حق الناس به روایت حجت الاسلام محسن قرائتی
(بخش چهارم - قسمت دوم )
حق الناس بر حق الله مقدم است. اصولاً گاهي وقتها خدا حقوقي را بر حق خودش مقدم داشته است. گاهي وقتها خدا، پدر ومادر را بر خودش مقدم ميدارد. مثلاً خداوند نماز اول وقت را دوست دارد ولي اگر پدر و مادر گفت: الآن نماز نخوان، نبايد نماز اول وقت بخواني. اينكه انسان گوش به حرف پدر و مادر بدهد و نماز را آخر وقت بخواند، بهتر از آن است كه گوش به حرف پدر و مادر ندهد و نماز را اول وقت بخواند. در اينجا خداوند پدر و مادر را بر خودش مقدم داشته است.
گاهي آدم ميخواهد جايي(حتي جاي مذهبي) برود ولي پدر و مادر ميگويد: نرو! اگر نرود ثوابش بيشتر از كساني است كه بدون اجازه پدر و مادر رفتهاند و رضايت پدر و مادر در بعضي جاها بر رضايت خدا مقدم است. بله زماني ممكن است درخط طاغوت و شرك و انحرافي و. . . باشد، كه قرآن سفارش كرده كه: «وَ إِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما» (عنكبوت/8) اگر پدر و مادر خواستند كه تو را از خط خدا و راه مستقيم منحرفت كنند و گوش بفرمان طاغوت شمار را بار بياورند در آنجا «فَلا تُطِعْهُما» ديگر اطاعت نكن.
امام صادق فرمود: كسي كه حق الناس در مالش است روز قيامت آنقدر معطلش ميكنند كه: «حتي يسيل عرقه او دمه»(كافي ج2/ ص 367) دائماً بدنش عرق ميكند و آنجا بخاطر اينكه حق الناس داشته است، ميسوزد. خيلي بايد مواظب باشيم. شما هيچ ميدانيد كه اگر كش شلوار و حتي دكمه لباس، حق الناس باشد، يا مالي باشد كه خمس نداده باشيم، نماز و حجمان چه صورتي دارد؟
خصوصاً برادرها و خواهرهايي كه مكه ميخواهند بروند بايد توجه داشته باشند، مسئله ديگر در ميان مردم، مالياتهاي اسلامي است، كه يكي از آنها خمس است و دادن خمس واجب است. حتي يك آيه عجيبي براي خمس داريم كه ميفرمايد اگر افرادي جبهه رفتند و غنايم جنگي بدست آوردند «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ» (انفال/41) بايد خمسش را بدهند و بعد ميفرمايد: «إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ» اگر ايمان داشته باشند. پيداست اگر رزمنده در جبهه بجنگد و خمس ندهد، باز هم ايمان ندارد.
اين آيه خيلي اهميت دارد. قرآن ميفرمايد: كساني كه به غنايم رسيدند، بايد خمس غنائم را بدهند، اگر دين دارند. البته مورد اين آيه خمس در مورد غنائم جنگي است ولي هر درآمدي كه انسان بدست ميآورد، خمس دارد. حتي اگر شما خانهات را فروختي و خواستي خانه بهتري بخري، بايد خمسش را بدهي. نميشود گفت: «آقا خانهام كلنگي بود، خواستم آجري بخرم و يا خانهام 50 متر بود، خواستم 70 متري بخرم. همين كه خانهات را فروختي بايد خمسش را بدهي. بعضيها چقدر برنامه ريزي ميكنند و دست و پا ميزنند كه خمس ندهند.
قرآن ميفرمايد كه نشانه دين اين است كه انسان حتي اگر رزمنده باشد، جبهه برود و بجنگد، به مالي رسيد كه خمس دارد، خمس را بپردازد و اگر لغزيد، در دينش هم ميلغزد. چون قرآن ميفرمايد: خمس بدهيد، اگر دين داريد. به چه كساني ميگويد؟ «به رزمندهها» اين مطلب نشان ميدهد كه انسان گاهي وقتها جان ميدهد، ولي پول نميدهد.
دادن خمس يك امتيازهايي دارد؛
فرق خمس با باقي مالياتها چيست؟ در خمس يك نوري است كه در باقي مالياتها نيست. البته امام بزرگوار فرمود: كساني كه خيال ميكنند در حال حاضر با خمس ميشود حكومت را اداره كرد، اشتباه ميكنند. ولي در آينده ممكن است بشود. اين حرفهايي كه ميزنم كسي به من نگفته كه بگويم. و خودم از روي شناختي كه دارم، ميگويم.
گاهي وقتها افرادي خمس يا ماليات ميخواهند بدهند، يك تحليلهايي دارد. البته من اين گفتارها را حتي در قوم و خويش خودمان، در همسايهها، در خود روحانيون، در خواص يا عوام، از دوست و دشمن، از بيگانه و خودي و غريبه ميشنوم. ميگويند: آقا ما يك باغ داريم، يا يك تكه زمين داريم، هركدام از بچههايمان 200 متر ساختهاند. ميآيند و ميگويند: عوارض نوسازي، ماليات، چه و چه بدهيد، آخر اين چه ديني است؟ اين چه جمهوري اسلامي است؟ پدر حق ندارد يك تكه زمين به بچهاش بدهد تا يك اتاق بسازد؟ من در جواب اين افراد يك جمله ميگويم و آن اين است كه: زماني كه شما اينجا اين خانه بزرگ يا مزرعه را داشتي، تنها بوده و لي حالا شهرك شده است. 1 باغ بوده حالا 10 تا خانه شده است. آن زمان كه باغ بود، حفاظت نميخواست. شما اين مزرعه را برداشتهايد و صد تا خانه و شهرك درست كردهايد. بطور متوسط و ميانگين صد تا زن و شوهر در آن هستند. صد تا بچه در آن هستند و يكوقت مريض ميشوند و درمانگاه ميخواهند، يك كلانتري ميخواهند و. . . مزرعه و باغ كارمند و كارگر شهرداري نميخواست. الآن چند نفر كارمند شهرداري ميخواهد تا زبالهها را جمع كند. ماشين ميخواهد، باغ آسفالت نميخواست، وقتي شهرك ساخته شد، كوچه، ماشين، آسفالت، آب، برق، كلانتري، زايشگاه، آتش نشاني و. . . ميخواهد. يعني وقتي يك تكه بيابان تبديل به شهرك شد، كلي خرج بوجود ميآورد و از طرفي هم زماني كه باغ بود قيمت آن چقدر بود؟ و حالا كه شهرك شده قيمتش چقدر است؟ شما چرا حساب نميكني كه يك ميليون زمين شما، صد ميليون شده است؟ وقتي هم كه ميگويند: «سه ميليونش را بدهيد! » ميگويد: «من خانهام را به بچهام دادهام، به من ميگويند: «پول بده! اين پول مفت است» آقا! اين پول مفت نيست، پول زايشگاه و كلانتري و آتش نشاني و برق و آب وتلفن و. . . ميشود. و يا كسي بخشي از خانهاش را برداشته و مغازه كرده، به او ميگويند: «ماليات بده» ميگويد: « من از خانهام، يك در به كوچه باز كردم، نبايد ماليات بدهم» درست است كه به كوچه در باز كردي، اما اگر خانه بود چه قيمتي داشت و حالا كه در باز شد، سرقفلي آن چقدر ميشود؟ چرا يك ميليون، پول سرقفلي را ميگيري؟ ولي وقتي هزار تومان ميخواهي بپردازي. . . با جمهوري اسلامي كه يك عده خونشان را در راه آن ميدهند، اينگونه برخورد نكنيد و يك مقدار ديدتان به جمهوري اسلامي فرق كند.
اين ماليات بود، خمس از ماليات خيلي مقدستر است. براي اينكه خمس چند امتياز دارد.
اول اينكه در خمس به مردم اطمينان ميشود، اطمينان دادن به مردم يك اصل است. نوسازي را ميگويند كه چقدر بوده و چقدر بايد پرداخت كرد ولي در خمس ميگويند خودت حساب مالت را بكن. يعني اگر بروي و 100 تومان يا 100 هزار تومان خمس بدهي، آقا بازرس در خانهات نميفرستد. اين يك امتياز است. به اميد روزي كه همه ما به جايي برسيم كه آنچنان ايمان مذهبي ما قوي باشد كه بگويند: «آقا! ماليات را خودت حساب كن» اين طور نباشد كه بگويند درآمد و ماليات اين قدر است و وقتي بروند گمرك و پروندهاش را بياورند، ميبينند چه برابراست.
گاهي وقتها ما به عنوان خانواده شهيد دروغ ميگوييم. من از يكي از معمارهاي قم بسيار خوشم آمد و واقعاً مريدش شدم. ايشان براي من خانه نساخته، ولي من به ايشان ارادت دارم. ايشان را بردند خانه يك شهيد را قيمت كند. وقتي ميخواستند سر متر را بگيرند، شخصي كه اين معمار را آورده بود، گفت: اين خانواده شهيد است، يك خورده چربتر قيمت كن. ايشان در جواب گفت: چرب قيمت كنم كه به خانواده شهيد و به بچههاي شهيد لقمه حرام بدهم؟ من حق را ميگويم، حالا او ميتواند بفروشد و يا نفروشد. حالا شما كه ميگويي يك خورده قيمت را بالا بگو و متر را بيشتر بگير به خاطر اينكه خانواده شهيد است، يعني ميخواهي كه به خاطر خانواده شهيد دروغ بگويم.
ما گاهي وقتها در بنياد شهيد فكر ميكنيم كه چون خانواده شهيد هستيم بايد دروغ بگوييم. خوب اين براي خانواده شهيد لقمه حرام است. هرگز روح شهيد راضي نيست كه بچهاش حرام خور باشد. مواظب باشيد كه عواطف شما را حرام خور و حرام خواران به ديگران نكند.
پس خمس چند امتياز دارد:
1 – در خمس بايد به مردم اطمينان كرد. يعني خودت برو حساب بكن و بپرداز. اين يك امتياز است، به مردم اطمينان كردن يك ارزش است.
2 - كسي كه خمس ميدهد، خمس را به كسي ميدهد كه دوستش دارد. اگر در ميان آقايان يك آقايي را بيشتر دوست داشته باشد خمس را به او ميدهد. پس اين هم يك اصل است.
3- به قصد غربت و براي رضاي خدا ميدهد. اجباري نيست كه اگر حالا خمس ندهم الآن ميآيند و در دكانم را ميبندند، يا اخراجم ميكنند، يا درجهام را بالا نميبرند. خمس فقط به قصد غربت است.
4- خمس از كساني گرفته ميشود كه تقريباً از نظر درآمد يك خورده بهتر هستند. چون آخر بعضيها ندارند. همين امروز من به يك آدم بسيار محترمي برخورد كردم كه رفت صحبت كند، به گريه افتاد و گفت: تا به حال هيچ ميوهاي براي بچهام نخريدهام، و يا جواني ليسانس آمد دفتر نهضت يك جمله گفت و نتوانست خودش را نگه دارد و از دفتر بيرون رفت. ايشان گفت: شش ماه است كه گوشت نخوردهام و زن و بچه هم دارم، اين را بايد كساني جواب بدهند كه حيف و ميل ميكنند و زماني كه يخچال و فريزر را باز ميكنند، مملو از ميوه است و ميوه در يخچال آنها ميترشد. آن زنها و مردهايي كه در خانه، كه تشخّص را در اين ميبينند كه روي خربزه را بخورند و ته آن را دور بريزند. خوب ته خربزه را تا آنجايي كه ميشود، بايد بخورد. ما فكر ميكنيم كه اگر به پوست خربزه دندان بزنيم، به وقار ما لطمه ميخورد. نه آقا شما اگر واقعاً وقار داشته باشي، تا ته خربزه را هم دندان بزني باز وقار داري. بريز و بپاش ما شخصيت نيست. اسراف نكنيد.
بعضي از ميوه فروشها حاضرند ميوه بترشد و در جوي آب بريزند، اما قيمت آنرا پايين نياورند. و در ميدان ميوه خدا ميداند كه چقدر اسراف ميشود.
امتيازات خمس را ميگفتيم كه:
1 - به مردم ميگويند كه حساب خودت را بكن و كسي بازرس نيست.
2 - ميگويند خمس خود را به آدمي كه بيشتر دوستش داريد، بدهيد.
3 - ميگويند براي رضاي خدا بدهيد.
4 - ميگويند آنهايي كه وضعشان بهتر است، بدهند.
5 - آن كسي كه پول ميگيرد، براي پول جمع كردن نميگيرد. چون مصرف معلوم است. يعني شما ميدانيد كه وقتي پول را ميدهيد به آقا يا كتابخانه و يا مسجد ميشود يا مدرسه و يا تبليغ و تأليف ميشود. يعني زماني كه انسان ميداند، پول او كجا خرج ميشود، كمي با نشاط پول ميدهد. از همه گذشته آن كسي كه خمس ميگيرد، حقير نميشود. يعني احساس حقارت نميكند. وقتي من ميخواهم به يك فقير خمس بدهم، اين فقير تا مرا ببيند، ميگويد: «سلام عليكم. خدا سايه شما را از سر ما كم نكند» چون من كه خمس ميدهم به فقير، اين فقير را بله قربان گوي خودم بار ميآورم. اما اگر من خمس را به مرجع تقليد يا به رهبر انقلاب و به دفتر امام دادم، و آن فقير هم از او گرفت، مرا نميشناسد.
ما طلبهها، ماه به ماه ميرويم قم و پول ميگيريم، ولي وقتي شهريه ميگيريم اصلاً تاجرها، بازاريها، كارگرها، كشاورزها و كساني كه خمس و زكات دادهاند را نميشناسيم. يعني ما حقوق از شهريه قم ميگيريم، اما بله قربان گوي كسي هم نيستيم. يكي از خوبي-هايش اين است كه گيرنده تأمين ميشود ولي بله قربان گوي كسي هم بار نميآيد.
آقاياني كه ميخواهيد مكه برويد، يك دكمه، يك نخ، يك كش، اگر حق الناس داريد، مالتان را دقيق حساب كنيد و اگر نميتوانيد به عنوان ردّ مظالم حتماً با افرادي كه محبوب شما هستند و عالم و متقي هستند حسابتان را روي هم كنيد و كساني هم كه نميخواهيد برويد مكه مواظب باشيد كه طرف لقمه حرام نياييد. باز هم ميگويم كه زندگي همه حلال مقرر شده، كساني كه عجله كنند، و به سمت حرام بروند، خدا از حلالشان كم ميگذارد. حديث است: اگر كسي حلالي را كه بايد بدهد، ندهد دو برابرش را در راه باطل خواهد داد.
خدايا به همه ما توفيق بده رزقمان حلال باشد و به قول قرآن: «فَلْيَنْظُرْ أَيُّها أَزْكى طَعاماً» (كهف/19) اصحاب كهف گفتند: برويد يك غذايي بياوريد ولي «أَزْكى طَعاماً» باشد.
خدايا طعام ما را «ازكي» و ذريه ما را «طيبه»، نيت ما را خالص، هدف ما را مقدس رزمندگان ما را پيروز، به بي مسكنها، مسكن، به بي همسرها، همسر، به بي فرزندان، فرزند، به بدهكاران توفيق پرداخت بدهي، نثار اموات آمرزش، اسراي ما را آزاد، ظهور حضرت مهدي را تعجيل بفرما(الهي امين)
نماز جمعه را فراموش نكنيد.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
درسهائی از قرآن - تاريخ پخش :: 1366/4/25
پایان
منبع : http://gharaati.ir/show.php?page=darsha&id=1463 |