امام علی (ع) صدای عدالت انسانیت
مؤلف : جورج سجعان جرداق
مترجم : عطامحمد سردارنيا
( قسمت اول )
فهرست مطالب :
سخن ناشر
سخن مترجم
*********
سخن ناشر
پروردگارا! سپاس بيرون از شمار تو را كه بشر را لباس هستي پوشاندي و با تعليم اسماء، او را بر فرشتگان برتري دادي و بر سرير خلافتِ كره ارض نشاندي و به تاج كرّمنا گراميش داشتي و در اين ميان خشيت از خويش را به دانشمندان اختصاص دادي. و درود فراوان به روان تابناك سالار انبيا و آخرين فرستاده گراميت حضرت محمدبن عبداللّه و دودمانِ پاكش باد كه مشعلداران دانش بشري بوده اند و به نور علم و ايمان خود تاريكي هاي فكري و عقيدتي بشر را از ميان برداشتند و رهبر صلح جويان و آموزگار دانش پژوهان و راهنماي صراط مستقيم بوده اند و نيز تو را سپاسگزارم كه ما را موفق فرمودي تا در راه اشاعه علم و دانش آنان گام برداريم و به پيروي از راه و رسمشان به نشر حقايق و آثار علمي بپردازيم.
بار خدايا! تو را شكر مي كنم كه در همه دوران انتشاراتي ياري ام فرمودي تا بهترين آثار بزرگان و شخصيت هاي علمي و گرانبهاترين اثر صاحبان فضيلت را چاپ و در دسترس عموم برادران و خواهران گرامي قرار دهم. خوشبختانه در سال گذشته اين افتخار نصيبم شد كه توفيق چاپ و انتشار مجدد ترجمه تفسير عظيم الشأن مجمع البيان را داشته باشم.
اين اثر با ويرايش و بازنگري در ترجمه و شرح حال مرحوم طبرسي همراه با شرح لغات كه از ارزنده ترين افتخارات عالم تشيع است، بوسيله دانشمند محترم حضرت حجت الاسلام و المسلمين آقاي علي كرمي عضو هيئت علمي دارالقرآن آيت اللّه گلپايگاني ترجمه گرديده است. و باز خدا را تشكر كه توفيق عنايت فرمود تا شش مجلد كتاب الامام علي صوت العدالة الانسانية، را كه در اختيار شما برادران و خواهران گرامي است و با همكاري مترجمين گرانمايه آقايان عطامحمد سردارنيا ـ سيّد هادي خسروشاهي ـ مصطفي زماني ـ دكتر احمد بهشتي ترجمه شده است، با بهترين اسلوب صنعت چاپ منتشر سازم. بي شك اين كتاب از بهترين آثاري است كه در عصر ما پيرامونِ شخصيت صاحب ولايت مطلقه و شاگرد اول مكتب پيامبر گرامي اسلام و استاد دانشگاه عدل و دادِ عالمِ انسانيت، مولي علي بن ابيطالب عليه السلام نگاشته شده است آن هم با دست تواناي جرج جرداق، دانشمندِ محقّق مسيحي كه الحق داد سخن داده و حقّ مطلب را ادا كرده است و اعجاب و تحسين جهانيان را نسبت به خود برانگيخته است. بزرگترين امتياز اين كتاب اين است كه همه مطالب آن از منابع شيعه گرفته شده و با دست اين عالِم با انصافِ جهان به انسانيت عرضه شده است و از اينجا است كه دانشمندان شيعه را بر آن داشته كه از هر سو سيل نامه هاي تقدير به طرفش روانه سازند و اين مرد منصف در جوابِ بعضي از نامه ها مي نويسد كه من اعتراف دارم كه در تجزيه و تحليل و معرفيِ شخصيت علي بن ابيطالب عليه السلام مقصرم زيرا كه يك فرد نويسنده تا هر اندازه هم كه توانا باشد و هر ميزان هم كه داراي قدرت بيان باشد، باز هم در تحقيق كامل زندگي انسانهاي عادي و معمولي عاجز است، چه رسد كه اين انسان علي بن ابي طالب باشد كه موقعيت او نسبت به انسانيت مانند قطب است از آسياب، ينحدر عنه السيل و لا يرقي عليه الطير. (كه ترجمه برخي از نامه ها در انتهاي جلد ششم اين كتاب آمده است.)
از جمله شخصيتهايي كه درباره اين كتاب نامه سپاس و قدراني نوشته اند مرجع بزرگ شيعه و زعيم عاليقدر عالمِ اسلام، حضرت آية اللّه العظمي آقاي بروجردي (ره) است كه امر فرمودند نامه اي بوسيله آل بحرالعلوم سيد موسي به مؤلف نوشته شود و در آن نامه اظهار شده است كه فرموده اند اي كاش دستم ارتعاش نداشت تا اين نامه را به دست خود مي نوشتم زيرا پس از مطالعه اين كتاب تو را يك فرد محقّق خبير و باانصاف و شهامت يافتم، بسيارند كساني كه در اين راه به اندازه همّت خود به موفقيتهايي رسيده اند امّا بهره تو بيش از ديگران است.
همچنين آية العظمي سيدمحسن حكيم (ره) مي نويسد: اين كتاب از جهاتي مرا به تعجب و تحسين واداشت و به نظرم دقيق ترين آن جهات، مراعات جنبه عدل و انصاف است.
باز هم سخني از يك نويسنده ديگر مسيحي «ميخائيل نعيمه»، با شما و با همه مردم جهان چنين مي گويد: اين كتاب شرح زندگي بزرگي از بزرگان عالم بشريّت است كه در سرزمين عرب به دنيا آمد و هيچ وقت «عربيت» نتوانست در او تأثير گذارد. البته قهرمانيهاي امام علي عليه السلام فقط منحصر به ميدانهاي كارزار نيست بلكه او در روشن بيني، پاكي وجدان و سحر بيان و عمق كمال انسانيت، شور و حرارت ايمان، بلندي همّت و علوّ فكر و دستگيري و هواداري از رنج ديدگان در مقابل خطاكاران و جبّاران و فروتني و تواضع در مقابل حق هر كجا كه تجلّي كند باز هم قهرماني بي نظير بود و هر چه زمان پيش برود همه اين قهرمانيها تازه تر و گسترده تر و روشنتر مي شود و به گفته جرج جرداق اي جهان چه مي شد اگر هر چه قدرت و قوت داشتي به كار مي بردي و در هر زمان يك علي عليه السلام با آن عقل، با آن قلب، با آن بيان و با آن ذوق به عالم انسانيت مي بخشيدي.
در خاتمه بايد از بذل توجه و عنايت دوستان باوفايم «خواهران» و «برادران» مسلمانم قدرداني كنم كه عملاً در اين راه تشويقم كردند و پيوسته مرا مورد لطف خود قرار دادند و همچنين از نور چشم عزيزم فاطمه فراهاني كه در آماده سازي اين اثر عظيم نهايت سعي و بنام نامي مولي الموحدين اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام مزين است را به روح پرفتوح پدر و مادرم كه اولين آموزگارانم در دين مبين اسلام بوده اند اهداء مي نمايم و بر ايشان علوّ درجات و مغفرت بي پايان از حضرت احديت آرزومندم.
• هر كس غلام بنده شاهي و دولتي است
- ما بنده حقيم و شاهنشاه ما علي است
بنده كوچك خدا
عتبه بوس حضرت مولا
شمس فراهاني
***********
سخن مترجم
كتابي كه در دست داريد، سخن از مردي مي گويد كه اگر جهاني به مدح و ستايش او زبان بگشايند، حق سخن ادا نكرده و از عهده اين مهم بر نخواهند آمد. چهارده قرن از زمان او مي گذرد، ولي هنوز سخن گفتن از او تازگي دارد.با اين كه در اين مدت طولاني كتابهاي بسياري در باره او نگاشته اند هنوز به ژرفاي حقيقت او نرسيده و حق مطلب به جاي نياورده اند، و آن طور كه بايد وشايد او را نشناخته و معرفي نكرده اند!
سخن درباره اميرمؤمنان علي بن ابي طالب عليه السلام ، تنها منحصر به بحث پيرامون دوران ها زندگي، نشو و نما، و تاريخ حيات او نيست. كارهاي او، گفته ها و نوشته هايش، فرمانهايش و دستوراتش، همه و همه در خود دنيايي از حكمت و دانش نهفته دارند كه هر يك به نوبه خود مي تواند سر مشقي براي جهانيان، و دستور العمل زندگي قرار گيرد به همين دليل است كه سخن گفتن پيرامون اين شخصيت بزرگ تاريخ، پرچمدار و منادي حقوق بشر، كه به حق در انحصار هيچ ملت و مذهبي نيست و به همه مردم جهان تعلق دارد، پايان ناپذير نيست.
درباره شخصيت امام علي عليه السلام ، نويسندگان و دانشمندان ملل و مذاهب مختلف داد سخن داده و كتابها به رشته تحرير در آورده اند كه هر كدام به نوبه خود گوشه اي از تاريخ پر ماجراي امام علي عليه السلام را بازگو مي نمايد؛ ولي كتابي را كه نويسنده شهير و دانشمند مسيحي لبناني «جورج جرداق» در پنج مجلد بزرگ در اين زمينه به دست داده است، به راستي در عصر حاضر بي مانند است، و خواننده عزيز با مطالعه نخستين جلد آن ـ علي و حقوق بشر ـ پي به ارزش زحماتي كه مؤلف محترم در تهيه و تكميل آن متحمل شده است خواهد برد و بحث پيرامون آن در اينجا موردي ندارد.
من از پنج سال قبل كه اين اثر پر ارزش را در عراق به دست آوردم، به ترجمه آن همت گماشتم، ولي گذشت ايام و اشتغال به ترجمه كتاب نقش «عايشه ام المؤمنين در تاريخ اسلام» تكميل آن را به تعويق انداخت، و فقط اندكي بيش از نيمه اي از نخستين جلد آن ترجمه گرديد. ولي هميشه اين آرزو را داشتم كه فرصتي دست دهد و اين اثر نفيس و ارزنده را به خوانندگان پارسي زبان تقديم نمايم، تا بدين وسيله عرض ادبي به ساحت مقدس حضرت امير المؤمنين عليه آلاف التحية و السلام كرده باشم، تا اينكه بخت ياري كرد و جناب آقاي حاج شمس فراهاني مدير و مؤسس مطبوعاتي فراهاني كه از رادمردان بنام و هواداران اهل البيت عليهم السلام ، و شيعيان فداكار حضرت امير مؤمنان، و خدمتگذاران به عالم علم و دانش و فرهنگ اسلامي است و در اين راه از بذل مجاهدت و مال به هيچ روي مضايقه ندارند، پس از چاپ و انتشار كتاب «نقش عايشه ام المؤمنين در تاريخ اسلام» تكميل آن را مصرّانه از نگارنده خواستار گرديد.
نگارنده كه آرزوي ديرين خود را بر آورده مي ديد، با همه گرفتاري كه داشت به تكميل آن همت گماشت، و در انجام اين مهم تا آنجا كه در قدرت داشت در حفظ امانت ترجمه و رعايت رواني و شيوايي نوشتار آن كوشش خود را به كار برد. امّا ذكر اين مطلب ضروري است كه چون مؤلف محترم فردي مسيحي است، ديدگاههاي او، خاصه در مواردي كه به امور فقهي و شرايع اسلامي مربوط مي شود، نمي تواند مأخذ قرار گيرد، و يا بر هر نتيجه اي كه از مباحث خود مي گيرد، صحه گذاشت؛ از اين روي، در آنجاها كه ضرورت ايجاب مي كرد، مترجم در ذيل صفحات مربوطه توضيحات لازم را داده است. اميد است اين كتاب كه تا حد قابل ملاحظه اي بازگو كننده شخصيت علي بن ابي طالب عليه السلام ، و نمودار روحيه آن راد مرد بزرگ عالم بشريت است، مقبول ارباب خرد، و مورد استفاده كامل هم ميهنان عزيز قرار گرفته و دستورات آن حضرت را راهنماي زندگي خود قرار دهند كه در پيروي از خط مشي او سعادت و خوشبختي دو جهان نهفته است. و نيز رجاء واثق دارم كه اين خدمت ناچيز در پيشگاه حضرت احديت، و همچنين ساحت مقدس حضرت امير المؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام مورد قبول واقع و مرا به ترجمه و تكميل مجلدات بعدي آن ياري فرمايد، « و ما توفيقي الا باللّه عليه توكلت و اليه انيب ».
تهران، آبان ماه 1347،
عطامحمد سردارنيا
***********
( پایان قسمت اول )
( ادامه دارد )
منبع : http://www.tebyan.net/index.aspx? |