حق الناس به روایت حجت الاسلام محسن قرائتی
(بخش ششم - قسمت اول )
حـج و حق الناس
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
در آستانه حج هستيم و در شهر مقدس مشهد و در خدمت برادران شركت نفت و گاز علاوه بر اينكه در آستانه شهادت امام صادق(عليه السلام).
مسالهاي را كه همه بايد مراعات كنند حق الناس است و حج هم از مال حرام باطل است موضوع بحث اين هفته ما هم حج و حق الناس است. حق الناس مسئله مهمي است بنده كه اينجا هستم به شدت به آن گرفتار هستم شما هم به شدت به آن گرفتار هستيد يك مقداري درباره حق الناس با هم صحبت ميكنيم.
حق الناس درباره روزه، نماز، جهاد، در همه اينها شعاع آن گرفته شده مثلا در نماز حق الناس است حق الناس در نماز، اگر دكمــه شما مال مردم باشد نخ خياطي لباس شما غصبي باشد در رساله امام بخوانيد احتياط واجب آنست كه اگر كسي نماز خوانده ولو دكمه و نخ آن مال مردم است و غصبي است بايد نمازش را اعاده كند در تمام كارهاي نماز بايد مال خودت باشد آبي كه به آن وضو ميگيري جايي كه ميايستي، فرشي كه روي آن هستي، علياي حال حق الناس خيلي مهم است خيال نكنيد كه با قطار برويم مشهد بگوييم بچهمان زير پنج سال است بليط نيم بها بگيريم بعد بچه هشت ساله سوار كنيم و بعد هم بگويم كه در رفتيم يكوقت بگويد چند نفر هستيد به بچه كوچيكه بگوئيم برو زير صندلي قايم شو اين مساله حق الناس مربوط به همه است شما مهر اين مسجد را ببري آن يكي مسجد نماز بخواني خلاف وقف است.
اگر چيزي مال كسي است وقف كسي است آنرا نميشود تغيير داد «فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ» البقرة/181 قرآن ميگويد اگر كسي خلاف مقررات را عمل كند گناه دارد . يادتان نرود كه استدلالهاي عوامي هم غلط است. رئيس هيئت ابوالفضل در يكي از شهرها ايشان روز عاشورا فرشهاي مسجد را آورد انداخت روي آن سينه بزنند و غذا بدهد آيت الله محل گفت آقا فرش مسجد را نميشود آورد توي حسينيه وقف مسجد است گفت برو آقا شيخ! ابوالفضل دو تا دستش را براي خدا داده آنوقت خدا زيلو هايش را براي خدا نميدهد اينها استدلال عوامي است بله ابوالفضل دستهايش را داده خدا زيلو هايش را نميدهد اينها فرق ميكند شما خودكار اين اداره را توي اداره ديگر نميتواني ببري يك مقدار بايد درباره حق الناس عنايت بشود و همه ما به اين مبتلا هستيم فقط مال حاجيها نيست.
حاجياي كه ميخواهد برود مكه بايد حق الناس را بپردازد مال و پست و رياست و مسئوليت اينها همه حق الناس است الان از خودم بگويم تا اگر كسي نگرفته من چي گفتم بهش بر نخورد بند الان توي تلويزيون برادرها و خواهرهايي كه حرف من را ميشنوند ساعتهاي شما حق شماست من الان ساعتهاي عمر شما را گرفتهام يعني اگر امشب پاي تلويزيون 5 ميليون آدم گوش بدهند من 5 ميليون 45 دقيقه عمر شما را گرفتهام اگر يك چيزي نگويم كه مفيد و مفهوم و لازم خيانت به مغز و فكر شما كردهام من بايد يك حرفي بزنم كه اگر رسول خدا وارد شد خجالت نكشم اگر پيغمبر الان وارد شد بگويد آقاي قرائتي افكار مردم را براي چي معطل كردهاي؟ چرا با فكر و جواني مردم بازي ميكني؟ چرا مردم را الاف كردهاي چرا حرف حسابي نميزني؟
يادمان نرود قصه حضرت زينب را، حضرت زينب به يزيد گفت(ما ظنك برسول الله لو يرانا علي هذه الحال) چون به بازوي اهل بيت و بچه طناب بسته بودند اسير كرده بودند امام حسين(عليه السلام) را كربلا كشتند خانوادهاش را اسير كردند آوردند توي مجلس يزيد بعد حضرت زينب گفتاي يزيد الان اگر پيغمبر وارد شد ببيند بازوي اهل بيت را بستهاي چه خيال ميكني(ما ظنك) چه گمان ميكني به پيغمبر؟ اگر(يرانا علي هذه الحال) پيغمبر ما را در اين حال ببيند خجالت نميكشي كه فرزندش را كشتي و نوه هايش را اسير كردي، همين حرف را كه به يزيد زد من بايد به خودم بزنم كه آقاي فلاني(ما ظنك برسول الله لو يرانا علي هذه الحال) اگر پيغمبر وارد مجلس شد ديد شما داري سخنراني ميكني يا با تخته سياه حرف ميزني براي مردم چي ميگويي؟ اين مثال براي خودم كه من بايد روي منبر حرف حساب بزنم بيخود معطل نكنم .
معلم هم بايد سر كلاس حرف حساب بزند كتابهاي دانشگاه بايد حرف مفيد توي آن باشد كتابهاي دبيرستان بايد حرف ضروري توي آن باشد كلــﺔ مردم را با حرفهايي كه اگر بدانند چيزي نميشود و اگر ندانند طوري نميشود يك سري چيزها را اگر آدم بداند طوري نيست مثلا كوه هيماليا چند متر است اگر دو متر هم كمتر گفتي طوري نيست يكسري اطلاعات را مفيد است كه آدم بداند اما ضعف علمش جايي را خراب نميكند .
اما يكسري اطلاعات ضروري است هر دختر و پسري بايد بداند نكند يكوقت روز قيامت ما را ببينند بگويند ميليونها ساعت وقت جوان را گرفتي از چيزي كه نه واجب بود و نه مستحب بود نه ضرورت زندگي بود و نه ضرورت انقلاب فقط اطلاعات است مگر كلــﺔ مردم زير زمين است كه هر چي خواستي توي آن بريزي توي خانه بعضيها زير زميني هست هر چي هست ميگويند برو بينداز زير زمين نگاه ميكني ميبيني نردبان هست ترشي هست زغال هم هست به هم ربطي هم ندارند.
اطلاعاتي كه ما ميدهيم يا بايد واجب باشد يا بايد مستحب باشد يا بايد ضرورت انقلاب باشد يا بايد نياز اجتماعي باشد نياز سياسي باشد علم فايدهاي ندارد اگر مفيد نباشد زيرا پيغمبر فرمود : (اعوذ بالله من علم لا ينفع) پناه ميبرم از علمي كه فايدهاي ندارد.
فكر مردم حق الناس است عمر بچهها حق الناس است. حديثي ديدم كه اگر كسي با مال حق الناس افطار كند روزهاش قبول نميشود، حديث داريم اگر كسي با مال حرام برود مكه آنجا تا بگويد لبيك، معناي لبيك يعني خدايا آمدم، خدا به فرشتهها ميگويد به او بگوئيد نميخواهم بيايي(لا لبيك). من اگر به شما بگويم به شرطي شما را ميبرم مكه كه يك خورده لجن روي كعبه بماليد شما قبول ميكنيد؟ هيچكس قبول نميكند كه بيايد مكه بشرط اينكه لجن بمالد به كعبه ولي امام صادق(عليه السلام) فرمود : اي كعبه خيلي عزيزي ولي آبروي مسلمان از تو هم عزيزتر است ما لجن به كعبه نميماليم اما لجن به آبروي مردم ميماليم راحت به آبروي مردم لجن ميماليم.
آقاياني كه ميخواهند بروند مكه ظلم به هر كسي كه كردهاند عذر خواهي كنند گاهي هم توجه نداشته خواب بوده ولي در عالم خواب پايش به كوزه مردم خورده و شكسته بايد بيدار شدي پول آنرا بدهي. ما چقدر زنمان را بيخودي از خواب بيدار كردهايم كه بلند شو مهمان داريم خوب مهمان داري به خانمت چه؟ چقدر ما بيخود در زدهايم؟ چقدر تلفن بي وقت زدهايم؟ چقدر كتك بيخود به بچهمان زدهايم اگر بچه با يك سيلي خوب ميشود شما چرا دو تا زدهاي؟ تنبيه فقط به مقدار ضرورت. خلاصه اينكه همهمان گرفتار حق الناس هستيم از دَم تا دُم.
اگر دقت كنيم ميبينيم كه غرق در حق الناس هستيم و از همه اينها مهمتر چه آدمهايي ممكن است پُستي را قبول كرده باشند كه لياقت آن پُست را نداشته باشند كه اين از همه مهمتر است حديث داريم اگر كسي پُستي را تحويل بگيرد و احساس كند نميتواند انجام بدهد و باز هم بخاطر حرص رياست آنرا نگه دارد به خدا و رسول خدا و كليـﺔ مومنين خيانت كرده است. (من تقدم علي قوم و هو لنا من فيهم هو افضل) كسي كه خودش را جلو بيندازد و بداند كه ديگري بهتر ميتواند انجام بدهد(خان الله و رسوله و المومنين) به خدا و رسول خدا و همه مومنين خيانت كرده است چون حق الناس را از بين برده است.
دكتر وقتي مرض را نميفهمد فوري بگويد مرض تو را نفهميدم و اگر بگويد اين نسخه را ببر عمل كن فردا بيا ببينم زندهاي يا مرده، اگر با جان و پول من بازي كند اين دكتر هم حق الناس را ضايع كرده است. در فقه هم داريم (الغاصب ياخذوا باشد العقوبه) به غاصب نميشود رحم كرد. بيخود نيست كه ميگويند غيبت مثل گوشت مرده ميماند گوشت زنده را بكني جايش پر ميشود گوشت مرده جايش پر نميشود و غيبت هم جايش پر نميشود و ما چقدر راحت آبروي كسي را ميريزيم خيلي راحت. اگر از من بپرسند كه آسانترين چيزها روي كرهي زمين چيه؟ ميگويم آبروي مردم را ريختن چون هيچ سرمايهاي نميخواهد.
داريم كه روز قيامت انسان ايستاده ميبيند كه يك تكه خون به او ريخت ميگويد چيه؟ ميگويند فلاني را كشتند حساب كردند كه در شهادت يا قتل او كيها سهيم بودند گفتند فلاني هم يك سهمي دارد اين مقدار خون مال سهم شماست آقا من چه سهمي دارم؟ نه چاقو كش بودهام نه تلفني نه تبريكي، من چكاره بودم؟ ميگويند همين مقدار كه شنيدي و راضي بودي گفتي حقش بود. مسلماني آبكي آن هم مشكل است تا چه رسد به آنكه بگوئيم حزب اللهي هستيم اين ديگر خيلي مشكل است ما همين پله اول آن گير هستيم.
گفت خدايا عبادتهاي من را بيامرز گناهايم پيش كش گفت آدم از گناهش استغفار ميكند گفت نه، من از عبادتهايم استغفار ميكنم براي اينكه در عبادتهاي من گناه است غسل جمعه كردم اما چون آبگرمكن خراب بود دودهايش رفت خانه مردم براي همان روضهاي كه رفتم زنم توي خانه ترسيد يعني بعضي از ما بايد از عبادتهايمان استغفار كنيم حالا گناهانمان پيشكش. هر كسي كه مسئوليتي دارد اگر كاري را كه دارد ول كند برود ضرر ميزند به آن كار رفتن او اشكال دارد مگر كسي كه رفتن او ضرر نداشته باشد بنده اگر توي نهضت سواد آموزي هستم خواستم بروم مكه بايد همه برادرها را در تهران هستند جمع كنم و بگويم بنده كه بيست روز نيستم ضرر ميخورد يا ضرر نميخورد؟ گاهي همان وقتها كه دور خانه خدا ميگرديم دور دلمان ميگرديم و خيال ميكنيم دور خانه خدا ميگرديم و اينرا بنده هم به آن مبتلا هستم.
درسهائی از قرآن - تاريخ پخش :: 1364/9/1
( ادامه دارد )
منبع : http://gharaati.ir/show.php?page=darsha&id=1547 |