به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان در آثار اندیشمندان / شهيد مرتضی مطهری » استعدادهای روح انسان
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 507 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 
علامه طباطبائی و شهید مطهری

 

 

استعدادهای روح انسان

اثر : متفكر شهيد استاد مرتضی مطهری 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

گفتيم تربيت به معنی پرورش دادن استعدادهاست . از نظر علمی اول بايد ببينيم كه:

 استعدادهای انسانی چه استعدادهايی است و انسان بماهو انسان چه‏ استعدادهايی در كمون و بطون خود دارد كه بايد بروز كند ؟

 بعد بايد ببينيم‏ كه اسلام چه عنايتی به اين استعدادها كرده و منطق او راجع به اين استعدادها چيست ؟

مكتبهای مختلف از جنبه‏های‏ مختلفی به اين موضوع نگريسته‏اند ولی روانشناسان امروز كه روی روح و روان‏ انسان مطالعه كرده‏اند شايد مطلب را به شكل جامعتری بيان كرده‏اند . آخرين‏ مقاله از اولين شماره نشريه سالانه " مكتب تشيع " - كه حدود دوازده سال‏ پيش منتشر شد - ترجمه‏ای بود از آقای مهندس بيانی ( كه ايشان را نمی‏شناسم ) با مقدمه‏ای از آقای مهندس بازرگان تحت عنوان " دين ، بعد چهارم روح بشر " . اين مقاله يكی از نظريات روانشناسی جديد را بيان‏ كرده بود و بيشتر بر حرفهای " يونگ " تكيه داشت و می‏گفت روح بشر دارای چهار بعد است ، كه مقصود اينست كه دارای چهار استعداد است :

. 1 استعداد عقلی ( علمی و حقيقت جويی ) 

. 2 استعداد اخلاقی ( وجدان اخلاقی ) ، و اين را امر اصيلی در انسان‏ می‏دانند كه انسان در عمق سرشت و فطرت خود ، اخلاقی خلق شده ، يعنی‏ اينطور خلق شده كه ديگران را دوست بدارد و خدمت كند و احساس نمايد ، و از اينكه كار بدی انجام دهد - مثلا ظلمی به ديگران بكند - رنج می‏برد . خلاصه وجدانی كه انسان ديگران را از خود و خود را از ديگران بداند در هر كسی وجود دارد .

 اين مسئله‏ای است كه از قديم مطرح بوده كه ريشه‏ احساسهايی مثل احساس ترحم نسبت به ديگران يا احساس ميل به خدمت به‏ انسانهای ديگر چيست ؟

 آيا ريشه‏ای در سرشت ما دارد و يا ندارد و صرف‏ تلقين اجتماع است ، و اگر در سرشت ما ريشه دارد به كجای سرشت ما مربوط می‏شود ؟ آيا مربوط به خودخواهی ما می‏شود ؟

يعنی وقتی ما دلمان به حال‏ ديگری می‏سوزد ، در واقع دل ما به حال خودمان می‏سوزد كه نكند يك وقت‏ ما هم به چنين دردی مبتلا شويم ، و وقتی به طور ناخودآگاه به او خدمت‏ می‏كنيم مثل اينست كه برای اين خدمت می‏كنيم كه اگر روزی ما هم محتاج‏ شديم او نيز به ما خدمت كند ؟ يا نه ، مستقل از اين مطلب است و ما اصلا بدون هيچ نظر و غرضی اينطور ساخته شده‏ايم كه به ديگران احسان كنيم ؟

. 3 بعد دينی . در آن مقاله گفته شده كه استعداد دينی استعدادی اصيل در انسان است ، و آن را به حس تقديس و حس پرستش تعبير می‏كند ، و اين‏ غير از حس حقيقت‏جويی و غير از حس اخلاقی نسبت به همنوعان است ، حس‏ پرستش يك حقيقت مافوق و منزه است كه انسان می‏خواهد در مقابل او خضوع‏ و خشوع كند ، با او مناجات نمايد و او را تقديس كند .

. 4 بعد هنری و ذوقی يا بعد زيبايی . انسان زيبايی را از آن جهت كه‏ زيبايی است دوست دارد . البته استعداد پنجمی هم می‏توان گفت و آن استعداد خلاقيت است كه انسان‏ ، آفريننده و مبتكر و مبدع آفريده شده و از جمله چيزهايی كه هر كس‏داراست و از آن لذت می‏برد قدرت ابداع و ابتكار و نوآوری است .

حال بايد ديد كه اسلام چه دستورهايی در زمينه پرورش حس حقيقت‏جويی ما يعنی قوه تعقل و تفكر ما داده است . قبلا گفته شد كه اسلام در زمينه علم و عقل فروگذار نكرده . در زمينه استعداد دينی هم شكی نيست كه دستورات‏ زيادی دارد . عبادتها ، تذكرها ، دعاها ، خلوتها ، انسها ، استغفارها وتوبه‏ها ، همه در اين زمينه است .

اسلام و هنر

ولی آن چيزی كه شايد بيشتر از همه نياز به مطالعه دارد اينست كه آيا اسلام هيچ عنايتی به بعد چهارم روح انسان يعنی استعداد هنری نموده و در اسلام به زيبايی و جمال عنايتی شده يا نه ؟

بعضی چنين تصور می‏كنند كه اسلام‏ از اين نظر خشك و جامد و بی‏عنايت است ، و به عبارت ديگر اسلام ذوق‏كش‏ است ، و البته اينها كه اينچنين ادعا می‏كنند به خاطر اينست كه اسلام روی‏ خوش به موسيقی نشان نداده و نيز بهره‏برداری از جنس زن به طور عام و هنرهای زنانه يعنی رقص و مجسمه سازی را منع كرده است . ولی به اين شكل قضاوت كردن درست نيست . ما بايد راجع به مواردی كه‏ اسلام با آنها مبارزه كرده تأمل كنيم و ببينيم آيا اسلام با آنها مبارزه‏ كرده از آن جهت كه زيبايی است يا از آن جهت كه مقارن با امر ديگری‏ است كه بر خلاف استعدادی از استعدادهای فردی يا اجتماعی انسان است ؟ وبه علاوه ببينيم در غير اين موارد ممنوعه آيا با هنری مبارزه شده است ؟

موسيقی

مسئله موسيقی و غنا مسئله مهمی است اگر چه غنا حدودش روشن نيست . " غنا " ضرب‏المثل مسائلی است كه فقها و اصوليين به عنوان موضوعات " مجمل " يعنی موضوعاتی كه حدودش مفهوم و مشخص نيست به كار می‏برند . می‏گويند : در مواردی اصل برائت جانشين می‏شود ، مثلا در مورد فقدان نص ، اجمال نص ، تعارض نصين و شبهه موضوعی ، و وقتی می‏خواهند مثال به اجمال نص بزنند همين غنا را ذكر می‏كنند . ولی البته قدر مسلمی در غنا هست و آن اينست كه‏ آوازهايی كه موجب خفت عقل می‏شود ، يعنی شهوات را آنچنان تهييج می‏كند كه عقل به طور موقت از حكومت ساقط می‏شود ، و همان خاصيتی را دارد كه‏ شراب يا قمار داراست [ غنا محسوب می‏گردد ] . تعبير " خفت عقل " هم‏ تعبير فقها و از جمله شيخ انصاری است .

 آنچه مسلم است اينست كه اسلام‏ خواسته است از عقل انسان حفاظت و حراست كند ، و عمل هم نشان داده كه‏ مطلب از همين قبيل است .

چندی پيش در روزنامه در مورد زن و شوهری نوشته بود كه كارشان به طلاق و محكمه كشيده است . شوهر می‏خواست زن خود را طلاق دهد به اين دليل كه‏ می‏گفت زن من با وجود اينكه عهد كرده بود كه هيچوقت در مجالس در حضور مردان بيگانه نرقصد معذلك در يك عروسی رقصيده . زن ، گفته او را تصديق‏، و اضافه كرده بود كه چون خوب رقص می‏داند وقتی در آن مجلس آهنگی‏ نواختند آنچنان تحت تأثير قرار گرفته كه بی‏اختيار برخاسته و شروع به‏رقص كرده است .

خليفه و كنيز خواننده

مسعودی در " مروج الذهب " می‏نويسد كه در زمان عبدالملك يا يكی ديگر از خلفای بنی‏اميه كه لهو و موسيقی خيلی رايج شده بود ( اين امر از حجاز و مكه و مدينه آغاز شد ، و شايد به وسيله‏ايرانيهايی كه به آنجا رفته بودند و كارهای معماری و بنايی می‏كردند و در خلال همان كارها آواز می‏خواندند رايج شده ، و بعد مسئله كنيزها رايج گرديده است . ) خبر به‏ خليفه دادند كه فلان كس خواننده است و كنيز زيبايی دارد كه او هم‏ خواننده است و تمام جوانهای مدينه را فاسد كرده ، و اگر به كار او نرسيد ، اين زن تمام مدينه را فاسد می‏كند . خليفه دستور داد كه غل به گردن آن‏ مرد انداختند و آنها را به شام بردند . وقتی در حضور خليفه نشستند ، آن‏ مرد گفت : معلوم نيست كه آنچه او می‏خواند غنا باشد ، و از خليفه خواست‏ كه خودش امتحان كند . خليفه دستور داد كه كنيز بخواند . او شروع به‏ خواندن كرد . كمی كه خواند ديد سر خليفه تكان می‏خورد . كم كم كار به جايی‏ رسيد كه خود خليفه شروع كرد به چهار و دست و پا راه رفتن ، و می‏گفت بيا جانم به اين مركوب خودت سوار شو .

 واقعا موسيقی قدرت عظيم و فوق‏العاده‏ای مخصوصا از جهت پاره كردن پرده‏ تقوا و عفت دارد .

در مسئله مجسمه سازی ، منع اسلام به خاطر مسئله مبارزه با بت‏پرستی است‏ . اسلام در اين مسئله ناجح (موفق ) بود . اگر مجسمه‏ای از پيغمبر و غيره‏ می‏ساختند بدون شك امروز بت‏پرستی خيلی صاف و روشن وجود داشت .

در مسئله زن و رقص و غيره هم روشن است كه اهتمام اسلام به خاطر عفت است . بنابراين از اين موارد نمی‏توان استناد به مبارزه اسلام با ذوق نمود . اسلام‏ مخالفتی با جمال و زيبايی ندارد ، و با اين حس نه تنها مبارزه نكرده‏ بلكه در يك قسمتهايی اين حس را تأييد هم كرده است . در " كافی " بابی داريم تحت عنوان " الزی و التجمل " كه " تجمل " همان خود را زيبا كردن است . حديثی داريم كه : « ان الله جميل ويحب الجمال » (فروع كافی . 438 / 6 ) . "خداوند زيباست و زيبايی را دوست دارد " . و از همه بالاتر خود " زيبائی بيان " است كه در اسلام در حد اعلائی به آن توجه شده است . اسلام‏ خود ، اعجازش - يا لااقل يكی از موارد اعجازش - زيبايی كلام قرآن است .

در مسائل ديگر ذكر شد كه جای شك نيست كه اسلام توجه زيادی به آن‏ جنبه‏ها دارد . تنها مسئله‏ای كه جای شك داشت همين حس زيبايی و هنردوستی‏ بود كه در جلسه آينده روی آن بيشتر بحث می‏كنيم .

منبع : از کتاب  " تعليم و تربيت در اسلام " اثر شهید مطهری








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir