ترجيح نهادن نخجيران توكل را بر اجتهاد
قوم گفتندش كه كسب از ضعف خلق
لقمهى تزوير دان بر قدر حلق
نيست كسبى از توكل خوبتر
چيست از تسليم خود محبوبتر
بس گريزند از بلا سوى بلا
بس جهند از مار سوى اژدها
حيله كرد انسان و حيلهش دام بود
آن كه جان پنداشت خون آشام بود
در ببست و دشمن اندر خانه بود
حيلهى فرعون زين افسانه بود
صد هزاران طفل كشت آن كينه كش
و آن كه او مىجست اندر خانهاش
ديدهى ما چون بسى علت در اوست
رو فنا كن ديد خود در ديد دوست
ديد ما را ديد او نعم العوض
يابى اندر ديد او كل غرض
طفل تا گيرا و تا پويا نبود
مركبش جز گردن بابا نبود
چون فضولى گشت و دست و پا نمود
در عنا افتاد و در كور و كبود
جانهاى خلق پيش از دست و پا
مىپريدند از وفا اندر صفا
چون به امر اهْبِطُوا بندى شدند
حبس خشم و حرص و خرسندى شدند
ما عيال حضرتيم و شير خواه
گفت الخلق عيال للإله
آن كه او از آسمان باران دهد
هم تواند كاو ز رحمت نان دهد
منبع : دفتر اول مثنوی معنوی |