به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان و حقوق / حق انسان ها ( حق الناس ) » حق الناس به روایت حجت الاسلام محسن قرائتی(بخش چهارم - قسمت اول )
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 692 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

حجت الاسلام محسن قرائتی

 

 

 

حق الناس به روایت حجت الاسلام  محسن قرائتی 

(بخش چهارم - قسمت اول )  

بســم اللّه الرّحمن الرّحــيم

در آستانه حج مي‌خواستم بحثي درباره حج مطرح كنم، اما فكر كردم كه اگر بحث حج را مطرح كنم، آن عده‌اي كه نمي‌خواهند مكه بروند، مي‌گويند: «اين حرف بدرد ما نمي‌خورد» از طرفي هم هر كارواني، مسائل حج را مي‌گويد و هركسي هم كه اهل مطالعه است كتابهاي زيادي در مورد حج است، مطالعه مي‌كند. كتابي است بنام «حج برنامه تكامل» كتاب خوبي است، هر كس مي‌خواهد برود مكه، مي‌گيرد و مطالعه مي‌كند. كتابهاي مختلفي براي حج است. به هر ترتيب خواستم يك مقدار در مورد حق الناس صحبت كنم كه حاجي‌ها بيشتر حواسشان را جمع كنند. غير حاجي‌ها هم در جريان باشند كه اصولاً در مورد حق الناس يك خورده بيشتر و بهتر بدانند.

قرآن در مورد حق الناس خيلي صحبت كرده است، مثلاً مي‌فرمايد كه:

 «وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ» (اعراف/85) كم نگذاريد، آنچه را كه بايد بدهيد كم فروشي نكيند. در قرآن يك سوره داريم كه براي كم فروشهاست. «وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفينَ» (مطففين/1) واي به حال آنهايي كه كم فروشي مي‌كنند و حق الناس در مال آنها است. «مطفف» يعني كم فروش «وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفينَ» يعني واي به آنهايي كه كم فروشي مي‌كنند. يك كيلو را كمتر مي‌دهند، يك تن را كمتر مي‌دهند. بايد 8 ساعت كار كنند، كمتر كار مي‌كنند. قرآن مي‌فرمايد:

«وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى‏ أَمْوالِكُمْ»  (نساء/2) مال مردم را با مال خودتان مخلوط نكنيد. حساب نكنيد كه فرق نمي‌كند. خودكار اين اداره را نمي‌شود اداره ديگر برد. مهر اين مسجد را نمي‌شود به حسينيه برد. حتي نمي‌شود در يك مسجد وضو بگيري و بروي مسجد ديگر نماز بخواني. اگر بودجه‌اي، پولي، مالي، ماشيني براي جايي است، نمي‌شود آنرا در جاي ديگر مصرف كرد.

 آنوقت كساني كه مي‌خواهند مكه بروند، ممكن است خداي نكرده از اين چيزهاي ريز و درشت در كارهايشان باشد. قبل از آنكه حاجيه خانم‌ها و حاج آقاها مكه بروند، بايد مواظب باشند كه حق الناس را ادا كنند، چون زماني كه انسان در مكه اولين كلمه كه «لبيك» است را مي‌گويد، بايد لباسهايش را در آورد و دو تكه پارچه سفيد، يكي را مثل لنگ دور كمرش ببندد و ديگري را مثل حوله روي دوشش بياندازد و سپس بگويد: «خدايا! آمدم». آن وقت حديث داريم كسي كه حق الناس را نداده باشد و مالش با حق الناس مخلوط باشد، يعني حق و نا حق كرده باشد و يا بادروغ و رشوه و كلك و هديه و حق حساب و كم فروشي و ربا و در مجموع كسي كه با درآمد حرام به مكه رفته باشد، تا بگويد: «خدايا آمدم» خداوند به فرشته‌ها مي‌گويد: «به آنها بگوييد، نمي‌خواهم بياييد، بيخود آمديد»

خواهران و برادراني كه حاجي هستند، زياد دقت كنند و آنهايي كه هنوز حاجي نشده‌اند، سعي كنند. چون انسان وقتي با مال حرام انس گرفت، ديگر جدا كردنش مشكل است. اين طور نيست كه آدم بگويد: «خيلي خوب، حالا بگذار بريزند تا ما خانه را بسازيم»

يك كسي يك خانه ساخته بود، به گچ‌هاي خانه‌اش دعا مي‌كرد. به او گفتند: «چرا به گچ‌هايش دعا مي‌كني؟ گفت: «براي اينكه هر آجرش مال كسي است، من فقط اين‌ها را جمع كرده‌ا‌م، خدا پدر اين گچ‌ها را بيامرزد كه آجرها را به هم چسبانده‌اند. اگر اين گچ‌ها نباشد و خواسته باشند اين خانه را تسويه حساب كنند، هر آجري بايد پهلوي صاحبش برود. پس خدا سايه اين گچ‌ها را از سر من كم نكند.

اين طور نباشد كه حالا اول زندگي است، بايد يك خورده ترقي كنيم بعداً جبران مي‌كنيم. بعضي از مسائل را آدم طفره مي‌رود و روايت داريم كه «تفره رفتن» خطر است. در دل خيلي از آدم‌ها اين است كه حالا بگذار صفا كنيم، پير كه شديم يك كاري خواهيم كرد. در ذهنشان هم خط مستقيم مشخص است و مي‌دانيم خط مستقيم كدام است. ولي حالا كه جوان هستيم، اگر يك خورده كج رفتيم شما چيزي نگوييد، بگذاريد حالا كمي كج بشويم، وضعمان كه خوب شد، در آخر عمرمان كه پير شديم، توبه مي‌كنيم و دوباره مي‌رويم در «خط مستقيم». يك همچين مثلثي در ذهنشان است كه خط مستقيم مي‌دانيم اين است ولي حالا بگذار كج بشويم بعد وقتي به جايي رسيديم و وضعمان خوب شد، يك سرو ساماني گرفتيم، خانه كه خريديم، دختر شوهر داديم، پسر داماد كرديم، بالاخره به يك جايي رسيديم، پير مي‌شويم و توبه مي‌كنيم و در خط مي‌آييم.

اين مثلث دو سه اشكال هندسي دارد، يكي اينكه اگر مسيرتان كج شد، ديگر بالا نمي‌رويد و سقوط مي‌كنيد. يعني پائين مي‌آييد. آدمي كه منحرف است ترقي نمي‌كند. فرض كنيد كه وقتي سقوط كرديد در آخر عمر توفيق توبه را پيدا كرديد، در اين شرايط تازه مي‌آييد سر خانه اول كه «يوم الولدة» است.

در حديث داريم كسي كه توبه مي‌كند، تازه مثل روز اول مي‌شود. آن كسي كه در راه مستقيم رفته به جايي رسيده و شما كه كج رفته و توبه كرده‌ايد، تازه به اول راه برمي گرديد، يعني هيچ! اولش هيچ و بعدش هم هيچ مي‌شود. دقيقاً مثل خود كلمه «هيچ» وقتي كه مي‌نويسيد «هيچ» هيچ است، وقتي هم آنرا پاك مي‌كنيد باز هم «هيچ» مي‌شود. يعني اگر باشد «هيچ» است و اگر نباشد «هيچ» است. شما هم كه 50 سال را كج رفته‌ايد، بايد به اول راه كه «هيچ» است برگرديد.

انسان نمي‌شود بدون حساب مكه برود، يك وقت آنجا مي‌گويند: «براي چه آمدي؟ » مواظب باشيد! «وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ» براي مردم كم نگذاريد. اگر پول گرفتي در اين ساعت تعليم رانندگي بدهي، بازي نكن كه اين 30 ساعتت 40 ساعت شود. نگو خوب 10ساعت لفت مي‌دهيم كه بيشتر بگيريم. حديث داريم، «وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِي لَا يُتْرَكُ فَظُلْمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً»(نهج‏ البلاغه، خطبه 176).

اميرالمومنين مي‌فرمايد: يك سري از گناه‌ها را خدا نمي‌بخشد و آن «حق الناس» است. خدا حق خودش را مي‌بخشد، ولي حق مردم را نمي‌بخشد. ما چند رقم گناه داريم: يك سري گناه‌ها است كه «لايغفر» است، يعني خدا نمي‌بخشد. آن گناهاني كه خدا نمي‌بخشد، «حق الناس» است. كساني كه در آستانه سفر حج هستند، مواظب خودشان باشند. نكند خداي ناكرده با مال مردم مكه بروند. آن عمل و عبادت با مال حرام درست نيست.

حتماً شنيده‌ايد كه كسي دو انار و دو نان دزديد و به فقير داد، گفتند: «چه مي‌كني؟ » گفت: «دو انار دزديدم، دو گناه مي‌شود و دو نان دزديدم دو گناه ديگر مي‌شود. اين چهار تا را به فقير دادم. قرآن هم مي‌گويد كه هر ثوابي ده برابر مي‌شود. يعني 4 ثواب ضربدر 10، مي‌شود 40 ثواب. چهار تا گناه داشتم كه از 40 كم مي‌شود، يعني 36 ثواب برايم مي‌ماند. » امام فرمود: اينرا شنيده‌اي كه خداوند يك ثواب را 10 ثواب مي‌‌دهد اما اين براي كسي است كه از مال حلال ثواب كرده باشد، از راه دزدي كه نمي‌شود ثواب كرد.

البته حاجي‌ها آدم‌هاي خوبي هستند، ولي بايد همه مواظب باشيم. شما هم كه حاجي نيستيد شما بچه مدرسه‌اي، شما دختر خانم، كاسب، كارگر، كشاورز، همه بايد مواظب حق الناس باشيم. حديث داريم رزق حلال هر كس دسته بندي و بسته بندي شده است. هر كس كه عجله كند و بسراغ مردم برود، خدا از حلال به او كمتر مي‌دهد. اين طور نيست كه ما امروز يك دروغ گفتيم 300 تومان برايمان داشت، قطعاً اگر دروغ نگفته بودي، خدا 300 تومان ازيك جاي ديگر برايت مي‌رساند. يك روايت داريم، كساني كه بنا است، پول حقي را بدهند و از آن دل نمي‌كنند و پول نمي‌دهند، خدا يك مسئله‌اي را برايشان پيش مي‌آورد كه دو برابرش را در راه باطل بدهند. مثلاً اگر 200 تومان بناست در راه حلال بدهيد، اما فكر مي‌كنيد كه بدهيم يا نه و در نهايت از اين 200 تومان دل نمي‌‌كنيد، خدا يك جرياني برايتان جور مي‌كند كه مجبور باشيد 400 تومان در راه باطل بدهيد. بايد دل بكنيد و اصولاً راحت دل كندن نشانه ايمان است.

قرآن مي‌فرمايد: وقتي مي‌خواهيم شما را امتحان كنيم، به طريقي امتحان مي‌كنيم كه دهنتان پر آب بشود و در عين حال دل بكنيد. اگر دل كنديد ارزش دارد. به حاجي‌ها مي‌گويد: «تَنالُهُ أَيْديكُمْ وَ رِماحُكُمْ»(مائده/94) حاجي‌ها در مكه كار برايشان حرام مي‌شود. يكي از اين كارهايي كه براي حاجي‌ها حرام است، شكاركردن است. در همين حال شكار هم مي‌آيد. در حقيقت دائم دهنش پر آب مي‌شود. قرآن مي‌گويد: مي‌خواهم امتحانتان كنم تا ببينم كه دل مي‌كنيد يا نه! خدا شما را با شكار امتحان مي‌كند. حالا هر چند مي‌گويند كه در مكه شكار نيست ولي سوغاتي‌هاي مكه همانند شكار است يا رد كردن ارز از گمرك خودش يك شكار است. اگر آنجا آدم يك دروغ بگويد كه من پول ندارم و يك خورده آبروي جمهوري اسلامي را بريزد، اين خودش يك شكار است. 

اصلاً خود تقسيم سوغاتي يك شكار است. سوغاتي كه آورده برمي‌دارد و كنار مي‌گذارد، بعد مي‌گويد: هيچ نياوردم! امسال كه ارز نبود و مشكلات زياد بود. يا مي‌‌گويد پولم گم شده بود. در گمرك از او مي‌‌پرسند كه بار شما چند كيلو است؟ اگر مثلاً 20 كيلو است، مي‌گويد: 10 كيلو است. در مجموع همه كارهاي ما، براي ما شكار است.

بعضي چيزها كه يك سودي در آن است، بايد از اين سود دل بكنيم. فقط كسي كه زرنگ است، به جايي مي‌رسد. تعداد زيادي روايت داريم كه خداوند بعضي را كه زرنگ نيستند، خودش زندگيشان را هدايت و ميزان مي‌كند كه به آنها كه از زرنگي زمين و آسمان را به هم مي‌دوزند، ثابت كند كه همه چيز به زرنگي نيست. ما در عالم آخوندها، آخوندهايي داشتيم كه خيلي صاف مي‌رفتند، در مقابل آخوندهايي هم داشتيم كه خيلي زرنگ بودند، ولي در آخر خط ديديم كه هر دو با هم رسيدند. يعني كساني كه به اصطلاح زرنگ بودند، بيخود دست و پا مي‌زدند. اين طور نيست كه هر كس زرنگ باشد، به جايي مي‌رسد.

قرآن مي‌گويد: «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرينَ»  (آل عمران/54) بعضي‌ها فريب مي‌‌دهند، اما خدا، خود اينها را فريب مي‌-دهد. بعد مي‌گويد: «وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرينَ». كلك خدا بهتر است.

مثلاً فرض كنيد بعضي وقتها دور كسي را مي‌گيريد و با تعارف و من بميرم، دخترحاجي، پسر حاجي، حاج خانم، حاج آقا، پهلوان، قهرمان، رئيس، مرئوس و. . . دورش را مي‌‌گيريم و با 4 تملق گفتن، يك سودي از او مي‌گيريم. بعد هم پشت سر او مي‌گوييم: اين آدمي است كه مي‌شود با 4 تملق از او سود گرفت و از او يك پولي در آورد. بعد نوبت خودمان كه مي‌شود مي‌گوييم: مريض هستيم و در مي‌رويم. ما بچه مدرسه‌اي كه بوديم، دو سه نفرمي شديم و مي‌رفتيم بستني بخوريم و بعضي بچه‌ها كه زرنگ بودند، در مي‌رفتند تا پول بستني گردن ما بيفتد.

كساني كه در يك سري جاها از حقي كه مي‌خواهند پرداخت كنند، فرار مي‌كنند. مثلاً بايد يك پولي بدهند، فرار مي‌كنند و به حساب زرنگي مي‌گذارند. حديث داريم: كساني كه با بخل از يك سري خرج كردن‌ها در مي‌روند، فكر نكنند مثلاً 20 تومان گيرشان آمده‌است، بيش از اين20 تومان، خصلت بخل خود را تقويت كرده و روح سخاوت را در خودشان كور كرده‌اند. اگر مي‌پرداختيد، سخي بوديد و حالا كه فرار كرديد، بخيل هستيد. زنده كردن بخل و سخاوت در وجود انسان خيلي بيش از مقداري است كه فكر مي‌كنيم گيرمان آمده‌است.

درسهائی از قرآن -  تاريخ پخش   ::   1366/4/25

( ادامه دارد )

منبع :   http://gharaati.ir/show.php?page=darsha&id=1463








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir