انسان در اشعار سعدی
نگفتم روزه بسياری نپايد
نگفتم روزه بسياری نپايد
رياضت بگذرد سختی سر آيد
پس از دشواری آسانيست ناچار
وليکن آدمی را صبر بايد
رخ از ما تا به کی پنهان کند عيد
هلال آنک به ابرو می نمايد
سرابستان در اين موسم چه بندی
درش بگشای تا دل برگشايد
غلامان را بگو تا عود سوزند
کنيزک را بگو تا مشک سايد
که پندارم نگار سروبالا
در اين دم تهنيت گويان درآيد
سواران حلقه بربودند و آن شوخ
هنوز از حلقه ها دل می ربايد
چو يار اندر حديث آيد به مجلس
مغنی را بگو تا کم سرايد
که شعر اندر چنين مجلس نگنجد
بلی گر گفته سعديست شايد
منبع : بوستان سعدی شیرازی |