نامه هاي خط خطی
نویسنده : خانم دکتر عرفان نظر آهاری
( هفته بیست و دوم )
سوگند به نفس و آنکه نبکویش آفرید، سپس بدیها و پرهیزگاریها یش را به او الهام کرد. هر کس در پاکی آن کوشید، رستگار شد و هر که آلوده اش کرد، نا امید شد. شمس/ 7 تا 10
خدایا!راستش را بگو، آیا تو آدمهای بد را بد کرده ای و آدمهای خوب را خوب ؟
بعضیها می گویند سرنوشت هرکسی را روی پیشانی اش نوشته اند .
اگر اینطور باشد، هیچ کس، هیچ کاری انجام نمی دهد، مگر اینکه به سرنوشتش عمل کند .
اگرکسی گناهی کند، تقصیر او نیست، تقصیر توست که او را گناهکار خلق کرده ای و اگر کسی خوب است و نیکوکار، کار مهمی نکرده؛ چون تواو را نیکوکار آفریده ای .
ولی من مطمئنم این طور نیست؛ چون اگر این طورباشد همه ی حساب و کتابها به هم می ریزد .
دنیا جای مسخره ای میشود و ما هیچ کاره می شویم .
اگر این طور باشد امتحان و پیامبر و راهنمایی، پاداش و مجازات و بهشت و جهنم، همه و همه بی معنی می شود .
ولی ما آدمیم و قرار است که انتخاب کنیم و فرقمان با همه ی موجودات سرِ همین است .
انتخاب های ماست که مهم است ، انتخابهای ماست که آدمها را از هم جدا می کند .
تو خوبی و بدی را کنار دستمان گذاشته ای تا ببینی ما کدام رابرمی داریم .
عقل هم به ما داده ای و قلبی که راه را نشانمان بدهد .
پیامبر ها را هم فرستاه ای تا کمکمان کنند و ما مسیری را که به تو می رسد، بهترتشخیص بدهیم .
حالا اگر باز هم اشتباه کنیم، راه غلطی برویم و گم بشویم، دیگرتقصیر خودمان است .
من که فکر می کنم هر کس سرنوشتش راخودش مینویسد .
خدایا!تو چه می گویی ؟
تو هم با من موافقی ؟
یعنی توی این زندگی آدمها هیچ کاره اند و فقط خداست که تصمیم می گیرد ؟
به نظر تو بد بودن یا خوب بودن آدمها دست خودشان است یاخداست که آدمها را خوب و بد می کند؟
تو چطورفکر می کنی؟
آیا می خواهی تصمیم بگیری،انتخاب کنی و زندگی ات را بسازی، یا همه چیز را رها کنی و بگویی :
« ربطی به من ندارد . این سرنوشت من است ! »
( ادامه دارد )
منبع : wWw.98iA.Com |