و بس‏
، و انسان هيچ قيد و حدی هم نبايد برای قدرت خود قائل شود .
اين مكتب را در يكی دو قرن اخير نيچه فيلسوف معروف آلمانی احيا و
دنبال كرد و در كمال صراحت اين مكتب را بيان كرد . از نظر اينها ،
اينكه می‏گويند : " راستی خوب است " ، " درستی خوب است " ، "
امانتداری خوب است " ، " احسان خوب است " ، " نيكی خوب است "
، همه ، حرفهای مفت و چرند است . " هركه ضعيف بود ، زير بازويش را
بگير " يعنی چه ؟ يك لگد هم به او بزن . او گناهی از اين بالاتر ندارد
كه ضعيف است ، حال كه ضعيف است تو هم سنگی روی سرش بينداز . نيچه

 كه‏ خودش يك آدم ضد خدا و ضد دين است معتقد است كه دين را ضعفا اختراع‏
كرده‏اند ، درست برعكس نظريه كارل ماركس كه می‏گويد : دين را اقويا
اختراع كرده‏اند برای اينكه ضعفا را اسير خودشان نگه دارند . نيچه می‏گويد
دين را ضعفا اختراع كرده‏اند ، برای اينكه قدرت اقويا را محدود كنند و
خيانتی كه به عقيده او دين به بشر كرده است ، اين است كه مفاهيمی

 همچون‏ بخشش ، جود ، رحم ، مروت ، انسانيت ، خوبی ، عدالت و امثال

 اينها را بين مردم پخش كرده و بعد ، اقويا گول خورده‏اند و به خاطر عدالت

 وجود و مروت و انسانيت ، مجبور شده‏اند كمی از قدرت خود بكاهند .
نيچه می‏گويد اديان گفته‏اند : " مجاهده با نفس " ، چرا

مجاهده با نفس ؟ بگوييد پروريدن نفس ، نفس پروری ، اديان گفته‏اند : "
مساوات " ، می‏گويد : مساوات چرند است ، مساوات يعنی چه ؟ هميشه بايد
يك عده زيردست ( به معنای مقتدر و صاحب قدرت   ) باشند و يك عده زيردست ،

 زيردستها جانشان‏ دربيايد و برای زبردستها كار كنند ، تا آنها رشد كنند و گنده

 شوند و مرد برتر از ميان آنها پيدا شود . اديان گفته‏اند : " تساوی حقوق زن و

 مرد " ، می‏گويد اين هم حرف مزخرفی است ، مرد ، جنس برتر وقويتر است

و زن‏ برای خدمت به مرد خلق شده و هيچ هدف ديگری در كار نيست ،

تساوی حقوق‏ زن و مرد هم غلط است .
اين مكتب اساسا انسان برتر و والا و انسان كامل را مساوی با انسان
مقتدر و انسان زورمند می‏داند و كمال را مساوی با قوت و قدرت .

 

( ادامه دارد )

منبع : http://www.aviny.com/library/motahari/Books

 

 

 

 

 

 








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir