به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان در آثار اندیشمندان / شهيد مرتضی مطهری ( تکامل اجتماعی انسان ) » هدف زندگی
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 756 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

 

تكامل اجتماعی انسان

اثر متفكر شهيد استاد مرتضی مطهری

بخش دوم : هدف زندگی

 جلسه اول :

( قسمت اول )

هدف خلقت و بعثت انبياء

نظريات مختلف درباره سعادت انسان :

 1 - نيرومندی در علم و اراده

 2 - بهره‏مندی بيشتر از مواهب طبيعت

 هدف خلقت از ديدگاه قرآن

 عدالت اجتماعی ، هدف ديگر بعثت انبياء

*********

 تاريخ ايراد سخنرانی 51 / 5 / 22

بسم الله الرحمن الرحيم

هدف خلقت و بعثت انبياء

يكی از مسائل اساسی كه بايد بررسی بشود مسئله " هدف زندگی " است . اين مسئله هميشه برای بشر مطرح بوده است كه هدف از زندگی چيست ؟ يعنی انسان برای چه زندگی می‏كند و در واقع هدف انسان از زندگی و در زندگی چه بايد باشد ؟ . از طرف ديگر اگر بخواهيم از جنبه اسلامی بحث‏ كنيم ، اينطور بايد بگوئيم ( ريشه اين بحث هم در واقع همين است ) كه‏ هدف از بعثت انبياء و غايت اصلی آن چيست ؟

مسلم هدف از بعثت انبياء از هدف از زندگی افرادی كه انبياء برای‏ آنها مبعوث شده‏اند جدا نيست . چون انبياء مبعوث شده‏اند تا بشر را به‏ سوی هدفهائی سوق دهند

و باز اگر مقداری جلوتر برويم می‏رسيم به بحث ديگری كه " هدف از خلقت " چيست ؟ خلقت اشياء و مخصوصا خلقت انسان چه هدفی را در بر دارد ؟ تعبير " هدف از خلقت چيست " ، يك وقت به اين معنا است كه : هدف خالق از خلقت چيست ؟ يعنی خالق چه انگيزه‏ای دارد و چه چيز عامل و باعث و محرك او است برای خلقت .

به اين معنا خالق‏ نمی‏تواند هدفی داشته باشد . چون هدف به معنی انگيزه يعنی عامل و محرك‏ فاعل ، و چيزی است كه موجب شده است كننده ، كار را بكند و اگر نبود فاعل اين كا را نمی‏كرد . ما به اين معنا درباره خدا نمی‏توانيم قائل به‏ هدف و غرض فاعل شويم كه فاعل با كار خودش می‏خواهد به غرضی برسد . هدفی‏ كه بر انگيزاننده فاعل است ، به اين معنی است كه چيزی كه باعث شده‏ فاعل ، فاعل باشد چيزی است كه طبعا فاعل در كار خود می‏خواهد به آن برسد ، و اين مستلزم نقص فاعل است . يعنی اينطور هدف داشتن تنها در فاعلهای‏ بالقوه و در مخلوقات صادق است و در خالق صادق نيست . اينطور هدف‏ داشتنها برمی گردد به استكمال يعنی فاعل با كار خود می‏خواهد به چيزی كه‏ ندارد برسد

ولی يك وقت منظور از هدف خلقت ، غايت و هدف فاعل نيست بلكه هدف‏ فعل است . غايت فعل اين است كه هر كاری را كه در نظر بگيريم ، بسوی‏ هدف و كمالی است و برای آن كمال آفريده شده است ، اين فعل آفريده شده‏ است كه به آن كمال برسد . نه فاعل اين كار را كرده است كه خود به كمال‏ برسد بلكه برای اينكه فعل به كمال خود برسد . معنايش اين است كه خودكار ، رو به تكامل است . به اين معنا اگر ما ناموس خلقت را چنين بدانيم كه‏ هر فعلی از آغاز وجودش به سوی كمالی در حركت است ، در اين صورت خلقت‏ غايت دارد

و همينطور هم هست . يعنی اساسا هر چيز كه موجود می‏شود كمال منتزعی‏ دارد و خلق شده است برای اينكه به كمال منتزع خود برسد .

و بطور كلی ناموس اين عالم چنين است كه هر چيزی وجودش از نقص‏ شروع می‏شود و مسيرش مسير كمال است برای اينكه به كمال لايق خود و كمالی‏ كه امكان رسيدن به آن را دارد برسد

مسئله اينكه " غايت در خلقت انسان " چيست بر می‏گردد به اينكه " ماهيت انسان " چيست و در انسان چه استعدادهائی نهفته است و برای‏ انسان چه كمالاتی امكان دارد . هر كمالی كه در امكان انسان باشد بايد درباره آن بحث كرد [ زيرا ] انسان برای آن كمالات آفريده شده است . و البته حكمت هم چون به اين اعتبار است كه كاری به خاطر هدفی باشد فرق‏ نمی‏كند كه غايت بگوئيم يا حكمت

بنابر اين در مورد غايت و هدف خلقت انسان لزومی ندارد كه مستقلا بحث‏ شود . بلكه اين مسئله بر می‏گردد به اينكه انسان چه موجودی است و چه‏ استعدادهائی در او نهفته است ، و به عبارت ديگر چون بحث را از جنبه‏ اسلامی انجام می‏دهيم نه عقلی فلسفی ، بايد ببينيم اسلام چه بينشی درباره‏ انسان دارد و انسانی كه اسلام می‏شناسد ، استعداد چه كمالاتی را دارد كه‏ برای آنها آفريده شده است . طبعا بعثت انبياء هم برای تكميل انسان است‏ . مطلبی كه مورد اتفاق همه است اين است كه انبياء برای دستگيری انسان و برای كمك به انسان آمده‏اند و در واقع يك نوع خلا و نقص در زندگی انسان‏ هست كه انسان فردی و حتی انسان اجتماعی با نيروی افراد عادی ديگر نمی‏تواند آن را پر كند و تنها با كمك وحی است كه انسان می‏تواند بسوی‏ يك سلسله كمالات حركت كند

پس اينكه هدف از بعثت انبياء تكميل انسان و رساندن او به غايت خلقت است نيز خود به صورت كلی نبايد مورد بحث قرار گيرد ، و جای بحث نيست

در اينكه هدف زندگی هر فرد از نظر فردی چه بايد باشد به اين صورت كلی‏ باز جای بحث نيست و [ پاسخ آن ] به طور كلی اين است كه ما چه می‏توانيم‏ باشيم و چه استعدادهائی بالقوه در ما هست كه می‏توانيم آن استعدادها را به فعليت برسانيم ؟ هدف زندگی ما هم بايد همانها باشد .

ولی تا اين‏ مقدار بحثها كلی و سر بسته است . بايد ببينيم آيا خود قرآن بطور جزئی‏تر و مشخص‏تر درباره هدف انسان بحث كرده است يا نه ؟ آيا گفته كه انسان‏ برای چه خلق شده است ؟ آيا درباره بعثت انبياء بحثی كرده است كه برای‏ چه بوده است ؟ و آيا گفته است كه انسانها برای چه زندگی كنند ؟

ما غالبا به مفهوم كلی كه درست هم هست می‏گوئيم انسان برای رسيدن به‏ سعادت آفريده شده است و خداوند هم از خلقت انسان غرضی ندارد و سودی‏ نمی‏خواهد ببرد ، و انسان را آفريده است كه به سعادت برسد . منتها انسان‏ در مرتبه‏ای از وجود و وضعی است كه راه خودش را بايد آزادانه انتخاب‏ كند و هدايت انسان تكليفی و تشريعی است نه تكوينی و غريزی و جبری . لذا انسان بعد از اينكه راه نموده شده گاهی حسن انتخاب به خرج می‏دهد و گاهی‏ سوء انتخاب

 " « انا هديناه السبيل اما شاكرا و اما كفورا »" (انسان آيه 3 ما راه را به او ( انسان ) نموده‏ايم سپاس دارد يا كفران پيشه كند )

نظريات مختلف درباره سعادت انسان

1 - نيرومندی در علم و اراده

اين مطلب درستی است ، ولی سعادت انسان را قرآن در چه می‏داند ؟ معمولا اينجور می‏گويند : هدف از خلقت انسان و آنچه كه سعادت انسان در گرو آن‏ است و طبعا هدف از بعثت انبياء اين است كه انسان در دو ناحيه " علم‏ " و " اراده " نيرومند شود . خدا انسان را از يك طرف برای علم و آگاهی آفريده است و كمال انسان در اين است كه هر چه بيشتر بداند ، و از طرف ديگر برای قدرت و توانائی آفريده است كه هر چه بخواهد بتواند ، اراده‏اش قوی و نيرومند شود و آنچه را كه می‏خواهد بتواند انجام دهد

بنابر اين هدف از خلقت دانه گندم و يا آنچه در استعداد آن است اين‏ است كه به صورت بوته گندم در آيد . و آنچه در سعادت يك گوسفند است‏ حداكثر اينست كه علفی بخورد و چاق شود . آنچه در استعداد انسان است‏ مافوق اين مسائل است و آن اينكه " بداند " و " بتواند " و هر چه‏ بيشتر بداند و هر چه بيشتر بتواند . چنين انسانی به غايت و هدف انسانی‏ خود نزديكتر است

2 - بهره‏مندی بيشتر از مواهب طبيعت

گاهی می‏گويند هدف از زندگی انسان سعادت است به اين معنا كه انسان در مدتی كه در اين دنيا زندگی می‏كند هر چه بهتر و خوشتر زندگی كند و از مواهب خلقت و طبيعت بيشتر بهره‏مند شود و كمتر در اين جهان رنج ببيند چه از ناحيه عوامل طبيعی و چه از ناحيه همنوعان خود .

و سعادت هم جز اين نيست ، پس هدف از خلقت ما اين است كه در اين دنيا ، هر چه بيشتر از وجود خود و اشياء خارج بهره ببريم ، يعنی " حداكثر لذت " و " حداقل رنج " را داشته باشيم . و اضافه می‏كنند كه‏ انبياء هم برای همين آمده‏اند كه زندگی انسان را مقرون سعادت يعنی حداكثر لذت ممكن و حداقل رنج ممكن بكنند ، و اگر انبياء مسئله آخرت را طرح‏ كرده‏اند به دنبال مسئله زندگی است . يعنی چون راهی برای سعادت بشر تعيين كرده‏اند ، طبعا پيروی كردن از اين راه مستلزم اين بوده كه برايش‏ پاداش معين كنند و مخالفت با آن مستلزم اين بوده كه كيفر معين كنند و آخرت هم مانند هر مجازاتی كه به تبع وضع می‏شود به تبع دنيا وضع شده است‏ تا قوانينی كه آنها در دنيا می‏آورند لغو و عبث نباشد . چون انبياء خودشان قوه مجريه نبودند و در دنيا نمی‏توانستند به اشخاص پاداش يا كيفر دهند ، قهرا عالم آخرتی وضع شد تا پاداش به نيكوكاران و كيفر به بدكاران‏ داده شود

هدف خلقت از ديدگاه قرآن

ولی ما در قرآن هيچيك از اين حرفها را نمی‏بينيم و به اين صورت نيست‏ . در قرآن يك جا تصريح می‏كند :

 "« و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون‏ " (سوره الذاريات آيه 56 ( و پريان و آدميان را نيافريدم مگر كه‏ عبادتم كنند )  ) غايت خلقت انسان و موجود ديگری كه آنرا جن می‏نامد را عبادت‏ شمرده است .

و اين ممكن است برای فهم ما خيلی ثقيل باشد كه آخر ، عبادت چه فايده‏ای برای خدا دارد ؟ كه نمی‏تواند برای‏ او فايده‏ای داشته باشد . و چه فايده‏ای برای بشر دارد كه بشر خلق بشود كه‏ خدا را عبادت كند . ولی بهر حال قرآن اين مطلب را در كمال صراحت ذكر كرده ، يعنی عبادت را به عنوان غايت خلقت ذكر نموده است

قرآن در بعضی از آيات برعكس اين نظر كه آخرت را امری طفيلی می‏شمرد ، می‏گويد : اگر قيامتی نباشد خلقت عبث است ، يعنی آنرا به منزله غايت‏ بيان كرده است . و اين منطق در قرآن زياد تكرار شده است :

 " « افحسبتم انما خلقناكم عبثا و انكم الينا لا ترجعون »" (سوره مؤمنون آيه 115 ( آيا پنداشتيد كه ما شما را عبث آفريده‏ايم و شما بسوی ما بازگشت نخواهيد كرد ؟ )  )

آيا گمان كرديد كه شما را به عبث خلق كرديم ؟ عبث چيزی را می‏گويند كه‏ غايت حقيقی ندارد ، در مقابل حكمت ، يعنی حكمت در خلقت شما نيست ؟ غايت حكيمانه‏ای نيست ؟ پس اين خلقت عبث و بيهوده و پوچ است ؟ و عطف بيانش آنكه : " « و انكم الينا لا ترجعون » " و اينكه شما بما رجوع نمی‏كنيد ؟ يعنی اگر بازگشت به خدا نباشد خلقت عبث است . قرآن در آيات مكرر مسئله قيامت را با مسئله به حق بودن و باطل نبودن خلقت ، لغو و بازی نبودن خلقت توام و در واقع استدلال كرده است . يك استدلال كه‏ قرآن درباره قيامت دارد استدلال به اصطلاح لمی است يعنی به دليل اينكه‏ اين عالم خدائی دارد و اين خدا كار عبث نمی‏كند و كار او به حق است و باطل و بازيچه نيست و خلقت ، چنين خالق حكيمی دارد ، رجوع و بازگشت به پروردگار هست ، و در حقيقت اين قيامت و بازگشت به خدا است كه توجيه كننده خلقت اين عالم است

ما هرگز در قرآن به اين منطق برخورد نمی‏كنيم كه انسان آفريده شده است‏ كه هر چه بيشتر بداند و هر چه بيشتر بتواند ، تا اينكه انسان وقتی دانست‏ و توانست ، خلقت به هدف خود رسيده باشد .

بلكه انسان آفريده شده است‏ كه خدا را پرستش كند و پرستش خدا ، خود ، هدف است . اگر انسان بداند و هر چه بيشتر بداند و بتواند و هر چه بيشتر بتواند ، ولی مسئله شناخت‏ خدا كه مقدمه پرستش است ، و عبادت خداوند در ميان نباشد ، بسوی هدف‏ خلقت گام بر نداشته است و از نظر قرآن سعادتمند نيست . [ از نظر قرآن‏ ] انبياء آمده‏اند برای اينكه بشر را به سعادت خودش كه غايت سعادت از نظر آنها پرستش خداوند است ، برسانند

طبعا به اين معنا در منطق اسلام هدف اصلی از زندگی ، جز معبود چيز ديگری نمی‏توا ند باشد . يعنی قرآن می‏خواهد انسان را بسازد و می‏خواهد به‏ او هدف و آرمان بدهد ، و هدف و آرمانی كه اسلام می‏خواهد بدهد فقط خدا است و بس ، و هر چيز ديگری جنبه مقدمی دارد نه جنبه اصالت و استقلال و هدف اصلی

در آياتی كه قرآن انسانهای كامل را توصيف می‏كند ، و يا از زبان‏ انسانهای كامل سخن می‏گويد ، آنها را اينطور معرفی می‏كند كه آنها هدف‏ زندگی را خوب درك كرده‏اند و روی همان هدف كار می‏كنند و گام بر می‏دارند.

از زبان ابراهيم عليه‏السلام می‏گويد :

" « انی وجهت وجهی للذی فطر السموات‏ و الارض حنيفا و ما انا من  المشركين ". ( سوره الانعام آیه 79 )

" قل ان صلاتی و نسكی و محيای و مماتی لله رب العالمين‏ " ( سوره الانعام آیه 162 )

«یا ایها النبی انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذيرا و داعيا الی الله باذنه و سراجا منيرا »" (سوره احزاب آيه 45 و . 46 ( ای پيامبر ما تو را گواه و بشارت‏ دهنده و بيم رسان فرستاديم كه دعوت كننده بسوی خدا به اذن او و چراغ‏ فروزان باشی )  )

 ترا فرستاده‏ايم كه گواه ( بهمان معنا كه در قرآن آمده است ) باشی ، پيغمبر گواه بر اعمال امت است ، و مبشر ، نويد دهنده نسبت به كارهای‏ خوب كه پيغمبران دعوت كرده‏اند و نذير ، ترساننده در مورد كارهای بد ، و دعوت كننده بسوی خدا . ترا فرستاده‏ايم كه مردم را به خدا دعوت كنی . و اين خود غايت است . يا در جاهای ديگر درباره بعضی يا همه پيامبران‏ می‏فرمايد :

 " « ليخرجهم من الظلمات الی النور »" به يك تعبير كلی كه مردم را از تاريكيها بيرون ببرد و وارد نور بكند .

پس در بعضی تعبيرات كاملا روشن است كه مردم دعوت شده‏اند تا با خدا آشنا بشوند . پيغمبران حلقه اتصال ميان مخلوق و خالق ، و روابط ايندواند

عدالت اجتماعی ، هدف ديگر بعثت انبياء

در يك آيه ديگر در كمال صراحت چيز ديگری به عنوان هدف بعثت انبياء معرفی شده است و آن " عدالت اجتماعی " است :

" « لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط و انزلنا الحديد فيه باس شديد و منافع للناس ..... »"

 (سوره حديد آيه 25 ، ( به تحقيق پيامبران خويش را با دلائل روشن فرستاديم و با ايشان كتاب و مقياس حق نازل كرديم برای اينكه مردم‏ به عدالت قيام كنند و آهن را نازل كرديم كه در آن صلابت شديد و منفعتها برای مردم هست ......) )

 اين آيه چنين بيان می‏كند كه پيامبران خود را عموما با شواهد و دلايل روشن‏ فرستاديم و همراه آنان كتاب و معيار ( مقصود قانون است يا چيز ديگر ) فرستاديم ، برای اينكه مردم به عدالت قيام كنند و امر عدالت در ميان‏ مردم رايج شود و پا بگيرد .

طبق اين حساب هدف و آرمان پيغمبران و بعثت‏ آنان كه كاری از كارهای خدا است و هدف می‏خواهد و بی‏هدف نمی‏تواند باشد ، چيست ؟ در اين آيه قرآن می‏گويد اين بعثت برای برقراری عدالت در ميان‏ مردم است . پس همه پيغمبران برای برقرار كردن عدالت آمده‏اند . اينجا فلسفه عوض شده است .

( ادامه دارد )

منبع : http://www.ghadeer.org/author/motahary








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir