به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان و قرآن / انسان به روایت قرآن » چرا خداوند در قرآن انسان را بسيار ناسپاس و بخيل می داند؟( بخش اول - قسمت اول )
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 598 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 
مرجع عالیقدر اسلام آیت الله مكارم شیرازى

 

 

   چرا خداوند  در قرآن انسان را بسيار ناسپاس و بخيل می داند؟
 

   ( بخش اول - قسمت اول )

پاسخ به روایت قرآن : 

سوره العادیات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

 وَ الْعادِياتِ ضَبْحاً «1» فَالْمُورِياتِ قَدْحاً «2» فَالْمُغِيراتِ صُبْحاً «3» فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً «4» فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً «5» إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ «6» وَ إِنَّهُ عَلى ذلِکَ لَشَهِيدٌ «7» وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ «8» أَ فَلا يَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ «9» وَ حُصِّلَ ما فِي الصُّدُورِ «10» إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ يَوْمَئِذٍ لَخَبِيرٌ «11»

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

سوگند به اسبان دونده (مجاهدان) در حالي که نفس‏زنان به پيش مي‏رفتند *  و سوگند به افروزندگان جرقه ي آتش (در برخورد سمهايشان با سنگهاي بيابان)  *   و سوگند به هجوم آوران سپيده دم * که گرد و غبار به هر سو پراکندند * و (ناگهان) در ميان دشمن ظاهر شدند * که انسان در برابر نعمتهاي پروردگارش بسيار ناسپاس و بخيل است * و او خود (نيز) بر اين معني گواه است *  و او علاقه ي شديد به مال دارد  *   آيا نمي‏داند در آن روز که تمام کساني که در قبرها هستند برانگيخته مي‏شوند  *  و آنچه در درون سينه‏هاست آشکار مي‏گردد  *  در آن روز پروردگارشان از آنها کاملا باخبر است؟!

تفسیر :

1- سوگند به اسبان دونده‏اي که نفس زنان (به سوي ميدان جهاد) پيش رفتند.


یا اباالفضل العباس

 

 

شأن نزول:

در حديثي آمده است که اين سوره بعد از جنگ «ذات السلاسل» نازل شد و ماجرا چنين بود:

در سال هشتم هجرت به پيغمبر اکرم صلي اللَّه عليه و آله خبر دادند که دوازده هزار سوار در سرزمين «يابس» جمع شده، و با يکديگر عهد کرده‏اند که تا پيامبر صلي اللَّه عليه و آله و علي عليه‏السلام را به قتل نرسانند و جماعت مسلمين را متلاشي نکنند از پاي ننشينند! پيغمبر اکرم صلي اللَّه عليه و آله جمع کثيري از ياران خود را به سرکردگي بعضي از صحابه به سراغ آنها فرستاد، ولي بعد از گفتگوهائي بدون نتيجه بازگشتند، سرانجام پيغمبر اکرم صلي اللَّه عليه و آله علي عليه‏السلام را با گروه کثيري از مهاجر و انصار به نبرد آنها اعزام داشت، آنها به سرعت به سوي منطقه دشمن حرکت کردند و شبانه راه مي‏رفتند، و صبحگاهان دشمن را در حلقه محاصره گرفتند، نخست اسلام را بر آنها عرضه داشتند چون نپذيرفتند هنوز هوا تاريک بود که به آنها حمله کردند و آنان را درهم شکستند، عده‏اي را کشتند، و زنان و فرزندانشان را اسير کردند، و اموال فراواني به غنيمت گرفتند.

سوره‏ي «والعاديات» نازل شد در حالي که هنوز سربازان اسلام به مدينه باز نگشته بودند، پيغمبر خدا صلي اللَّه عليه و آله آن روز براي نماز صبح آمد، و اين سوره را در نماز تلاوت فرمود، بعد از پايان نماز اصحاب عرض کردند: اين سوره‏اي است که ما تا به حال نشنيده بوديم!.

فرمود: آري، علي عليه‏السلام بر دشمنان پيروز شد، و جبرئيل ديشب با آوردن اين سوره به من بشارت داد.

چند روز بعد علي عليه‏السلام با غنائم و اسيران به مدينه وارد شد  .

بعضي معتقدند که اين يکي از مصاديق روشن آيه است نه شأن نزول.

تفسير:

سوگند به جهادگران بيدار!

گفتيم اين سوره با سوگندهاي بيدارگري آغاز شد، نخست مي‏فرمايد: «به اسبان دونده‏اي که نفس‏زنان (به سوي ميدان جهاد) پيش رفتند سوگند» (والعاديات ضبحا).

يا به شتران حاجيان که از سرزمين عرفات به مشعرالحرام و از مشعر نفس زنان به سوي مني حرکت مي‏کنند سوگند.

«عاديات» جمع «عادية» از ماده «عدو» (بر وزن صبر) در اصل به معني گذشتن و جدا شدن است، خواه قلبا بوده باشد که آن را «عداوت» گويند و يا در حرکت خارجي که آن را «عدو» (دويدن) مي‏خوانند، و گاه در معاملات است که آن را «عدوان» مي‏نامند، و در اينجا منظور همان دويدن با سرعت است.

«ضبح» (بر وزن مدح) به معني صداي نفسهاي تند و سريع اسب است که هنگام دويدن از او به گوش مي‏رسد.

همانگونه که در بالا اشاره کرديم در تفسير اين آيه دو نظر وجود دارد:

نخست اينکه منظور سوگند به اسبهائي است که با سرعت به سوي ميدان جهاد پيش مي‏روند، و از آنجا که جهاد امر مقدسي است اين حيوانات نيز در اين مسير مقدس آنچنان ارزش پيدا مي‏کنند که شايسته است سوگند به آنها ياد شود.

تفسير ديگر سوگند به شتراني است که در فريضه‏ي بزرگ حج در ميان مواقف و اماکن مقدس به سرعت حرکت مي‏کنند، و به همين دليل داراي قداستي هستند شايسته‏ي سوگند.

در حديثي آمده است که «ابن‏عباس» مي‏گويد: «در حجر اسماعيل در کنار خانه‏ي کعبه بودم، مردي آمد درباره‏ي آيه‏ي «والعاديات ضبحا» از من سؤال کرد، من گفتم: «منظور اسباني است که در راه جهاد حمله مي‏کنند، و شبانگاه به محل استراحت بازمي‏گردند، و سربازاني که آتش روشن مي‏کنند و براي خود غذا درست مي‏کنند».

آن مرد از من دور شد و به سراغ علي بن ابيطالب عليه‏السلام رفت در حالي که در کنار زمزم بود و از همين آيه از آن حضرت سؤال کرد.

فرمود: آيا از کسي قبل از من اين آيه را پرسيده‏اي عرض کرد آري، از ابن‏عباس پرسيده‏ام او گفت منظور اسباني است که در راه جهاد حمله مي‏کنند، فرمود: برو و او را صدا کن نزد من بيايد.

هنگامي که خدمت حضرت علي عليه‏السلام آمدم فرمود: چرا مردم را به چيزي که نمي‏داني فتوا مي‏دهي؟ اولين غزوه در اسلام بدر بود و با ما جز دو اسب نبود: اسبي از «زبير» و اسبي از «مقداد» چگونه «عاديات» به معني «اسبان» است؟! نه، مقصود شتراني است که از «عرفات» به «مشعر» و از «مشعر» به «مني» مي‏روند.

ابن‏عباس مي‏گويد اين را که شنيدم از نظر خود بازگشتم و نظر اميرمؤمنان علي عليه‏السلام را پذيرفتم.

اين احتمال نيز وجود دارد که «عاديات» داراي معني وسيعي است که هم اسبان مجاهدان را شامل مي‏شود، و هم شتران حاجيان را، و منظور از روايت فوق اين است که نبايد معني آن را محدود به اسبان کرد چرا که اين معني همه جا صادق نيست، مصداق واضحترش شتران حجاج است.

اين تفسير از جهاتي مناسبتر به نظر مي‏رسد.

2- و سوگند به آنها (که بر اثر برخورد سمشان به سنگهاي بيابان) جرقه‏هاي آتش افروختند.

سپس مي‏افزايد: «سوگند به آنها که جرقه‏هاي آتش افروختند» (فالموريات قدحا).

اسبان مجاهداني که چنان با سرعت به سوي ميدان نبرد حرکت مي‏کنند که از اثر برخورد سم آنها به سنگهاي بيابان جرقه‏ها مي‏پرد، يا شتراني که به سرعت به مواقف حج مي‏دوند و سنگها و ريگها از زير پاي آنها پريده و بر اثر برخورد به سنگهائي ديگر توليد جرقه مي‏کند.

يا طوائف و گروههائي که در مواقف حج براي تهيه غذا آتش مي‏افروزند، يا کنايه از کساني است که آتش جنگ و جهاد را برمي‏افروزند و يا زبانهائي که با بيان کوبنده‏ي خود آتش به دل دشمن مي‏زنند، و يا منظور کساني است که به گفته‏ي بعضي از مفسران در انجام حاجات مردم تلاش مي‏کنند و مقصود خود را پيش مي‏برند همانگونه که آتش از سنگ آتش زنه بيرون مي‏آيد ولي اين احتمالات بسيار بعيد به نظر مي‏رسد و ظاهر آيه همان دو تفسير نخست است.

«موريات» جمع «موريه» از ماده‏ي «ايراء» به معني آتش افروختن و «قدح» به معني زدن سنگ يا چوب و يا آهن و چخماق به يکديگر براي توليد جرقه است.

3- و با دميدن صبح بر دشمن يورش بردند.

سپس در سومين سوگند مي‏فرمايد: «قسم به آنها که با دميدن صبح بر دشمن حمله کردند» (فالمغيرات صبحا).

رسم عرب- چنانکه «طبرسي» در «مجمع البيان» مي‏گويد- بر اين بوده که شبانگاه نزديک منطقه دشمن رفته و کمين مي‏کردند تا صبحگاهان حمله کنند.

در شأن نزول اين آيات (يا يکي از مصداقهاي روشن آن) خوانديم که لشگريان اسلام به فرماندهي علي عليه‏السلام از تاريکي شب استفاده کرده و به سوي ميدان نبرد پيش رفته‏اند و در نزديکي قبيله‏ي دشمن کمين کرده، صبحگاهان همچون صاعقه بر آنها يورش بردند، و پيش از آنکه دشمن بتواند عکس‏العملي از خود نشان دهد قدرت آنها را درهم شکستند.

و اگر سوگندها را اشاره به شتران حاجيان بدانيم منظور از اين آيه هجوم قافله‏هاي شتران در صبحگاهان عيد از «مشعر» به «مني» است.

«مغيرات» جمع «مغيرة» از ماده‏ي «اغارة» به معني هجوم و حمله به دشمن است، و از آنجا که گاهي اين هجوم و حمله به منظور گرفتن اموال صورت مي‏گيرد، گاه اين واژه به معني معمول در فارسي، يعني غارت کردن و گرفتن اموال ديگران به کار مي‏رود.

بعضي گفته‏اند در ماده‏ي اين لغت، هجوم و حمله با اسب نهفته شده است، ولي موارد استعمال آن به خوبي نشان مي‏دهد که اگر در آغاز، اين قيد وجود داشته، تدريجا حذف گرديده است.

و اينکه بعضي احتمال داده‏اند، منظور از «مغيرات» در اينجا «قبائل و طوائف مهاجم» است که به سوي ميدان نبرد، و يا با عجله به سوي مني حرکت مي‏کنند، بعيد به نظر مي‏رسد، چرا که آيه‏ي «والعاديات ضبحا» مسلما توصيفي براي اسبها يا شتران بود، نه صاحبان آنها، اين آيه نيز ادامه همان است.

4- و گرد و غبار به هر سو پراکنده کردند.

سپس به يکي ديگر از ويژگيهاي اين مجاهدان و مرکبهاي آنها اشاره کرده مي‏افزايد: «آنچنان بر دشمن هجوم سريع مي‏برند که به سبب آن گرد و غبار را به هر سو پخش کردند» (فاثرن به نقعا).

يا اينکه بر اثر هجوم شتران حاجيان از مشعرالحرام به سوي مني، گرد و غبار از هر سو پراکنده مي‏شود.

«اثرن» از ماده‏ي «اثاره» به معني پراکندن «غبار» يا «دود» است، و گاه به معني «هيجان آوردن» نيز به کار رفته است، همچنين گاه به معني پخش شدن امواج صوت در فضا آمده.

«نقع» (بر وزن نفع) به معني «غبار» است، و اصل اين ماده به معني فرورفتن آب يا فرورفتن در آب است و از آنجا که فرورفتن در «غبار» نيز شباهت با آن دارد، اين کلمه، بر آن اطلاق شده، «نقيع» به آب راکد گفته مي‏شود .

5- و (ناگهان) در ميان دشمن ظاهر شدند.

و در آخرين ويژگي از ويژگيهاي آنها مي‏فرمايد: «آنها در همان بامداد در ميان دشمن ظاهر شدند» (فوسطن به جمعا). چنان هجوم آنها غافلگيرانه و برق‏آسا بود که در چند لحظه صفوف دشمن را از هم شکافته و به قلب آنها هجوم بردند، و جمعيت آنها را از هم متلاشي کردند، و اين نتيجه همان سرعت عمل و بيداري و آمادگي و شهامت و شجاعت است. و يا اشاره به ورود حاجيان از «مشعر» به قلب «مني» است.

بعضي نيز گفته‏اند: منظور، قرار دادن دشمن در حلقه‏ي محاصره است، ولي اين تفسير، در صورتي صحيح است که جمله «فوسطن» با تشديد سين خوانده شود در حالي که قرائت مشهور چنين نيست، بنابراين صحيح همان معني اول است.

رويهمرفته در يک جمع‏بندي نهائي به اينجا مي‏رسيم که سوگند به اسبهائي ياد شده که نخست با سرعت، نفس‏زنان به سوي ميدان جهاد پيش مي‏روند، و سپس سرعت آنها بيشتر مي‏شود، آنچنان که از ضربات سم آنها بر سنگها جرقه‏هائي برمي‏خيزد و تاريکي شب را مي‏شکافد، و در مرحله‏ي بعد که به نزديکي منطقه‏ي دشمن مي‏رسند، آنها را غافلگير ساخته، و هنگام روشن شدن هوا بر آنها هجوم مي‏برند، آنچنان هجومي- که گرد و غبار را در فضا پراکنده مي‏کند و سرانجام به قلب جمعيت دشمن وارد شده، صفوف آنها را از هم متلاشي مي‏کنند.

سوگند به اين اسبهاي پرقدرت!

سوگند به اين سواران شجاع!

سوگند به نفسهاي مرکبهاي مجاهدان!

سوگند به آن جرقه‏هاي آتشين که از سم آنها برمي‏خيزد!

سوگند به آن هجوم غافلگيرانه‏شان!

سوگند به آن ذرات گرد و غباري که در فضا پخش مي‏کنند!.

و سرانجام سوگند به ورودشان در قلب صفوف دشمن و متلاشي کردن آنها و پيروزي درخشانشان!

گرچه تمام آنچه گفته شده در معني اين سوگندها نيامده، ولي در دلالت ضمني کلام همه‏ي اينها جمع است.

و از اينجا روشن مي‏شود که جهاد آنچنان عظمتي دارد که حتي نفسهاي اسبهاي مجاهدين شايسته‏ي سوگند است، و همچنين جرقه‏هاي ناشي از برخورد سمشان به سنگها، و همچنين گرد و غباري که در فضا پخش مي‏کنند، آري گرد و غبار صحنه جهاد هم پرارزش و با عظمت است.

بعضي گفته‏اند منظور از اين سوگندها احتمالا نفوسي است که مي‏توانند کمالات خود را به ديگران منتقل سازند، و جرقه‏هاي دانش را با افکار خود ظاهر کنند، و بر هوا و هوس هجوم برند. و شوق الهي را در خود و ديگران پراکنده کنند، و سرانجام در قلب ساکنان عليين جاي گيرند.

ولي پيدا است که اينها را نمي‏توان به عنوان تفسير آيات فوق پذيرفت، بلکه اينها تشبيهاتي است که به تناسب تفسير آيه به ذهن مي‏رسد.

ادامه دارد

منبع : تفسير نمونه مرجع عالیقدر اسلام  آیت الله مكارم شیرازى








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031 
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir