انسان از مرگ تا برزخ
نعمت اله صالحى حاجى آبادى
( قسمت یکصد و هفدهم )
فصل دوازدهم : اجتماع ارواح در وادى السلام
نقل چند حديث
مردم مى خواهند بدانند كه ارواح مؤ منان و كفار بعد از آن كه از بدنشان خارج شدند كجا مى روند و چه مى كنند. آيا با هم هستند و يا هر كدام جاى مخصوص دارند؟
در رواياتى وارد شده است : ارواح مؤ منان در ((وادى السلام )) نجف جمع مى شوند، ((وادى السلام )) به معنى (وادى امن و امنيت ، سلام و سلامت است ). ظهور آن در اين دنيا، در سرزمين نجف اشرف كه وادى ولايت است مى باشد و آن در پشت كوفه قرار دارد.
قبل از دفن جسد مطهر حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام آن جا شهرى نبوده است ، بلكه يك فرسخ دورتر از كوفه ، و بيابانى بوده ، لذا نجف را پشت كوفه گويند.
احمد بن عمر مى گويد: خدمت امام صادق عليه السلام عرض كردم : برادر من در بغداد است ، مى ترسم در آنجا بميرد.
حضرت فرمود: باك نداشته باش و ناراحت مباش ، هر جا كه مى خواهد بميرد؛ چون هيچ مؤ منى در شرق و يا غرب عالم نمى ميرد مگر آن كه خداوند روح او را در ((وادى السلام )) با ارواح مؤ منان ديگر قرار مى دهد.
عرض كردم : ((وادى السلام )) چيست و در كجا واقع شده است ؟ فرمود: در پشت كوفه . آگاه باش ، مثل اينكه من منظره اجتماع ارواح مؤ منان را مى بينم كه حلقه حلقه دور هم نشسته اند و با يكديگر گفت و گو مى كنند.(364)
نيز از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: روح مؤ من را پس از مرگ به سوى (نهر كوثر) از نواحى ((وادى السلام )) مى برند. مؤ من در باغهاى اطراف آن ، گردش مى كند و از شرابهاى آن مى آشامد.(365)
از روايات ديگرى كه در اين باب وارد شده است : استفاده مى شود كه نيكان و مقربان تا روز قيامت ، در ((وادى السلام )) (كه اطراف كوفه قرار دارد) جاى دارند و از نعمتهاى بهشتى آن سامان مى خورند و بهره مند مى شوند، از آبها و شرابهاى نهرهاى آن مى آشامند و سيراب مى گردند.
حال كه معلوم شد ارواح پيامبران و ائمه معصوم عليهم السلام و مقربان و مؤ منان نيك كردار در ((وادى السلام )) نجف قرار دارند، يك سئوال پيش مى آيد و آن اين كه : چرا به زيارت قبور مؤ منان رويم و كنار قبر آنان رفتن چه خصوصيتى دارد؟ (در صورتى كه فقط جسم پوسيده شده آنان در آنها دفن شده است )؟ و چرا اين قدر سفارش شده كه به زيارت اموات خود رويد تا جايى كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و ائمه معصوم عليهم السلام ، خودشان به زيارت قبرهايى كه در قبرستان بقيع يا ساير قبرستانهاى ديگر بود مى رفتند و در آن جا دعا و زيارت مى خواندند و براى آنان استغفار و طلب آمرزش مى كردند؟
قبلا گفته شد: ارواح با اجساد خود ارتباط خاصى دارند. وقتى انسانى به زيارت اهل قبور مى رود و بر سر قبر مؤ من حاضر مى شود، روح آن مؤ من از ((وادى السلام )) فورا به سوى قبرش پرواز مى كند و از ديدار كننده خشنود مى گردد و با او انس مى گيرد و تا وقتى كه بر سر قبر او است شاد و خوشحال مى شود و موقعى از كنار قبرش بر مى گردد ناراحت مى شود و باز به ((وادى السلام )) بر مى گردد.
تكلم على با ارواح در وادى السلام
حبه عرنى مى گويد: با اميرالمؤ منين عليه السلام به پشت كوفه خارج شدم . حضرت در ((وادى السلام )) توقف كرد و گويا مانند اينكه با جمعيتى صحبت مى كند و گفت و گويى دارد. به متابعت از ايشان ايستادم تا خسته شدم ، سپس به قدرى نشستم تا خسته شدم ، چندين بار از خستگى ايستادم و نشستم .
پس ايستادم و رداى خود را جمع كرده و عرض كردم : اى اميرالمؤ منين ! از طول اين قيام بر شما ناراحتم ؛ شما ساعتى استراحت نماييد. سپس رداى خود را روى زمين پهن كردم تا آن حضرت به روى آن بنشيند و استراحت نمايد.
حضرت فرمود: اى ((حبه ))! ايستادن من نبود مگر براى تكلم كردن يا انس گرفتن با مؤ من .
عرض كردم : يا اميرالمؤ منين ! آيا مردگان هم تكلم مى كنند و با هم انس مى گيرند؟
فرمود: بلى ، اگر پرده از جلوى ديدگان تو برداشته شود آن ها را مى بينى كه حلقه حلقه نشسته و با عمامه خود يا چيز ديگرى پشت و ساقه هاى پاهاى خود را به هم بسته و بدين طريق نشسته اند و گفت و گو مى كنند.
عرض كردم : آيا آنها جسمانى هستند يا روحانى ؟
فرمود: آنان ارواح هستند و هيچ مؤ منى در زمينى از زمين هاى دنيا نمى ميرد مگر آنكه به روح او گفته مى شود: به ((وادى السلام )) ملحق شود و آن بقعه اى از بهشت عدن است .(366)
نيز از اصبغ بن نباته نقل شده است : اميرالمؤ منين از كوفه خارج شد تا رسيد به غريين (367) و از آنجا نيز گذشت . من نيز به دنبالش رفتم تا به او رسيدم ، ديدم به پشت دراز كشيده است و جسد مباركش به روى زمين بود و هيچ زيراندازى نداشت .
قنبر عرض كرد: يا اميرالمؤ منين ! اجازه مى دهى لباسم را براى شما روى زمين پهن كنم ؟
فرمود: نه ، اين جا خاك مؤ من ، يا مزاحمت براى مؤ من در نشستن است ؟
اصبغ گفت : يا اميرالمؤ منين ! خاك مؤ من را مى دانيم و مى شناسيم كه در اين جا بوده است . و يا بعدا به اين جا مى آيد، ليكن معناى مزاحمت با مؤ من در نشستن اين جا را نفهميدم .
فرمود: اى پسر نباته ! اگر پرده از برابر چشمهاى شما كنار رود، ارواح مؤ منان را در اين جا (پشت كوفه كه همان وادى السلام است ) مى بينيد كه حلقه حلقه گرد هم نشسته و با هم به گفت و و شنيد مشغول اند و روح هر مؤ منى در اين سرزمين وارد مى شود(368)
ارواح مؤ منان در بيت المقدس
در روايتى وارد شده است : ارواح مؤ منانى كه در ((وادى السلام )) نجف به سر مى برند شبهاى جمعه در صخره بيت المقدس اجتماع مى كنند.
در جنگ صفين كه حضرت على عليه السلام با معاويه حدود 18 ماه جنگيد، پادشاه روم از اين قضيه با اطلاع شد. نامه اى به حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام و عين آن را به معاويه نوشت ، در آن دو نامه متذكر شده بود: هر كدام از شما، عالمترين اهل بيت خود را به روم فرستيد تااز آن ها سؤ الاتى كنم و بعد از آن ، در كتاب انجيل نظر افكنم و ببينم كدام جواب مرا درست و طبق واقع و كدام به خلاف واقع و بدون علم داده اند و خبر دهم كداميك از شما به امر خلافت و رهبرى جامعه سزاوارتريد.
معاويه فرزند خود يزيد و اميرالمؤ منين عليه السلام امام حسن مجتبى را فرستادند. پادشاه روم سئوالاتى از يزيد و سئوالاتى هم از امام حسن مجتبى عليه السلام كرد. اما سئوالاتى كه از يزيد نمود هيچكدام را نتوانست جواب دهد، حيران و سرگردان ماند. اما سئوالاتى كه از امام حسن كرد همه را به خوبى و بدون فكر جواب فرمود.
از جمله سئوالاتى كه از امام حسن كرد اين بود كه : آيا ارواح مؤ منان و افراد شايسته بعد از مرگشان كجا جمع مى شوند؟
امام حسن عليه السلام فرمود: ارواح مؤ منان پس از مرگشان در شبهاى جمعه ، نزد صخره بيت المقدس اجتماع مى كنند و با هم گفت و گو مى نمايند.
بيت المقدس عرش نزديك خداوند است . از آن جا زمين را پهن كرد و بگسترانيد و در قيامت هم زمين را در بيت المقدس در هم مى پيچد و محشر از آن جا به پا مى گردد و پروردگار از آن جا بر فرشتگان و آسمان تسلت پيدا نموده است .(369)
اين روايت با رواياتى كه مى گويد: ارواح مؤ منان در ((وادى السلام )) نجف قرار دارند منافات ندارد؛ زيرا روايات سابق مى گفت : ارواح در ((وادى السلام )) اجتماع مى كنند و اين روايت مى گويد: ارواح فقط در شبهاى جمعه نزد صخره بيت المقدس اجتماع مى كنند نه در مواقع ديگر.
پىنوشتها :
364-بحار، ج 6، ص 368.
365-بحار 6 ص 287.
366-بحارالانوار، ج 6، ص 268.
367-غريين ، دو ستون سفيد رنگى است در يك فرسخى كوفه و علامت راه است براى مردمى كه از خارج مى خواهند داخل آن شهر شوند. بدين جهت نجف را ارض الغرى مى گويند: يعنى دشتى كه پهلوى اين دو ستون واقع شده است .
368-بحار، ج 6، ص 242.
369-معادشناسى ، ج 3، ص 277 نقل از تفسير على بن ابراهيم ص 595.
(ادامه دارد )
منبع : http://vccans.ir/libraray/Ketabkhaneh/ketaabkhaaneh/marg_barzakh/marg_barzakh_saalehi-haajiaabaadi |