به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان در آثار اندیشمندان / نعمت اله صالحى ( انسان از مرگ تا برزخ ) » ( قسمت یکصد و سوم )
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 455 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

 

 

انسان از مرگ تا برزخ 

نعمت اله صالحى حاجى آبادى

( قسمت یکصد و سوم )

فصل پنجم : عذاب هاى برزخى مجرمان 

( قسمت یازدهم ) 

عذاب برزخى حجاج بن يوسف    

يكى از كسانى كه جزاى اعمال ننگين خود را، هم در دنيا و هم عالم برزخ ديد و سخت تر از آن را در قيامت خواهد ديد حجاج بن يوسف ثقفى فرماندار عبدالملك مروان در عراق است . 

حجاج در مدت فرمانداريش صد و پنجاه هزار نفر از شيعيان و اولادان اميرالمؤ منين عليه السلام را به شهادت رسانيد و همين مقدار در زندان او شكنجه مى شدند. همان جنايت كارى كه دستور مى داد موقع غذا خوردن شيعيان را در كنار سفره او، مقابل چشمش سر ببرند و آهن قرمز شده اى را به جاى رگهاى بريده گردن آنها گذارند تا خون قطع شود و بدنها در اثر قطع شدن خون بالا و پايين روند و آن ملعون غذا بخورد و لذت ببرد.

آخرين كسى كه به دست آن خون آشام روزگار به شهادت رسيد ((سعيد بن جبير)) كه يكى از شيعيان و علماى برجسته و شاگردان ممتاز امام سجاد عليه السلام و از مفسران بزرگ قرآن بود.

حجاج به دژخيمان و جلادان خود دستور داده بود هر كجا ((سعيد)) را بيابيد دستگير كنيد و نزد من آوريد. بعد از دستگيرى ((سعيد)) و گفت و گوهاى تندى كه بين او و حجاج رد و بدل شد، حجاج دستور داد: سر از بدن ((سعيد)) جدا كنند و او را در ماه شعبان 95 در سن 94 سالگى به شهادت رسانيد.

((سعيد)) در آخرين لحظات عمر خود، او را نفرين كرد و چنين گفت : ((خدايا! حجاج را بعد از من بر هيچ كس مسلط نكن .)) خداوند هم دعاى او را به اجابت رسانيد و پانزده روز بيشتر از شهادت ((سعيد)) نگذشته بود كه حجاج بر اثر بيمارى سختى در بستر مرگ افتاد.

در مدت مرضش ، گاهى بى هوش مى شد و گاهى به هوش مى آمد. هنگام به هوش آمدن مى گفت : ((مرا با سعيد بن جير چه كار؟ در اين مدت هر وقت به خواب مى رفت و بى هوش مى شد مى ديد ((سعيد)) نزد او مى آيد و لباس او را مى گيرد و مى گويد: ((اى دشمن خدا! به چه جرم و گناهى مرا كشتى ))؟ در اثر ناراحتى و شكنجه روحى كه در خواب به او هجوم مى آورد، وحشت زده بيدار مى شد و فرياد مى زد. با اين وضع بود تا به درك واصل شد. اين عذاب دنيايى حجاج تا هنگام مرگ بود.

اما عذاب برزخى او    

حجاج نه تنها عذاب روحى خود را در دنيا ديد بلكه در عالم برزخ هم تا روز قيامت او را عذاب مى كنند و عذابهاى برزخى او متفاوت است . به چند نمونه از آنها توجه كنيد.

اشعث جدانى نقل مى كند: شبى حجاج را با بدترين حال در خواب ديدم . از او پرسيدم : خداوند در مقابل آن همه كشتار و اعمال ننگين تو چه كرد؟

گفت : ((به ازاى هر انسانى كه كشته بودم يك مرتبه مرا كشتند. گفتم : ديگر چه ؟ گفت : بعد از آن امر شد كه مرا به آتش برند. گفتم : ديگر چه كردند؟ گفت : اين شكنجه و عذاب تا روز قيامت ادامه خواهد داشت .(268)

نيز در اين رابطه عمر بن عبدالعزيز مى گويد: بعد از مرگ حجاج ، او را در عالم خواب به صورت يك لاشه گنديده ديدم . به او گفتم : ((خدا با تو چه كرد؟))

گفت : خداوند، براى هر كسى كه كشته بودم ، يك بار مرا كشت ، ولى در عوض قتل ((سعيد بن جبير)) هفتاد با مرا به قتل رسانيد.(269)

نوعى ديگر از عذاب برزخى حجاج كه يكى از بندگان خالص خدا با چشم خود تماشا كرد و براى مردم بيان نموده است را نقل مى كنيم :

شخصى گويد: در مسجد الحرام طواف مى كردم . چون به نماز مى ايستادم غلامى را مى ديدم كه با حال خضوع نماز مى خواند و با احدى سخن نمى گفت .

با خود گفتم : از اين غلام بوى آشنايى مى آيد. روزى به نزد او رفتم و گفتم : اى بنده خدا! لحظه اى توقف كن تا با تو سخن گويم . گفت : از مولاى خود اجازه ندارم ، امشب از او اذن مى طلبم و فردا سخن ترا گوش مى كنم .

روز ديگر پيش او رفتم و گفتم : به اين طريق كه عبادت مى كنى مى دانم در نزد خداوند متعال قرب و منزلتى دارى ، آيا تا حال هيچ از خداى خود خواسته اى كه برآورده شده باشد. گفت : آرى ، روزى در حال مناجات گفتم :

((خدايا! مردى از اهل آتش را به من بنما و نشان بده تا او را ببينم )).

ناگاه آوازى شنيدم كه گفتند: اى فلان ! به فلان وادى برو و مشاهده كن . چون به آنجا رسيدم شخصى را ديدم كه همه اعضاى او سياه شده است و آتش در وى افتاده بود. مار عظيمى بر گردن او پيچيده است و هر لحظه او رانيش مى زند. از او پرسيدم : اى بدبخت ! كيستى و در دنيا چه كرده و چه عملى انجام داده اى كه به اين عذاب گرفتار شده اى ؟

گفت من حجاج بن يوسف هستم . از براى ظلم و تعدى بسيار كه بر مسلمانان كرده ام مرا عذاب مى كنند، و آن نوع ديگر است .

اما اين عذابى كه الحال مشاهده مى كنى براى آن است كه روزى به عالمى ظلم كردم و او را رنجانيدم .

آن عالم دلش به درد آمد و مرا نفرين كرد و از نزد من آزرده خاطر بيرون رفت و اين عذاب كه مى بينى در اثر آن عالم است .

اين نيز يك نمونه از عذاب دنيايى و برزخى در مورد يكى از ستمگران تاريخ است . كه روياى صادقه عمر بن عبدالعزيز و مشاهده غلام ، نشان دهنده آن بود.

عذاب برزخى وزير و خليفه عباسى    

يكى از وزيران خليفه عباسى به عذاب برزخى گرفتار شد و عذابش آن قدر قوى بود كه به بدن او هم سرايت كرده و آن را سوزانده و شعله هاى آتش و دود آن از قبر بيرون آمده و فضا را آلوده كرده است .

صاحب كشف الغمه در باب كرامات حضرت موسى ابن جعفر عليه السلام مى نويسد: از بزرگان عراق شنيدم كه يكى از خلفاء عباسى ، وزيرى داشت كبيرالشاءن ، داراى مال و منال و در اداره امور لشكرى و كشورى كوشا و توانا و سخت مورد علاقه خليفه بود.

وقتى آن وزير از دنيا رفت براى تلافى و جبران خدمتگزاريهاى او دستور داد جنازه او را در حرم مطهر حضرت موسى بن جعفر عليه السلام مجاور ضريح مقدس دفن كردند.

متولى حرم مطهر كه مردى باتقوا و خدمت گزار به حرم بود، آن شب را در رواق ماند و همان جا به خواب رفت . در عالم خواب ديد قبر وزير شكافته شد و آتش از آن شعله ور گرديد و از دودى كه در آن بود بوى گند استخوان سوخته بلند است و به طورى شعله زياد بود كه حرم و صحن پر از دود و آتش شد.

در اين هنگام مشاهده مى كند كه امام هفتم عليه السلام ايستاده و با صداى بلند متولى را صدا مى زند و مى فرمايد: اى متولى ! برو و به خليفه (نام خليفه را مى برد) بگو: بسبب دفن اين ظالم و مجاورت او در كنار قبر من مرا اذيت و آزار رساندى و ناراحتم كردى .

متولى ترسان و لرزان ، به طورى كه تمام اعضا و جوارح او را وحشت فرا گرفته بود از خواب بيدار مى شود و فورا آنچه را كه در خواب ديده و واقع شده بود مفصل براى خليفه مى نويسد و به او گزارش مى دهد.

خليفه هم ، همان شب از بغداد به كاظمين مى آيد و حرم را خلوت مى كند. دستور مى دهد قبر وزير را بشكافند و جسد خبيسش را بيرون آورده و جاى ديگر دفن كنند.

وقتى قبر را در حضور خليفه مى شكافند مشاهده مى كنند كه در قبر جز خاكستر بدن سوخته شده چيز ديگرى وجود ندارد و اثرى از بدن و حتى استخوانهاى وزير نيست .(270)

 

عذاب برزخى ماءمون الرشيد   

ماءمون الرشيد عباسى در اثر ظلم و جنايتى كه انجام داد و امام هشتم عليه السلام به شهادت رساند به عذاب برزخى دچار آمد و عذاب برزخى او چنين است .

شيخ محمد باقر مكى از بعضى موثقين نقل مى كند: وقتى به مسافرت مى رفتم وسط دريا گشتى شكست و من به جزيره اى افتادم . در آن جزيره ميمونى را ديدم كه از چاهى آب مى كشيد و در حوضى كه آنجا بود مى ريخت !

در اين حال مشاهده كردم ، فيلى از دور پيدا شد و تا كنار چاه آمد و آن ميمون را باز جر و عذاب كشت و به زير پاهاى خود نرم كرد و تمام آبهاى حوض را خورد و رفت . طولى نكشيد ديدم آن ميمون زنده شد و شروع به آب كشيدن كرد و داخل آن حوض مى ريخت . روز بعد ديدم همان فيل آمد ميمون را كشت و به زير دست و پاى خود نرم كرد و آبهاى حوض را خورد و رفت . باز ميمون زنده شد و شروع به آب كشيدن كرد.

مى گويد: من از ديدن اين امر عجيب بسيار متعجب شدم و در حيرت فرو رفتم . آن ميمون گويا فهميد كه من از اين قضيه در تعجب هستم . نگاهى به من كرد و گفت : اى فلانى ! مگر مرا نمى شناسى . گفتم : خير، جواب گفت : خدا لعنت كند دشمنان آل محمد را. آيا تا حال اسم ماءمون عباسى را شنيده اى ؟ گفتم : بلى ، گفت : من همان ماءمون الرشيد هستم . از وقتى مرده ام به سبب ظلمى كه به حضرت امام رضا عليه السلام كرده ام خداى متعال ، مرا به اين عذاب گرفتار كرده است كه هر روز آب بكشم و داخل اين حوض بريزم ، اين فيل بيايد مرا با اين نحو بكشد و آبهاى حوض را بخرد و باز خدا مرا زنده كند.

بدان كه خوراك من در اين جزيره از فضله هاى همين فيل است و كار من هم فقط آب كشيدن براى اين فيل مى باشد.(271)

 

پى‏نوشت‏ها :

268-دارالسلام نورى ، ج 1، ص 147.

269-بهجة الامال ، ج 4 ص 355.

270-كشف الغمه ، ج 3، ص 8.

271-روضات زاهرات ، در معجرات بعد از وقات ، سيد نصراله موسوى آيتى .

 (ادامه دارد )

منبع : http://vccans.ir/libraray/Ketabkhaneh/ketaabkhaaneh/marg_barzakh/marg_barzakh_saalehi-haajiaabaadi








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031 
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir