به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان و قرآن / انسان به روایت قرآن » گرامى‏ترين انسان ها نزد خداوند چه کسانی هستند ؟
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 1 803 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

 

گرامى‏ترين انسان ها نزد خداوند چه کسانی هستند ؟ 

پاسخ به روایت قرآن :

( بخش اول – قسمت اول  )

سوره الحجرات‏ آیه 13

بسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏

يَأَيهَا النَّاس إِنَّا خَلَقْنَكم مِّن ذَكَرٍ وَ أُنثى وَ جَعَلْنَكمْ شعُوباً وَ قَبَائلَ لِتَعَارَفُوا  إِنَّ أَكرَمَكمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاتُ‏مْ  إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ 

ترجمه :

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

اى مردم ! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم ، و تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم ، تا يكديگر را بشناسيد ، ولى گرامى‏ترين شما نزد خداوند باتقواترين شماست ، خداوند دانا و خبير است .

تفسير :

تقوى بزرگترين ارزش انسانى

در آيات گذشته روى سخن به مؤمنان بود ، و خطاب به صورت يا ايها الذين آمنوا و در ضمن آيات متعددى را كه يك جامعه مؤمن را با خطر روبرو مى‏سازد بازگو كرد و از آن نهى فرمود . در حالى كه در آيه مورد بحث مخاطب كل جامعه انسانى است و مهمترين اصلى را كه ضامن نظم و ثبات است بيان مى‏كند ، و ميزان واقعى ارزشهاى انسانى را در برابر ارزشهاى كاذب و دروغين مشخص مى‏سازد .

مى‏فرمايد : اى مردم ! ما شما را از يك مرد و زنى آفريديم ، و شما را تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد ( يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا ) .

منظور از آفرينش مردم از يك مرد و زن همان بازگشت نسب انسانها  به آدم و حوا است ، بنابر اين چون همه از ريشه واحدى هستند معنى ندارد كه از نظر نسب و قبيله بر يكديگر افتخار كنند ، و اگر خداوند براى هر قبيله و طائفه‏اى ويژگيهائى آفريده براى حفظ نظم زندگى اجتماعى مردم است ، چرا كه اين تفاوتها سبب شناسائى است ، و بدون شناسائى افراد ، نظم در جامعه انسانى حكمفرما نمى‏شود ، چرا كه هر گاه همه يكسان و شبيه يكديگر و همانند بودند ، هرج و مرج عظيمى سراسر جامعه انسانى را فرا مى‏گرفت .

در اين كه ميان شعوب ( جمع شعب بر وزن صعب ) به معنى گروه عظيمى از مردم و قبائل جمع قبيله چه تفاوتى است ؟ مفسران احتمالات مختلفى داده‏اند ؟ جمعى گفته‏اند دايره شعوب گسترده‏تر از دايره قبائل است ، همانطور كه شعب امروز بر يك ملت اطلاق مى‏شود .بعضى شعوب را اشاره به طوائف عجم و قبائل را اشاره به طوائف عرب مى‏دانند : و بالاخره بعضى ديگر شعوب را از نظر انتساب انسان به مناطق جغرافيائى ، و قبائل را ناظر به انتساب او به نژاد و خون شمرده‏اند . ولى تفسير اول از همه مناسبتر به نظر مى‏رسد . به هر حال قرآن مجيد بعد از آنكه بزرگترين مايه مباهات و مفاخره عصر جاهلى يعنى نسب و قبيله را از كار مى‏اندازد ، به سراغ معيار واقعى ارزشى رفته مى‏افزايد : گرامى‏ترين شما نزد خداوند باتقواترين شما است ( ان اكرمكم عند الله اتقيكم ) .

به اين ترتيب قلم سرخ بر تمام امتيازات ظاهرى و مادى كشيده ، و اصالت و واقعيت را به مساله تقوا و پرهيزكارى و خدا ترسى مى‏دهد ، و مى‏گويد براى تقرب به خدا و نزديكى به ساحت مقدس او هيچ امتيازى جز تقوا مؤثر نيست .  و از آنجا كه تقوا يك صفت روحانى و باطنى است كه قبل از هر چيز بايد در قلب و جان انسان مستقر شود ، و ممكن است مدعيان بسيار داشته باشد و متصفان كم ، در آخر آيه مى‏افزايد : خداوند دانا و آگاه است ( ان الله عليم خبير ) . پرهيزگاران را به خوبى مى‏شناسد ، و از درجه تقوا و خلوص نيت و پاكى و صفاى آنها آگاه است ، آنها را بر طبق علم خود گرامى مى‏دارد و پاداش مى‏دهد مدعيان دروغين را نيز مى‏شناسد و كيفر مى‏دهد .

نكته :

  1 - ارزشهاى راستين و ارزشهاى كاذب

بدون شك هر انسانى فطرتا خواهان اين است كه موجود با ارزش و پر افتخارى باشد ، و به همين دليل با تمام وجودش براى كسب ارزشها تلاش مى‏كند . ولى شناخت معيار ارزش با تفاوت فرهنگها كاملا متفاوت است ، و گاه ارزشهاى كاذب جاى ارزشهاى راستين را مى‏گيرد . گروهى ارزش واقعى خويش را در انتساب به قبيله معروف و معتبرى مى‏دانند ، و لذا براى تجليل مقام قبيله و طائفه خود دائما دست و پا مى‏كنند ، تا از طريق بزرگ كردن آن خود را به وسيله انتساب به آن بزرگ كنند .

مخصوصا در ميان اقوام جاهلى افتخار به انساب و قبائل رائجترين افتخار موهوم بود ، تا آنجا كه هر قبيله‏اى خود را قبيله برتر و هر نژادى خود را نژاد والاتر مى‏شمرد ، كه متاسفانه هنوز رسوبات و بقاياى آن در اعماق روح بسيارى از افراد و اقوام وجود دارد . گروه ديگرى مساله مال و ثروت و داشتن كاخ و قصر و خدم و حشم و امثال اين امور را نشانه ارزش مى‏دانند ، و دائما براى آن تلاش مى‏كنند ، در حالى كه جمع ديگرى مقامات بلند اجتماعى و سياسى را معيار شخصيت مى‏شمرند . و به همين ترتيب هر گروهى در مسيرى گام برمى‏دارند و به ارزشى دل مى‏بندند و آنرا معيار مى‏شمرند .

اما از آنجا كه اين امور همه امورى است متزلزل و برون ذاتى و مادى و زودگذر يك آئين آسمانى همچون اسلام هرگز نمى‏تواند با آن موافقت كند ، لذا خط بطلان روى همه آنها كشيده ، و ارزش واقعى انسان را در صفات ذاتى او مخصوصا تقوا و پرهيزكارى و تعهد و پاكى او مى‏شمرد حتى براى موضوعات مهمى ، همچون علم و دانش ، اگر در مسير ايمان و تقوا و ارزشهاى اخلاقى ، قرار نگيرد اهميت قائل نيست .

و عجيب است كه قرآن در محيطى ظهور كرد كه ارزش قبيله از همه ارزشها مهمتر محسوب مى‏شد ، اما اين بت ساختگى در هم شكست ، و انسانرا از اسارت خون و قبيله و رنگ و نژاد و مال و مقام و ثروت آزاد ساخت ، و او را براى يافتن خويش به درون جانش و صفات والايش رهبرى كرد ! جالب اينكه در شان نزولهائى كه براى اين آيه ذكر شده نكاتى ديده مى‏شود كه از عمق اين دستور اسلامى حكايت مى‏كند ، از جمله اينكه : بعد از فتح مكه پيغمبر اكرم (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) دستور داد اذان بگويند ، بلال بر پشت بام كعبه رفت ، و اذان گفت ، عتاب بن اسيد كه از آزاد شدگان بود گفت شكر مى‏كنم خدا را كه پدرم از دنيا رفت و چنين روزى را نديد ! و حارث بن هشام نيز گفت : آيا رسول الله (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) غير از اين كلاغ سياه ! كسى را پيدا نكرد ؟ ! ( آيه فوق نازل شد و معيار ارزش واقعى را بيان كرد ) .

بعضى ديگر گفته‏اند : آيه هنگامى نازل شد كه پيامبر (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) دستور داده بود دخترى به بعضى از موالى دهند ( موالى به بردگان آزاد شده ، يا به غير عرب مى‏گويند ) آنها تعجب كردند و گفتند : اى رسول خدا (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) آيا مى‏فرمائيد دخترانمان را به موالى دهيم ؟ ! ( آيه نازل شد و بر اين افكار خرافى خط بطلان كشيد ) .

در حديثى مى‏خوانيم : روزى پيامبر (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) در مكه براى مردم خطبه خواند و فرمود : يا ايها الناس ان الله قد اذهب عنكم عيبة الجاهلية ، و تعاظمها بابائها ، فالناس رجلان : رجل بر تقى كريم على الله ، و فاجر شقى هين على الله ، و الناس بنو آدم ، و خلق الله آدم من تراب ، قال الله تعالى : يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عند الله اتقاكم ان الله عليم خبير : اى مردم ! خداوند از شما ننگ جاهليت و تفاخر به پدران و نياكان را زدود ، مردم دو گروه بيش نيستند : نيكوكار و با تقوا و ارزشمند نزد خدا ، و يا بدكار و شقاوتمند و پست در پيشگاه حق ، همه مردم فرزند آدمند ، و خداوند آدم را از خاك آفريده ، چنانكه مى‏گويد : اى مردم ! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم ، و شما را تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم تا شناخته شويد ، از همه گراميتر نزد خداوند كسى است كه از همه پرهيزگارتر باشد ، خداوند دانا و آگاه است .

در كتاب آداب النفوس طبرى آمده كه پيامبر (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) در اثناء ايام تشريق ( روزهاى 11 و 12 و 13 ذى الحجه است ) در سرزمين منى در حالى كه بر شترى سوار بود رو به سوى مردم كرد و فرمود : يا ايها الناس ! الا ان ربكم واحد و ان اباكم واحد ، الا لا فضل لعربى على عجمى ، و لا لعجمى على عربى ، و لا لاسود على احمر ، و لا لاحمر على اسود ، الا بالتقوى الا هل بلغت ؟ قالوا نعم ! قال ليبلغ الشاهد الغائب : اى مردم بدانيد ! خداى شما يكى است و پدرتان يكى ، نه عرب بر عجم برترى دارد و نه عجم بر عرب ، نه سياهپوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سياهپوست مگر به تقوا ، آيا من دستور الهى را ابلاغ كردم ؟ همه گفتند : آرى ! فرمود : اين سخن را حاضران به غائبان برسانند ! .

و نيز در حديث ديگرى در جمله‏هائى كوتاه و پر معنى از آنحضرت آمده است : ان الله لا ينظر الى احسابكم ، و لا الى انسابكم ، و لا الى اجسامكم ، و لا الى اموالكم ، و لكن ينظر الى قلوبكم ، فمن كان له قلب صالح تحنن الله عليه ، و انما انتم بنو آدم و احبكم اليه اتقاكم : خداوند به وضع خانوادگى و نسب شما نگاه نمى‏كند ، و نه به اجسام شما ، و نه به اموالتان ، ولى نگاه به دلهاى شما مى‏كند ، كسى كه قلب صالحى دارد ، خدا به او لطف و محبت مى‏كند ، شما همگى فرزندان آدميد ، و محبوبترين شما نزد خدا باتقواترين شما است .

ولى عجيب است كه با اين تعليمات وسيع و غنى و پربار هنوز در ميان مسلمانان كسانى روى مساله نژاد و خون و زبان تكيه مى‏كنند ، و حتى وحدت آن را بر اخوت اسلامى ، و وحدت دينى مقدم مى‏شمرند ، و عصبيت جاهليت را بار ديگر زنده كرده‏اند ، و با اينكه از اين رهگذر ضربه‏هاى سختى بر آنان وارد شده گوئى نمى‏خواهند بيدار شوند ، و به حكم اسلام باز گردند ! . خداوند همه را از شر تعصبهاى جاهليت حفظ كند .

اسلام با عصبيت جاهليت در هر شكل و صورت مبارزه كرده است ، تا مسلمانان جهان را از هر نژاد و قوم و قبيله زير پرچم واحدى جمع‏آورى كند ، نه پرچم قوميت و نژاد ، و نه پرچم غير آن ، چرا كه اسلام هرگز اين ديدگاههاى تنگ و محدود را نمى‏پذيرد ، و همه را موهوم و بى اساس مى‏شمرد حتى در حديثى آمده كه پيامبر (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) در مورد عصبيت جاهليت فرمود : دعوها فانها منتنه ! : آن را رها كنيد كه چيز متعفنى است ! .

اما چرا اين تفكر متعفن هنوز مورد علاقه گروه زيادى است كه خود را ظاهرا مسلمان مى‏شمرند و دم از قرآن و اخوت اسلامى مى‏زنند ؟ معلوم نيست ! چه زيبا است جامعه‏اى كه بر اساس معيار ارزشى اسلام ان اكرمكم عند الله اتقاكم بنا شود ، و ارزشهاى كاذب نژاد و مال و ثروت و مناطق جغرافيائى و طبقه از آن بر چيده شود ، آرى تقواى الهى و احساس مسؤليت درونى و ايستادگى در برابر شهوات ، و پايبند بودن به راستى و درستى و پاكى و حق و عدالت اين تنها معيار ارزش انسان است و نه غير آن . هر چند در آشفته بازار جوامع كنونى اين ارزش اصيل به دست فراموشى سپرده شده ، و ارزشهاى دروغين جاى آن را گرفته است .

در نظام ارزشى جاهلى كه بر محور تفاخر به آباء و اموال و اولاد دور مى‏زد يك مشت دزد و غارتگر پرورش مى‏يافت ، اما با دگرگون شدن اين نظام و احياى اصل والاى ان اكرمكم عند الله اتقاكم محصول آن انسانهائى همچون سلمان و ابو ذر و عمار ياسر و مقداد بود . و مهم در انقلاب جوامع انسانى انقلاب نظام ارزشى آن ، و احياى اين اصل اصيل اسلامى است .

اين سخن را با حديثى از پيامبر گرامى اسلام (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) پايان مى‏دهيم آنجا كه فرمود : كلكم بنو آدم ، و آدم خلق من تراب ، و لينتهين قوم يفخرون بابائهم او ليكونن اهون على الله من الجعلان : همه شما فرزندان آدميد ، و آدم از خاك آفريده شده ، از تفاخر به پدران بپرهيزيد ، و گرنه نزد خدا از حشراتى كه در كثافات غوطه‏ورند پست‏تر خواهيد بود ! .

( ادامه دارد )

منبع : تفسير نمونه مرجع عالیقدر اسلام  آیت الله مكارم شیرازى تفسير نمونه ج : 22  ص :  196 تا  208

 








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir