شب قدر و احیا، بخشیدن گناهان کبیره، گناه کردن ورفتن به احیا
حجت السلام و المسلمین نقویان
از چه ساعتی تا چه ساعتی در شب قدر ما احیاء داشته باشیمو بهترین کار در یان شب چیست ؟
آنچه که در روایات آمده کل شب است از وقتی که نماز مغرب و عشاء خوانده می شود شب حساب می شود تا مطلع الفجر اول اذان صبح ، اگر کسی بتواند کل شب را بیدار باشد و با دستوراتی که است بگذراند خیلی خوب است .
من فکر می کنم که دو نوع دستور باشد یک دستورهایی خاص هر کسی است و یک دستورهایی عمومی است آنهایی که در مفاتیح آمده که مثلا صد بار استغفار یا صد بار لعن بر قاتلین امیرالمومنین ، سوره روم سوره عنکبوت ، دعای جوشن کبیر ، دعای ابوحمزه اینها دستوراتی مانند بهداشت عمومی است اما این بخش آن مهم تر است ،
یک خانمی همسرش در شب قدر بیمار است و دل او می خواهد خانم در کنار بسترش بنشیند و او را تیمار کند و به او برسد حالا این خانم او را رها کند و به مسجد برود و شروع کند به دعای جوشن کبیر خواندن و این مرد بیچاره اینجا مانده بی پرستار این ثواب ندارد ، بهترین ثواب شما این است که کنار بستر همسر بنشینید بخصوص اگر همسر بد اخلاقی هم بوده است آن شب شب جشن و سرور شما است که آن فرد متوجه می شود که شما چقدر به او مهربان هستید .
ما دوستی داشتیم که متأسفانه مدتی با همسر خود قهر بودند آقا یک طرف و خانم یک طرف زندگی جداگانه داشتند با وجود یک دختر خوب ، تا اینکه این خانم بیمار شد و بستری بیمارستان شد این مرد به همه اقوام خانم گفت که هیچکس کاری نداشته باشد من همه کارهای او را انجام می دهم و یکسره کمر به خدمت خانم بست خانمی که اصلا مرد را از خانه بیرون کرده بود و همان بیماری و این پرستاری این آقا باعث شد که زندگی دوباره جوش خورد و باهم دوباره آشتی کردند و چقدر هم خوب شد.
گفت :
بیماری من شد سبب پرسش معشوق
می میرم از این غم که چرا بهترم امروز
یک وقتی یک کسی کار خاصی دارد مثلا پلیس است و به او گفته اند امشب باید تا صبح سر این چهارراه پست بدهید که ترافیک نشود حالا این فرد اینجا را رها کند و به مسجد برود و بگوید مگر ما خدا نداریم امشب بای برویم مسجد نه شما مطمئن باش اگر در محل پست حضور داشته باشی در حالی که دل شما در مسجد است ثواب آن کمتر کسانی که در مسجد حضور داشته اند نیست. آنکه پرستار بیمارستان است ، آنکه طبیب است ، آنکه لکوموتیو ران است ،آنکه خلبان است و ... هر کسی جدای از وظایف عمومی یک کار خاصی دارد و باید به آن برسد .
یک کسی بدهکار است و طرف آمده طلب خود را می خواهد من به او بگویم برو فردا بیا من امشب می خواهم احیاء بروم ،خیر شما اگر احیاء بروید قبول نیست به همین صراحت عرض می کنم ، اول تشریف می برید طلب آن آقا را می دهید دل او را به دست می آورید بعد می روید.
طلب هم فقط طلب مادی نیست بنده قبلا یک حرفی زده ام و مادر خود را ناراحت کرده ام امشب قبل از اینکه به مسجد بروم اگر بتوانم بصورت حضوری نزد ایشان بروم که بهتر، اگر نه گوشی تلفن را بردارم دل مادر و پدر و برادر و خواهر و همه اقوام درجه یک و درجه دو و درجه سه را بدست بیاورم آنوقت به مسجد بروم .
آیا گناهان کبیره هم در شب قدر بخشیده می شود؟
اصلا خداوند شب قدر را بخشش گناهان کبیره قرار داده است گناهان کوچک که در همین شبهای معمولی نیز بخشیده می شود برای آن آدمهایی که به مرز ناامیدی رسیده اند خدا یک جشن و سروری برپا کرده است . خدا این جشن را برای اولیاء خود گرفته است برای آنان که نازنین هستند و آنها را خیلی دوست دارد بالاخره پادشاه گاهی یک جشنی برای پسر خود می گیرد ولی در آن شب خدمتکارها هم خوشحال می شوند بلانسبت گربه ها و سگهای باغ هم آن شب سورو ساطی دارند و غذاهای دور ریخته و ته مانده نصیب آنها می شود . من خود را عرض می کنم . آنها که متوسط هستند به آنها در آن شب چیزی می رسد و قلب امام زمان در شب احیاء فرودگاه فرشتگان الهی است محل نزول تنزل الملائکة و الروح است . که حواسمان باشد که امشب میهمان آن آقا هستیم شما امشب میهمان بزرگی هستید .
مولوی بیت زیبایی دارد که:
جمله میهمانند در عالم ولیک
کم کسی داند که او میهمان کیست
دیدی گاهی یک عروسی می گیرند و دو آدم فقیر و مستمند به آنجا می روند و می خورند و فرار می کنند .کسی به آنها چیزی نمی گوید ولی بی انصاف ها نمی گویند اینجا چه خبر بود کسی فوت کرده یک تسلیتی به صاحب عزا بگوییم یا عروسی است یک تبریکی بگوییم خیلی بد است .
خدا می گوید من سفره را پهن کردم این عروسی ولی ما است به یمن وجود او و به برکت قدم او ، شما آن آقا را هم بشناسید و هم از او تشکر کنید . این است که خداوند به یمن قدم آن نازنین ما بدبخت و بیچاره ها را نیز در این شب راه می دهد .
من آنقدر گناه کرده ام که خداوند من را نمی بخشد بروم شب احیاء یا نروم ؟
اولا چرا اینقدر گناه کرده اید ما نباید اینقدر گناه کنیم که به اینجا برسیم که فکر کنیم دیگر خدا ما را نمی بخشد ، یک تسویه حساب اول با هم بکنیم حیف نیست خدا این چشم و گوش و دستی که به این زیبایی به ما داده است بجای اینکه در کار خوب مصرف کنیم در کار بد بکار بگیریم این خیلی بد است یک ملامتی خود را بکنیم . ثانیا از کجا مطمئن هستید که خدا نمی بخشد خدا که گفته است من می بخشم اِن الله یَغفرُ الذنوبُ جَمیعا گفته نه اینکه می بخشم همه را می بخشم و نه اینکه می بخشم به یک صورتی می بخشم که تو از این بخشش هم شرمنده شوی و ثالثا یک جوری می بخشم که شرمنده هم نشوی این پله پله دارد .
ببینید یک وقتی من به یک فردی جسارت و بی ادبی کردم حالا او برای فرزند خود عروسی گرفته است من اصلا باور نمی کردم که مرا دعوت کند حالا می بینم که برای من هم کارت دعوت فرستاده است کارت دعوت راهم دیده اید دو جور امضاء می کنند گاهی مهر می زنند و گاهی نیز امضاء نیست فقط اسم آن آقا است ، گاهی یک مهر و امضاء می کنند و گاهی نیز دستی امضاء می کنند ،آنهایی که خیلی مهم هستند دستی امضاء می کنند و آنهایی که خیلی مهم تر هستند یک بااحترام هم کنار امضاء می نویسند . می بینم برای من دستی امضاء کرده است و یک با احترام هم کنار آن نوشته است دلم به شور می افتد یعنی واقعا مرا هم دعوت کرده است .
حالا به قول ما طلبه ها یک پا جلو و یک پا عقب برویم یا نرویم دم در آبروی ما را نبرد بگوید حالا ما دعوت کردیم چقدر روی شما زیاد بود که آمدید، حالا می رویم ولی وقتی رفتیم می بینیم بیشتراز بقیه به ما احترام می کنند . دیدید در رستوران ها میز میز است و صاحب مجلس سر هر میزی دو دقیقه می نشیند و ما زیر چشمی نگاه می کنیم آیا سر میز ما هم می آید ؟ می بینم آمد و در عوض دو دقیقه پنج دقیقه نشست و می گوید خیلی خوش آمدید و به مجلس ما صفا دادید خیر مقدم می گویم و به ما شیرینی و شربت تعارف می کند . به میزهای دیگر هم می گویم این عجب نازنینی است اصلا به روی ما نیاورد . یک چنین جلسه ای خدا فراهم کرده است برای همین هایی که با او قهر هستند و اصلا نمی گذارد که ما ببخشید بگوییم تازه او عذر خواهی می کند :
کرم بین و لطف خداوندگار
گنه بنده کرده است و او شرمسار .
یک مثالی بزنم مانند یک پدری که فرزند او شیطانی کرده است و برای اینکه تنبیه شود به او می گوید امشب باید بیرون بروی ، بچه هم دم در ایستاده است کم کم هوا تاریک و سرد می شود بابا هم از آیفون تصویری نگاه می کند که یک وقتی این طرف آن طرف نرود بچه خیال می کند که پدر اصلا به فکر او نیست و خودش در خانه نشسته و نمی داند که او در سوز و سرما چه می کند و نمی داند که پدر از او مضطرب تر است و هر لحظه او را نگاه می کند بعد این فرزند دوتا بخشید می گوید و از شدت خستگی بیهوش می شود حالا پدر می دود او را بغل می کند ناز می کند بعد بچه در آغوش پدر بهوش می آید حالا که بهوش می آید پدر به سر خود می زند و دیگه قصه بر عکس می شود و پدر می گوید ببخشید پسرم زیاد تو را دم در نگاه داشتم .
یک چنین تعبیری در دعای افتتاح است می گوید در این ماه رمضان آنقدر رحمت و لطف داری که ما برای تو ناز می کنیم. مانند آن بچه که در بغل پدر می گوید قول داده بودید برای من دوچرخه بخرید می خرید مثل اینکه آن همه شیطانی که کرده بود هیچ، حالا ناز هم می کند و درخواست هم دارد ، شب قدر شبی است که درخواستهای ما را نیز جواب می دهد .
ذ یک جمله در پایان عرض کنم بعد از ظهر را خانمهای خانه و بقیه استراحت کنند که باعث شود شب بتوانند بیدار بمانند و از فرودگاه امام عصر بتوانند به ملکوت بروند . دعا می کنیم برای همه آنها که نیازمند هستند ابتدا برای فرج امام زمان ، برای مشکلات کشور ، برای بیشتر همدل شدن مسئولین ، برای شفای بیماران ، برای حفظ آبروی آبرومندان که به قرضی وابسته است و برای همه آنها که غمی دارند ، برای خوشبخت شدن دختر ها و پسرها و از خدا می خواهیم که در این شب قدر دعای همه مومنین را به اجابت برساند .
(ادامه دارد )
منبع :http://ch3.iribtv.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=460&Itemid=597 |