به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان و قرآن / انسان به روایت قرآن » مراحل آفرینش انسان ( بخش اول )
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 1 656 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

علامه سيد محمد حسين طباطبايي

 

مراحل آفرینش انسان

سوره المؤمنون  آیات   12 تا 16  

 ( بخش اول )

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ «12» ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَکِينٍ «13» ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ  خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ «14» ثُمَّ إِنَّکُمْ بَعْدَ ذلِکَ لَمَيِّتُونَ «15» ثُمَّ إِنَّکُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ تُبْعَثُونَ «16»

ترجمه :

به نام خداوندبخشنده بخشايشگر

و ما انسان را از عصاره‏اي از گل آفريديم؛ * سپس او را نطفه‏اي در قرارگاه مطمئن [=رحم] قرار داديم؛ * سپس نطفه را بصورت علقه [=خون بسته]، و علقه را بصورت مضغه [=چيزي شبيه گوشت جويده شده]، و مضغه را بصورت استخوانهايي درآورديم؛ و بر استخوانها گوشت پوشانديم؛ سپس آن را آفرينش تازه‏اي داديم؛ پس بزرگ است خدايي که بهترين آفرينندگان است! * سپس شما بعد از آن مي‏ميريد؛ * سپس در روز قيامت برانگيخته مي‏شويد. *

تفسیر المیزان :

بعد از آنکه خداي سبحان رستگاري مؤمنين را به خاطر اوصافي که دارند بيان فرمود، به شرح خلقتشان و نعمت هايي که به آنان ارزاني داشته که چگونه تدبير امورشان را کرده و تدبير خود را با خلقت خود توام ساخته، مي پردازد تا معلوم شود اوست رب انسان و رب هر موجود ديگر، و بر همه واجب است که تنها او را بپرستند و شريکي برايش نگيرند.

اسپرم

و لقد خلقنا الانسان من سلالة من طين

در مجمع البيان مي گويد: کلمه (سلاله) اسم براي هر چيزي است که از چيزي کشيده و بيرون آورده شود، بر وزن (کساحة) که اسم است براي چيزي که جاروب شود. و ظاهر سياق اين است که مراد از انسان نوع بشر باشد که در نتيجه شامل آدم (عليه السلام) و همه ذريه او مي شود. و مراد از (خلق) خلق ابتدايي است که در آن آدم (عليه السلام) را از گل آفريده و آنگاه نسل او را از نطفه قرار داده است اين آيه و آيه بعدش درمعني اين آيه است که فرموده: (و بدء خلق الانسان من طين ثم جعل نسله من سلالة من ماء مهين(  و مؤيد اين ظاهر، قول خداي تعالي بعد از اين جمله است که مي فرمايد: (ثم جعلناه نطفة)،چون اگر مراد از انسان، فرزندان آدم (عليه السلام) بود و بس، و شامل خود آدم (عليه السلام) نمي شد، و مراد از خلقت انسان از گل، اين بود که نطفه فرزندان آدم (عليه السلام) هم در آغاز گل بوده، بايد - به قول بعضي - مي فرمود: (ثم خلقناه نطفة ثم خلقنا النطفة علقة، فخلقنا العلقة مضغة...= پس خلق کرديم او را نطفه اي پس خلق کرديم نطفه را علقه اي پس خلق کرديم علقه را مضغه اي ( …با اين بيان روشن مي شود اينکه بعضي از مفسرين گفته اند منظور از انسان جنس بني آدم است. و قول بعضي ديگر که گفته اند (منظور از انسان خود آدم (عليه السلام) است) صحيح نيست.

کلمه (خلق) - به طوري که گفته اند - در اصل به معناي تقدير و اندازه گيري بوده، مثلا وقتي مي گويند: (خلق الثوب) معنايش اين است که پارچه را براي بريدن اندازه گيري کردم. پس، معناي آيه اين مي شود که: ما انسان را در آغاز از چکيده و خلاصه اي از اجزاي زمين که با آب آميخته بود اندازه گيري کرديم.

ثم جعلناه نطفة في قرار مکين

)نطفه) به معناي آبي اندک است که بسيار اطلاق مي شود بر مطلق آب. و کلمه (قرار) مصدر است که از آن معناي قرارگاه اراده شده تا مبالغه را برساند، و منظور از (قرارگاه مکين) رحم زنان است که نطفه در آن قرار مي گيرد. و کلمه (مکين) صفت رحم است، و توصيف رحم به مکين يا از اين جهت است که تمکن نگهداري و حفظ نطفه را از فساد و هدر رفتن دارد و يا از اين باب است که نطفه در آن، تمکن زيست دارد.  و معناي جمله اين است که: سپس، ما انسان را نطفه اي کرديم که در رحم متمکن باشد،همچنان که آن را در اول از خلاصه اي از گل درست کرديم. و اين تعبير مي رساند که: ما طريق خلقت انسان را از آن شکل به اين شکل مبدل نموديم.

جنین در هفته هفتم

ثم خلقنا النطفة علقة... فکسونا العظام لحما. بيان مفردات آيه در جزء پانزدهم سوره حج جلد قبلي اين کتاب گذشت و در اينکه فرموده: (فکسونا العظام لحما)استعاره اي است به کنايه اي لطيف.

ثم انشاناه خلقا آخر.

کلمه (انشأ) به طوري که راغب مي گويد به معناي ايجاد چيزي و تربيت آن است، همچنان که (نشأ) و (نشاة) به معناي احداث و تربيت چيزي است و از همين جهت به جوان نورس مي گويند: (ناشي ء( در اين جمله سياق را از خلقت، به انشأ تغيير داده و فرموده: (ثم انشاناه خلقا آخر)با اينکه ممکن بود بفرمايد: (ثم خلقناه...) و اين به خاطر آن است که دلالت کند بر اينکه آنچه به وجود آورديم چيز ديگري، و حقيقت ديگري است غير از آنچه در مراحل قبلي بود، مثلا، علقه هر چند از نظر اوصاف و خواص و رنگ و طعم و شکل و امثال آن با نطفه فرق دارد الا اينکه اوصافي که نطفه داشت از دست داد و اوصافي همجنس آن را به خود گرفت.

 خلاصه، اگر عين اوصاف نطفه در علقه نيست ليکن در همجنس آن هست مثلا اگر سفيد نبود قرمز مي باشد و هر دو از يک جنسند به نام رنگ، به خلاف اوصافي که خدا در مرحله اخير به آن داده و آن را انسان کرده که نه عين آن اوصاف در مراحل قبلي بودند و نه همجنس آن، مثلا در (انشاء) اخير، او را صاحب حيات و قدرت و علم کرد. آري، به او جوهره ذاتي داد (که ما از آن تعبير مي کنيم به (من)) که نسخه آن در مراحل قبلي يعني در نطفه و علقه و مضغه و عظام پوشيده به لحم، نبود همچنان که در آن مراحل، اوصاف علم و قدرت و حيات نبود، پس در مرحله اخير چيزي به وجود آمده که کاملا مسبوق به عدم بود يعني هيچ سابقه اي نداشت.

ضمير در (انشاناه) - به طوري که از سياق بر مي آيد - به انسان در آن حالي که استخوانهايي پوشيده از گوشت بود بر مي گردد، چون او بود که در مرحله اخير خلقتي ديگر پيدا کرد، يعني، صرف ماده اي مرده و جاهل و عاجز بود، سپس موجودي زنده و عالم و قادر شد پس ماده بود و صفات و خواص ماده را داشت، سپس چيزي شد که در ذات و صفات و خواص مغاير با سابقش مي باشد و در عين حال اين همان است، و همان ماده است پس مي شود گفت آن را به اين مرحله در آورديم و در عين حال غير آن است، چون نه در ذات با آن شرکتدارد و نه در صفات و تنها با آن، نوعي اتحاد و تعلق دارد تا آن را در راه رسيدن به مقاصدش به کار گيرد، مانند آلتي که در دست صاحب آلت است، و در انجام مقاصدش استعمال مي کند، نظير قلم براي نويسنده. پس تن آدمي هم آلتي است براي جان آدمي.

و اين همان حقيقتي است که از آيه (و قالوا ءاذا ضللنا في الارض ءانا لفي خلق جديد بل هم بلقأ ربهم کافرون قل يتوفاکم ملک الموت الذي و کل بکم) هم استفاده مي شود. پس آنکه ملائکه در حين مرگ او را مي گيرند آن انسان است، و آنچه در قبر متلاشي مي شود و مي پوسد، آن بدن انسان است، نه خود انسان.

در آيه مورد بحث چند گونه حرف عطف به کار برده شده، چند جا با (ثم) عطف شده، و چند جا با (فأ). بعضي از مفسرين در وجه آن گفته اند: مواردي که با (ثم) عطف شده معطوف کاملا با معطوف عليه مغايرت دارد، مانند سه جمله (ثم جعلناه نطفة)و (ثم خلقنا النطفة علقة) و (ثم انشاناه خلقا آخر)و مواردي که با فأ عطف شده آن مغايرت را ندارد مانند سه جمله (فخلقناالعلقة مضغة)، (فخلقنا المضغة عظاما و فکسونا العظام لحما(

فتبارک الله احسن الخالقين

راغب مي گويد: اصل ماده (برک) - با فتح بأ و سکون رأ وکاف - به معناي سينه شتر است. وقتي مي گويند (برک البعير) معنايش اين است که شتر، زانو به زمين زد و از همين معنا، معناي لزوم را اعتبار کرده اند. و نيز مي گويد: آب انبار را هم از اين جهت (برکه) به کسر بأ و سکون رأ - مي گويند که آب در آن توقف مي کند. برکت را هم که به معناي خير الهي است از اين جهت که نحوه ثبوتي دارد برکت گفته اند. و (مبارک) به چيزي مي گويند که آن خير الهي در آن باشد.

باز ايشان اضافه کرده چون خير الهي از جايي و به نحوي صادر مي شود که نه محسوس کسي است و نه شمردني و نه محدود شدني، از اين جهت هر چيزي را که در آن زيادي غير محسوس ديده شود، مبارک خوانده و مي گويند چقدر با برکت است.

پس (تبارک) از خداي تعالي، به معناي اختصاص او به خير کثيري است که به بندگان خود افاضه مي کند و چون همانطور که قبلا هم گفتيم که خلق به معناي تقدير است پس اين خير کثير همه اش در تقدير او هست، و آن عبارت است از ايجاد موجودات و ترکيب اجزأ آن، به طوري که هم اجزايش با يکديگر متناسب باشد، و هم با موجودات ديگر سازگاري داشته باشد، و خير کثير هم از همين جا بر مي خيزد و منتشر مي شود.

و از اينکه فرمود: او بهترين خالق ها است فهميده مي شود که خلقت تنها مختص به او نيست و همينطور هم هست، چون همانطور که قبلا هم گفتيم که خلقت به معناي تقدير است و تقدير يعني مقايسه چيزي با چيز ديگر و اين اختصاص به خداي تعالي ندارد، علاوه بر اين، در کلام خود خداي عزوجل خلقت به غير خدا هم نسبت داده شده، آنجا که فرموده: (و اذ تخلق من الطين کهيئه الطير) و نيز فرموده: (و تخلقون افکا(

ثم انکم بعد ذلک لميتون

کل نفس ذائقة الموت

اين جمله بيان آخرين مراحل تدبير الهي است و مي رساند که مرگ از مراحلي است که در مسير تقدير به طور وجوب و حتم بايد باشد و همه بايد آن را طي کنند. و همان طور که قبلا گذشت مرگ يکي از حقايق است، همچنان که فرموده: (کل نفس ذائقة الموت و نبلوکم بالشر و الخير فتنة(

ثم انکم يوم القيمة تبعثون.

و اين همان تماميت تدبير و آخرين نقطه در مسير آدمي است، چون هر که بدانجا قدم بگذارد ديگر بيرون شدني نيست.

بحث روايتي

در الدرالمنثور است که ابن ابي حاتم از علي (عليه السلام) نقل کرده که گفت: بعد از آنکه نطفه چهار ماهش تمام شد، خداوند فرشته اي مي فرستد تا روح را در آن ظلمات رحم در کودک بدمد، و اينجا است که خداي تعالي مي فرمايد: (ثم انشاناه خلقا آخر) که مقصود از (انشأ خلق آخر)همان دميدن روح است.

مراحل رشد جنین تا 60 روز

و در کافي به سند خود از ابن فضال، از حسن بن جهم، روايت کرده که گفت: از امام ابي الحسن رضا (عليه السلام) شنيدم که مي فرمود: امام ابو جعفر (عليه السلام) فرمود: نطفه چهل روز در رحم به صورت نطفه است، بعد از چهل روز، چهل روز ديگر به صورت علقه و چون اين چهل نيز تمام شد، چهل روز ديگر به صورت مضغه است، که مجموعا چهار ماه مي شود، بعد از تمام شدن چهار ماه خداوند دو ملک مي فرستد که کار آنان خلقت است. مي پرسند پروردگارا چه چيز خلق کنيم؟ پسر يا دختر؟ مأمور مي شوند به يکي از آن دو. سپس مي پرسند پروردگارا شقي يا سعيد؟ مأمور به يکي از آن دو مي شوند، آنگاه از مدت عمر و رزق و هر حالت ديگر آن - در اينجا امام چند حالت برشمرد - سؤال مي کنند و دستور مي گيرند. پس از آن فرشتگان آمده کودک را خلق مي کنند و ميثاق الهي را ميان دو چشمش مي نويسند. پس همين که مدتش سر آمد، فرشته اي مي آيد و او را به زور به طرف بيرون فشار مي دهد و کودک بيرون مي آيد، اما در حالي که از آن ميثاق هيچ چيز به ياد ندارد. حسن بن جهم پرسيد: آيا با اين حال صحيح است که کسي از خدا بخواهد پسر را دختر و يا دختر را پسر کند؟ فرمود: خدا هر چه بخواهد مي کند.

مؤلف: اين روايت از حضرت ابي جعفر (عليه السلام) به چند طريق ديگر نقل شده، که عبارات آنها نزديک به هم هستند.

منبع :  ترجمة تفسیر الميزان حضرت آیتالله علامه طباطبایى (رحمهالله)

 

 مطالب مرتبط :

 

مقایسه انسان باسایر مخلوقات

 








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031 
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir