به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان در آثار اندیشمندان / شهيد مرتضی مطهری » آيه بودن انسان( قسمت دوم )
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 558 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

 

علامه طباطبائی و شهید مطهری

 

آيه بودن انسان

اثر : متفكر شهيد استاد مرتضی مطهری

( قسمت دوم )

تفسير سوره جاثيه

نكته‏ای در بعضی تفاسير مثل تفسير الميزان آمده است ، می‏گويند كه در قرآن بعضی جاها اين جور آمده كه " در خلقت آسمان و زمين آيه است " و بعضی جاها آمده : " خلقت آسمان و زمين آيه است " ، آيا اينها تفاوت‏ دارد ؟ می‏گويند بله ، قرآن گاهی می‏گويد كه اصلا اين آسمان آيه است ، زمين‏ آيه است ، يعنی اين مجموع دستگاه را به منزله يك آيه تلقی می‏كند ، ولی‏ گاهی می‏گويد در اين آسمان آيات است ، می‏خواهد بگويد اين جنبه‏هايی دارد، معناهايی دارد ، از جنبه‏های مختلف می‏شود پی برد     . در اين آيه " « ان فی السموات و الارض لايات للمؤمنين »" يك نگاه‏ جمعی كلی به همه عالم كرده است ، ولی بعد به طور خصوصی بعضی موضوعات را كه مهمتر بوده ذكر كرده است و كلمه‏ای بالاتر از كلمه " مؤمنين " يعنی‏ درجه كاملی از ايمان را هم برايش ذكر فرموده : " « و فی خلقكم و ما يبث من دابة آيات لقوم يوقنون »" در خلقت شما انسانها و در آنچه كه‏ خدا می‏پراكند يعنی متفرق و پخش می‏كند و به حركت وامی‏دارد از جنبنده‏ها ( آيه‏هايی برای اهل يقين است ) .

 در اينجا انسان مطرح است بالخصوص و ساير جنبنده‏ها ، يعنی از ميان همه مخلوقات عجالتا جنبنده‏ها انتخاب شده‏ است و از جنبنده‏ها انسان به طور خصوصی انتخاب شده است . اين برای آن‏ است كه انسان يك آيه مخصوص و خيلی عجيب و پر معنايی است . مسلم آيه بودن گياهها از آيه‏ بودن جمادها بيشتر است چون وجود كاملتری است ، آيه بودن حيوانها از آيه‏ بودن گياهها بيشتر است و آيه بودن انسان از آيه بودن هر موجود ديگری‏ بيشتر است و مضاعف است . اين است كه در قرآن كريم راجع به آيه بودن‏ خود انسان يك عنايت خاصی هست ، يعنی حساب اين ( موجود ) را جدا می‏كند ، مثل اينكه در سوره " و الذاريات " می‏فرمايد : " « و فی الارض ايات‏ للموقنين »" در زمين آيه‏هايی هست برای اهل يقين .

 انسان هم جزو موجوداتی است كه در زمين هستند ، ولی او را يك امر جداگانه ذكر می‏كند : " « و فی انفسكم افلا تبصرون »" (ذاريات / 20 و . 21 ) و در خود شما ، نمی‏بينيد ؟ اين‏ " در خود شما " حسابش جداگانه است ، با كلمه " « افلا تبصرون »" هم‏ ذكر شده : و در خود شما ، آيا نمی‏بينيد ؟ يا در آيه سوره فصلت : " « سنريهم اياتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی يتبين لهم انه الحق »" (فصلت / . 53 ) همه چيز را به نام " آفاق " نام برده است ولی برای انسان يك حساب‏ جدا باز كرده ، با اينكه انسان هم به يك اعتبار جزو موجودات آفاقی است‏ . اين برای اين است كه آيه بودن انسان از هر موجود ديگری بيشتر است .قرآن درباره انسان می‏فرمايد : " « و نفخت فيه من روحی »" (ص / . 72 ) اين‏ مظهری از روح الهی است. چيزی در انسان هست كه در غير انسان وجود ندارد.

مولوی افسانه‏ای نقل می‏كند كه مردی طالب گنج بود و هميشه دعا و تضرع و زاری و خدا خدا می‏كرد كه خدايا اين همه گنجها را مردم زير خاك كردند بعد رفتند و اينها مانده زير خاكها و كسی استفاده نمی‏كند ، خدايا به من گنجی‏ را بنمايان كه بروم آن را اكتشاف كنم و بعد يك عمر راحت زندگی كنم . مدتها خدا خدا می‏كرد ، تا بالاخره در عالم رؤيا خواب‏ نما شد كه می‏روی در فلان جا ، بالای فلان كوه ، فلان نقطه می‏ايستی و تيری هم‏ به كمان می‏كنی ، هر جا كه اين تير افتاد گنج آنجاست . بيل و كلنگ و دستگاهش را برداشت و رفت به آن نقطه ، ديد همه علامتها درست است . شك نكرد كه گنج را پيدا كرده . تير را به كمان كرد ، گفت حالا به كدام‏ طرف پرتاب كنيم ، يادش افتاد كه به او نگفته‏اند به كدام طرف ، گفت‏ حالا يك طرف پرتاب می‏كنم ، به قوت كشيد و به يك طرف پرتاب كرد . نگاه كرد تير كجا افتاد ، بعد با بيل و كلنگش رفت برای گنج ، كند و كند ، هر چه كند پيدا نكرد ، بالاخره آنقدر كند كه گفت ديگر اگر كسی هم گنجی‏ زير خاك كند از اين بيشتر پايين نمی‏رود . حتما من اشتباه كرده‏ام ، بايد به يك طرف ديگر پرتاب كنم ، رفت به يك طرف ديگر پرتاب كرد ، باز آمد كند و هر چه كند پيدا نكرد ، شمال و جنوب و مشرق و مغرب ، چند روز كارش اين بود ، بعد شمال شرقی و جنوب غربی و همه جهات . مدتی اين‏ بيچاره زحمت كشيد چيزی پيدا نكرد . دو مرتبه رفت در مسجد و دعا و فرياد ، تا بار ديگر خواب نما شد ، همان شخص به خوابش آمد ، به او گفت اين‏ چه ارائه‏ای بود كه به ما كردی ، ما كه هر چه گشتيم پيدا نكرديم . گفت‏ چكار كردی ؟ گفت من رفتم آنجا ايستادم تير به كمان كردم ، يك دفعه از اين طرف پرتاب كردم ، يك دفعه از آن طرف . گفت ما كی به تو گفتيم‏ تير را به قوت بكش و پرتاب كن ؟ ما گفتيم تير را به كمان بگذار هر جا خودش افتاد . روز بعد رفت و تير را به كمان كرد و هيچ نكشيد ، رهايش‏ كرد، همان جا جلوی پايش افتاد، زير پای خودش را كند و گنج را پيدا كرد.

شخصی بود در مشهد به نام آقای آقاشيخ مجتبی قزوينی ، می‏گفت ما اين‏ داستان را در مثنوی خوانديم ، به مرحوم ميرزای كرمانشاهی ( معروف است، مرد عارف و با حالی بوده در مشهد ، منبر هم ميرفته) رسيدم‏ و گفتم آقای ميرزا ، اين ملا در اين شعر چه می‏خواهد بگويد ؟ اين داستان‏ هدفش چيست ؟ فقط يك جمله در جواب من گفت : " « و فی انفسكم افلا تبصرون »" می‏خواهد بگويد مطلب در خودت است ، كجا اين طرف و آن طرف‏می‏روی ؟ !

اين خودش يك منطقی است در قرآن كه " « و فی انفسكم »" . بزرگترين‏ آيتهای الهی در جان و روح آدمی است ، يا بگوييم بزرگترين آئينه‏های الهی‏ خود انسان است و لهذا در اينجا كلمه " ايقان " به كار رفته . آنجا فرمود : " « و فی الارض ايات للموقنين و فی انفسكم »" ، در اينجا هم‏ می‏فرمايد : " « و فی خلقكم و ما يبث من دابة ايات لقوم يوقنون » " برای مردمی كه به يقين می‏رسند ، يعنی اين يك چيزی است كه انسان را به‏ مرحله يقين می‏رساند . مقصود از " مرحله يقين " اين است كه ايمان مطلق‏ مثل ايمان از پشت پرده‏هاست ، ايمان داريم كه در پشت پرده‏ها چيزی هست‏ ، ولی يقين آن مرحله‏ای است كه يا شهود است يا مثل شهود ، يعنی ديگرپرده‏ها برداشته شده است ( لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا ) (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحديد ( چاپ مصر ) ، ج / 10 ص 142.  ) .

انسان يك موجود ملكوتی است، اگر انسان خودش را آنچنان كه هست بشناسد، به عالم ملكوت آشنا شده و عالم ملكوت را شناخته است ، و شناختن انسان‏ خودش را مساوی است با پی بردن به عالم ملكوت، و اگر كسی پی نبرده است‏ به دليل اين است كه خودش را آنچنان كه بايد نشناخته است . در داستان‏ ابراهيم عليه‏السلام می‏خوانيم: " « و كذلك نری ابراهيم ملكوت السموات و الارض و ليكون من الموقنين »" (انعام / . 75 ) صحبت ارائه ملكوت كه (پيش) می‏آيد اسم " ايقان " در كار می‏آيد.  ( مطلب را با ) يك موضوع ديگر تفصيل می‏دهد ، كه باز درجه پايين تر است : " « و اختلاف الليل و النهار و ما انزل الله من السماء من رزق‏ فاحيا به الارض بعد موتها و تصريف الرياح ايات لقوم يعقلون »" .

 سه‏ مطلب به سه عبارت ذكر شد : يكی ( اينكه ) به طور كلی در آسمانها و زمين‏ آياتی است برای اهل ايمان ، در خلقت انسان و خلقت جاندارها آيات است‏ برای اهل يقين بالخصوص . بعد جريانهايی از عالم ما را ذكر می‏كند برای‏ كسانی كه لااقل اهل فكر و تعقل باشند . يكی از آنها گردش منظم شب و روز است . قرآن هميشه اين گردش منظم شب و روز و اين نظام را به عنوان يك‏ آيه و يك شی‏ء معنی دار برای نشان دادن قدرت و حكمت پروردگار ذكر می‏كند .

گردش منظم شب و روز

 

" « و ما انزل الله من السماء من رزق »" روزی شما را از آسمان فرود می‏آورد . مقصود باران است چون بعدش می‏گويد : " « فاحيا به الارض بعد موتها »" و به وسيله اين روزی شما كه از آسمان می‏آيد زمين را زنده‏ می‏كند . می‏خواهد بگويد اين باران كه شما می‏بينيد اوضاع عالم اين جور است‏ ، يكدفعه می‏بينيد از بالا آب را گويی در غربيل كرده باشند يا با آب پاش‏ می‏پاشند روی زمين ، اين را شما يك امر تصادفی تلقی نكنيد ، خيال نكنيد كه همين طور تصادفا اين آبها می‏آيد و تصادفا برای گياههای زمين نافع است‏ و تصادفا برای حيوانها نافع است و تصادفا برای انسانها نافع است ، صحبت تصادف نيست ، اينها كارهای حساب شده است .آن ابر و باد و حركت باد و حركت ابر و ريزش باران و روييدن گياه و تمام اينها تقدير و حساب و در نظر گرفته شده و با نقشه و حساب قبلی بوده است و محال است‏ كه علل تصادفی به اينجا كشيده شود .

ريزش باران

 

كريسی موريسون كتابی دارد به نام " آفرينش انسان " ، در آن كتاب‏ اين موضوعات را خيلی خوب شرح داده است . از جمله بعد از آنكه اوضاع‏ زمين و جو زمين و اكسيژن و گازهای ديگری كه در مجموع زمين وجود دارد و مجموع اوضاعی كه در روی زمين رخ داده و وضع ابرها و وضع هوا را كاملا تشريح می‏كند ، می‏گويد اصلا محال و ممتنع است كه جريانات بی‏هدف عالم‏ منتهی به اينجا شده باشد .

مثل اين است كه كسی فرض كند كه كتابی مثل‏ كليات سعدی نوشته شده ولی همين سعدی كه اين شعرها را گفته آدمی بوده در نهايت بی‏سوادی و بی‏ذوقی ، اصلا شعر نمی‏فهميده ، معنی شعر هم نمی‏فهميده ، همين طور كه با قلم خط خط می‏كرده اين طور در آمده است ، تصادفا اين جور شده ! محال و ممتنع است كه تصادف چنين اثری را به وجود بياورد .

تا حالا هيچ وقت شده كه يك روزنامه در بيايد در بيست صفحه ، شما درباره يك‏ مقاله‏اش ، درباره نيم مقاله‏اش ، درباره يك سطرش احتمال بدهيد حروفچين‏هايی بی‏سواد همين طور به گزاف حروف را برداشته و چيده‏اند اين‏ مقاله درآمده است ؟ ! هيچ وقت انسان می‏تواند چنين احتمالی بدهد ؟ و حال‏ آنكه ممكن است كسی بگويد چه مانعی دارد ؟ حروفش كه آنجا بوده ، حروفچين‏ هم كه آنجا وجود داشته ، دست حروفچين را هم كه نبريده بودند ، حروفچين‏ بی‏سوادی برداشته همين طور بدون اينكه نقشه‏ای باشد ، يك حرف الف از اينجا برداشته ، ب از آنجا برداشته ، هی برداشته جمع كرده ، خودش هم‏ نمی‏دانسته چكار می‏خواهد بكند ، بعد داده زير چاپ ، حالا نگاه می‏كنيم‏  می‏بينيم يك مقاله مفصل درباره مثلا " اوضاع سياسی جهان " از آب در آمد !

در گردش شب و روز ، در اين روزی شما كه خدا از بالا فرود می‏آورد ( نشانه‏هايی است برای كسانی كه تعقل می‏كنند ) . مكرر عرض كرده‏ايم كه " سماء " در عربی مساوی با كلمه " آسمان " در فارسی نيست . غلط است كه نصاب هم گفته : " سما آسمان " . آسمان فارسی مركب از كلمه " آس " و كلمه " مان " مفهوم فلك را می‏دهد ، يعنی آس مانند ( آس‏ يعنی سنگ آسياب ) ، يعنی آن چيزی كه مانند سنگ آسيا می‏چرخد . اين از اساس فلكيات قديم گرفته شده كه فلك مثل سنگ آسيا می‏چرخد . كلمه " سماء " يعنی بالا . قرآن به ابر هم " سماء " می‏گويد و گاهی به خود باران هم " سماء " می‏گويد . گاهی به خدا هم موجودی سماوی می‏گويد . هر چيزی كه به هر اعتباری به او علو بشود گفت . " « ارسلنا السماء عليهم‏ مدرارا »" (انعام / . 6 ) يعنی اين سماء را همين طور داريم می‏ريزيم به سر آنان . مقصود خود باران است. به خود باران قرآن گفته "سماء" چون از بالا می‏آيد . به ابر هم می‏گويد " سماء ". اينجا كه می‏فرمايد:  " « و ما انزل الله‏ من السماء غ" يعنی آنچه كه از بالا برای شما فرود می‏آورد "« من رزق »" از آن روزی . آب خودش روزی نيست، سبب روزی است ولی چيزی كه سبب چيز ديگر است ( گاهی به جای مسبب ذكر می‏شود ) ، به اصطلاح ذكر سبب و اراده‏ مسبب است . " « فاحيا به الارض بعد موتها »" به‏وسيله همين آب زمين‏ مرده را زنده می‏كند . " « و تصريف الرياح »" چرخاندن بادها . كلمه " تصريف " مفهوم گرداندن را می‏دهد. در سابق چون اين موضوع برای علما محرز نبود توجه به اين نكته نمی‏كردند ولی امروز كه اطلاعات جو شناسی زياد شده‏ است كه باد جز هوای متحرك چيز ديگری نيست، در اثر اختلاف منطقه‏ها، گرم‏ و سرد شدن‏ها و اينكه هوای گرم سبكتر است و هوای سرد سنگينتر و آنها فشار می‏آورند و حركتهايی پيدا می‏شود توانسته‏اند نشان بدهند كه اصلا باد می‏چرخد، يك حركات چرخش مانندی دارد ، و گفته‏اند اين امر با اين تعبير قرآن‏ تطبيق می‏كند كه می‏فرمايد : " « و تصريف الرياح »" گرداندن بادها . " « ايات لقوم يعقلون »" در همه اينها برای مردمی كه‏ تفكر و تعقل كنند و بخواهند بفهمند و بشناسند ، آيات زياد است .

اينها همه دعوت به آسمان شناسی هست ، زمين شناسی هست ، انسان شناسی‏ هست ، جانور شناسی هست ، جو شناسی هست. بعد می‏فرمايد: " « تلك ايات‏ الله نتلوها عليك بالحق » " ( آيات تكوينی را به نام " آيه " ذكر كرده ، بعد دو مرتبه آيات قرآنی را به نام " آيه " می‏گويد ) اين سه‏ آيه‏ای كه ما درباره " آيات تكوينيه " گفتيم اينها آيات خداست ، وحی‏ الهی است كه به حق ما بر تو تلاوت می‏كنيم " « فبأی حديث بعد الله و اياته يؤمنون »" تعبير عجيبی است ! اينها اگر به خدا و اين آيات روشنخدا ايمان نياورند ديگر به چه می‏توانند ايمان بياورند ؟ ! يعنی اگر كسی‏ ايمانش را به قرآن و خدا از دست بدهد ايمانش را به همه چيز از دست‏ داده است، ديگر آن مايه ايمانی (را) برای هيچ چيزی نخواهد داشت.

و صلی‏ الله علی محمد و اله الطاهرين . 

منبع : از کتاب  " آشنايی با قرآن  ( تفسير سوره‏های زخرف ، دخان ، جاثيه ، فتح ، قمر  ) " اثر شهید مطهری

 








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031 
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir