به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان در آثار اندیشمندان / شهيد مرتضی مطهری » آدمیت- دین و علم
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 652 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 
آدمیت- دین و علم
 

1. «وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً اِلَی اللّهِ وَ رَسولِهِ ثُمَّ یُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أجْرُهُ عَلَی اللّهِ» .

جلسه ی محترمی است به یادبود جوان مسلمانی كه طالب علم و دانش بوده و در حین انجام وظیفه ی دانشجویی دور از وطن و پدر و مادر در اثر یك حادثه ی پیش بینی نشده درگذشته است، پدر و مادر و خویشان و دوستان خود را داغدار نموده است. ما برای آن مرحوم از خداوندمتعال طلب رحمت می كنیم و برای بازماندگان آن مرحوم نیز از خداوند صبر و اجر مسئلت می نماییم.

این گونه حوادث كه انسان در نیمه راه زندگی به كام مرگ برود برای همه ی طبقات پیش می آید، ما خود در ده پانزده ساله ی طلبگی كه در حوزه ی علمیه ی قم تحصیل می كردیم چند حادثه نظیر این حادثه را مشاهده كردیم كه طلبه ی جوانی در دیار غربت و دور از پدر و مادر و خویشاوندان از دنیا می رفت و دوستانش ناراحت می شدند. ولی من همواره در آنجا در این گونه حوادث شاهد یك نوع احساسی بودم كه این گونه درگذشتها را قابل تحمل و احیاناً مطبوع و مغبوط می كرد. در چنین حوادثی آیه ی كریمه ای كه قرائت كردم زیاد به خاطرها می آمد، همه به هم می رسیدند و می گفتند: بلی، فلانی مصداق این آیه واقع شد: «وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً اِلَی اللّهِ وَ رَسولِهِ ثُمَّ یُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أجْرُهُ عَلَی اللّهِ» . فلانی شهید از دنیا رفت، در نیمه راه حركت به سوی خدامرد، خداوند وعده داده است كه هركس به سوی خدا و رسول سفر كند و در نیمه راه، اجل او را دریابد، عهده دار اجر و پاداشش خداست.  در این آیه نكته ای است: نفرمود هركس به مدینه هجرت كند، فرمود هركس به سوی خدا هجرت كند، كسی كه هدف و مقصودش خدا باشد.

در صدر اسلام كه تنها مدینه دارالاسلام بود و مسلمانان موظف بودند كه به آنجا مهاجرت كنند، مهاجرت می كردند، و برای هجرت اهمیت و منزلت فوق العاده ای قائل بودند، ولی رسول اكرم برای اینكه جمعیت را از اشتباه بیرون آورد و حساب معنوی دین را از حسابهای ظاهری دنیایی جدا كند، جمله ای فرمود كه مضمونش این است: «انّما الاعمال بالنّیّات، لكلّ امرئ ما نوی. فمن هاجر الی اللّه و رسوله فهجرته الی اللّه و رسوله، و من كان هجرته لدنیا یطلبها أوامرأة یزوّجها فهجرته الی ما هاجر الیه» . .

لهذا كسانی بودند كه هجرت كرده و به مدینه آمده بودند و مهاجر شناخته نمی شدند و كسانی بودند كه نتوانستند به مدینه بیایند ولی نیت آنها این بود و مهاجر شناخته شدند.

2. هیچ گاه در حوزه های علوم دینی نسبت به جوانی كه در نیمه راه تحصیل علوم از دنیا می رود این فكر پیدا نمی شود كه بیچاره نفله شد، هدر رفت، بلكه این احساس به وجود می آید- و ما شاهد بودیم- كه نوعی توفیق شامل حالش شد، در حال انجام وظیفه ی مقدس از دنیا رفت. در عین اینكه از جنبه ی اجتماع اظهار تأسف می شد كه از وجود او محروم ماند، از جنبه ی خودش در عین اینكه مرگ بود و از بین رفتن، نوعی احساس جبران نیز در كار بود. چرا؟ آیا به جهت اینكه راه راه علم بود؟ نه. آیا از آن جهت كه علوم علوم دینی بود؟ باز هم نه. بلكه فقط به این تصور كه این انسان كه از خانه ی خود خارج شد هدف و منظور شخصی و مادی نداشت، نمی خواست با این وسیله جیبی پر كند، به مقام و شهرتی برسد. اولاً می خواست مراتب یقین و ایمان را طی كند.  یعنی خود هدایت بشود، ثانیاً می خواست واقعاً به دیگران خدمت كند، دیگران را هدایت نماید. سفر الی اللّه به این نیست كه انسان از شهری به شهر دیگر برود و از مكانی به مكان دیگر مثلاً به كره ی ماه سفر كند. سلوك راه عشق از خود رهایی استنه طی منزل و قطع مسافات [1]

3.گذشتگان ما مثلی آورده اند و گفته اند: «عالم شدن چه آسان، آدم شدن چه مشكل» . كار نداریم به آسان بودن و مشكل بودن و آسانتر بودن و مشكلتر بودن عالم شدن و آدمشدن؛ سخن در تفكیك است میان ایندو. مگر آدم شدن غیر از عالم شدن است؟ مگر نه این است كه انسان هر اندازه عالمتر بشود آدمتر شده است؟ آدمشدن قطعاً به پول دارشدن و به زورمندشدن نیست، پس به عالم شدن است.

جواب این است كه عالم شدن البته تاحدودی شرط آدمشدن هست ولی خود آدم شدن نیست، همچنانكه به قول سعدی سخن گفتن و خور و خواب و خشم و شهوت هیچ كدام آدمیت نیست:

تن آدمی شریف است به جان آدمیت                                    نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

اگر آدمی به چشم است و زبان و گوش و بینی                           چه میان نقش دیوار و میان آدمیت

خورو خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت                حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت

به حقیقت آدمی باش و گرنه مرغ باشد                                   كه همی سخن بگوید به زبان آدمیت

اگر آن درنده خویی ز طبیعتت بمیرد                                        همه عمر زنده باشی به روان آدمیت

رسد آدمی به جایی كه به جز خدا نبیند                                 بنگر كه تا چه حد است مكان آدمیت

طیران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت                                      بدر آی تا ببینی طیران آدمیت

نه بیان فضل كردم كه نصیحت تو گفتم                                     هم از آدمیشنیدیم بیان آدمیت

(طیبات، ص 561) .

سعدی در این اشعار خود آدمیت را از اینكه كسی لباس زیبا داشته باشد و یا چشم و گوش و زبان و بینی داشته باشد، و یا سخن گفتن بداند،

و یا خواب و خوراك و خشم و شهوت داشته باشد نفی می كند. اما ببینیم آدمیت را كه به اینها نمی داند به چه چیز می داند. در سه شعر ماقبل آخر بیان كرده است: درنده خویی از طبیعت انسان بمیرد، از پای بند شهوت آزاد شود و به اصطلاح آزادی معنوی پیدا كند. در یكی از این سه شعر نتیجه ی رهایی از درنده خویی و از پای بند شهوت را چنین توصیف می كند كه آدمی به جایی می رسد كه جز خدا نمی بیند، به این معنی كه جز خدا چیزی را لایق خدمت و فعالیت برای او نمی بیند. و باز به قول خود سعدی می رسد به جایی كه:

همه هرچه هستند از آن كمترند             كه با هستی اش نام هستی برند. می گوید:

ره عقل جز پیچ در پیچ نیست                 بر عارفان جز خدا هیچ نیست

توان گفتن این با حقایق شناس              ولی خرده گیرند اهل قیاس

كه پس آسمان و زمین چیستند؟            بنی آدم و دیو و دد كیستند؟

پسندیده پرسیدی ای هوشمند              جوابت بگویم كه آید پسند

كه خورشید و صحرا و كوه و فلك             پری، آدمیزاد و دیو و ملك

همه هرچه هستند از آن كمترند             كه با هستی اش نام هستی برند

4. وقتی كه سخن به اینجا رسید كه آدمیت به این است كه درنده خویی از طبیعت انسان بمیرد، انسان از پای بند شهوت آزاد گردد، این سخن به میان می آید كه عامل آدمیت، عامل و قدرتی كه درندگی و درنده خویی [را] از طبیعت انسان بگیرد چیست؟ اینجاست كه پای یگانه قدرتی به میان می آید كه فقط اوست چنین اعجازی را انجام دهد. همان طور كه در مقدمه ی كتاب (محمد خاتم پیامبران) گفته ایم همه ی دژها برای قدرت علمی و فنی بشر تسخیرپذیر است الاّ یك دژ. . .

5. راجع به آدمیت كه به چی است، همچنین باید بحث كنیم كه آیا انسان آن چیزی است كه می داند یا آن چیزی است كه می خواهد. آیا شخصیت واقعی انسان بیشتر بستگی دارد به چیزهایی كه می خواهد یا به چیزهایی كه می داند؟ آیا انسان تابع آن چیزی است كه می داند و به سوی چیزهایی كشیده می شود كه می داند و یا به سوی چیزهایی كشیده می شود كه می خواهد؟ سوم اینكه آیا سعادت انسان بستگی دارد به اینكه چه چیز بخواهد و یا چه چیز بداند؟ .

شك ندارد كه انسان، هم باید بداند و خوب و زیاد بداند و هم باید خوب و عالی بخواهد، اما سخن در این است كه جوهر شخصیت انسانعلم است یا اراده؟ .

در این زمینه هر دو نوع سخن در زبان عرفای ما آمده است. از طرفی گفته اند:

هر چیز بود فكر تو، جان تو همان است           هر نقش گمان تو روان تو همان است  و هم گفته اند:

ای برادر تو همه اندیشه ای                        مابقی تو استخوان و ریشه ای

گر بود اندیشه ات گل گلشنی                    ور بود خاری تو هیمه ی گلخنی

از طرف دیگر گفته اند:

تا در طلب گوهر كانی كانی                 تا در پی جستجوی جانی جانی   

من فاش كنم حقیقت مطلب را             هر چیز كه در جستن آنی آنی

و هم گفته اند:

ده بود آن نه دل كه اندر وی                 گاو و خر باشد و ضیاع و عقار

ایضاً:

لقد صار قلبی قابلاً كل صورة                فمرعی لغزلان و دیر لرهبان   

منسوب به مولوی است (شعر اول در (مثنوی) پیدا نشد) :

حالتی گرگی درآید در بشر                     حالتی یوسف رخی همچون قمر

گاه خورشیدی و گه صحرا شوی              گاه كوه قاف و گه عنقا شوی

اما مولوی اضافه می كند:

تو نه این باش نه آن در ذات خویش          ای برون از وهمها وز بیش بیش

6. رابطه ای هست میان علم و اراده. آنگاه كه علم، صرف انبار معلومات و اطلاعات باشد ماهیت انسان را عوض نمی كند. علمی كه ماهیت انسانرا عوض می كند یاد گرفتن فرمولها و خبرها و قضایا نیست، تغییر طرز تفكرها و داوریها و معیارها و ارزشهاست.

7. انسانماهیتش همان چیزی است كه می خواهد. خانه اش و به تعبیر قرآن بیتش محدوده ی خواسته هایش می باشد نه محدوده ی اطلاعات و معلوماتش. انسان مادامی كه در یك محدوده ی [2]معین از خواسته ها باشد هر اندازه دایره ی علم و اطلاعش وسعت یابد همان خانه ی او كه در آن بوده وسیع تر می شود. چراغی به دست دارد و در حدود همان خانه كه بوده است و برای آن خانه فعالیت می كند، برج و باروی او را محكمتر می كند، پاسبانها و پاسدارهای بیشتری بر آن می گمارد، ولی اگر از آن محدوده خارج شد به اینكه خواسته هایش تغییر كرد و به جای دیگر منتقل شد، خانه و بیتش عوض شده است [3] امروز همه می نالند كه علم اطراف انسان را عوض كرده خودش را عوض نكرده است. می گویند ما از لحاظ ماشین توانگر و از نظر غایات و مقاصد فقیر هستیم ویل دورانت در مقدمه ی (لذات فلسفه) . می گویند علم ترقی كرده و اخلاق و انسانیت ترقی نكرده بلكه تنزل كرده است. همه، دلیل بر مدعای من است كه خروج از بیت حیوانیت و رسیدن به شهر آدمیتتنها با علم میسر نیست.

اینجاست كه لزوم ایمان و نقش اساسی دین روشن می شود. بشر بدون دین نمی تواند سیر معنوی كند و تغییر منزل دهد از حیوانیت و سبعیت و به قول سعدی درنده خویی به آدمیت و انسانیت و مهر وشفقت و عدل و احسان و جانبداری از خیر و خوبی و سعادت خواهی واقعی برای بشریت و اینكه مصداق این آیه باشد: «لَقَدْ جائَكُمْ رَسولٌ مِنْ أنْفُسِكُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْكُمْ. . . » . .

8. چه بدبخت است بشر كه همیشه در منزل خودخواهی باشد و چه بدبخت تر آن كه عالم باشد ولی خودپرست و حیوان و اسیر پول و قدرت و زور.  چه بدبخت است انسان كه در این جهان زندگی كند و با اینكه خود را عالم و عاقل می داند جهان را ابله و احمق و خطاكار بداند، به نظام احسن و اكمل و اتقنی قائل نباشد، مصداق «اَلَّذینَ اِذا اَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ. . . » نباشد، زبان حالش «فَصَبْرٌ جَمیلٌ وَاللّهُ الْمُسْتَعانُ عَلی ما تَصِفونَ»نباشد.

9. خلاصه ی سخن: رجوع شود به ورقه ی «هجرت معنوی»

--------------

1 . اینجا این بحث پیش می آید كه معلوم می شود غیر از سیر و حركت انتقالی و مكانی نوعی سیر و حركت معنوی هم هست كه به تعبیر قرآن مهاجرت الی اللّهشمرده می شود.

این سفر معنوی با چه پایی و با چه كیفیتی است؟ به عبارت دیگر این «بیت» كدام بیت است و مقصد چیست؟ مقصد اللّه (خدا) است ولی خود نیست. ممكن است بگوییم خانه ی جهل است؛ انساندر سیر علمی خود از خانه ی ظلمت جهل خارج می شود. اما به كجا می رود، معلوم و مشخص نیست. ممكن است این خانه خانه ی خودخواهی و خودپرستی باشد؛ از خودپرستی است كه اگرانسان خارج شد به خداپرستی می رسد. مسلّماً مقصد همان است كه نام آن را آدمیتگذاشته اند. اكنون باید ببینیم علم است كه ما را به آدمیت می رساند یا چیز دیگر.

2 . عرفای ما بر وفق تغییر خواسته ها و حالات، منازل سیر و سلوك را تنظیم كرده اند نه بر طبق مراحل علم و معلومات.

3. اساساً بیت در این آیه ی قرآن یعنی محدوده ی روحی. انسان دارای دو نوع محدوده ی روحی است: محدوده ی علمی و اطلاعاتی، و محدوده ی خواسته ها و تمایلات.

سخنرانی در كوی امیرآباد در 27/8/47 به مناسبت درگذشت یك دانشجو به نام. . . غروی كه در رشته. . . در سال. . . دانشكده ی حقوق تحصیل می كرده است ایراد شد.

منبع : یادداشتهای استاد مطهری جلد یك‏








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir