به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان و قرآن / انسان به روایت قرآن » آيا انسان نمى‏داند كه از نطفه‏اى ...( بخش اول – قسمت پنجم )
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 1 464 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

 

 

آيا انسان نمى‏داند كه از نطفه‏اى بى‏ارزش آفريده شده  است ، چطور با وجود اين دشمنى آشكار شده است  ؟!!

( بخش اول – قسمت پنجم )

پاسخ به روایت قرآن :

سورة یس‏     آیات 77 تا 83 

4 - قرآن و مساله معاد  

بعد از مساله توحيد كه اساسى‏ترين مساله در تعليمات انبياء است مساله معاد با ويژگيها و آثار تربيتى و فرهنگيش در درجه اول قرار دارد ، لذا در بحثهاى قرآنى بيشترين آيات را بعد از توحيد و خداشناسى به خود اختصاص داده است . مباحث قرآنى معاد گاه به صورت استدلالهاى منطقى است و گاه به صورت بحثهاى خطابى و تلقينات مؤثر و كوبنده كه گاه از شنيدن آن مو بر بدن انسان راست مى‏شود ، و لحن صادقانه كلام چنان است كه همچون استدلالات در اعماق جان و روح انسان نفوذ مى‏كند . در بخش اول ، يعنى استدلالات منطقى ، قرآن بيشتر روى موضوع امكان معاد تكيه مى‏كند ، چرا كه منكران غالبا آن را محال مى‏پنداشتند ، و معتقد بودند معاد آنهم به صورت معاد جسمانى كه مستلزم بازگشت اجسام پوسيده و خاك شده به حيات و زندگى نوين است ، امكان پذير نيست .  

در اين بخش ، قرآن از طرق كاملا گوناگون و متنوع وارد مى‏شود ، و طرقى كه همه به يك جا ختم مى‏گردد و آن مساله امكان عقلى معاد است . گاه زندگى نخستين را در نظر انسان مجسم مى‏كند ، و در يك عبارت كوتاه و گويا و روشن مى‏گويد : كما بدأكم تعودون : همانگونه كه شما را از آغاز آفريد باز مى‏گرديد ( اعراف - 29 ) .  

   

 

گاه زندگى و مرگ گياهان ، و رستاخيز آنها را كه همه سال با چشم مى‏بينيم مجسم كرده و در پايان آن مى‏گويد : رستاخيز شما نيز همينگونه است : و نزلنا من السماء ماء مباركا فانبتنا به جنات و حب الحصيد ... و احيينا به بلدة ميتا كذلك الخروج : ما از آسمان آب پر بركتى فرستاديم و به وسيله آن باغهاى سر سبز رويانديم و دانه‏هاى درو شده ... و به وسيله آن سرزمين مرده‏اى را زنده كرديم ، رستاخيز ( شما ) نيز همينگونه است ؟ ( سوره ق - 9 - 11 ) .

 

 

 در جاى ديگر مى‏گويد : و الله الذى ارسل الرياح فتثير سحابا فسقناه الى بلد ميت فاحيينا به الارض بعد موتها كذلك النشور : خداوند همان كسى است كه بادها را فرستاد تا ابرها را به حركت در آورند و آن را به سوى سرزمين مرده رانديم و به وسيله آن زمين را بعد از مرگش حيات بخشيديم ، رستاخيز نيز چنين است ! ( فاطر - 9 ) .

 

 

 گاه مساله قدرت خداوند را در آفرينش آسمانها و زمين مطرح كرده مى‏گويد : آيا نمى‏دانند خداوندى كه آسمانها و زمين را آفريد و از آفرينش آنها خسته نشد قادر است كه مردگان را زنده كند ؟ ، آرى او بر هر چيز تواناست : او لم يروا ان الله الذى خلق السموات و الارض و لم يعى بخلقهن بقادر على ان يحيى الموتى بلى انه على كل شى‏ء قدير ( احقاف - 33 ) .

 



 

 و گاه رستاخيز انرژيها و بيرون پريدن آتش از درون درخت سبز را به عنوان نمونه‏اى از قدرت او ، و قرار گرفتن آتش در دل آب ، مطرح كرده ، مى‏گويد:  الذى جعل لكم من الشجر الاخضر نارا : آن خدائى مردگانرا لباس حيات مى‏پوشاند كه از درخت سبز براى شما آتش آفريد ! ( يس - 80 ) .

  

 

گاه زندگى جنينى را در نظر انسان مجسم مى‏سازد ، و مى‏گويد : اى مردم اگر در رستاخيز شك داريد فراموش نكنيد كه ما شما را از خاك آفريديم ، سپس از نطفه ، و بعد از علقه ( خون بسته شده ) سپس از مضغه ( پاره گوشتى همچون گوشت جويده شده ) كه بعضى داراى شكل و خلقت است و بعضى بى‏شكل ، هدف اين است كه ما براى شما روشن سازيم ( كه بر هر چيز قادريم ) و جنينهائى را كه بخواهيم تا مدت معينى در رحم مادران نگاه مى‏داريم ، سپس شما را به صورت طفلى به عالم دنيا مى‏فرستيم : يا ايها الناس ان كنتم فى ريب من البعث فانا خلقناكم من تراب ثم من نطفة ثم من علقة ثم من مضغة مخلقة و غير مخلقة لنبين لكم و نقر فى الارحام ما نشاء الى اجل مسمى ثم نخرجكم طفلا ( حج - 5 ) .

 

 

 و بالاخره گاه شبح رستاخيز را در خوابهاى طولانى - خوابهائى كه برادر مرگ است بلكه از جهاتى خود مرگ باشد - مانند خواب سيصد و نه ساله اصحاب كهف نشان مى‏دهد ، و بعد از شرح جالب و زيبائى پيرامون خواب و بيدارى آنها مى‏فرمايد : اين چنين مردم را متوجه حال آنها كرديم تا بدانند وعده رستاخيز خداوند حق است و در قيام قيامت ترديدى نيست و كذلك اعثرنا عليهم ليعلموا ان وعد الله حق و ان الساعة لا ريب فيها ( كهف - 21 ) .

 

 

 اين شش راه مختلف است كه در لابلاى آيات قرآن براى بيان امكان معاد مطرح شده است . علاوه بر اين داستان مرغان چهارگانه ابراهيم ( بقره - 260 ) و سرگذشت عزير ( بقره - 259 ) و داستان كشته‏اى از بنى اسرائيل ( بقره - 73 ) كه هر كدام يك نمونه تاريخى براى اين مساله است شواهد و دلائل ديگرى است كه قرآن در اين زمينه ذكر مى‏كند .  

كوتاه سخن اينكه ترسيمى كه قرآن مجيد از معاد و چهره‏هاى آن و مقدمات و نتائج آن دارد ، و دلائل گويائى كه در اين زمينه مطرح كرده است به قدرى زنده و قانع كننده است كه هر كس كمترين بهره‏اى از وجدان بيدار داشته باشد تحت تاثير عميق آن قرار مى‏گيرد . به گفته بعضى : حدود يكهزار و دويست آيه از قرآن پيرامون معاد بحث مى‏كند كه اگر آنها جمع‏آورى و تفسير شود خود كتاب قطورى خواهد شد و ما اميدواريم بعد از پايان نگارش اين تفسير هنگامى كه به خواست خدا به بحث تفسير موضوعى مى‏پردازيم اين مجموعه را در دسترس علاقمندان قرار دهيم .  

    5 - معاد جسمانى  

منظور از معاد جسمانى اين نيست كه تنها جسم در جهان ديگر بازگشت مى‏كند ، بلكه هدف اين است كه روح و جسم تواما مبعوث مى‏شود ، و به تعبير ديگر بازگشت روح مسلم است ، گفتگو از بازگشت جسم است .  

جمعى از فلاسفه پيشين تنها به معاد روحانى معتقد بودند ، و جسم را مركبى مى‏دانستند كه تنها در اين جهان با انسان است ، و بعد از مرگ از آن بى‏نياز مى‏شود ، آن را رها مى‏سازد و به عالم ارواح مى‏شتابد .  

ولى عقيده علماى بزرگ اسلام اين است كه معاد در هر دو جنبه روحانى و جسمانى صورت مى‏گيرد ، در اينجا بعضى مقيد به خصوص جسم سابق نيستند ، و مى‏گويند : خداوند جسمى را در اختيار روح مى‏گذارد ، و چون شخصيت انسان به روح او است اين جسم جسم او محسوب مى‏شود ! در حالى كه محققين معتقدند همان جسمى كه خاك و متلاشى گشته ، به فرمان خدا جمع آورى مى‏شود ، و لباس حيات نوينى بر آن مى‏پوشاند ، و اين عقيده‏اى است كه از متون آيات قرآن مجيد گرفته شده است .  

شواهد معاد جسمانى در قرآن مجيد آن قدر زياد است كه به طور يقين مى‏توان گفت : آنها كه معاد را منحصر در روحانى مى‏دانند كمترين مطالعه‏اى در آيات فراوان معاد نكرده‏اند و گرنه جسمانى بودن معاد در آيات قرآن به قدرى روشن است كه جاى هيچگونه ترديد نيست .  

همين آياتى كه در آخر سوره يس خوانديم به وضوح بيانگر اين حقيقت است چرا كه مرد عرب بيابانى تعجبش از اين بود كه اين استخوان پوسيده را كه در دست دارد چه كسى مى‏تواند زنده كند ؟ و قرآن با صراحت در پاسخ او مى‏گويد : قل يحييها الذى انشاها اول مرة بگو همين استخوان پوسيده را خدائى كه روز نخست آن را ابداع و ايجاد كرد زنده مى‏كند .

 

 

تمام تعجب مشركان و مخالفت آنها در مساله معاد بر سر همين مطلب بود كه چگونه وقتى ما خاك شديم و خاكهاى ما در زمين گم شد ، دوباره لباس حيات در تن مى‏كنيم ؟ و قالوا ء اذا ضللنا فى الارض ء انا لفى خلق جديد ( الم سجده آيه 10 ) .

آنها مى‏گفتند : چگونه اين مرد به شما وعده مى‏دهد وقتى كه مرديد و خاك شديد بار ديگر به زندگى باز مى‏گرديد : ا يعدكم انكم اذا متم و كنتم ترابا و عظاما انكم مخرجون ( مؤمنون آيه 35 ) .

آنها به قدرى از اين مساله تعجب مى‏كردند كه اظهار آن را نشانه جنون و يا دروغ بر خدا مى‏پنداشتند : قال الذين كفروا هل ندلكم على رجل ينبئكم اذا مزقتم كل ممزق انكم لفى خلق جديد كافران گفتند مردى را به شما نشان دهيم كه به شما خبر مى‏دهد هنگامى كه كاملا خاك و پراكنده شديد ديگر بار آفرينش جديدى مى‏يابيد ( سوره سبا آيه 7 و 8 ) .

به همين دليل عموما استدلالات قرآن در باره امكان معاد بر محور همين معاد جسمانى دور مى‏زند ، و بيانات ششگانه‏اى كه در فصل قبل گذشت همه شاهد و گواه اين مدعا است . بعلاوه قرآن كرارا خاطر نشان مى‏كند كه شما در قيامت از قبرها خارج مى‏شويد ( يس 51 - قمر 7 )

 

 

قبرها مربوط به معاد جسمانى است . داستان مرغهاى چهارگانه ابراهيم ، و همچنين داستان عزير و زنده شدن او بعد از مرگ ، و ماجراى مقتول بنى اسرائيل كه در بحثهاى گذشته به آن اشاره كرديم همه با صراحت از معاد جسمانى سخن مى‏گويد .

توصيفهاى زيادى كه قرآن مجيد از مواهب مادى و معنوى بهشت كرده است همه نشان مى‏دهد كه معاد هم در مرحله جسم و هم در مرحله روح تحقق مى‏پذيرد ، و گرنه حور و قصور و انواع غذاهاى بهشتى و لذائذ مادى در كنار مواهب معنوى معنى ندارد .

     به هر حال ممكن نيست كسى كمترين آگاهى از منطق و فرهنگ قرآن داشته باشد و معاد جسمانى را انكار كند ، و به تعبير ديگر انكار معاد جسمانى از نظر قرآن مساوى است با انكار اصل معاد ! علاوه بر اين دلائل نقلى ، شواهد عقلى نيز در اين زمينه وجود دارد كه اگر بخواهيم وارد آن شويم سخن به درازا مى‏كشد . البته اعتقاد به معاد جسمانى پاره‏اى از سؤالات و اشكالات برمى‏انگيزد مانند شبهه آكل و ماكول كه محققان اسلامى از آن پاسخ گفته‏اند و ما شرح جامع و فشرده‏اى در همين زمينه در ذيل آيه 260 سوره بقره آورده‏ايم .

   6 - بهشت و دوزخ  

بسيارى چنين مى‏پندارند كه عالم پس از مرگ كاملا شبيه اين جهان است ، منتهى در شكلى كاملتر و جالبتر . ولى قرائن زيادى در دست داريم كه نشان مى‏دهد فاصله زيادى از نظر كيفيت و كميت ميان اين جهان و آن جهان است ، حتى اينكه اگر اين فاصله را به تفاوت ميان عالم كوچك جنين با اين دنياى وسيع تشبيه مى‏كنيم باز مقايسه كاملى به نظر نمى‏رسد . طبق صريح بعضى از روايات در آنجا چيزهائى است كه چشمى نديده و گوشى نشنيده ، و حتى از فكر انسانى خطور نكرده است ، قرآن مجيد مى‏گويد : فلا تعلم نفس ما اخفى لهم من قرية اعين : هيچ انسانى نمى‏داند چه چيزهائى كه مايه روشنى چشم است براى او پنهان نگهداشته شده ( سجده آيه 17 ) .

نظامات حاكم بر آن جهان نيز با آنچه در اين عالم حاكم است كاملا تفاوت دارد ، در اينجا افراد به عنوان شهود در دادگاه حاضر مى‏شوند ولى در آنجا دست و پا و حتى پوست تن شهادت مى‏دهد .

اليوم نختم على افواههم و تكلمنا ايديهم و تشهد ارجلهم بما كانوا يكسبون : ( يس آيه 65 ) و قالوا لجلودهم لم شهدتم علينا قالوا انطقنا الله الذى انطق كل شى‏ء ( فصلت آيه 21 ) به هر حال آنچه در باره جهان ديگر گفته شود تنها شبحى از دور در نظر ما مجسم مى‏كند ، و اصولا الفباى ما و فرهنگ فكرى ما در اين جهان قادر به توصيف حقيقى آن نيست ، و از اينجا به بسيارى از سؤالات در زمينه بهشت و دوزخ و چگونگى نعمتها و عذابهايش پاسخ داده خواهد شد . همينقدر مى‏دانيم بهشت كانون انواع مواهب الهى اعم از مادى و معنوى است ، و دوزخ كانونى است از شديدترين عذابها در هر دو جهت . اما در مورد جزئيات اين دو ، قرآن اشاراتى دارد كه ما به آن مؤمن هستيم اما تفصيل آنرا تا كسى نبيند نمى‏داند ! در زمينه وجود بهشت و دوزخ در حال حاضر و اينكه در كجا است بحث نسبتا مشروحى در جلد دوم ذيل آيه 133 سوره آل عمران ( صفحه 92 به بعد داشته‏ايم ) .

و همچنين در زمينه پاداش و كيفر در عالم قيامت و مساله تجسم اعمال و نامه اعمال در جلد دوم صفحه 378 ( ذيل آيه 30 آل عمران ) و جلد دوازدهم صفحه 455 ( ذيل آيه 49 سوره كهف ) بحثى داشته‏ايم . علاوه بر همه اينها بحثهاى مختلف ديگرى ذيل آيات مناسب مخصوصا در سوره‏هاى اواخر قرآن به خواست خدا در مورد خصوصيات معاد خواهد آمد .

منبع : تفسير نمونه مرجع عالیقدر اسلام  آیت الله مكارم شیرازى تفسير نمونه ج : 18  ص :  455  تا  492

 

 

 








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir