نامه هاي خط خطی
نویسنده : خانم دکتر عرفان نظر آهاری
(هفته ششم )
هرگاه بندگان من،از تو درباره ی من بپرسند،بگو که من نزدیکم.بقره/ 186
خدایا دلم می خواست یک جایی باشی ، حتی اگر شده یک جای دور .
آن وقت حتما می آمدم پیشت .
حتی اگر پیش تو آمدن خیلی سخت بود .
همه اش دنبالت می گردم .
می گویند تو همه جا هستی ، اما من پیدایت نمی کنم .
مگر تو نگفتی من از رگ گردن به شما نزدیکترم . *
همه اش به این آیه فکر می کنم . این آیه مثل یک راز است .
یک راز مهم که من نمی توانم آن را بفهمم .
آخر رگ گردن نزدیک ما نیست ، درون ماست . قسمتی از ماست .
به این آیه فکر می کنم و دلم هری می ریزد .
انگار یک چیزی توی رگهایم راه می افتد . یک چیز دوست داشتنی و قشنگ .
خدایا این چیزی که توی رگهای من می گردد ، تویی ؟
آیا فکر می کنی خدا واقعا همین نزدیکیهاست ، همین دور و برها ؟
از کجا این را می دانی ؟
هیچ وقت نزدیکی او را احساس کرده ای ؟
هیچ وقت فکر کرده ای چه وقتهایی بیشتر نزدیکت می آید ؟
اما چرا.....چرا گاهی این قدر احساس فاصله می کنیم ؟
( ادامه دارد )
منبع : - wWw.98iA.Com
( * )
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ *
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
ما انسان را آفريديم و وسوسههاي نفس او را ميدانيم، و ما به او از رگ قلبش نزديکتريم.
« سوره ق آیه 16 » |