انسان از مرگ تا برزخ
نعمت اله صالحى حاجى آبادى
( قسمت نود و پنجم )
فصل پنجم : عذاب هاى برزخى مجرمان
( قسمت سوم )
عذاب برزخى خسروپرويز
يكى از پادشاهان ظالمى كه در برابر ظلم ها و بى عدالتى هايى كه در دنيا انجام داده بود به عذاب برزخى خود رسيد خسروپرويز است .
ابورواحه انصارى از مغزى نقل كرده است كه او گفت : در جنگ نهروان در ركاب امير المؤ منين عليه السلام بودم . بعد از پايان جنگ جمجمه پوسيده اى را مشاهده كرديم حضرت با تازيانه خود آن را حركت داد و فرمود: او را بياوريد. سپس به او فرمود: چه كسى هستى ؟ با فقرايى يا از اغنياء؟ از سعادت مندانى يا از شقاوت مندان ؟
جمجمه با زبان فصيح گفت : پادشاه ظالم ، خسرو پرويز هستم كه شرق و غرب عالم را متصرف شدم . هزار پادشاه را به قتل رساندم و مملكت آن ها را تصرف كردم ، به مردم مظلوم و بى پناه آن كشورها ظلم و ستم نمودم ، پنجاه شهر بنا كردم و هزار غلام تركى و ارمنى خريدم ، دختران زيادى را بى آبرو نمودم و دختران پادشاهان را به ازدواج خود درآوردم .
وقتى عمرم به پايان رسيد و ملك الموت براى قبض روح من آمد گفت : اى ظالم و اى طاغى ! با خداى خود مخالفت كردى . در اين بين تمام اعضاء و جوارح من لرزيد. وقتى مرا قبض روح كرد تمام روى زمين از ظلم من راحت شدند، ولى من تا روز قيامت در عذاب هستم و خداوند هزاران ملائكه غضب را بر من موكل كرده كه به دست هر كدام گرزهاى آتشينى است . اگر يكى از آن ها با بر كوه هاى عالم بزنند تمام از هم مى پاشند و آب مى شوند. هر وقت يكى از آن ها را بر من مى زنند قبرم آتش مى گيرد. خداوند مرا به واسطه ظلمى كه بر بندگان خدا كرده ام تا روز قيامت عذاب مى كند و به عدد هر موئى كه در بدن دارم مارها و عقربها بر من مسلط شده اند و مرا نيش مى زنند و مى گويند. اين جزاى ظلمى است كه كرده اى . بعد از آن جمجمه ساكت شد و تمام لشگريان على گريه كردند و بر سر خود مى زدند.(252)
پىنوشتها :
252-لثالى الاخبار، ج 5، ص 178.
(ادامه دارد )
منبع : http://vccans.ir/libraray/Ketabkhaneh/ketaabkhaaneh/marg_barzakh/marg_barzakh_saalehi-haajiaabaadi |