حق الناس به روایت حجت الاسلام محسن قرائتی
تفسير بزرگترين آيه قرآن
(بخش سوم - قسمت اول )
بسم اللّه الّرحمن الّرحيم
«الحمد للّه رب العالمين و صلي اللّه علي سيّدنا و نبيّنا محمّد و علي اهل بيته و لعنة اللّه علي اعدائهم اجمعين من الآن الي قيام يوم الّدين»
قرآن 114 سوره دارد و از همه سورهها بزرگتر سورهي بقره است و ما ميخواهيم دربارهي بزرگ ترين آيهي قرآن كه دربارهي حقوق است صحبت كنيم. يعني دربارهي وام و دين و قرض ميخواهيم صحبت كنيم. آيا وام گرفتن واجب است يا حرام يا. . .
حال ببينيم :
چگونه وام بگيريم،؟
از چه كسي وام بگيريم ؟
و چقدر وام بگيريم؟
در معاملاتي كه نقدي نيست و نسيه است، بدهكار بايد چه كند؟
اين افتخار ماست كه بزرگ ترين نامههاي نهج البلاغه در مورد سياست مملكت است و در قرآن بزرگ ترين آيهها در مورد مسائل حقوقي است. اصولاً قرض كردن و نسيه گرفتن كار خوبي نيست، مگر اين كه اضطرار و اجباري باشد. آدم اگر روي زيلو و مقوا بنشيند و يك اتاق كاه گلي درست كند بهتر از قرض گرفتن است. پس سعي كنيد قرض نكنيد. در اين زمينه چندين حديثي داريم:
قال علي(ع):
«إِيَّاكُمْ وَ الدَّيْنَ فَإِنَّهُ هَمٌّ بِاللَّيْلِ وَ ذُلٌّ بِالنَّهَارِ» (من لايحضرهالفقيه، ج3، ص182) از مقروض بودن و قرض گرفتن دوري كنيد، چون دين هم و غم شما در شب و ذلت و خواري شما در روز است. (وقتي طلبكار را ميبيند)
در حديث ديگر پيغمبر فرمود:
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الْكُفْرِ وَ الدَّيْن» (عللالشرائع، ج2، ص527) پناه ميبرم به خدا از كفر و اين كه بدهكار باشم.
شنونده فرمود: يعني بدهكاري واقعاً مثل كفر اين قدر بد است؟ پيامبر فرمود: «نَعَمْ»
در جايي ديگر حضرت علي(ع) ديد قصابي گوشت خوبي دارد، گفت: پس چند سيري براي خانه بخرم. وقتي رفت بخرد، ديد پول در جيبش نيست. و از خريد منصرف شد! قصاب گفت: چرا نخريديد؟ امام فرمود: پول در جيبم نيست. قصاب گفت: مغازه براي خودتان است، اختيار داريد. امام فرمود:
عوض اين كه گوشت بخرم و بگويم فردا پول ميدهم، به شكم خود ميگويم فردا گوشت ميخورم. براي چه خودم را بدون دليل بدهكار كنم.
هزارها نفر گوشت نميخورند، چيزي هم نميشود. ما در 22 بهمن به كشورهاي آفريقايي كه عدهي زيادي از آنها بت پرست بودند، رفتيم كه احوال بت هايشان را بپرسيم. ما را به حياط راه دادند، ولي در خود مكان و اتاق را بستند. گفتيم ميخواهيم بت بزرگ را ببينيم، گفتند: خدا تا 6 بعد از ظهر خواب است. بعد گفتند خداي كوچك را ميشود ديد. ما را نزد خداي كوچك بردند و گفتند كه: خداي كوچك از عرق خداي بزرگ درست شده، بعد در حين حرف هايشان گفتند: خداي كوچك فقط شير و سبزي قبول ميكند و گوشت نميخورد و هوادارانش هم گفتند ما هم گوشت نميخوريم. . . بگذريم.
علياي حال، خوب است كه آدم به جاي اين كه به قصاب بگويد فردا به تو پول ميدهم، به خودش بگويد: فردا گوشت ميخوريم. كار نشد ندارد. بدهكاري مسئلهي مهمي است.
شهيد در جبههي جنگ اگر شهيد شود، همهي گناهانش بخشيده ميشود، ولي اگر بدهكار باشد يك قران آن هم بخشيده نميشود.
قرآن ميگويد:
اگر كسي مرد خواستيد اموالش را تقسيم كنيد «مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصي بِها أَوْ دَيْنٍ» (نساء/11) تا بدهياش را نداديد، حق تقسيم اموال را نداريد.
اما اگر لازم شد و نياز بود قرض كنيد. چقدر وام دادن ثواب دارد! ! ! چون سرمايههاي خوابيده مشكلات مردم را برطرف ميكند و در يك حركت جامعه ماشينهاي سالم بايد ماشينهاي خراب و مانده را بكسل كنند. معناي انفاق اين است. پس افراد پولها را نگه ندارند و وام بدهند، چه خودشان و چه به صندوقهاي قرض الحسنه، با اين كار چقدر نيروها در جامعه به حركت ميافتد.
قال الصادق(ع): «لَأَنْ أُقْرِضَ قَرْضاً أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَتَصَدَّقَ بِمِثْلِهِ» (وسائلالشيعة، ج18، ص329) وام دادن و قرض دادن براي من بهتر است، از اين كه صدقه بدهم. چون اگر پول بدهي و قرض بگيري، اين پول به حركت در ميآيد. و اين پول ميرود و برمي گردد و دوباره به يك نفر ديگر ميدهم و او هم راه ميافتد، صدقه مثل آب راكت است و وام مثل آب رودخانه است.
«من أقرض مؤمنا قرضا ينتظر به ميسوره كان ماله في زكاة و كان هو في صلاة الملائكة حتى يؤديه إليه» (أعلامالدين، ص390) كسي كه وام بدهد به كسي، ملائكه به او درود ميفرستند تا بدهكار پول او را برگرداند.
وام دادن و قرض دادن ثواب دارد «مَنْ أَقْرَضَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ كَانَ لَهُ بِكُلِّ دِرْهَمٍ أَقْرَضَهُ وَزْنَ جَبَلِ أُحُدٍ مِنْ جِبَالِ رَضْوَى وَ طُورِ سَيْنَاءَ حَسَنَاتٌ وَ إِنْ رَفَقَ بِهِ فِي طَلَبِهِ تَعَدَّى بِهِ عَلَى الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ اللَّامِعِ بِغَيْرِ حِسَابٍ وَ لَا عَذَابٍ» (ثوابالأعمال، ص288)
حال اگر وام دهنده به دوست مسلماني وام بدهد و مماشات كند، يعني با طرف كنار بيايد بدون اين كه به طرف فشار بيايد، روز قيامت بدون حساب به بهشت ميرود و از صراط مثل برق عبور ميكند و مشكلات قيامت از او برداشته ميشود.
قال رسول الله(ص): «مَنْ أَنْظَرَ مُعْسِراً كَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ صَدَقَةٌ بِمِثْلِ مَالِهِ حَتَّى يَسْتَوْفِيَه» (كافى، ج4، ص35) كسي اگر وام و قرضي گرفته و ندارد بدهد، به او در پس دادن فشار نياوري، در هر روزي كه مهلت ميدهد، به مقداري كه وام داده خدا به او صدقه ميدهد.
پس اولاً سعي كنيد وام نگيريد. و اگر گرفتيد، پول دارها وام بدهند. و اگر وام گيرنده تحت فشار بود، سعي كنند وام دهندهها مماشات كنند تا ثواب اخروي را نصيب خودشان بكنند و نيروها هم در جامعه به حركت در بيايند. وام گيرنده هم لوس نباشد.
جواني آمده بود ميگفت: به اين بازاريها بگوييد كه وقتي سراغ دخترشان ميرويم اين قدر سخت نگيرند و مهريه را سنگين نگيرند. من گفتم باشد. ولي اگر من يك خواستگار براي خواهرت بفرستم تو هم همين كار را ميكني؟ خدا گفته وام بدهيد و براي اين كه افراد بخيل را سخي كند، از راههاي دروني وارد شده و گفته: آنهايي كه بايد انفاق كنند و نميكنند «فخسفنا به و بداره» قارون وار ايشان را درون گور ميكنيم و از مالش خير نميبيند.
اگر كسي وام گرفت بايد در اداي دينش سرعت داشته باشد، يعني اگر سر نماز بود و طلبكار گفت: بايد پول من را بدهي! اگر نتوانست دست توي جيبش كند و قرضش را بدهد، بايد نماز را بشكند و پول را به طلبكار بدهد. اين خيلي مهم است. اسلام ميگويد: نمازت را بشكن ولي پول مردم را بي خود نگه ندار. ولي ميگويد: اگر كسي وام گرفته و پول دارد و ندهد، هر شب كه ميخوابد، گناه دزد سر گردنه را دارد. دود از اين حديثها بلند ميشود.
مي گفت: قرض الحسنه، قرض الپس نده شده است. بعضيها ميگويند: اگر ما بخواهيم قرض مردم را بدهيم، دكان هايمان خالي ميشود. چه كسي گفته دكان شما پر باشد؟ در ثاني كسي كه از ترس اين كه دكانش خالي نشود، قرض مردم را نميدهد، دكانش از راه ديگر خالي ميشود.
(درود بر شهدايي كه اين قال الصادق و قال الباقر را درتلويزيون آوردند)
امام باقر(ع) فرمودند: كسي كه وامش را پس ندهد، از ترس اين كه دستش خالي شود و دلش نميآيد پول مردم را بدهد، «كَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَقْدَرَ عَلَى أَنْ يُفْقِرَهُ مِنْهُ» (كافى، ج5، ص101) خدا از راه ديگر قدرت دارد كه او را فقير كند. اينهايي كه خمس نميدهند هم همينطور هستند. يعني اگر كسي خمس نميدهد، ميگويد: سرمايهام كم ميشود. خدا ميگويد: خدا قادر است از راه ديگر تو را فقير كند. پس در راه خدا خساست نكنيد. خدا قادرتر است كه از يك طريقي او را ضربهي فني كند.
برخي مرتب طفره ميروند و مال مردم را نميدهند، چك مينويسد ولي تاريخ چك را از روي خوش جنسي جمعه مينويسد و ميگويد: يك روز هم يك روز است. چكها را طوري مينويسد كه وقتي طرف رفت بانك به مشكل بخورد و برگردد و دو سه روز عقب مياندازد.
بعضي مردم خيلي خسيس هستند. يك نفر موهايش را بعد از حمام ميتراشيد، ميگفت: اگر قبل از حمام بتراشم موهايم بلند ميشود. كسي خانه ا ش را اجاره داده بود. مستأجر ميگفت: پول برق را در ازاي برق از ما بگير، ولي صاحب خانه ميگفت: خوب سيمها كهنه ميشود چه؟ من نميدانم اين خساستها به كجاي آدم ميرسد؟ ما يك هيأت روايت داريم كه بعضي آدمها كه زيادي زرنگ هستند، خدا آن چنان پس گردنشان ميزند و بعضي آدمها كه هيچ زرنگي ندارند، آن چنان زندگي مرفهي در اختيارشان ميگذارد تا بفهماند به اينها كه همه چيز هم به اين زرنگيها نيست. كسي ميگفت: من 11 رقم شغل بلد هستم. 4 شغل كه اولش شين است، 7 شغل اولش نون است. ميگفت: شاعر هستم، شاطري بلدم، شوفري هم بلدم، ولي الآن به گدايي نشستهام. آدمهايي زرنگ بازي ميكردند. هم با ساواك همكاري ميكرند، هم سخنراني انقلابي ميكردند.
حديث داريم: «مَنْ مَطَلَ عَلَى ذِي حَقٍّ حَقَّهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى أَدَاءِ حَقِّهِ فَعَلَيْهِ كُلَّ يَوْمٍ خَطِيئَةُ عَشَّارٍ» (مجموعةورام، ج2، ص263)
حالا از كي پول قرض كنيم؟ حديث داريم از كساني پول قرض كنيد كه روحشان بزرگ است. نه از كساني كه تازه به پول رسيدهاند. امام صادق(ع)؟ ميفرمايد: حاضرم دستم را در دهان افعي بكنم، ولي پيش اين رقم آدمها دراز نكنم. اينها كه تازه به پول يا هر چيزي رسيدند، دست از آن نميكشند. مال يك مستي خاصي دارد. «سُكْرُ الْمَالِ»
حضرت علي(ع) در نهج البلاغه يك جمله دارد: «اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ» (نهجالبلاغه، نامه 47) بترسيد از خدا، بترسيد از خدا، توجه كنيد به قرآن، نكند ديگران به قرآن عمل كنند ولي شما از عمل به قرآن باز بمانيد. چنين كشوري غير اسلامي است. تانزانيا رفته بوديم، ديديم چين حدود 2000 كيلومتر خط آهن براي تانزانيا با وام بدون بهره كشيده است. جالب اين است كه وام بي بهره سفارش امام صادق است ولي چينيها عمل ميكنند، اما بازاري حج رفتهي ما چنين نميكند.
سيد جمال الدين اسدآبادي شرق و غرب رفت و برگشت و گفت: در غرب اسلام ديدم، مسلمان نديدم و در شرق مسلمان ديدم ولي اسلام نديدم. چرا بايد چين وام بي بهره براي «وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ» (توبه/60) بدهد ولي ما چنين نكنيم؟ «وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ» براي ما مسلمانها است. به ما گفتند وام بدهيد تا دلها را به سوي خودتان جلب كنيد، پس چرا بايد چين عمل كند ولي ما عمل نكنيم؟
درسهایی از قرآن 1361/1/10
( ادامه دارد )
منبع : http://gharaati.ir/show.php?page=darsha&id=1729 |