حق الناس به روایت حجت الاسلام قرائتی
( بخش دوم - قسمت سوم )
و اما پرداختن:
براى پرداختن يك روايتى داريم. اگر كسى گفت كه ما فلان شب جمعه پاى درس قرائتى نشسته بوديم، حرفهاى قرائتى هم كه از خودش نيست، حديثهاى امامها را مىخواند، در باره ى حق الناس.بيا ماه كه ماه شعبان است و در آستانه ى تولد حضرت مهدى ( ع ) هست، مىخواهيم وارد ماه رمضان بشويم. بياييد ببينيم چه كسى از ما طلب دارد بدهيم. بياييم يك تصميم انقلابى بگيريم. اگر كسى امشب به دلش برات شد، مال كسى را ربوده، پس بدهد. آبروى كسى را ريخته است عذرخواهى كند. اجرش را بخوانم. پيغمبر فرمود: اگر كسى بستان كار خودش را راضى كند با پول و عذرخواهى «إِنَّ دِرْهَماً يَرُدُّهُ الْعَبْدُ إِلَى الْخُصَمَاءِخَيْرٌ لهُ مِنْ صِيامِ النَّهَارِ وَ قِيَامِ اللَّيْلِ»(جامعالأخبار، ص156) از روزه گرفتن مستحبى بهتر است و از هر نماز شبى بهتر است. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «دِرْهَمٌ يَرُدُّهُ الْعَبْدُ إِلَى الْخُصَمَاءِ خَيْرٌ لَهُ مِنْ عِبَادَةِ أَلْفِ سَنَةٍ وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَةٍ وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَلْفِ حِجَّةٍ وَ عُمْرَةٍ»(بحارالأنوار، ج101، ص295) بدهكاريت را مىگويند بده، او را راضى كن، نگو من عارم مىآيد. خودت را بشكن. بگو من معذرت مىخواهم به شما جسارت كردم من را ببخش. مىگويد: من خودم را كوچك نمىكنم. والله كوچك نمىشوى، بزرگ مىشوى.
امام صادق (ع ) مىخواست دست يك كسى را فشار بدهد، يك مثلى مىخواست بزند براى ضرب المثل امام مىخواست دست يك نفر را فشار بدهد. امام صادق فرمود: شما اجازه مىدهى من كمى دست شما را فشار بدهم؟ گفت: آقا خواهش مىكنم بفرماييد. امام صادق دست او را فشار داد، رنگ پوست عوض شد فرمود: اگر به همين مقدار تغيير رنگ پوست ظلم به مردم بكنى، گرفتار هستى و بايد ديه و حساب پس بدهى. امام براى اين كه اين تبليغ را سمعى و بصرى كند به خاطر همين فشار از طرف اجازه گرفت، مگر كوچك شد؟ كوچك نشد. بهتر است از هزار سال عبادت. بهتر است از اين كه هزار اسير و برده را آزاد كنى. «خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَلْفِ حِجَّةٍ وَ عُمْرَةٍ» بهتر است از هزار بار برود مكه يا يك بدهكار را راضى كند. ندارى تلفن كن بگو ندارم، اميدوارم راضى باشى به تو مىدهم. آخر گاهى وقتها مردم مىخورند و مىروند كه مىروند. اگر هم نياوردى بدهى بگو كه مىدهم. نگويند طرف به طور كل فراموش كرده است و بين او و آتش به اندازه ى زمين و آسمان فاصله مىافتد و خداوند ثواب هفتاد شهيد به او مىدهد. اگر كسى بدهكار است بگويد: خيلى خوب، من بروم طرف را راضى كنم.
برادرها و خواهرها سنگ هايى كه تو راه است اين هاست. اگر مىخواهيد از خيرات و بركات ماه رمضان و شعبان بهرهمند بشويم، اگر مى خواهيم خدا به خودمان و عمرمان و نسلمان بركت بدهد، گاهى وقتها باران نمىآيد به خاطر اين كارهاست. گاهى وقتها گرانى به خاطر اين كارهاست، همهاش نگوييد اين سياست دولت چه شد؟ ! سياست دولت كه بايد تعقيب بشود چه شد؟ دولت يك مسئله است، ولى ما خودمان كارهايمان هيچ مانع نيست؟ قطار مىايستد، اتوبوس مىايستد چند نفر نماز مىخوانند؟ چند نفر هستند كه پارسال روزه خوردند و الآن نزديك ماه رمضان است قضاى آن را به جا مىآورند؟ چند نفرند كه به پدر و مادرشان ظلم مىكنند؟ چند نفرهستند كه حق الناس را مىخورند و لبشان را پاك مىكنند و به روى خودشان نمىآورند. چند نفرند كه ظلم مىكنند. خوب اين ظلمهاى ما آيا در عالم هستى هيچ نقشى ندارد؟ همه ى تقصيرها گردن دولت است؟ باز عرض كردم نمىخواهم بگويم دولت مقصر هست يا نيست. من كارى ندارم، ولى مىخواهم بگويم كه شايد هم دولت مقصر باشد، شايد هم نباشد. يك شايد هم به خودت بگو، بگو شايد هم خودم نكردم. آخر اين دختر است كه تو تربيت كردهاى؟ با اين حجاب مىآيد بيرون. اين پسر است كه شما خرج او را مىدهى ولى يك ركعت نماز نمىخواند.
9 تا اولاد سر سفره توست، دو نفر ايشان بيشتر نماز نمىخوانند. 7 تا تارك الصلوة را غذا مىدهى. اين 7 تا تارك الصلوة غذا مىدهى، هيچى به هيچى؟ ! اين طور كه نيست. من صبح تا حالا 9 تا دروغ گفتم. اين 9 تا دروغ تو عالم هيچ اثرى ندارد؟ اين طور كه نيست. اين عالم، عالم دقيقى است. مىگويد استارت بزنى اگزوزش دود مىدهد. تو اين عالم مىگويد: ايستاده بول كنى فشار قبرت زياد مىشود. ما نمىدانيم فشار قبر چه ارتباطى دارد با ايستاده بول كردن. اما تو اين عالم يك ارتباطاتى وجود دارد. به هر حال گناهان خودمان هم نقش دارد. اگر مىخواهيم بگوييم تقصير اين وكيل است، اين وزير است، اين فرماندار است، يك خرده بگو شايد من هم گناهم، عملكردم، زن داریم، بچه داريم، رحم كنيم مورد رحم قرار مىگيريم.
خداوند مىتواند خاك را طلا كند. خداوند مىتواند با دو تا بارندگى به موقع توليدات ما را بالا ببرد. همهاش كه نفت و دلار نيست. نفت و دلار دست مردم هم هست، اما باران و توليد دست مردم نيست. اين جا يك مقدارى هم بايد خودمان بجنبيم. به هر حال دارد وقت تمام مىشود. حالا حق الناس را چه كنيم؟ آمد خدمت امام باقر( ع ) گفت: آقا من از زمان حجاج تا الآن در دستگاه طاغوت بودهام. مىشود توبه كنم؟ امام يك مدتى ساكت شد. دومرتبه گفت: آقا مىشود توبه كنم؟ امام فرمود: « لَا حَتَّى تُؤَدِّيَ إِلَى كُلِّ ذِي حَقٍّ حَقَّهُ»(كافى، ج2، ص331) نه ، مگر اين كه تمام اموالى را كه رشوه گرفتهاى به صاحبش پس بدهى.
تا پس ندهى توبه به اشك و دعا نيست. اين طور نيست كه در ماه رمضان بگوييم بك يا الله فايده ندارد! آقا من مال يك كسى را خوردم كه حالا در قيد حيات نيست، وارث او كه هست برو به او بده. آقا خودش نيست، وارثش را هم نمىشناسم. اگر هيچ راهى نداشتى، آن مبلغى را كه دزديدى يا چاپيدى، بچه بودى نفهميدى، بايد به عنوان آن صدقه بدهى و استغفار كنى.
اما در قيامت چه خبر است؟ ديگر حالا من نمىدانم. داريم كه امام صادق ( ع ) فرمود: «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ» فجر/14 خدا د ركمين گاه است. امام فرمود: در صراط جایى است كه هيچ كس نمىتواند عبور كند مگر اين كه حق مردم را بدهد(كافى، ج2، ص331). فيض كاشانى در محجة يك صحنهاى را نقل مىكند مىگويد: مواظب باشيد كه روز قيامت چه حالى خواهيد داشت. شروع مىكند مىگويد: افرادى را كه احاطت به خصمائه در مناجات ابوحمزه امام سجاد (ع ) در سحرهاى ماه رمضان مىگويد: «وَ مِنْ أَيْدِي الْخُصَمَاءِ غَداً مَنْ يُخَلِّصُنِى»(مصباحالمتهجد، ص590) خدايا روز قيامت از حق الناس چگونه نجات پيدا كنم؟
بعد ايشان بيان مىكند. مىگويد:
يك كسى مىآيد مىگويد: تو من را مسخره كردى. مرا دست انداختى.
يكى مىآيد مىگويد: تو من را غيبت كردى.
يكى مىآيد مىگويد: همسايه ى من بودى در همسايگى من را اذيت كردى.
يكى مىآيد مىگويد: با من معامله كردى فغششتنى به من كلك زدى.
يكى مىآيد مىگويد: با من معامله كردى عيب جنس را نگفتى.
يكى مىآيد مىگويد: گفتم خریدت چند است؟ دروغ گفتى.
يكى مىآيد مىگويد: گرسنه بودم تو سير بودى هيچ احوال ما را نپرسيدى.
يكى مىگويد: مظلوم واقع شده بودم مىتوانستى بيايى دفاع كنى دفاع نكردى.
شروع مىكند قيافه ى مجرم را فيض كاشانى مطرح كردن كه انسانى كه در حق الناس گرفتار شده است كيست؟ خيلى مشكل است. وقتم تمام شد. لازم است پرداخت كنيم و انواع حق الناس،
خمس حق الناس است.
زكات حق الناس است.
خانواده حق الناس است. حق شاگرد،
حق كارگر، از گناهان بزرگ اين است كه آدم بيش از طاقت كار از كسى بكشد.
به هر حال همه گرفتار حق الناس هستيم. مىارزد كه يك خرده برگرديم به خود، بازگشت به خويشتن، ببينيم كجا چه كرديم؟ !
با عذرخواهى از خدا و عذر خواهى از مردم جبران مافات. كم كارى، بدكارى نكنيم، كارگر درست كار بكند، تاجر انصاف داشته باشد. واعظ كم نگذارد. محصل تجديد نشود. معلم به تدريس عشق بورزد. محصل دست استاد را ببوسد. يك نشاطى لازم است. اين كلاه بردارىها زرنگى نيست.
خدايا، تو را به حق محمد و آل محمد كسانى كه مبتلا به حق الناس هستند قبل از ماه رمضان توفيق جبران عنابت بفرما
و بزرگترين ناس شهدا هستند. دهها هزار شهيد و تكه تكه شدند و مادر اداره كه پشت ميز نشستهايم، پايههاى ميز ما روى خون شهداست. مواظب باشيم اگر يك كارى كرديم كه خلاف راه شهدا باشد. خلاف راه حضرت امام باشد، آنها از ما نمىگذرند. اگر حق الناس مهم است، حق شهدا و امام از همه مهمتر است. مهمترين حق، حق همين محرومين است. شب عيد است. چقدر ما آدم داريم براى تغيير دكور خانه و مغازهاش، براى تجملات، نواع شيرينىها مثلاً جشن دخترش را در يك جايى مىگيرد، صدها هزار تومان خرج مىكند و حال آن كه ما الآن بچه داريم، حالا خدا پدر كميته ى امداد را بيامرزد يك مقدار جبران مىكند. بچه داريم صبر مىكند از مدرسه كه مىآيد اصلاً بچه هايش را شيفتى قرار مىدهد كه او بيايد كت آن يكى را بپوشد، عصر آن يكى، چادرش را صبح تا ظهر يك خواهر، عصر تا غروب يك خواهر. داريم آدم هايى كه براى عيد جوراب ندارند به پا كنند و شما هر چه مىخواهى خرج كنى، اينها همه حق الناس است.
اين آه مظلومين مىگيرد كه بچهها همه لباس نو دارند. هر بچهاى كه لباس كهنه مىپوشد و مىآيد مىبيند بچههاى همسايه لباس نو مىپوشند آه مىكشد و اين آه عامل يك سرى چيزها مىشود. نگوييد دلار چه شد؟ سكه چه شد؟ بچه ى شما هفت رنگ پوشيد، بچه ى همسايه ديد سوخت. اين سوختن، خيلى چيزها را آتش مىزند. حالا هر چه سياست مداران ما دور ميز گرد بنشينند و برنامه ريزى اقتصادى كنند، آه بچهاى كه لباس عيد ندارد مىسوزاند شما را. شما هفت رقم ميوه و او يك كيلو پرتقال نداشت. سوز دلش ما را آتش مىزند. مواظب باشيم مظلومين را دريابيم. محرومين را دريابيم. كارى نكنيم كه شهدا بگويند ما خون داديم براى اين كارها؟
يك كارى كنيم اگر تو تلويزيون زندگى ما را نشان دادند خيس عرق نشويم.
خدايا به آن هايى كه محرومين مىرسند. بهزيستى، كميته امداد، تمام آن هايى كه، . . . صندوقهاى قرض الحسنه، وامهاى دراز مدت، وامهاى بى ربا. تمام كسانى كه با عشق و محبت به مظلومين مىرسند، حالا يا تحت كميته و تشكيلات سازمانى يا نه خانه به خانه، وقتى مىرود لباس بخرد چهار دست مىخرد دو دست هم براى بچه همسايه مىخرد. يا پول مىدهد مىگويد: تو برو بخر.
خدايا كسانى كه حق الناس را اداء مىكنند. حق شهداى انقلاب را اداء مىكنند.
خدايا به آبروى امام زمان كه در آستانه تولد او هستيم ايشان را از ياران مهدى قرار بده.
آن هايى كه حق الناس را مىخورند و لبشان را پاك مىكنند بى خيالند، همهاش رفاه طلب، عياش، پر توقع و لوس هستند و همهاش مىگويند تقصير كى تقصيركى است به آنها هم انصاف مرحمت بفرما.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
منبع : http://www.gharaati.ir/show.php?page=darsha&id=1397
|