|
|
امروز
|
|
|
|
|
|
انسان در اشعار سعدی
من چون تو به دلبری نديدم
من چون تو به دلبری نديدم گلبرگ چنين طری نديدم
مانند تو آدمی.... |
|
|
|
انسان در اشعار سعدی
زهی سعادت من کم تو آمدی به سلام
زهی سعادت من کم تو آمدی به سلام
خوش آمدی و عليک السلام و الاکرام
قيام خواستمت کرد.... |
|
|
|
انسان در اشعار سعدی
رفيق مهربان و يار همدم
رفيق مهربان و يار همدم
همه کس دوست می دارند و من هم
نظر با نيکوان.... |
|
|
|
انسان در اشعار سعدی
ياری به دست کن که به اميد راحتش
ياری به دست کن که به اميد راحتش
واجب کند که صبر کنی بر جراحتش
ما را که ره دهد به .... |
|
|
|
انسان در اشعار سعدی
مبارکتر شب و خرمترين روز
مبارکتر شب و خرمترين روز
به استقبالم آمد بخت پيروز
دهلزن گو دو نوبت..... |
|
|
|
انسان در اشعار سعدی
به فلک می رسد از روی چو خورشيد تو نور
به فلک می رسد از روی چو خورشيد تو نور
قل هو الله احد چشم بد از روی تو دور
آدمی چون تو در آفاق..... |
|
|
|
انسان در اشعار سعدی
سروی چو تو می بايد تا باغ بيارايد
سروی چو تو می بايد تا باغ بيارايد
ور در همه باغستان سروی نبود شايد
در عقل نمی گنجد..... |
|
|
|
انسان در اشعار سعدی
نگفتم روزه بسياری نپايد
نگفتم روزه بسياری نپايد
رياضت بگذرد سختی سر آيد
پس از دشواری ..... |
|
|
|
ناچار هر که صاحب روی نکو بود
ناچار هر که صاحب روی نکو بود
هر جا که بگذرد همه چشمی در او بود
ای گل تو نيز شوخی ..... |
|
|
|
دو چشم مست تو کز خواب صبح برخيزند
دو چشم مست تو کز خواب صبح برخيزند
هزار فتنه به هر گوشه ای برانگيزند
چگونه انس نگيرند ..... |
|
|
|
اينان مگر ز رحمت محض آفريده اند
اينان مگر ز رحمت محض آفريده اند
کرام جان و انس دل و نور ديده اند
لطف آيتيست در حق..... |
|
|
|
عيب جويانم حکايت پيش جانان گفته اند
عيب جويانم حکايت پيش جانان گفته اند
من خود اين پيدا همی گويم که پنهان گفته اند
پيش از اين گويند کز عشقت .... |
|
|
|
کسی که روی تو ديدست حال من داند
کسی که روی تو ديدست حال من داند
که هر که دل به تو پرداخت صبر نتواند
مگر تو روی بپوشی ... |
|
|
|
تو را ناديدن ما غم نباشد
تو را ناديدن ما غم نباشد
که در خيلت به از ما کم نباشد
من از دست تو در .... |
|
|
|
چه کسی که هيچ کس را به تو بر نظر نباشد
چه کسی که هيچ کس را به تو بر نظر نباشد
که نه در تو بازماند مگرش بصر نباشد
نه طريق دوستانست و نه.... |
|
|
|
با کاروان مصری چندين شکر نباشد
با کاروان مصری چندين شکر نباشد
در لعبتان چينی زين خوبتر نباشد
اين دلبری و شوخی ... |
|
|
|
شورش بلبلان سحر باشد
شورش بلبلان سحر باشد
خفته از صبح بی خبر باشد
تيرباران عشق.... |
|
|
|
کی برست اين گل خندان و چنين زيبا شد
کی برست اين گل خندان و چنين زيبا شد
آخر اين غوره نوخاسته چون حلوا شد
ديگر اين مرغ کی... |
|
|
|
کسی به عيب من از خويشتن نپردازد
کسی به عيب من از خويشتن نپردازد
که هر که می نگرم با تو عشق می بازد
فرشته ای تو بدين روشنی....
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Copyright ©
2009-2010 By
www.nSun.us
, All rights
reserved -
Hosted & Design
By
Hami Web Network
Powered By
DataLifeEngine
- SMS Box=
3000258800
-
SMS Plugin
Service By
www.SmsWay.ir
|
|