بحث حق الناس
حجت الاسلام والمسلمین دکتر رفیعی
بعد از مباحثي كه در باب عبادت ، بندگي، آداب عبادت ، اهميت آن و دعا داشتيم، سير طبيعي به اين بحث خواهد رسيد. حقوق مردم بر ما چيست؟ مسئله حق به سه دسته تقسيم مي شود : حق الله ، حق النفس و حق الناس، حقوقي كه خدا بر ما دارد ، حقوقي كه مردم بر ما دارند و حقوقي كه با وجود مختار بودن نفس نمي تواند به انجام بعضي امور بپردازد. مسئله مهمي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه هيچ يك از اين حقوق بر ديگري ارجحيت ندارد.
به طور مثال گروهي مي گويند حق مردم را پايمال نكن ، با خدا مي توان كنار آمد.
اولا در مورد پايمال كردن حق كسي يا به تعبيري حق مردم را خوردن خداوند متعال فرموده است: منشاء مشروعيت حق الناس ، حق خداوند است. لا تاكلوا اموالكم بينكم بالباطل : اموال يكديگر را به باطل نخوريد و بر حقوق مردم سفارش فراواني شده است.
ثانيا اگر قرار است در بخشي سرمايه گذاري شود به اين معني نيست كه بخش ديگر را رها سازيم. آباد كردن يك منطقه به معناي نابودي مناطق ديگر نيست. ممكن است از نظر درجه اهميت تفاوت داشته باشند ولي هر يك در جاي خود مورد توجه است. از حقوقي كه وظيفه بنده است كه مستقيما نسبت به خدا انجام دهد، حق الله نام دارد. مثل نماز خواندن،حج رفتن، روزه گرفتن. در حق الله اينكه انساني آمرزيده مي شود يا خير به خداوند تبارك و تعالي مربوط است. علت اينكه گاهي بيان مي شود به حق الناس اهميت دهيد و به حق الله كاري نداشته باشيد شايد اين است كه خداوند متعال خود واقف است كه با بنده چگونه رفتار كند ، ممكن است تخفيف دهد يا شفاعت شامل حال وي گردد.
در احاديث متفاوتي آمده كه خداوند از حق خود خواهد گذشت ولي از حق مردم نمي گذرد و ممكن است آن بنده را تا آخرت رها نكند. داریم : هيچ عبادتي بالاتر از ادا حقوق مومن نيست. خداوند در سوره حجرات مي فرمايند: انما المومنون اخوة و اصلحوا بين اخويكم يا در جاي ديگر مي فرمايند: يدرعون بالحسنة السيئة. پس حق الناس مجموعه حقوقي است كه مردم بر ما دارند.
قسم سوم حق النفس است. بيان شده من نسبت به بدن خود حقي دارم .آيا مي توانم خالكوبي كنم ؟ خير ، اين نوعي آزار بدني است. مي توانم خودكشي كنم ؟ خير ، حق حيات ، حق بدن است. روزي شخصي به مسجد رفت و به عبادت پرداخت ، از زندگي و اولاد خود فارغ شد، خبر به حضرت علي (ع) رسيد .حضرت فرمودند: اي دشمن نفس خويش تو دشمن خودت هستي
يا نقل شده روزي به اويس كه مرد متدين، اهل جنگ و جهاد بود و در جنگ صفين به مقام شهادت نائل شدند ، خبر رسيد كه شخصي قبري براي خود خريده است، هر روز كفن بر تن مي كند و در آن قبر به عبادت مي پردازد. اويس نزد وي رفت و گفت: تو خداپرستي نمي كني بلكه به بت پرستي پرداخته اي.
در قرآن خيلي چيزها ذكر شده كه نبايد آنها را فراموش كرد از جمله حق الله ، حق همسر، حق اولاد ، حتي كوه و دشت و معاد. مي فرمايد: آنهايي كه معاد را فراموش مي كنند ما هم آنها را در روز قيامت فراموش خواهيم كرد. در سوره قصص ذكر شده دنيا را فراموش نكنيد لاتنس نصيبك من الدنيا : سهمت را از دنيا فراموش نكن. ولي چون مصاديق حق الناس بيشتر است بايد توجه به آن هم بيشتر شود .
توضیح در مورد اهميت حق الناس
حق الناس عنواني كلي است . گاهي پرسيده مي شود منظور از حق الناس چيست زيرا خيلي عام و فراگير است . شايد بتوان حق الناس را به 3 شاخه تقسيم كرد:
1) حق طبيعي، يعني هر كس داراي حق طبيعي است و اگر انساني اين حق را از كسي بگيرد حق وي را پايمال كرده است. حقوق طبيعي مثل: حق امنيت ، حق آزادي مثلا كودكي در خانواده خود مي خواهد آزادانه تنفس كند اما پدر با استعمال دخانيات مانع اين حق مي شود. در اصل حق تنفس كه حقي طبيعي است مورد تجاوز قرار گرفته است. خداوند در قرآن بيان كرده : ما شب را باعث آرامش قرار داديم . اگر در هنگام شب با عملي مانع آرامش خاطر ديگران شويم حق طبيعي استراحت آنها را پايمال كرده ايم و حق الناس بر گردن داريم. در ميان مردم تا صحبت از حق الناس مي شود فورا اذهان به سمت حقوق مالي هدايت مي شود. در اصل حق مالي يك بخش از حق طبيعي است، اگر كسي حقوق طبيعي ديگران را سلب كرد اين بخشي ار حق الناس است. در واقع همان حقوقي كه بسياري از آنها را خداوند براي مردم قرار داده است.
2) قسم دوم ، حقوق موضوعه است يعني مجموعه قواعد مدني، نظامي و سياسي كه قانون گذار وضع مي كند . بسياري از حقوق ريشه در قرآن و حديث ندارد بلكه قوانين موجب وضع آن مي شود. قانون است كه هنگام سبز بودن چراغ راهنما عابر پياده وظيفه دارد بايستد ، اگر كسي اين قانون را رعايت نكرد در اصل سلب حقوق كرده است.
3) قسم سوم حقوق ديني است ، حقوقي كه شرع مقدس قرار داده مثل زكات كه حق فقرا است. انساني كه اين حق را نمي پردازد در اصل به فقرا لطمه وارد مي كند يا خمس كه خداوند فرموده يك پنجم اموال خود را براي مصارفي كه وجود دارد ، داده شود نمی دهد .
در باب حق الناس تفاوت نمي كند حق كوچك باشد يا بزرگ، طرف انسان كودك باشد يا بزرگسال. طولاني ترين آيه قرآن در باب حق الناس است يعني در سوره بقره آيه 282 در مورد قرض مي باشد كه چطور قرض داده شود تا حق كسي پايمال نگردد. در حق الناس دو نكته داراي اهميت است :
ا) حق ، كوچك و بزرگ ، خرد و كلان ندارد. آمده است كه فردي نماز شب را ترك نمي كرد مدتي از اين عمل غافل شد بسيار اندوهگين بود . شبي خواب ديد ، در عالم رويا به او گفتند : كسي كه لذت خرماي حرام بچشد چگونه مي خواهد لذت شب زنده داري را احساس كند، از خواب پريد و به فكر فرو رفت ، به ياد آورد روزي هنگام خريدن خرما يكي از خرماها نارس بود . آن را كنار گذاشت و خرماي رسيده اي جايگزين كرد. به نزد خرما فروش رفت و حلاليت طلبيد و مجدد توفيق نماز شب را پيدا كرد.
2)تفاوتي بين زن ، مرد، اولاد وجود ندارد. اگر حق كودكي هم سلب شود حق الناس است.
به آثار و پيامدهاي حق الناس بپردازيم.
در روايات آثار عدم رسيدگي به حقوق مردم يا حبس حقوق به دو بخش تقسيم شده است: بخشي از اين آثار دنيوي است و بخشي ديگر مربوط به برزخ و آخرت است. اگر كسي به حقوق مردم بي توجهي كند به همان ميزان سه اثر منفي در دنيا خواهد داشت:
1) محروميت از بركت رزق ، نقل شده حاكمي فردي را به عنوان محتسب كه معادل امروزي آن بازرس و تعزيرات است برگزيد تا به بازار رود و اجازه ندهد كسي كم فروشي كند. به اولين مغازه كه گندم مي فروخت رفت و گفت : پنج كيلو گندم بدهيد ، گندم فروش غافل از اينكه او محتسب است مقداري شن به گندم اضافه كرد . علت كارش را جويا شد پاسخ داد : چرخ زندگي نمي چرخد . نزد فرد ديگري رفت كه شن را از گندم جدا مي كرد سپس مي فروخت . علت را پرسيد گفت: مردم دعا كنند . درباره مخارج زندگي وي سوال كرد گفت: الحمدالله عالي است و نزد حاكم رفت ، وقايع را شرح داد. حاكم گفت: اين شهر محتسب نمي خواهد زيرا آن كسي كه در مالش حرامي راه مي دهد، بركت و رزق خود را از دست مي دهد و آنكه درست عمل مي كند بركت در رزقش زياد مي شود.
يكي از آثار حق الناس اين است كه بركت از زندگي انسان سلب مي شود . در قرآن دو آيه در باب افزايش رزق آمده است . يكي در مورد مومنين و ديگري در مورد كافران. در مورد مومنين مي فرمايد: ولو ان اهل القري آمنوا و تقوا، اگر مردم ايمان آورند و تقوا پيشه كنند لفتحنا عليكم بركات ، به آنها رزق و بركت مي دهيم اما در مورد كافران مي فرمايد: فلما نسوما ذكروا . آناني كه ما را فراموش مي كنند فتحنا عيهم ابواب كل شي ما همه چيز به آنها مي دهيم اما دادن بركت را بيان نمي كند.
رسول خدا(ص) وقتي براي كسي دعا مي كرد مي فرمود : خدايا به وي بركت عطا كن ولي دادن مال فراوان را مطرح نمي كرد . نكته مهم آن است كه حق الناس لذت عبادت را از آنان سلب مي كند. پسر مرحوم حاج شيخ عباس قمي نقل مي كردند چهل سال به ياد دارم كه ايشان يك ساعت قبل از اذان صبح بر مي خاست و ما با صداي هق هق شبانه پدر از بستر بلند مي شديم. شبي دعوت به باغي شديم، شام خورديم و شب در همان باغ خوابيديم، پدر آن شب نه برای نماز شب و نه برای نماز صبح بيدار نشد. زماني كه برخاست پنج دقيقه به طلوع آفتاب مانده بود و خلاصه نماز را خواندند ولي بسيار ناراحت بودند، وقتي به منزل بازگشتيم پدر به تحقيق پرداخت كه صاحب اصلي باغ را بشناسد و متوجه شد باغ متعلق به رباخوارترين فرد در آن شهر و معروف به بانك بعد از ظهر است. كساني كه مشكل در پرداخت بدهي دارند بعد از ظهر ها نزد اين فرد ، در اين باغ مي آيند و از او پول نزول مي گيرند. پدر تا چهل شب موفق به خواندن نماز شب نشدند.
امام سجاد (ع) مي فرمايند: خدايا شيريني عبادتت را به من بچشان . به عبارت ديگر اگر ذائقه سالمي نداشته باشيم لذت هيچ غذايي را نخواهيم فهميد. ذائقه آدمي كه با حق الناس بازي مي كند خراب مي شود يعني ديگر لذت نماز خواندن را احساس نمي كند. روايت از امام صادق (ع) داريم مبني بر اينكه : اگر كسي اراده كرد دعایش زود مستجاب شود، كسب خود را بايد پاكيزه كند.
آثار دوم ، آثار اخروي است . روايت داريم حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند مثلا يك سوم فشار قبر متعلق به غيبت است . اثر دوم اينكه در روايت هست كه خداوند بر روي پل صراط كميني قرار داده كه هر كس حق الناس بر گردن دارد، از آنجا به بعد حق عبور ندارد. رسول اكرم (ص) فرمودند: بيچاره ترين مردم كسي است كه با اعمال خوب وارد صحراي محشر شود مثلا در نماز ، حج و ... مشكلي نداشته باشد و جز اصحاب يمين قرار گيرد اما زماني كه قصد ورود به بهشت مي كند گروهي از مردم مانع مي شوند . علت را جويا مي شود و مي شنوند كه حقوق آنها را پايمال كرده است . در آن لحظه از فرشتگان كمك مي طلبند و آنها مي گويند: حلاليت بگير يعني قسمتي از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت كنند وقتي اين كار را مي كنند متوجه مي شوند ديگر هيچ چيز ندارند و نامه را به دست چپ مي دهند . كه از نظر پيامبر بيچاره ترين بنده ها هستند. كلمه ناس كلمه اي كلي است كه به معني مردم مي باشد و در اصل اين مردم، بايد جزء شود.
وقتي حق الناس را بيان مي كنيم از داخل خانه آغاز سپس كوچه، بازار،محل كار را شامل مي شود. حقوق اولين كساني كه نبايد پايمال كرد اعضاي خانواده است . از امام صادق (ع) روايت است : قبل از آنكه خاندانت يعني پدر و مادر حاجت خود را بر زبان آورند ، خود شناسايي كن و در رفع آن جهد كن. در قرآن بحث انفاق و احسان ذكر شده است. احسان يعني هنگامي كه به خانه مادر مي رويد نسخه بيماري وي را مي بينيد ، بدون اينكه متوجه شود دارو را تهيه كنيد. گاهي خانم ها شكايت مي كنند چرا همسرمان به والدين خود پول مي رساند.
اولا قبل از اينكه شما همسر وي شويد ايشان پدر و مادر داشتند ،
ثانيا اين پدر و مادر با زحمت و مشقت اولاد خود را به اين مرحله رساندند.
نكته سوم اينكه همان كسي كه حق شما را به عنوان واجب النفقه لازم كرده ، حق پدر و مادر هم قرار داده است .
اگر همسرتان از دنيا برود والدين او از دارایي وي ارث مي برند و اين حق ارث بردن است. البته آقايان توجه داشته باشند هر كمكي كه به خانواده خود مي كنند دليل ندارد نزد همسر مطرح شود و اين كار جلوگيري از بسياري تنش ها مي كند. راه ديگر اين است كه به خانواده همسر هم كمك كنيد. ان الله يامر بالعدل و الاحسان . درست است كه خانواده او واجب المنفعه نيستند ولي همانطور كه نسبت به خانواده خود احساس مسئوليت مي كنيد آنها هم خانواده همسرت هستند .
پس بخشي از حق الناس ، حق كساني است كه به ما نزديك هستند. استعمال مواد مخدر در منزل ، سلب حقوق اعضاي خانواده است . پدر و مادري كه دختر دلبند خود را در اختيار شما قرار داده، با بي كاري ، بي عاري، اعتياد و رفيق بازي خود ، مورد آزارش قرار مده. پس اولين و كليدي ترين محوري كه بايد در حقوق مردم رعايت شود حق پدر و مادر ، همسر ، اولاد و خواهر و برادر است.
منبع : http://www.ch3.ir/samtekhoda/index.php?option=com_content&view=article&id=684:881104&catid=45:drrafei&Itemid=300 |