به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان و قرآن / انسان به روایت قرآن » چرا خدا در قرآن انسان را ظالم و جاهل می داند؟( قسمت اول )
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 503 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

چ     چرا خدا در قرآن انسان را ظالم و جاهل می داند؟ 

  ( قسمت اول )

 پاسخ به روایت قرآن :

 سوره الاحزاب آيه 72

 بسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ 

 إِنَّا عَرَضنَا الأَمَانَةَ عَلى السمَوَتِ وَ الأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَينَ أَن يحْمِلْنهَا وَ أَشفَقْنَ مِنهَا وَ حَمَلَهَا الانسنُ  إِنَّهُ كانَ ظلُوماً جَهُولاً(72)

 ترجمه :

 به نام خداوند بخشنده بخشايشگر 

  ما امانت ( تعهّد، تكليف، و ولايت الهيّه ) را بر آسمانها و زمين و كوه‏ها عرضه داشتيم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسيدند؛ امّا انسان آن را بر دوش كشيد؛ او بسيار ظالم و جاهل بود، ( چون قدر اين مقام عظيم را نشناخت و به خود ستم كرد ) ! 

تفسير :

حمل امانت الهى بزرگترين افتخار بشر  

اين دو آيه كه آخرين آيات سوره احزاب است مسائل مهمى را كه در اين  سوره در زمينه ايمان ، عمل صالح ، جهاد ، ايثار ، عفت ، ادب ، و اخلاق آمده است تكميل مى‏كند ، و نشان مى‏دهد كه انسان چگونه داراى موقعيت بسيار ممتازى است كه مى‏تواند حامل رسالت عظيم الهى باشد ، و اگر به ارزشهاى وجودى خود جاهل گردد چگونه بر خويشتن ظلم و ستم كرده و به اسفل السافلين سقوط مى‏كند ! نخست بزرگترين و مهمترين امتياز انسان را بر تمام جهان خلقت بيان فرموده ، مى‏گويد : ما امانت خود را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه داشتيم ( انا عرضنا الامانه على السموات و الارض و الجبال ) .

اما اين موجودات عظيم و بزرگ عالم خلقت از حمل اين امانت ابا كردند و اظهار ناتوانى نمودند ، و از اين كار هراس داشتند ! ( فابين ان يحملنها و اشفقن منها ) .  

بديهى است ابا كردن آنها از سر استكبار نبود آنچنانكه در مورد شيطان و خوددارى او از سجده براى آدم مى‏خوانيم : ابى و استكبر ( سوره بقره آيه 24 ) : بلكه ابا كردن آنها تؤام با اشفاق يعنى ترس و هراس آميخته با توجه و خضوع بود .

ولى در اين ميان انسان اين اعجوبه عالم آفرينش جلو آمد و اين امانت را بر دوش كشيد ! ( و حملها الانسان ) .

ولى افسوس كه از همان آغاز بر خويشتن ستم كرد ، و قدر خود را نشناخت و آنچه شايسته حمل اين امانت بود انجام نداد ( انه كان ظلوما جهولا ) .  

مفسران بزرگ اسلام پيرامون اين آيه سخن بسيار گفته‏اند ، و براى شكافتن حقيقت معنى امانت تلاش بسيار كرده‏اند ، و نظرات گوناگونى ابراز داشته‏اند كه بهترين آنها را با جستجوى قرائنى كه در خود آيه نهفته است  بر مى‏گزينيم .

اساسا در اين آيه پر محتوا روى پنج نقطه بايد تكيه كرد :

1 - منظور از امانت امانت الهى چيست ؟  

2 - عرضه داشتن آنها بر آسمان و زمين و كوهها چه معنى دارد ؟

3 - چرا و چگونه اين موجودات از حمل اين امانت ابا كردند ؟

4 - چگونه انسان حامل اين بار امانت شد ؟

5 - چرا و چگونه او ظلوم و جهول بود ؟ !

در مورد امانت تفسيرهاى مختلفى ذكر شده از جمله : منظور از امانت ولايت الهيه و كمال صفت عبوديت است كه از طريق معرفت و عمل صالح حاصل مى‏شود .

منظور صفت اختيار و آزادى اراده است كه انسان را از ساير موجودات ممتاز مى‏كند .

مقصود عقل است كه ملاك تكليف و مناط ثواب و عقاب است .

منظور اعضاء پيكر انسان است : چشم امانت الهى است كه بايد آنرا حفظ كرد و در طريق گناه مصرف ننمود ، گوش و دست و پا و زبان هر كدام امانتهاى ديگرى هستند كه حفظ آنها واجب است .

منظور امانتهائى است كه مردم از يكديگر مى‏گيرند و وفاى به عهدهاست .

مقصود معرفت الله است .

منظور واجبات و تكاليف الهى همچون نماز و روزه و حج است .

اما با كمى دقت روشن مى‏شود كه اين تفسيرهاى مختلف با هم متضاد نيستند بلكه بعضى را مى‏توان در بعضى ديگر ادغام كرد ، بعضى به گوشه‏اى از مطلب نظر افكنده و بعضى به تمام .



براى به دست آوردن پاسخ جامع ، بايد نظرى به انسان بيفكنيم ببينيم  او چه دارد كه آسمانها و زمين و كوهها فاقد آنند ؟ ! انسان موجودى است با استعداد فوق العاده كه مى‏تواند با استفاده از آن مصداق اتم خليفة الله شود ، مى‏تواند با كسب معرفت و تهذيب نفس و كمالات به اوج افتخار برسد ، و از فرشتگان آسمان هم بگذرد .

اين استعداد توأم است با آزادى اراده و اختيار يعنى اين راه را كه از صفر شروع كرده و به سوى بى نهايت مى‏رود با پاى خود و با اختيار خويش طى مى‏كند .

آسمان و زمين و كوهها داراى نوعى معرفت الهى هستند ، ذكر و تسبيح خدا را نيز مى‏گويند ، در برابر عظمت او خاضع و ساجدند ولى همه اينها به صورت ذاتى و تكوينى و اجبارى است ، و به همين دليل تكاملى در آن وجود ندارد .

تنها موجودى كه قوس صعودى و نزوليش بى انتها است ، و به طور نامحدود قادر به پرواز به سوى قله تكامل است ، و تمام اين كارها را با اراده و اختيار انجام مى‏دهد انسان است ، و اين است همان امانت الهى كه همه موجودات از حمل آن سر باز زدند و انسان به ميدان آمد و يك تنه آن را بر دوش كشيد ! لذا در آيه بعد مى‏بينيم انسانها را به سه گروه تقسيم مى‏كند ، مؤمنان ، كفار ، و منافقان .

بنابر اين در يك جمله كوتاه و مختصر بايد گفت :

 امانت الهى همان قابليت تكامل به صورت نامحدود ، آميخته با اراده و اختيار ، و رسيدن به مقام انسان كامل و بنده خاص خدا و پذيرش ولايت الهيه است .

اما چرا از اين امر تعبير به امانت شده با اينكه هستى ما ، و همه چيز ما ، امانت خداست ؟ اين به خاطر اهميت اين امتياز بزرگ انسانها است و گرنه باقى مواهب نيز امانتهاى الهى هستند ، ولى در برابر آن اهميت كمترى دارند .

 در اينجا مى‏توان با تعبير ديگرى از اين امانت ياد كرد و گفت امانت الهى همان تعهد و قبول مسئوليت است .

بنابر اين آنها كه امانت را صفت اختيار و آزادى اراده دانستند به گوشه‏اى از اين امانت بزرگ اشاره كرده‏اند ، همانگونه آنها كه آن را تفسير به عقل يا اعضاء پيكر و يا امانتهاى مردم نسبت به يكديگر و يا فرائض و واجبات و يا تكاليف به طور كلى تفسير نموده‏اند هر كدام دست به سوى شاخه‏اى از اين درخت بزرگ پربار دراز كرده ، و ميوه‏اى چيده‏اند .



اما منظور از عرضه كردن اين امانت به آسمانها و زمين چيست ؟

 آيا منظور اين است كه خداوند سهمى از عقل و شعور به آنها بخشيد ، سپس حمل اين امانت بزرگ را به آنها پيشنهاد كرد ؟

 و يا اينكه منظور از عرضه كردن همان مقايسه نمودن است ؟

 يعنى هنگامى كه اين امانت با استعداد آنها مقايسه شد آنها به زبان حال و استعداد عدم شايستگى خويش را براى پذيرش اين امانت بزرگ اعلام كردند .

البته معنى دوم مناسبتر به نظر مى‏رسد ، به اين ترتيب آسمانها و زمين و كوهها همه با زبان حال فرياد كشيدند كه حمل اين امانت از عهده ما خارج است .

و از اينجا پاسخ سؤال سوم نيز روشن شد كه چرا و چگونه اين موجودات از حمل اين امانت بزرگ ابا كردند و ترس آميخته با احترام نشان دادند .

و از همينجا كيفيت حمل اين امانت الهى از ناحيه انسان روشن مى‏شود ، چرا كه انسان آنچنان آفريده شده بود كه مى‏توانست تعهد و مسئوليت را بر دوش كشد ، و ولايت الهيه را پذيرا گردد ، و در جاده عبوديت و كمال به سوى معبود لا يزال سير كند ، و اين راه را با پاى خود و با استمداد از پروردگارش بسپرد .

اما اينكه در روايات متعددى كه از طرق اهل بيت (عليهم‏السلام) رسيده اين امانت الهى به قبول ولايت امير مؤمنان على (عليه‏السلام) و فرزندش تفسير شده ، بخاطر آنست كه ولايت پيامبران و امامان شعاعى نيرومند از آن ولايت كليه الهيه است ، و رسيدن به مقام عبوديت و طى طريق تكامل جز با قبول ولايت اولياء الله امكان پذير نيست .

در حديثى از امام على بن موسى الرضا مى‏خوانيم كه : هنگامى كه از تفسير آيه عرض امانت سؤال كردند فرمود :

الامانة الولاية ، من ادعاها بغير حق كفر امانت همان ولايت است كه هر كس به ناحق ادعا كند از زمره مسلمانان بيرون مى‏رود .

در حديثى ديگر از امام صادق (عليه‏السلام) مى‏خوانيم هنگامى كه از تفسير اين آيه سؤال شد فرمود :

 الامانة الولاية ، و الانسان هو ابو الشرور المنافق : امانت همان ولايت است و انسانى كه توصيف به ظلوم و جهول شده كسى است كه صاحب گناهان بسيار و منافق است .

نكته ديگرى كه اشاره به آن در اينجا لازم به نظر مى‏رسد اين است كه : در ذيل آيه ( 172 سوره اعراف ) در مورد عالم ذر گفتيم چنين به نظر مى‏رسد كه گرفتن پيمان الهى بر توحيد از طريق فطرت و استعداد و نهاد آدمى بوده و عالم ذر نيز همين عالم استعداد و فطرت است .

در مورد پذيرش امانت الهى نيز بايد گفت كه اين پذيرش يك پذيرش قرار دادى و تشريفاتى نبوده ، بلكه پذيرشى است تكوينى بر حسب عالم استعداد .

تنها سؤالى كه باقى مى‏ماند مساله ظلوم و جهول بودن انسان است .

آيا توصيف انسان به اين دو وصف كه ظاهر آن نكوهش و مذمت او است بخاطر پذيرش اين امانت بوده ؟ ! 

مسلما پاسخ اين سؤال منفى است ، چرا كه پذيرش اين امانت بزرگترين افتخار و امتياز انسان است ، چگونه ممكن است بخاطر قبول چنين مقام بلندى او را مذمت كرد ؟ يا اينكه اين توصيفها به خاطر فراموش كارى غالب انسانها و ظلم كردن بر خودشان و عدم آگاهى از قدر و منزلت آدمى است ، همان كارى كه از آغاز در نسل آدم به وسيله قابيل و خط قابليان شروع شد و هم اكنون نيز ادامه دارد .

انسانى كه او را از كنگره عرش مى‏زنند صفير ، بنى آدمى كه تاج كرمنا بر سرشان نهاده شده ، انسانهائى كه به مقتضاى انى جاعل فى الارض خليفه نماينده خدا در زمين هستند ، بشرى كه معلم فرشتگان بود و مسجود ملائك آسمان شد ، چقدر بايد ظلوم و جهول باشد كه اين ارزشهاى بزرگ و والا را به دست فراموشى بسپارد ، و خود را در اين خاكدان اسير سازد ، و در صف شياطين قرار گيرد ، و به اسفل السافلين سقوط كند ؟ !

 آرى پذيرش اين خط انحرافى كه متاسفانه رهروان بسيارى از آغاز داشته و دارد بهترين دليل بر ظلوم و جهول بودن انسان است ، و لذا حتى خود آدم كه در آغاز اين سلسله قرار داشت و از مقام عصمت برخوردار بود اعتراف مى‏كند كه بر خويشتن ستم كرده است ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا و ترحمنا لنكونن من الخاسرين ( سوره اعراف آيه 23 ) .

در حقيقت همان ترك اولى كه از او سر زد ناشى از فراموش كردن گوشه‏اى از عظمت اين امانت بزرگ بود ! و به هر حال بايد اعتراف كرد كه انسان به ظاهر كوچك و ضعيف اعجوبه جهان خلقت است كه توانسته است بار امانتى را بر دوش كشد كه آسمانها و زمين‏ها  از حمل آن عاجز شده‏اند ، اگر مقام خود را فراموش نكند .

آيه بعد در حقيقت بيان علت عرضه اين امانت به انسان است ، بيان اين واقعيت است كه افراد انسان بعد از حمل اين امانت بزرگ الهى به سه گروه تقسيم شدند : منافقان ، مشركان و مؤمنان ، مى‏فرمايد : هدف اين بوده است كه خداوند ، مردان منافق و زنان منافق ، و مردان مشرك و زنان مشرك را عذاب كند و كيفر دهد ، و نيز خداوند بر مردان با ايمان و زنان با ايمان رحمت فرستد و خداوند همواره غفور و رحيم است‏ .

منبع : تفسير نمونه مرجع عالیقدر اسلام  آیت الله مكارم شیرازى ج : 17  ص :  451 تا 457

 








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir