پیامبري از كنار خانه ما رد شد
نویسنده : خانم دکتر عرفان نظر آهاری
( قسمت پنجم )
قطاري به مقصد خدا...
قطاري كه به مقصد خدا مي رفت، لختي در ایستگاه دنیا توقف كرد. و پیامبر رو به جهان كرد و گفت: مقصد ما خداست. كیست كه با ما سفر كند؟ كیست كه رنج و عشق را تؤامان بخواهد؟ كیست كه باور كند دنیا ایستگاهي است تنها براي گذشتن؟
قرنها گذشت اما از بیشمار آدمیان جز اندكي بر آن قطار سوار نشدند.
از جهان تا خدا هزار ایستگاه بود. در هر ایستگاه كه قطار مي ایستاد كسي كم مي شد. قطار مي گذشت و سبك مي شد. زیرا سبكي قانون خداست.
قطاري كه به مقصد خدا مي رفت، به ایستگاه بهشت رسید. پیامبر گفت: اینجا بهشت است. مسافران بهشتي پیاده شوند، اما اینجا ایستگاه آخر نیست.
مسافراني كه پیاده شدند، بهشتي شدند. اما اندكي، باز هم ماندند، قطار دوباره راه افتاد و بهشت جا ماند. آنگاه خدا رو به
مسافرانش كرد و گفت: درود بر شما، راز من همین بود. آنكه مرا مي خواهد، در ایستگاه بهشت پیاده نخواهد شد.
( ادامه دارد )
منبع : wWw.98iA.Com |