به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان در آثار اندیشمندان / حجت الاسلام نقویان » شناخت پیامبروسیره او( قسمت دوم)
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 455 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شناخت پیامبروسیره او

حجت السلام و المسلمین نقویان

( قسمت دوم)

راجع به بهداشت فردی پیامبر توضیح دهید .

راجع به بهداشت بینندگان حتما توجه دارند که یک چیزهایی است که کهنه نمی شود ، مثل بهداشت ، مثل نیاز مرد به زن و زن به مرد ، اینها با تحولات عوض نمی شود نیاز ثابت ما است، اتفاقا پیشرفت هم می کند. یعنی روزی بود که بشر لوازم بهداشتی اش دوش گرفتن بود، گاهی هفته ای یکبار، دوش هم که معنایی نداشت یک شستشویی بود با آبهایی نه چندان تمیز و بهداشتی و از سر ناچاری و عدم تحمل، یعنی آدم خودش هم خودش را دیگرنمی توانست تحمل کند. تا رسیدیم به امروز که هر کسی صبح می خواهد بیاید بیرون باید یک دوش بگیرد حتی در فصل غیر گرم و از انواع ادکلن ها و از انواع شوینده ها استفاده بکند و مسواک زده و واکس زده تا بتواند در نظر مخاطب خود، حتی فرزندش و همسرش زیبا جلوه کند و پاکیزه باشد تعبیری که از امیرالمومنین نقل میشود که : به پیامبر پاک و پاکیزه خود اقتدا بکنید، یعنی حضرت علی (ع) توجه دارد که این پسوند برای پیامبر یک پسوند کهنه نشدنی است . حالا من این کتابی که دوست عزیزمان با تحقیق از پانصد منبع روایی و تاریخی شیعه و اهل سنت تحریر کردند و درانتهای هر فصلی منابع و مواخذ آنرا نیز آورده اند معرفی میکنم. من از این کتاب به نام همنام گلهای بهاری که چقدر هم اسم زیبایی برای این کتاب انتخاب کرده اند استفاده میکنم . نویسنده آن جناب آقای سیدی هستند که ادبیات آن نیز بسیار زیبا است. دراین کتاب یک مقدمه کوتاهی کنار حرم پیامبر نوشته شده که با یک بیت از مخلص کاشانی شروع میشود:

چه احتیاج به عطر است آن پریرو را

به گل ضرور نباشد گلاب پاشیدن

قطره چگونه حکایت اقیانوس را بگوید ، شب چگونه سحر را نقاشی کند، دره چگونه چگاد آسمان سای را بسراید و خار سیاه چگونه داستان غنچه آتش رخ را باز گوید؟ من قطره دانش هستم و تو اقیانوس ، من شب خجلتم و تو سحر سرافرازی، من دره تهی هستم و تو چکاد سرشاری، من خار سیاهم و تو غنچه شکوفای انسانیت هستی ، چگونه ترا بسُرایم جز آنکه با زبان اشک احساس خویش را بیان کنم که کلیم کاشانی گفته است: دیده عزیز است از سرشک جگر گون، قیمت خاتم به اعتبار نگین است . نه ماه در لابلای پانصد کتاب بدنبال عطر وجودت دویده ام گاه از شوق شکفتم و گاه از دریغ شکستم و پس از آنهمه، امروز در برابر ضریح تو نشسته ام در پنج یا شش متری مزاری که آفتاب را در آغوش کشیده است . با هراس از گزمگان چفیه به سر، بی صدا اشک می ریزم و با هراس در این کاغذ سپید نقش احساس خویش را می زنم. دریغ و درد دلم را مچاله می کند وقتی همه وجودم چشم می شود و دزدانه از لابلای ضریح تو نگاه می کنم و انبوه خاک و غبار را می بینم که قبرت را فرا گرفته است. آیا روزی اجازه خواهند داد تا با مژگانمان آنرا بزداییم و چشممان غبار عشق را سرمه کشد ، اینک برابرم خفته ای، آه نه ، که تو بیداری و ما خفته در بستر غفلت ، چشمانت هنوز نگران جاهلیت قرن بیست و یکم است .عزیزا ما را از شب جهل به سپیده دانایی مهمان کن. دستان آلوده ما را بگیر و راه و رسم چگونه زیستن و چگونه مردن را به ما بیاموز. آفتاب وجودت را بر ما بتابان تا یخ های خودخواهی ما را ذوب کند. مرداد 1382 خورشیدی مدینه منوره مسجدالنبی حسین سیدی

در این سه شنبه هایی که انشاءاله توفیق داشته باشیم خدمت بینندگان باشیم در برنامه سمت خدا، منبع و مأخذ ما این کتاب است و از سیره فردی و اجتماعی و اخلاقی پیامبر انشاءاله نکاتی را انتخاب کنیم و همچون تاج گلی به بینندگان هدیه کنیم.

صحبت از بهداشت فردی است ، یکی از تأکیدات فراوان دین ما بهداشت است. یعنی کسی که می خواهد به مسجد برود، بیرون برود یا سرکار برود یا کنار همسرش قرار گیرد باید بهداشت داشته باشد . پیامبر به شدت تأکید می کردند باید تو نظیف و تمیز و خوش بو باشی، پیامبر بیشترین هزینه زندگی را خرج عطر می کردند. خیلی عجیب است و من یک گزیده ای را انتخاب کرده ام از مسواک زدن پیامبر، بهداشت دهان و دندان، چیزی که امروز اطبا میگویند بسیاری از بیماریها از دهان شروع میشود و از دندان آغاز میشود. بسیاری از دندان دردها باعث دردهای غیر دندان درد میشود، یعنی خیلی از سردردها به دندان مربوط است ،خیلی از مشکلات بینایی به دندان مربوط است و ارتباط ارگانیکی که خدا در همین یک محفظه کوچک قرار داده که گاهی مثلا شما حس می کنید دندان شش سمت راست فک پایین شما درد می کند بعد می روید پیش پزشک وقتی یک عکس می گیرد یک کارد و چاقو بر می دارد دندان چپ سمت چپ فک بالا را درست می کند و می گوید من می دانم که اینها چه ارتباطی با هم دارد تو فقط بشین و تماشا کن. حالا ببینید پیامبر چه می فرمود: هیچگاه جبرائیل نزدم نیامد جز آنکه مرا به مسواک سفارش می فرمود .اگر مردم از فوائد مسواک آگاه بودند آنرا با خویش به بستر می بردند . امروز خیلی ها می خوابند موبایلشان را زیر سرشان می گذارند ، پیامبر می گوید نه ، مسواکت را بگذار و موبایلت را خاموش کن . پیامبر فرمودند اگر سخت نبود برای امت من هر آینه مسواک را واجب می کردم . چون می دانید اگر واجب بود خیلی از ما تنبلی می کنیم و با نزدن مسواک یک گناهی را مرتکب می شویم. چون دل پیامبر مهربان است و نمی خواهد ما گرفتار بشویم تا همین حد گفته است . منتها یک نکته من همینجا عرض کنم، یک کسی می گوید خوب آقا دیگران هم مسواک می زنند ،غربیها و بی دینها و کمونیستها مگر این مال دین ما است؟ نکته لطیف آن اینجاست که پیامبر می گوید یا علی با هر وضویی که برای نماز می گیری مسواک بزن و در انتهای این فصل دارد دو رکعت نماز با مسواک ، برتر از هفتاد رکعت نماز بی مسواک است . من یک وقتی یک جایی گفتم نماز صبحهایی که ما ماه رمضان ها بعد از سحری می خوانیم هفتاد برابر صواب آن بیشتر هست از نماز صبح های دیگر. بصورت یک مسابقه ای برای مخاطبین گفتم که چه کسی می داند چرا ؟ یک کسی گفت چون اول وقت است ، چون نماز جماعت می خوانیم ، چون روزه داریم و ... گفتم نه اینها دلیل نیست یک انسان لطیفی گفت چون آقا سحری که می خوریم مسواک می زنیم. ببینید دیگران می گویند مسواک بزن دهانت خوش بو می شود بیماریها از بین میرود اینها همه است، اما وصل کردن یک حرکت زمینی به آسمان، کار پیامبر است. این مسواک را شما فقط برای بهداشت دهان و دندان نبینید، این پیش خدا شما را محبوب می کند. مثلا یک آقایی سر سفره عقد کت و شلوار می پوشد چه رنگی؟ می گوید من این رنگ را دوست دارم اما به عروس خانم می گوید ،من این رنگ را خودم دوست داشتم ولی چون فهمیدم شما هم این رنگ را دوست دارید بخاطر دل شما این رنگ را انتخاب کردم نه بخاطر دل خودم. تا برسد به یک جایی که بگوید راستش من از این رنگ خوشم هم نمی آمد فهمیدم شما رنگ صورتی دوست دارید کت و شلوارم را این رنگ انتخاب کردم خوب اینجا عروس می فهمد که خیلی به او احترام می گذارد .

میگوید خدایا من برای بهداشت و نظافت و از اینجور چیزها مسواک نمی زنم ،چون تو دوست داری این کار را می کنم .این سمت خدایی که هست اینکه آدم هر کاری را برای خدا انجام دهد . بالاخره مثل یک قطب نمایی که توی این اقیانوس یک نفر دارد میرود از آن استفاده می کند. ما سوار یک لنج شده بودیم از بندرعباس برویم قشم یک جایی دیدیم همه طرفمان آب است هیچ خشکی نیست گفتم خدایاچه کار کنیم ، دیدم مقابل این آقا یک قطب نما است ،شمال و جنوب و شرق را نشان می دهد و این با استفاده از آن جلو می رود این فرد دیگر نمی گوید چشم من تیز است ، کجا را ببیند هر طرف را ببیند آب است ،اینجا فقط این قطب نما است که انسان را می برد به سمت درست . یک کسی می گفت من خدا را قبول ندارم یک عالمی به او گفت آقا اشکال ندارد انقدر مرد باش همینجور قبول نداشته باش وقتی هم از دنیا میروی روز قیامت در مقابل خدا می ایستی بگویی من که تورا قبول ندارم اگر تا آنروز بتوانی جلو بروی خیلی است و هنر کردی، ولی فکر نمی کنم یک روز یک جایی می رسی که می بینی جز خدا کسی نبوده دست تو را بگیرد. قبل از اینکه به آن درجه برسی بیا . یک وقتی یک عزیزی مریض شده بود رفتیم عیادت او ، در بستر دراز کشیده بود می گفت آی خدا، این فرد پایش بنده خدا شکسته بود (خدا انشاءاله همه بیماران شفا بدهد ) می گفت آی پایم آی خدا من یک دفعه خنده ام گرفت ،ما هم که آدم حسابی نیستیم از درد دیگران یک دفعه خنده مان می گیرد گفت: پسر عمو می خندی ،گفتم واله این خدا در بیست و چهار ساعتی که از ما می گذرد به هفت یا هشت بار ای خدا قانع است که ما او را صدا کنیم ولی گاهی نمی کنیم حالا انقدر دوستمان کاری کرده که هر ثانیه ده بار بگوییم ای خدا و ایشان هم خنده ا ش گرفت . وقتی به این صورت شد اصلا کار خدایی شد چهره دیگری پیدا می کند . بقول آن دوست ما مثل این اسانسی است که می زنند به مواد شوینده ، مواد شوینده بوی طبیعی خودش بوی مطبوعی نیست ولی آن اسانس خیلی آنرا خوش بو میکند، ما خودمان طبیعت خودمان خیلی خوش بو و معطر نیست، لجن هستیم ، خدا میگوید گل اصلی شما از یک لجن بوده است بعد هم نطفه ی گندیده شده اید و نجس و آلوده ، ولی آن اسانسی که از وجود من زدید شما را پاک می کند. تا به جایی میرسد که یک عده جسمشان هم مثل روحشان جاودان می شود. می گویند قبر فلان عالم را شکافتند پانصد سال پیش از دنیا رفته کفن او هم نپوسیده . مولوی این را تشبیه می کند به روح و گفته: که جسمشان را هم از نور سرشته اند تا زروح و از ملک بگذشته اند .یعنی چطور روح جاودان هست جسم هم جاودان می شود. اگر این جسم را ما با قوانین طبیعت سازگار بکنیم ، قوانین طبیعت قوانین بهداشتی است شما می بینید برگ درخت خودش خودش را پاک می کند. در شمال یک گیاهی است بنام گزنه که خیلی ها آشنا هستند ولی الحمداله به دستشان نخورده من بچه بودم گزنه به دستم خورده، سرخ می شود می خارد می سوزد، کناره گزنه یک گیاه دیگری می روید که ما به زبان محلی به آن چماز می گوییم یا پِلُم به زبان مازندرانی اگر گزنه به شما زد همان چماز یا پلم را می چینند می مالند روی آن ،خارش را خنثی می کند. می گویند اگر توت سرخ چیدی که دست تو سرخ شد ، با همان برگ توت دست خود را بشور سرخی اش گرفته می شود. این خدا در طبیعت اصلا بهداشت را همانجا کنارش گذاشته است، شوینده را گذاشته است . ما اگر توانستیم با این طبیعت همگام بشویم آنوقت دیگر رو به پوسیدگی نمی رویم و حتی جسم مان جاودان می شود .حالا دو یا سه نکته دیگر در این مسواک هست که در فراز بعدی عرض می کنم.

راجع به بهداشت فردی صحبت می کردیم، علی الخصوص درخصوص مسواک ، چند تا حدیث را اینجا ترجمه کرده جناب آقای سیدی : یکی اینکه محبوبترین دهان نزد پروردگار خوشبو ترین دهان است ، یک چیزی اینجا بگویم، ماه رمضان نزدیک است شب احیاء یک شبی است که همه مهمان خدا هستند و خیلی از آدمهایی که در طول سال در مسجد و محراب پیدایشان نمی شود یا حالا نمی گوییم با خدا قهرند، وقت ندارند بیایند آن شب می آیند، چون شب آشتی کنان است و همه از آشتی خوششان می آید ،بخصوص که بقول مولوی هیچکس آن شب به سابقه خودش نگاه نمی کند همه می خواهند به سابقه خدا نگاه کنند چون سابقه خدا سابقه درخشانی است ولی سابقه ما سابقه خوبی نیست .

آنوقت یک کسی می گوید خدایا من تا صبح دعا کردم الغوث گفتم چرا خبری نمی شود ؟ چرا دعا مستجاب نمی شود ؟ فرشته ها می آیند و می گویند : میدانی چرا نمی شود . بخاطر اینکه دهان تو بد بو بود ،این دهان تو مثل موبایلی که روشن باشد جلو یک ضبط و پخش نویز می اندازد و دیگر شما صدای این رادیو را نمی شنوید ، توی ماشین دیدید وقتی موبایل می خواهد زنگ بزد حتی قبل از زنگ نویز آن می افتد و دیگر شما صدای رادیو و صدای آن مجری و برنامه را نمی شنوید، خدا می گوید یک صدایی می آمد شب احیاء منتهی واضح نبود ،من نمی فهمیدم شما چه می گفتی ، آی خدا چطور شما متوجه نمی شدی . می گوید : چون توی این دو ساعت دهانت بو می داد و اوضاع بغل دستی شما خیلی ناجور بود . محبوبترین دهان نزد آفریدگار خوش بوترین دهان است. اما راجع به سیره پیامبر ، پیامبر هر شب سه بار مسواک می زد قبل از خواب بعد از بیدار شدن و پیش از رفتن به مسجد برای نماز صبح .تا مسواک نمی زد نمی خفت. بعد فوائد مسواک را آورده می فرمود: در مسواک زدن دوازده فایده است، اول خشنودی آفریدگار، پاکیزگی دهان ، سپیدی دندانها، نابودی کرم، کاستی بلغم ، اشتها آوری، افزون شدن نیکی ها، خیلی عجیب است ! همان چیزهایی است که ما گاهی نمی فهمیم ، من توی هواپیما نشستم از کجا می دانم با این موبایل که صحبت می کنم، چه نویزی دارد توی کابین خلبان می اندازد، نگویید : آقا ما یواش زیر عبایمان می گیریم یا زیر چادر و مانتوی خود، بحث این نیست که مهماندار می بیند ، آنجا پارازیت می اندازد و اثرش را می گذارد . سنت پذیری، اصلا ادا در آوردن خودش یک عالمی دارد ، گاهی دیده اید بچه ها ادای بابا بزرگها را در می آورند آدم از آن خوشش می آید دیدید بچه دارد نماز می خواند ، حالا دمر می افتد و سجده می کند برای اینکه ادای یک آدم بزرگ را در می آورد ،آدم خوشش می آید . تأثیر بعدی : حضور فرشتگان و استحکام لثه ها ، و حدیث ادامه دارد دندان هایتان را خلال کنید ، فرمودند برای فرشتگان چیزی منفور تر از آن نیست که در دندانهای کسی باقیمانده غذا را ببینند ، خوب چرا فرشتگان به خانه ما نمی آیند معلوم است دیگر ما اینجا یک آلودگی گذاشتیم ، شما وقتی یک میهمان می آید اتاقتان را آب و جارو می کنید ، تمیز می کنید ، اسپری می زنید که خوش بو باشد فرشتگان هم جایی که خوش است ،تمیز است ،نظیف است می آیند ، منتها فرشتگان چون یک موجوداتی هستند که باطن ها را هم می بینند ،ما فقط همین ظواهر را می بینیم ، می گوییم خوب الحمد اله صورت شما خوب تراشید و خیلی ادکلن زده اید، این خانم چکار کردن آرایش کردن ، ولی آنها متأسفانه یک مقدار باطن را هم می بینند، مثل اینکه یادتون است موقعی که بچه بودیم یک وقتی شکولاتی ، تخمه ای چیزی می خوردید یواشکی دور از چشم مادرمان می گذاشتیم زیر فرش،پشت پشتی و موقع اسباب کشی معلوم می شد ای وای چرا اینجا کثیف است ، مادرمان میگفت اینها چیست ؟ بعضی ها که بیچاره ها سیگارشان را هم آنجا خاموش می کنند آنها که هیچی . و آن زیبایی ها و آن ظرافت ها وآن نظافت ها میتواند فرشتگان را جلب کند، این است که می فرمود فرشتگان چیزی برایشان منفور تر از این نیست و بعد هم فرمودند دو رکعت نماز با مسوارک بر تر است از هفتاد رکعت نماز بی مسواک است . یک جمله ای هم نهی دارند که نمی دانم دلیلش را حتما اطبا باید اینجا بگویند با همه این سفارشی که در باره مسواک زدن می کرد ، می فرمود در حمام مسواک نزنید ، حالا علت آن چیست نمی دانم . و این دین ما است پیامبر ما است که اگر کسی او را ببیند شیفته این آدم می شود یعنی آنقدر همین چهره ، همین به تعبیر بی ادبانه من همین دکوراسیون همین چیزی که امروز به آن دیزاین می گویند، سرشار از جذابیت است کافی است کسی از بوییدن بوی خوش، بوی گل استعفا نداده باشد. آن آدمهایی که استعفا داده اند دیگر ما به آنها حرفی نمی توانینم بزنیم ، چون چاره نداریم قرآن می گوید که : از این یهودیان و مسیحیان غافل نشوید ، اینها درسته مسلمان نیستند ولی انقدر آدمهای خوب توی اینها است ، نگویید آقا چون تو مسلمان نیستی ، تو آن طرف جوب من این طرف جوب. تز قرآن این نیست ، می گوید یک کیسه پول بدهید به بعضی از اینها یک ریال درآن دخل و تصرف نمی کنند . همه را مثل یک امانت دار نگاه می دارند، راجع به یهودیان است این آیه ،ولی بعضی از آنها هم هستند یک قران هم به ایشان بدهید یک ناخنکی به آن می زنند. پس انسانهای خوب همه جا است، به قول حافظ :

هرکجا آن شاخ نرگس بشکفد

گلرخانش دیده نرگستان کنند

هرکجا یک شاخه گلی شما دست یک کسی ببینید، هرکسی باشد هرچی باشد از بوی آن خوشتان می آید. ما چند روز پیش یک سفری داشتیم به جزیره زیبای کیش ، برای اولین بار بود ما تا حالا نرفته بودیم آنجا، احساس می کردیم اگر برویم کیش، مات می شیم و رفته بودیم یک سوغاتی بخریم برای بازماندگان ، یک کسی می گفت آقا صبح آدم شاد می آید بیرون و غروب شادروان بر می گردد، حالا ما داشتیم شاد روان بر می گشتیم ، گفتیم برای بازماندگان یک چیزی بخریم ، یک آقایی توی یکی از این فروشگاههای بزرگ کیش گفت آقا راستش را بگویم من خیلی دین ندارم ، ولی از بعضی از حرفهای شما توی تلویزیون خوشم می آید . این حرف من نیست ، این حرف دین است پس تو بدان که این دین جاذبه دارد ، تو هم اشتباه می کنی می گویی من دین ندارم ، دین داری ولی خود تو خبر نداری.

فکر می کنم از این بحث بهداشت فردی چند نکته دیگر مانده که باید هفته آینده عرض بکنیم .راجع به نحوه لباس پوشیدن ، نحوه حتی گاهی استحمام ، استفاده از بوهای خوش ، برخورد با دیگرانی که با ما ارتباط دارند و بعد انشاء اله اخلاق اجتماعی را می گویم.

منبع :  http://ch3.iribtv.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=441&Itemid=577








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031 
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir