اي انسان چه چيز تو را مغرور ساخته؟!
سوره الانفطار آیه 6
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ*
يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِيمِ*
ترجمه :
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر *
اي انسان! چه چيز تو را در برابر پروردگار کريمت مغرور ساخته است؟!
( تفسیر اول )
تفسیر المیزان :
يا ايها الانسان ما غرک بربک الکريم... رکبک
اين آيه شريفه انسان را مورد عتاب قرار داده، سرزنش مي کند، و منظور از اين انسان، افرادي هستند که منکر روز جزايند، چون دنبال اين آيات فرموده: (کلا بل تکذبون بيوم الدين)،
و معلوم است که تکذيب يوم الدين، کفر، و مستلزم انکار تشريع دين است، و اين انکار هم مستلزم انکار ربوبيت خداي تعالي است، و اگر چنين شخصي را انسان خواند، براي اين بود که حجت و يا شبيه حجتي باشد براي اينکه بفهماند نعمت هايي که در آيات بعد مي شمارد تماميش براي تک تک انسان ها نيست، بلکه مجموع آنها ثابت است براي تمام انسان ها.
در اين آيه مي بينيم که غرور را معلق به دو صفت (ربوبيت) و (کرم) خداي تعالي کرده، و اين بدان منظور بوده که بفهماند علت عتاب و توبيخ چه بود، و حاصلش اين است که تمرد مربوب و سرگرمي و فرو رفتن سراپايش در معصيت ربي که مدبر امر او است، و نعمت هاي ظاهري و باطنيش سراپاي وجود او را فرا گرفته، کفراني است که هيچ فطرت سليمي در زشتي آن شک ندارد، و بدون دغدغه مرتکبش را مستحق عقاب مي داند، مخصوصا در موردي که رب منعم، کريم هم باشد، يعني اگر نعمتي مي دهد و عطايي مي کند هيچ قسم سودي را براي خود منظور ندارد، و علاوه بر اين در احساني که مي کند بديها و نادانيها و نافرمانيهاي مربوب را در نظر نمي گيرد، و از همه اغماض مي کند، که کفران چنين ربي باز هم زشت تر و توجه عتاب و مذمت شديدتر و روشن تر است.
پس اينکه فرمود: (يا ايها الانسان ما غرک بربک الکريم)استفهامي است توبيخي که انسان را به صورت سؤال در برابر کفراني مخصوص يعني بدون عذر و بهانه مذمت مي کند، و آن کفران مخصوص، کفران نعمت هاي ربي است کريم.
انسان در برابر اين سؤال جوابي ندارد، و نمي تواند بگويد: پروردگار اکرم تو مرا مغرور کرد، چون پروردگارش قبلا به زبان انبيايش به او پيام داده بود که: (لئن شکرتم لازيدنکم و لئن کفرتم ان عذابي لشديد)،و نيز فرموده بود: (و اما من طغي و اثر الحيوه الدنيا فان الجحيم هي الماوي)، و از اين قبيل پيامهاي ديگر که تصريح مي کند به اينکه معاندين مفري از عذاب ندارند، و کرم خدا در قيامت و معلوم است که بعد از بيان و تماميت حجت، ديگر عذري نمي ماند، و اگر در عين حال گنهکار بتواند بگويد: (کرم تو مغرورم کرد) و به صرف گفتن اين حرف عذاب از او برطرف شود، بايد در مورد کافر معاند هم کافي باشد، و حال آنکه چنين نيست، چون گفتيم بعد از بيان عذري نيست.
از همينجا روشن مي شود که گفتار بعضي از مفسرين که گفته اند: آوردن کلمه (کريم) در آيه از باب تلقين حجت است، که آن نيز مظهري از کرم است. درست نيست.
چگونه ممکن است خواسته باشد به دهان بنده اش بگذارد که در پاسخ من بگو: (خدايا کرم تو مرا مغرور کرد)، با اينکه سياق آيه سياق تهديد است، به طوري که در آخر بدينجا کشيده مي شود که (و ان الفجار لفي جحيم يصلونها يوم الدين و ما هم عنها بغائبين) .1
( تفسیر دوم )
تفسير نمونه :
اي انسان چه چيز تو را مغرور ساخته؟!
در تعقيب آيات گذشته که پيرامون معاد سخن ميگفت، در آيات مورد بحث براي بيدار کردن انسان از خواب غفلت، و توجه او به مسئوليتهايش در برابر خداوند،نخست او را مخاطب ساخته و با يک استفهام توبيخي شديد و در عين حال توأم با نوعي لطف و محبت ميفرمايد: «اي انسان چه چيزي تو را ازپروردگار کريمت غافل ساخته؟ و در برابر او جسور و مغرور نموده»؟! (يا ايها الانسان ما غرک بربک الکريم).
در اينجا «انسان» را به عنوان انسانيتش که اتمام امتيازات او را بر ساير موجودات اين جهان يادآور ميشود مخاطب ساخته، سپس او را در برابر خداوندي قرار ميدهد که هم «رب» است و هم «کريم» به مقتضاي ربوبيتش پيوسته او را در کنف حمايت خود قرار داده، و تربيت و تکامل او را بر عهده گرفته، و به مقتضاي کرمش او را بر سر خوان نعمت خود نشانده، و از تمام مواهب مادي و معنوي برخوردار ساخته است، بيآنکه انتظاري از او داشته باشد و پاداش و عوضي بطلبد، حتي خطاهاي او را ناديده ميگيرد، و با کرمش او را مورد عفو قرار ميدهد.
آيا سزاوار است چنين موجود شريفي در برابر چنان پروردگار بزرگي جسور گردد؟
و يا لحظهاي از او غافل شود و در انجام فرمانش که ضامن سعادت خود او است قصور ورزد؟
و لذا در حديثي از پيغمبر اکرم صلي اللَّه عليه و آله و سلمآمده است که هنگام تلاوت اينآيه فرمود: غرّه جهله: «جهل و نادانيش او را مغرور و غافل ساخته است»!.
و از اينجا روشن ميشود هدف اين است که با تکيه بر مسألهي ربوبيت و کرم خداوند غرور و غفلت انسان را درهم بشکند، آنگونه که بعضي پنداشتهاند که هدف تلقين آدمي در زمينه عذرخواهي او است که در جواب بگويد: کرمت مرا مغرور ساخت.
و نيز آنچه از «فضيل بن عياض» نقل شده که از او سؤال کردند اگر در روز قيامت خداوندتو را به حضور طلبد و از تو بپرسد: ما غرک بربک الکريم، در جواب چه ميگوئي گفت: در جواب ميگويم: غرنّي ستورک المرخاة «پردههائي که بر گناهان من افکنده بودي مرا غافل و مغرور ساخت» نيز متناسب مفهوم آيه نيست، بلکه در جهت مخالف هدف اصلي آيه قرار دارد، چرا که هدف درهم شکستن غرور و بيدار کردن از خواب غفلت است، نه پرده جديدي بر پردههاي غفلت افکندن!
بنابراين سزاوار نيست آيه را از هدفي که داشته منحرف سازيم، و در جهت مخالف آن نتيجهگيري کنيم.
«غرک» از ماده «غرور» در اصل به معني غفلت به هنگام بيداري است، و به تعبير ديگر غفلت در جائي که انسان بايد غافل نباشد، و از آنجا که غفلت گاه سرچشمه «جسارت» و يا «خودبرتربيني» ميشود واژه «غرور» به اين معاني نيز تفسير شده است، و شيطان را از اين رو «غرور» (بر وزن شرور) ميگويند که انسان را با وسوسههاي خود فريب ميدهد و غافل و مغرور ميکند.
در تفسير «کريم» تعبيرات گوناگوني گفتهاند، بعضي گفتهاند: کريم بخشندهاي است که تمام افعالش احسان است و هرگز با بخشش خود در پي کسب سود يا دفع زيان نيست.
بعضي گفتهاند: کريم کسي است که هم آنچه را بر او است و هم آنچه را بر او لازم نيست ميبخشد.
و بعضي گفتهاند: کريم کسي است که متاع کم را ميپذيرد، و بهاي زياد در برابر آن ميدهد.
ولي در حقيقت همه اينها در مفهوم کريم در صورتي که در حد اعلي همچون کرم خداوند در نظر گرفته شود جمع است. و در کرم خداوند همين بس که تنها به عفو گنهکار راضي نميشود بلکه گناهان را (در مورد کساني که شايستگي دارند) به حسنات تبديل ميکند.
اميرمؤمنان علي عليهالسلام در تفسير اين آيه جملههاي عجيبي دارد، ميفرمايد:
اين آيه کوبندهترين دليل در برابر شنونده است، و قاطعترين عذر در برابر شخص مغرور، کسي که جهالت و نادانيش او را جسور و مغرور ساخته،خداوند ميفرمايد:
اي انسان چه چيز تو را بر گناهت جرأت داده؟، و چه چيز تو را در برابرپروردگارت مغرور ساخته؟، و چه چيز تو را به هلاکت خويش علاقهمند نموده؟
آيا اين بيماري تو بهبودي ندارد؟ يا اين خوابت به بيداري نميانجامد؟ چرا (لااقل) آن مقدار که به ديگران رحم ميکني به خودت رحم نميکني؟ تو هرگاه کسي را در ميان آفتاب سوزان به بيني بر او سايه ميافکني، هرگاهبيماري را به بيني که درد، او را سخت ناتوان ساخته از روي ترحم بر او گريه ميکني، پس چه چيز تو را بر بيماريت صبور ساخته، و بر مصيبتت شکيبا نموده، و از گريه بر خويشتن تسليت داده؟ در حالي که عزيزترين افراد نزد تو خودت ميباشي چگونه ترس از نزول بلا در شب ترا بيدار نکرده، با اينکه در گناه و معصيت او غوطهوري، و در حالي که زير سلطه او قرار داري.
بيا و اين بيماري (غفلت از خدا) را با داروي تصميم و عزم راسخ مداوا کن، و اين خواب غفلتي را که چشمانت را فروگرفته با بيداري برطرف ساز، بيا مطيع خداوند شو، و به ياد او انس گير، خوب تصور کن که به هنگام غفلتت از خدا او با دادن نعمتها به تو عنايت ميکند، تو را به سوي عفو و بخشش خويش ميخواند، و زير پوشش فضل و برکات خود قرار ميدهد.
در حالي که تو همچنان به او پشت کردهاي، و به ديگري رو ميآوري، بزرگ است خداوندي که با اين قدرت عظيم، «کريم» است، اما تو با اين ضعف و حقارت چقدر بر معصيت او جسوري!....2
(تفسیر سوم )
تفسیر صوتی سوره الانفطار – قسمت 1 توسط آقای دکتر محمد علی انصاری 3
منبع :
1. ترجمة تفسیر الميزان حضرت آیتاللهعلامه طباطبایى (رحمهالله)
2. تفسير نمونه مرجع عالیقدر اسلام آیت اللهمكارم شیرازى
3. دریافت فایل صوتی |