به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان و قرآن / انسان به روایت قرآن » گرامى‏ترين انسان ها نزد خداوند چه کسانی هستند ؟
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 1 815 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

گرامى‏ترين انسان ها نزد

خداوند چه کسانی هستند ؟

پاسخ به روایت قرآن :

( بخش اول – قسمت دوم )

2 - حقيقت تقوى

چنانكه ديديم ، قرآن بزرگترين امتياز را براى تقوى قرار داده و آن را تنها معيار سنجش ارزش انسانها مى‏شمرد . در جاى ديگر تقوى را بهترين زاد و توشه شمرده ، مى‏گويد : و تزودوا فان خير الزاد التقوى ( بقره - 197 ) . و در جاى ديگر لباس تقوى را بهترين لباس براى انسان مى‏شمرد و لباس التقوى ذلك خير ( اعراف - 26 ) . و در آيات متعددى يكى از نخستين اصول دعوت انبياء را تقوى ذكر كرده ، و بالاخره در جاى ديگر اهميت اين موضوع را تا آن حد بالا برده كه خدا را اهل تقوى مى‏شمرد ، و مى‏گويد : هو اهل التقوى و اهل المغفرة ( مدثر - 56 ) . قرآن ، تقوى را نور الهى مى‏داند كه هر جا راسخ شود ، علم و دانش مى‏آفريند و اتقوا الله و يعلمكم الله ( بقره - 282 ) . و نيز نيكى و تقوى را قرين هم مى‏شمرد ، و تعاونوا على البر و التقوى . و عدالت را قرين تقوى ذكر مى‏كند : اعدلوا هو اقرب للتقوى .

اكنون بايد ديد حقيقت تقوى اين سرمايه بزرگ معنوى و اين بزرگترين افتخار انسان با اينهمه امتيازات چيست ؟ قرآن اشاراتى دارد كه پرده از روى حقيقت تقوى بر مى‏دارد : در آيات متعددى جاى تقوى را قلب مى‏شمرد ، از جمله مى‏فرمايد : اولئك الذين امتحن الله قلوبهم بالتقوى : آنها كه صداى خود را در برابر رسول خدا (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم) پائين مى‏آورند و رعايت ادب مى‏كنند كسانى هستند كه خداوند قلوبشان را براى پذيرش تقوى آزموده است ( حجرات - 3 ) .

قرآن ، تقوى را نقطه مقابل فجور ذكر كرده ، چنانكه در آيه 8 سوره شمس مى‏خوانيم : فالهمها فجورها و تقواها : خداوند انسان را آفريد و راه فجور و تقوى را به او نشان داد . قرآن هر عملى را كه از روح اخلاص و ايمان و نيت پاك سرچشمه گرفته باشد بر اساس تقوى مى‏شمرد ، چنانكه در آيه 108 سوره توبه در باره مسجد قبا كه منافقان مسجد ضرار را در مقابل آن ساختند مى‏فرمايد : لمسجد اسس على التقوى من اول يوم احق ان تقوم فيه : مسجدى كه از روز نخست بر شالوده تقوى باشد شايسته‏تر است كه در آن نماز بخوانى .

از مجموع اين آيات به خوبى استفاده مى‏شود كه تقوى همان احساس مسؤليت و تعهدى است كه به دنبال رسوخ ايمان در قلب بر وجود انسان حاكم مى‏شود و او را از فجور و گناه باز مى‏دارد ، به نيكى و پاكى و عدالت دعوت مى‏كند ، اعمال آدمى را خالص و فكر و نيت او را از آلودگيها مى‏شويد . هنگامى كه به ريشه لغوى اين كلمه باز مى‏گرديم نيز به همين نتيجه مى‏رسيم ، زيرا تقوى از وقاية به معنى كوشش در حفظ و نگهدارى چيزى است ، و منظور در اينگونه موارد نگهدارى روح و جان از هر گونه آلودگى ، و متمركز ساختن نيروها در امورى است كه رضاى خدا در آن است .

بعضى از بزرگان براى تقوى سه مرحله قائل شده‏اند :

  1 - نگهدارى نفس از عذاب جاويدان از طريق تحصيل اعتقادات صحيح .

2 - پرهيز از هر گونه گناه اعم از ترك واجب و فعل معصيت .

3 - خويشتندارى در برابر آنچه قلب آدمى را به خود مشغول مى‏دارد و از حق منصرف مى‏كند ، و اين تقواى خواص بلكه خاص الخاص است .

امير مؤمنان على (عليه‏السلام) ( در نهج البلاغه ) تعبيرات گويا و زنده‏اى پيرامون تقوى دارد ، و تقوى از مسائلى است كه در بسيارى از خطب و نامه‏ها و كلمات قصار حضرت (عليه‏السلام) روى آن تكيه شده است . در يكجا تقوى را با گناه و آلودگى مقايسه كرده چنين مى‏گويد : الا و ان الخطايا خيل شمس حمل عليها اهلها ، و خلعت لجمها ، فتقحمت بهم فى النار ! الا و ان التقوى مطايا ذلل حمل عليها اهلها ، و اعطوا ازمتها ، فاوردتهم الجنة ! : بدانيد گناهان همچون مركبهاى سركش است كه گنهكاران بر آنها سوار مى‏شوند ، و لجامشان گسيخته مى‏گردد ، و آنان را در قعر دوزخ سرنگون مى‏سازد . اما تقوى مركبى است راهوار و آرام كه صاحبانش بر آن سوار مى‏شوند ، زمام آنها را به دست مى‏گيرند ، و تا قلب بهشت پيش مى‏تازند ! .

مطابق اين تشبيه لطيف ، تقوى همان حالت خويشتندارى و كنترل نفس و تسلط بر شهوات است ، در حالى كه بى تقوائى همان تسليم شدن در برابر شهوات سركش و از بين رفتن هر گونه كنترل بر آنها است .

و در جاى ديگرى مى‏فرمايد : اعلموا عباد الله ان التقوى دار حصن عزيز ، و الفجور دار حصن ذليل ، لا يمنع اهله ، و لا يحرز من لجا اليه ، الا و بالتقوى تقطع حمة الخطايا : بدانيد اى بندگان خدا كه تقوا قلعه‏اى محكم و شكست‏ناپذير است ، اما فجور و گناه حصارى است سست و بى دفاع كه اهلش را از آفات نجات نمى‏دهد و كسى كه به آن پناهنده شود در امان نيست ، بدانيد انسان تنها به وسيله تقوا از گزند گناه مصون مى‏ماند .

و باز در جاى ديگر مى‏افزايد : فاعتصموا بتقوى الله فان لها حبلا وثيقا عروته و معقلا منيعا ذروته . چنگ به تقواى الهى بزنيد كه رشته‏اى محكم و دستگيره‏اى است استوار و پناهگاهى است مطمئن ! .

از لابلاى مجموع اين تعبيرات حقيقت و روح تقوى به خوبى روشن مى‏شود . اين نكته نيز لازم به يادآورى است كه تقوى ميوه درخت ايمان است ، و به همين دليل براى به دست آوردن اين سرمايه عظيم بايد پايه ايمان را محكم ساخت . البته ممارست بر اطاعت ، و پرهيز از گناه ، و توجه به برنامه‏هاى اخلاقى ، بلكه تقوى را در نفس راسخ مى‏سازد ، و نتيجه آن پيدايش نور يقين و ايمان  شهودى در جان انسان است ، و هر قدر نور تقوى افزون شود نور يقين نيز افزون خواهد شد ، و لذا در روايات اسلامى مى‏بينيم تقوى يك درجه بالاتر از ايمان و يك درجه پائين‏تر از يقين شمرده شده !

 امام على بن موسى الرضا (عليهماالسلام) مى‏فرمايد ؟ الايمان فوق الاسلام بدرجة ، و التقوى فوق الايمان بدرجة ، و اليقين فوق التقوى بدرجة ، و ما قسم فى الناس شى‏ء اقل من اليقين : ايمان يك درجه برتر از اسلام است ، و تقوى درجه‏اى است بالاتر از ايمان و يقين درجه‏اى برتر از تقوى است و هيچ چيز در ميان مردم كمتر از يقين تقسيم نشده است !

اين بحث را به شعر معروفى كه حقيقت تقوى را ضمن مثال روشنى بيان كرده پايان مى‏دهيم : خل الذنوب صغيرها و كبيرها فهو التقى و اصنع كماش فوق ارض الشوك يحذر ما يرى لا تحقرن صغيرة ان الجبال من الحصى گناهان كوچك و بزرگ را ترك گوى و تقوى همين است . و همچون كسى باش كه از يك خارزار مى‏گذرد لباس و دامان خود را چنان جمع مى‏كند كه خار بر دامانش ننشيند ، و پيوسته مراقب اطراف خويش است ! هرگز گناهى را كوچك مشمر كه كوههاى بزرگ از سنگريزه‏هاى كوچك تشكيل شده ! 

منبع : تفسير نمونه مرجع عالیقدر اسلام  آیت الله مكارم شیرازى تفسير نمونه ج : 22  ص :  196 تا  208








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir