به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان و قرآن / انسان به روایت قرآن » انسان دوزخي
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 546 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

انسان دوزخي

سوره زمر – آیه 8

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

 وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنِيباً إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ ما کانَ يَدْعُوا إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِيلاً إِنَّکَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ «8»

 به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

 هنگامي که انسان را زياني رسد، پروردگار خود را مي‏خواند و بسوي او باز مي گردد؛ اما هنگامي که نعمتي از خود به او عطا کند، آنچه را بخاطر آن قبلا خدا را مي خواند از ياد مي‏برد و براي خداوند همتاياني قرارمي‏دهد تا مردم را از راه او منحرف سازد؛ بگو: «چند روزي از کفرت بهره‏گير که از دوزخياني!»

تفسیر نمونه

هنگامي که انسان را زياني رسد پروردگار خود را مي‏خواند، و به سوي او بازمي‏گردد، اما هنگامي که نعمتي از خود به او عطا کند آنچه را به خاطر آن قبلا خدارا مي‏خواند به فراموشي مي‏سپرد، و براي خداوندشبيه‏هائي قرار مي‏دهد، تا مردم را از راه او منحرف سازد، بگو چند روزي از کفرت بهره گير که از اصحاب دوزخي!

تفسير:

آيا عالمان و جاهلان يکسانند؟!

در آيات گذشته سخن از توحيد استدلالي و معرفت پروردگار از طريق مطالعه آيات عظمت او در آفاق و انفس بود، آيات مورد بحث نخست از توحيد فطري سخن به ميان مي‏آورد و روشن مي‏سازد آنچه را که انساناز طريق عقل و خرد و مطالعه نظام آفرينش درک مي‏کند به صورت فطري در اعماق جانش وجود دارد که در تجليگاه مشکلات، و طوفانهاي حوادث، خود را نشان مي‏دهد، ولي اين انسانفراموشکار وقتي طوفان حوادث فرونشست دوباره گرفتار غفلت و غرور مي‏شود.

مي‏فرمايد: «هنگامي که انسان را زياني رسد (نور توحيد در قلبش درخشيدن مي‏گيرد) پروردگار خود را مي‏خواند در حالي که به سوي او بازمي‏گردد و از گناه و غفلت خود پشيمان است» (و اذا مس الانسان ضر دعا ربه منيبا اليه).

اما هنگامي که خدا نعمتي از خودش به او عطا کند گرفتاريهاي گذشته را که به خاطر آن دست به دامن لطف الهي زده بود به فراموشي مي‏سپارد» (ثم اذا خوله نعمة منه نسي ما کان يدعوا اليه من قبل).

«براي خداوندشبيهان و شريکاني درست مي‏کند، و به پرستش آنها برمي‏خيزد، تا علاوه بر گمراهي خويش مردم را نيز از راه خدا منحرف سازد» (و جعل لله اندادا ليضل عن سبيله).

منظور از «انسان» در اينجا انسانهاي عادي و تربيت‏نايافته در پرتو تعليمات انبياء است، وگرنه دست‏پروردگان مردان حق همچون خود آنان در «سراء» و «ضراء» در ناراحتيها و راحتيها، در ناکاميها و کاميابيها همواره به ياد او هستند، و دست به دامن لطف او دارند.

منظور از «ضر» در اينجا هرگونه گزند و زيان و ناراحتي است، خواه جنبه جسماني داشته باشد يا روحي.

«خولناه» از ماده «خول» (بر وزن عمل) به معني سرکشي و مراقبت مداوم از چيزي است، و از آنجا که چنين توجه خاصي مستلزم اعطا و بخشش است اين ماده در معني «بخشيدن» به کار رفته است.

جمعي نيز گفته‏اند از «خول» (بر وزن عمل) که به معني خدمتگزار است، آمده، بنابراين «خوله» به معني «خدمتگزاراني به او بخشيد» مي‏باشد، و سپس در هرگونه بخشيدن نعمت به کار رفته است.

بعضي نيز اين ماده را به معني فخر و مباهت دانسته‏اند، بنابراين جمله فوق به مني مفتخر ساختن کسي از طريق اعطاي نعمتي است.

روي هم‏رفته اين جمله علاوه بر مسأله اعطاء و بخشش توجه عنايت مخصوص خداوند را نيز منعکس ميکند.

تعبير «منيبا اليه» نشان مي‏دهد که انساندر حالات سخت که تمام پرده‏هاي غرور و غفلت کنار مي‏رود هرچه غير از خدا است رها کرده و به سوي او بازمي‏گردد، و در مفهوم «انابه» و بازگشت اين حقيقت نيز افتاده که جايگاه اصلي انسان و مبداء و مقصد او نيز خدا بوده است.

«انداد» جمع «ند» (بر زن ضد) به معني مثل و ماننند است، با اين تفاوت که «مثل» مفهوم وسيعي دارد، ولي «ند» تنها به معني مماثلت در حقيقت و گوهر چيزي است.

تعبير به «جعل» نشان مي‏دهد که انسانبا پندار و خيال خام خود مثل و مانندي براي خدامي‏تراشد و جعل مي‏کند، چيزي که به هيچوجه با واقعيت تطبيق نمي‏کند.

جمله «ليضل عن سبيله» نشان مي‏دهد که گمراهان مغرور تنها به گمراهي خويش قناعت نمي‏کنند، بلکه سعي دارند ديگران را هم به اين وادي بکشانند.

به هر حال بارها در آيات قرآن مجيد به رابطه «توحيد فطري» و «حوادث سخت زندگي» که تجليگاه آن است اشاره شده، و دگرگوني و کم‏ظرفيتي اين انسان مغرور که به هنگام وزش طوفانها رنگ الهي و توحيدي خالص به خود مي‏گيرد، و به هنگام فرونشستن طوفان تغيير رنگ مي‏دهد و لجوجانه در مسير شرک گام برمي‏دارد، منعکس شده است.

و چه بسيارند اين افراد متلون، و چه کمند کساني که پيروزيها و نعمتها و آرامش‏ها و طوفانها اقيانوس آرام وجود آنها را دگرگون نسازد.

آري يک ظرف آب يا يک استخر کوچک با نسيمي به هم مي‏خورد ولي اقيانوس کبير به خاطر عظمتش در مقابل طوفانهاي سخت آرام است، و از همين جهت نام آرام به خود گرفته است.

در پايان آيه اينگونه افراد را با تهديدي صريح و قاطع و برنده مخاطب ساخته، مي‏گويد: «به او بگو از کفر و کفرانت کمي بهره گير و چند روزي را به غفلت و غرور طي کن اما بدان که از اصحاب دوزخي» (قل تمتع بکفرک قليلا انک من اصحاب النار).

مگر چنين انسان کوته‏فکر گمراه و گمراه‏کننده سرنوشتي غير از اين مي‏تواند داشته باشد.

نکته‏ ها:

در اين دو آيه اشارات لطيفي به نکته‏هاي جالبي شده است که با کمي دقت روشن مي‏گردد:

- در آيه نخست، يکي از فلسفه‏هاي مهم حوادث تلخ و ناگوار کنار رفتن پرده‏هاي غرور و غفلت از مقابل چشم دل، و شعله‏ور گشتن فروغ ايمان، و بازگشت و انابه به سوي پروردگار ذکر شده، و پاسخي است به آنها که وجود حوادث تلخ زندگي را اشکالي بر مسأله نظام آفرينش يا عدالت پروردگار مي‏پندارند.

- آيه دوم با عمل و خودسازي شروع مي‏شود و با علم و معرفت پايان مي‏يابد، چرا که تا خودسازي نباشد نور معرفت بر دل نمي‏تابد، و اصولا اين دو از يکديگر جدا نيستند.

- تعبير به «قانت اناء الليل» که به صورت اسم فاعل آمده با توجه به مطلق بودن کلمه «الليل» دليل بر تداوم و استمرار عبوديت و خضوع آنها در پيشگاه خدا است، چرا که اگر عمل مداوم نباشد تأثير آن ناچيز است.

- علم و آگاهي اضطراري که به هنگام نزول بلا حاصل مي‏شود و انسان را به مبدأ آفرينش پيوند مي‏دهد در صورتي مصداق حقيقي علم است که بعد از فرونشستن طوفان حادثه ادامه يابد، لذا آيات فوق کساني را که در لحظه بلا بيدار مي‏شوند و بعد از آن در فراموشي فرومي‏روند در صف جاهلان قرار داده، بنابراين عالمان واقعي آنها هستند که در همه حال به او توجه دارند.

- جالب اينکه در پايان آيه اخير مي‏گويد: تفاوت علم و جهل را نيز «صاحبان» مغز مي‏فهمند! چرا که جاهل ارزش علم را هم نمي‏داند!، در حقيقت هر مرحله‏اي از علم مقدمه براي مرحله ديگر است.

- علم در اين آيه و آيات ديگر قرآن به معني دانستن يک مشت اصطلاحات يا روابط مادي در ميان اشياء، و به اصطلاح «علوم رسمي» نيست، بلکه منظور از آن معرفت و آگاهي خاصي است که انسان را به «قنوت» يعني اطاعت پروردگار، و ترس از دادگاه او و اميد به رحمت خدادعوت مي‏کند، اين است حقيقت علم، و علوم رسمي نيز اگر در خدمت چنين معرفتي باشد علم است، و اگر مايه غرور و غفلت و ظلم و فساد در ارض شود و از آن «کيفيت و حالي» حاصل نشود «قيل و قالي» بيش نيست.

- بر خلاف آنچه بيخبران مي‏پندارند و مذهب را عامل تخدير مي‏شمرند مهمترين دعوت انبيا به سوي علم و دانش بوده است، و بيگانگي خود را با جهل در همه جا اعلام کرده‏اند، علاوه بر آيات قرآن که از هر فرصتي براي بيان اين حقيقت استفاده مي‏کند تعبيراتي در روايات اسلامي ديده مي‏شود که بالاتر از آن در اهميت علم تصور نمي‏شود.

در حديثي از پيغمبر گرامي اسلام مي‏خوانيم :لا خير في العيش الا لرجلين عالم مطاع او مستمع واع: «زندگي جز براي دو کس فايده ندارد: دانشمندي که نظرات او اجرا گردد، و دانش‏طلباني که گوش به سخن دانشمندي دهند».

در حديث ديگري از امام صادق مي‏خوانيم: ان العلماء ورثة الانبياء و ذاک ان الانبياء لم يورثوا درهما و لا دينارا، و انما اورثوا احاديث من احاديثهم، فمن اخذ بشي‏ء منها فقد اخذ حظا وافرا، فانظروا علمکم هذا عمن تأخذونه فان فينا اهل البيت في کل خلف عدولا ينفون عنه تحريف الغالين و انتحال المبطلين و تأويل الجاهلين:

«دانشمندان وارثان پيامبرانند، چرا که پيامبران درهم و ديناري از خود به يادگار نگذاشتند، بلکه علوم و احاديثي از آنها به يادگار ماند، هرکس بهره‏اي از آن داشته باشد بهره فراواني از ميراث پيامبران دارد، سپس امام مي‏افزايد: بنگريد علم خود را از چه کسي مي‏گيريد (از علماي واقعي، يا عالم نماها؟)بدانيد در ميان ما اهل‏بيت در هر عصري افراد عادل و مورد اعتمادي هستند که تحريف تندروان، و ادعاهاي بي‏اساس منحرفان، و توجيهات جاهلان را از اين آئين پاک نفي مي‏کنند».

- در آيه اخير از سه گروه سخن به ميان آمده: عالمان و جاهلان و اولوالالباب، در حديثي از امام صادق عليه‏السلام در تفسير اين سه گروه مي‏خوانيم: نحن الذين يعلمون و عدونا الذين لا يعلمون، و شيعتنا اولوالالباب: «مائيم عالمان و دشمنان ما جاهلانند و شيعيان ما اولوالالباب هستند».

روشن است که اين تفسير به عنوان بيان مصداقهاي واضح آيه است و عموميت مفهوم آيه را نفي نمي‏کند.

- در حديثي آمده است: امير مؤمنان علي عليه‏السلام شبي از مسجد کوفه به سوي خانه خويش حرکت کرد در حالي که کميل بن زياد که از دوستان خاص آن حضرت بود او را همراهي مي‏کرد، در اثناء راه از کنار خانه مردي گذشتند که صداي تلاوت قرآنش بلند بود، و اين آيه را امن هو قانت آناء الليل... با صداي دلنشين و حزين مي‏خواند، کميل در دل از حال اين مرد بسيار لذت برد، و از روحانيت او خوشحال شد، بي‏آنکه چيزي بر زبان براند، امام عليه‏السلام رو به سوي او کرد و فرمود: سر و صداي اين مرد مايه اعجاب تو نشود او اهل دوزخ است! و به زودي خبر آن را به تو خواهم داد!

کميل از اين مسأله در تعجب فرورفت، نخست اينکه امام عليه‏السلام به زودي از فکر و نيت او آگاه گشت و ديگر اينکه شهادت به دوزخي بودن اين مرد ظاهر الصلاح داد، مدتي گذشت تا سرانجام کار خوارج به آنجا رسيد که در مقابل امير مؤمنان عليه‏السلام ايستادند و حضرت با آنها پيکار کرد در حالي که قرآن را آن گونه که نازل شده بود حفظ داشتند، امير مؤمنان علي عليه‏السلام رو به کميل کرد، در حالي که شمشير در دست حضرت بود و سرهاي آن کافران طغيانگر بر زمين افتاده بود، با نوک شمشير به يکي از آن سرها اشاره کرد و فرمود: اي کميل! امن هو قانت اناء الليل: يعني اين همان شخصي است که در آن شب تلاوت قرآن مي‏نمود، و حال او اعجاب تو را برانگيخت . کميل حضرت را بوسيد و استغفار کرد.1

تفسیر المیزان

و اذا مس الانسان ضر دعا ربه منيبا اليه...

کلمه (انابه) به معناي برگشتن است. و کلمه (خوله) ماضي است از باب تفعيل و از ماده (خول)، (تخويل) - به طوري که در مجمع البيان گفته - به معناي عطيه اي بزرگ به عنوان بخشش و کرامت است.

بعد از آنکه در آيه قبلي سخن از کفرانگران نعمت بود و در آن فرمود: خداي سبحان با اينکه بي نياز از مردم است، مع ذلک اين عمل را براي آنان نمي پسندد، اينک در اين آيه تنبه مي دهد به اينکه انسان طبعا کفران پيشه است، با اينکه او بالفطره پروردگار خود را مي شناسد و در هنگام بيچارگي و اضطرار که دستش از همه جا کوتاه مي شود، بي درنگ رو به سوي او مي کند و از او نجات مي طلبد همچنان که خود او فرموده: (و کان الانسان کفورا)و نيز فرموده: (ان الانسان لظلوم کفار).

بنابراين، معناي آيه چنين مي شود که: وقتي شدت و يا مرض يا قحطي و امثال آن به انسان مي رسد، پروردگار خود را در حالي که اعتراف به ربوبيتش دارد مي خواند، و به سوي او برمي گردد، و از ماسواي او اعراض مي کند، از او مي خواهد که گرفتاري اش را برطرف سازد.

و معناي (ثم اذا خوله نعمة منه نسي ما کان يدعوا اليه من قبل) اين است که: چون خداي سبحان گرفتاريش را برطرف کرد و نعمتي از ناحيه خود به او داد، سرگرم و مستغرق در آن نعمت شده، دوباره آن گرفتاري اش را از ياد مي برد، گرفتاريي که خدا را به سوي آن مي خواند، يعني مي خواند تا آن را برطرف کند.

و بنابراين کلمه (ما) در جمله (ما کان يدعوا اليه) موصوله است، و منظور از آن همان گرفتاريهاي قبل از نجات است. و ضمير در (اليه) به همان (ما) برمي گردد. ولي بعضي گفته اند: (ما) مصدريه است و ضمير در (اليه) به خداي سبحان برمي گردد، و معنايش اين است که: دعا کردن به سوي پروردگارش را از ياد مي برد، دعايي که قبل از رفع گرفتاري مي کرد بعضي ديگر گفته اند: کلمه (ما) موصوله است و مراد از آن خداي سبحان است. اين کلام از ساير وجوه بعيدتر است.

(و جعل لله اندادا ليضل عن سبيله) - کلمه (اندادا) به معناي امثال است، و مراد از آن - به طوري که گفته شده - بتها و رب النوعهاي آنهاست. و لام در جمله (ليضل عن سبيله) لام عاقبت است، و معنايش اين است که: براي خدا امثالي گرفته که آنها را به پندار خود شريک در ربوبيت و الوهيت مي دانند تا آنجا که همين پندار باعث آن مي شود که مردم از راهخدا گمراه گردند؛ چون مردم داراي اين طبيعتند که به يکديگر نگاه مي کنند، هر چه آن يکي کرد اين هم کورکورانه تقليد مي کند و همان طور که با زبان دعوت مي شوند با عمل هم دعوت مي شوند.

و بعيد نيست که مراد از (انداد) مطلق اسبابي باشد که بشر بر آنها اعتماد نموده، و آرامش دروني پيدا مي کند و در نتيجه از خدا غافل مي ماند. و يکي از آن اسباب، بتهاي بت پرستان است ؛ چون آيه شريفه همه انسانها را به اين وصف معرفي مي کند، و همهانسانها بت پرست نيستند، اگر چه مورد آيه کفارند، اما مورد مخصص نمي شود و باعث نمي گردد که بگوييم منظور از آيه هم همين مورد خاص است.

(قل تمتع بکفرک قليلا انک من اصحاب النار) - يعنياي انسان غافل از خدا! با همين بي خبريت ازخدا، سرگرم باش، سرگرمي اندک و ناپايداري، چون تو از اهل آتشي، بازگشتت به سوي آتش است.و اين امر (سرگرم باش) امر و دستوري است تهديدي و در معناي خبر دادن است. يعني تو سرانجام به سوي آتش مي روي، و اين سرگرمي در چند روزي اندک، آتش را از تو دفع نمي کند. 2

منبع :

1.       تفسير نمونه مرجع عالیقدر اسلام  آیت الله مكارم شیرازى

2.       ترجمة تفسیر الميزان حضرت آیت الله علامه طباطبایى (رحمه الله)

در این رابطه :

موضوع : تفسیر سوره زمر آیات 6 الی8 

مفسر : دکتر محمد علی انصاری

مدت زمان : 38 دقیقه و 08 ثانیه

حجم فایل : 36 /4  مگا بایت

فرمت :  MP3

نوع فایل : صوتی

دریافت فایل

منبع : سایت راسخون








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir