به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان در آثار اندیشمندان / جورج سجعان جرداق » امام علي (ع) صداي عدالت انسانيت
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 596 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

 

جورج سجعان جرداق

 امام علي (ع) صداي عدالت انسانيت -  جلد دوم

مؤلف  جورج سجعان جرداق

مترجم : عطامحمد سردارنيا

( قسمت دهم )

فهرست مطالب :

پيامبر عصر نهضت( قسمت سوم )

*****

پاپ بسيار مي كوشيد كه ماهيت آلوده هدفها و هوسهاي سياسي خود را نسبت به تسلط بر «فلورانس» از انظار عمومي مخفي نگهدارد؛ ولي «ساوونارولا» هدفها و هوسهاي پاپ را افشا كرد و وي را رسوا ساخت و رسماً اعلام داشت كه: از هيچكس نمي ترسد و به مردم هشدار داد كه دشمنانش به آن جهت بر وي حمله مي كنند كه او يار و همفكر و همدرد ملّت است و آنان تبهكاران نيرنگبازي بيش نيستند!.

سپس پاپ «الكساندر بورژيا» كوشيدكه وجدان «ساوونارولا» را باپرداخت رشوه بخرد و به همين منظور نماينده اي پيش وي فرستاد و مقام كاردينالي را به او پيشنهاد كرد!ولي راهب انقلابي از اين پيشنهاد ناگهاني سخت ناراحت شد و آن رانپذيرفت و نفرت وانزجار شديد خود رانسبت به رشوه دادن پاپ،براي جلب نظر وي، ابراز داشت و به نماينده پاپ گفت: به ارباب خود بگو كه پاسخ مرا از «وعظ و سخنراني آينده خواهد فهميد!   »

او در «سخنراني » بر «پاپ» و بر «رشوه» بشدّت حمله كرد... و بدين ترتيب وجود اين راهب انقلابي خطري جدّي بر پاپ و پدران روحاني و امرا و اشراف در ايتاليا و خارج از ايتاليا (كه آنان را تبهكاران و بدكاران مي ناميد) بحساب آمد. خبرهاي مربوط به اقدامات وي در بسياري از نقاط جهان انعكاس يافت و مورد توجه قرار گرفت و آنگاه امرا و نجباي ايتاليا براي چاپلوسي و نزديكي به وي نامه هايي به او فرستادند، چنانكه نامه هاي تشويق و تقدير از آلمان، فرانسه، انگلستان به دست وي رسيد و سلطان عثماني هم خواست كه سخنرانيهاي وي به زبان تركي ترجمه شود.

پاپ و همكارانش بر نيرنگ و حيله افزودند و او به همه آنان چنين گفت: «اگر من پيشنهاد كنم كه قوانين شايسته اي براي رفاهيت و آزادي توده وضع شود، چه خواهد شد؟ همين گروه مرا سنگباران خواهند كرد؛ چون من به كار نيكي اقدام كرده ام(14) ». ولي استقامت و سرسختي «ساوونارولا» در راه خود بر هيجان و ناراحتي پاپ و كينه توزي و تمايل وي براي برچيدن جمهوري فلورانس، كه ساوونارولا آن را بوجود آورده بود، افزود؛ زيرا او ميل داشت كه راه را براي نفوذ و حكومت فرزندانش هموار سازد!

مبارزه بين پاپ و حكومت استبدادي مطلق، از طرفي، و ساوونارولا و جمهوري ملّي، از طرف ديگر به مرحله نهايي خود رسيد و پيكار به شكل و مرحله جديدي از تصادم و شدّت وارد شد. «ساوونارولا» در ميان توده مردم ايستاد و گفت:

مي دانيد همه اين جنگ و نبردي كه بر ضدّ من بپا داشته اند، براي چيست؟ عاملي جز اين ندارد كه من فساد فرومايگان را افشا ساخته ام! اين پدران روحاني از خداوند دور شده اند، امروز پدران روحاني و رجال ديني، هميشه و در همه جا از فرزندانشان سخن مي گويند(15) ، مگر زن بدكاره چه مي كند؟... در تخت سليمان مي نشيند و مردم را به سوي خود مي خواند؛ كسي را كه طلا و پول دارد مي پذيرد و گرامي مي دارد و آنگاه او مي تواند هركاري را كه مي خواهد آزادانه انجام دهد؛ ولي كسي كه قصد دارد كار نيكي انجام دهد رانده مي شود!

البته عيسي مسيح عليه السلام در آلمان و فرانسه و اسپانيا خادمين راستگويي دارد ولي متأسفانه آلودگي اين فساد و شرّ، دامن آنان را هم مي گيرد، مخفيانه براي من سفارشها و پيغامهايي مي فرستند، و من به همه آنان مي گويم: همچنان دور از انظار و به طور پنهاني زندگي كنيد تا نداي حق را بشنويد.

من اكنون در اينجا هستم، زيرا خداوند و مردم مرا در اين مكان قرار داده اند و بزودي فريادرساي من در سراسر جهان مسيحي طنين مي افكند كه كليسا را از وحشت و ترس مي لرزاند. بسياري از شماها مي گوييد كه ممكن است برايم حكم محروميت صادر شود؟ ولي من باز هم براي شما تكرار مي كنم كه ما بيشتر از احكام محروميت را انتظار داريم! من از هيچكس نمي ترسم و از هيچ چيزي باك ندارم، من مرتكب هيچگونه شرّ و بدي نمي شوم! من پاسخ حكم محروميت را خواهم داد و بسياري از آنان را رسوا خواهم ساخت.

ولتر

و بدانيد كه در رم يك نفر به طور پيگير بر ضدّ من مشغول اقداماتي است(16) ، ولي او را انگيزه و حماسه ديني وادار به اين كار نساخته بلكه اقدامات او فقط بخاطر آن است كه او ملتزم ركاب اشراف و نجبا و امرا بشمار مي رود(17) ». در تاريخ بشر، اين شهامت جز در افراد بسيار اندك و نادري ديده و شناخته نشده است. و حتّي شهامت «ولتر» كه كاخهاي استبدادگران را بلرزه درآورد، كمتر از شهامت ساوونارولا است؛ زيرا كه استبداد دوران «ولتر» به اندازه دوران وي شدّت و فشار نداشت! و در آن هنگام كه پاپ، حكم محروميت صادر كرد، «ساوونارولا»، بيانيه اي نوشت و آن را در ميان مردم منتشر ساخت كه در آن چنين آمده است:

«چنين قوانين ظالمانه اي، جز تجاوز و دشمني چيز ديگري نيست و قانون طبيعت محتوم ساخته كه ما جواب زور را با زور بدهيم و كه ما با آنها روبرو هستيم و مي خواهيم از زشتكاريها دور بمانيم و افكار كساني را روشن سازيم كه معتقدند: پاپ ممكن است همان خداوند باشد! و نيروي او مسلط بر زمين و آسمان است(18) ». «ساوونارولا» در يك سخنراني رجال ديني (مسيحي) دوران خود را چنين معرفي كرد:

...آيا اطراف آنان مالامال از بردگان و نوكران نيست؟ آيا آنان را اسبها و سگهاي شكاري احاطه نكرده است؟ آيا كاخها و قصرهاي آنان از ابريشم و وسايل تجملات اشرافي، پر نيست؟... آز و طمع آنان بي پايان است. آنان هر كاري را بخاطر طلا و پول انجام مي دهند و ناقوسها را بخاطراشباع حرص و گرسنگي خود به صدا در مي آورند؛ آنان جز پول و ثروت چيزي نمي خواهند و هرگونه فضيلت و وجداني را مي فروشند(19) . او خطاب به مردم فلورانس گفت: چرا در رم بر ضدّ من قيام كرده اند؟ آيا گمان مي كنيد كه اين امر بخاطر دين است؟ هرگز!، آنها قصد دارند كه به حكومت ملّي ما پايان دهند تجاوز خود را بر ما هم گسترش دهند. و اگر زندگي شرافتمندانه اي كه تعليمات ما آن را بوجود آورده است، از بين برود، براي آنها اهميتي ندارد؛ در دوران ما پدران روحاني، مزدورانِ طبقه حاكمه و امرا و اشراف هستند(20) آنان از سخن حق به لرزه در مي آيند. شما قوانين خود را تحريف مي كنيد و آنها را طبق اغراض خود تغيير مي دهيد، و آنچه را كه انجام مي دهيد، قانوني جلوه مي دهيد، در صورتيكه قانوني نيست، و آنطور كه ميل داريد تا مرحله سوداگري در تهذيب نفوس!، سقوط مي كنيد. قوانين پرارج بخاطر مصالح شايسته اي بوجود مي آيد و براي همين است كه بايد موافق عقل و نيكي باشد!  تو اي كاهن و كشيش!، به سوي من بيا تا ثابت كنم كه تو همانند يك عروسك و شكلكِ رنگ آميزي شده اي هستي و هيچ چيز نيك و پاكي در درون خود نداري.

اگر مراد از قانون، همان زندگي پاك است، ارزش قانون بسته به ثمره اي خواهد بود كه از آن بدست مي آيد و در آنجا كه كارها و اقدامات نيك وجود دارد، قانون نيكو نيز وجود دارد. و در آن مكاني كه اعمال پستي رخ مي دهد، قانون شايسته اي وجود ندارد! اگر كسي از من بپرسد كه: اگر همه جهان بر ضدّ تو متحد شود چه خواهي كرد؟ به او پاسخ خواهم داد كه: من در جاي خود خواهم ايستاد، چون تعليمات من، تعاليم پاك براي زندگي پاك است و از جانب خداوند آمده است ولي «حكم محروميت»، مخالف زندگي پاك است و از جانب اهريمن آمده است. من به شما مي گويم كه اين احكام محروميت چيزهاي بي پايه و بي ارزشي است(21) ». بدين ترتيب «ساوونارولا»، مردم فلورانس را قانع ساخت كه فشار پاپ و رجال ديني بر ضدّ وي، نمي تواند آنطور كه آنان مدّعي هستند، براي خدمت به «دين» و در راه «دفاع» از آن باشد!.

«دفاع» از دين در اينجا پرده ضخيمي است كه پدران روحاني مسيحي، آزمنديهاي مادي و حرص و شهوت براي قدرت و حكومت و اغراض ديگر خود را در پشت آن پنهان ساخته اند.  و «ساوونارولا» بدين ترتيب ثابت كرد كه اقدامات ناشي از تعصب بزرگان پدران روحاني (در اين قرون تعصب) يك هدف اساسي داشت و آن بردن سودهاي مادي از راه رهايي از دست هر كسي بود كه مردم را با حقوق خود آشنا مي ساخت و در راه سودپرستان موانع و سدهايي ايجاد مي كرد!...

خشم پاپ بر راهب فيلسوف افزون شد و چاره اي جز اين نديد كه به «فلورانس» اخطار كند و به همين منظور تهديد كرد كه اگر «ساوونارولا» را تسليـم نكنند، بر ضدّ دولت، «حكم محروميت»صادر خواهد كرد!

بحث در بين اعضاي حكومت فلورانس به طول انجاميد و سرانجام اكثريت اظهار تمايل كرد كه خواست پاپ اجرا شود، و در واقع حزب «اربياتي» تجهيز قوا نمود و پيروز شد و همه رجال ديني هـم بر ضـدّ وي شـوريدند و بدينوسيله گروه دشمن را مفتخر ساختند!

سرنوشت غم انگيز راهب بزرگ به مرحله دردناك جديدي وارد شد و دست بسته به «دادگاه مقدّس» تحويل داده شد در حاليكه ياران و هواداران او يا كشته شده بودند و يا به چشم نمي خوردند! «ساوونارولا» را همان گروهي به گرگهاي درنده و خونخوار تحويل دادند كه او كابوس تجاوز را از آنان برطرف ساخته و يك حكومت دمكراتيك ملي براي آنها تشكيل داده و محيطي برايشان بوجود آورده بود كه متناسب با آن زندگي پركوشش و سالم و شرافتمندانه اي بود كه «ساوونارولا»مي خواست بر پايه آزادي و همزيستي و برادري استوار باشد.

«ساوونارولا» همراه دو تن از يارانش كه كشيش بودند و به نام «دومينيكو» و «سلوسترو» خوانده مي شدند به دادگاه كشانيده شد و دادگاه بَدَوي محاكمه قلابي و مسخره، با حضور نمايندگان جناب پاپ «الكساندر بورژيا» تشكيل شد.

البته نخست «ساوونارولا» را شكنجه داده بودند... او را با افزارهاي ننگيني شكنجه دادند كه او از آزار آنها نسبت به افراد توده رنج مي برد و هنگام يادآوري آن، از ناراحتي مي غريد. او را بدقّت و توجه خاصّي شكنجه دادند و متأسفانه او از دوران كودكي، بدن لاغري داشت كه در دوران و سالهاي مبارزه لاغرتر شده بود. بدن نحيف «ساوونارولا» طاقت تحمل دردهاي شكنجه را نداشت و او بدون اختيار با صدايي كه دل سنگ خار را هم آب مي كرد، ناله مي كرد و فرياد مي كشيد.  او را بارهـا شكنجـه دادند ولـي او به دشمنـان خـود مي گفت كه: تعلميـات وي كاملاً صحيـح و انسـاني اسـت و آنان افراد نالايقي هستند.

از او خواستند كه برخلاف گفته هاي خود اعتراف كند، ولي او نپذيرف. و سپس كاغذي به او دادند تا مطابق ميل آنان اعترافات خود را بنويسد. امّا سپس نوشته هاي وي را چون مطابق ميل آن نبود، پاره كردند. آنگاه خودشان پرونده سازي كردند و دلايلي كه «گناه» او را ثابت مي كرد بافتند و گفته هاي وي را وارونه جلوه دادند و بسيار شد كه كلمه «آري» را به «نه» و يا برعكس، تبديل كردند. و سخناني بر آن افزودند كه او هرگز آنها را بر زبان نياورده بود و در موارد ديگري، بسياري از گفته هاي وي را حذف كردند!  در آن هنگام كه از دخالت وي در كارهاي حكومت فلورانس پرسيدند، او با كمال شجاعت و استقامت گفت:

« من با تجاوز و طغيان جنگيدم و از توده مردم دفاع كردم(22) »؛ او را به طور موقّت به زندان منتقل ساختند تا در انتظار دادگاه تجديدنظر بماند!

در اين ميان، همّت دشمنان «ساوونارولا» بر اين مصروف شد كه او را در چشم ملّت آلوده سازند تا در آن هنگام كه پستي شرف و وجدان آنان را وادار مي كرد كه بدون مراعات هيچ قانون و هرگونه اثر سرشت انساني تصميم خود را در كشتن راهب بزرگ و گرفتن انتقام از وي عملي سازند، هواداران بيشمار وي آشوب و انقلابي بپا نكنند! و اين گروه در آنچه كه مي خواستند، پيروزي يافتند!

دادگاه تجديدنظر «ساوونارولا» تشكيل شد، و او به دفاع شرافتمندانه پرداخت و البته شكنجه وي هم بصورتِ وحشيانه تر و شرم آورتري تجديد شد!

سپس رجال و اعضاي دادگاه، «دومينيكو» را شكنجه دادند و به بازپرسي كشانيدند ولي او هم مانند آموزگار بزرگ خود، از خود شهامت و شجاعت نشان داد. سرنوشت «سلوسترو» نيز اينچنين شد!

ساوونارولا در زندان تاريك خود نظريه و تمايل خود را درباره بسط و گسترش راههاي زندگي فراخ براي توده مردم، ارزيابي مي كرد و انگيزه هاي آنان را در تمايل به شرّ و بدي و رويگرداني از خوي و وجدان انساني بررسي مي نمود، و سپس فصلهاي زندگي توأم با راستي خود و صفحات سياه و تباه زندگي آنان را در نظر مي آورد!

او اكنون در كجا است و آنان در كجا هستند؟

او اكنون در گوشه زندان تاريك از درد شكنجه هاي ضدّ انساني ناله مي كند و بر خود مي پيچد و در انتظار نوشيدن كاسه مرگ از دست آنان بسر مي برد و آنان در خوشگذراني و جاه و جلال و جهالت و قدرت خود و ناداني مردم، غوطه مي خورند!... از هر گوشه اي نااميدي بر او روي آورد، و دل او مالامال از حزن و اندوه شد؛ ولي او به خود تلقين كرد و نيروهاي خود را جمع آوري نمود تا در انتظار سرنوشتي باشد كه در پيش دارد!

«ساوونارولا» براي بار سوّم محاكمه شد و اين مرتبه بيشتر از پيش شكنجه و ازار ديد و پاپ خواستار سرعت در صدور حكم و اجراي آن گرديد؛ و در شبي رأي دادگاه بر «ساوونارولا» خوانده شد و او با كمال خونسردي به آن گوش داد... و سپس متن حكم درباره دو شاگردش خوانده شد.

پى‏نوشتها:‌

14. سافونارولا، از «حسن عثمان»، صحفه 180.

15. مراد وي پاپ نيرنگباز، الكساندر بورژيا است كه بدون احساس كوچكترين شرم و حيايي از فرزندان خود صحبت مي كرد. البته خوانندگان محترم مي دانند كه ازدواج براي پدران روحاني، از نظر مسيحيت ساختگي پاپها، يك عمل شرم آوري است! و همه مردم اروپاي جنوبي كشيشي را كه زناشويي كرده باشد، نه تنها بي دين مي شمارند، بلكه او را بي عفت، ناپاك و تنفرآور مي دانند...». (از كتاب در آزادي، تأليف «جان استوارت ميل ، ترجمه دكتر محمود صناعي، صفحه 199) و عدم مراعات اين حكم از طرف پاپ بورژيا و ازدواج وي، موجب بدنامي بيشتر وي شد و از همينجاست كه مورخان نوشته اند: «الكساندرششم آنقدر در بدكاري شهرت دارد كه همينقدر كافي است بگوييم وي علناً ابوت اطفال خود را تصديق كرد...» (به تاريخ تمدن غرب و مباني آن در شرق، جلد اول، صفحه 424 مراجعه شود). البته عدم ازدواج رسمي پدران روحاني مسيحي موجب انحرافات جنسي شرم آوري مي شود كه نمونه هايي از آن را «ژان ژاك روسو» در كتاب اعترافات خود، ج 1، صفحات 87 و 133 و 171 چاپ جديد، آورده است و همچنين «ژان بكاسي» فلورانسي در كتاب دكامرون، نقل كرده است (به ترجمه فارسي دكامرون، جلد اول، صفحات 30 ـ 35 و 46 ـ 49 و 52 ـ 54 و 135 ـ 138 و 166 ـ 172 و 178 ـ 184 و 184 ـ 189 و 200 ـ 218 و 219ـ230 و 264 ـ 275 و 407 ـ 411 و 412 ـ 414 و 428 ـ 441 و 453 ـ 458 و 510 ـ 515 و 524 ـ 529 و جلد دوم ، صفحات 25 ـ 29 و 67 ـ 70 مراجعه شود)

و در زماني كه بساط حرمسرايي از دربارهاي سلاطين شرق برچيده مي شود، پدران روحاني در غرب! مخفيانه حرمسرا تشكيل مي دهند، و ما در اين زمينه فقط به نقل يك خبر بدون تفسير، اكتفا مي كنيم: «نيويورك» ـ اسوشيتدپرس، پليس نيويورك يك كشيش را به اتهام وارد كردن ضرب و آدم ربايي بازداشت كرد. در حرمسراي اين كشيش، يازده زن زندگي مي كردند. اين كشيش زنهاي خود را در مخفيگاه خصوصي در يك معبد در حومه نيويورك نگهداري مي كرد و پليس پس از حفاري و كندوكاو بسيار به اين حرمسراي جالب! دست يافته است». (از روزنامه كيهان شماره 6624 مورخ يكشنبه 14 شهريور 1344).

16. مقصود وي كشيش چاپلوسي است به نام «ماريانوداكناتزانو» كه دشمن «ساوونارولا» بود و بر ضدّ وي توطئه چيني مي كرد.

17. سافونارولا، از «حسن عثمان»، صفحه 146 ــ 182.

18. همان مدرك، صفحه 192.

19. بـراي تأييـد گفتـه هاي «ساوونارولا» بايـد بـه يك حقيقت تـاريخـي نيـز اشاره كرد و آن اينكه پدران روحاني مسيحي براي بدست آوردن پول به شرم آورترين و ضدّ انساني ترين كـارها نيز دست زده اند كه از آن جمله اداره مراكز فساد فحشا بوده است: «... سن لويي چون فوق العاده مذهبي و متعصّب بود، خانه هاي مخصوص را بست و اموال آنها را ضبط كرد... فقط سلطان مقدس و خيرخواهي مانند سن لويي مي توانست با واسطه هاييكه بظاهر خود را خدمتگزار نظم اجتماع و مذهب مي دانستند و در حقيقت دلالان اين بدبختي بودند، مبارزه كند ولي آنها دست از كار خود نكشيدند و خانه ها را بصورت مؤسسات مذهبي تحتِ حمايت مادلن مقدّس درآوردند و هر سال در موقع معيني آنها را با البسه روحاني در خيابانها مي گرداندند. در آن زمان در «ونيز» و «آوينون» در زير ديوار قصر پاپها نيز اين خانه ها وجود داشت... كار بجايي رسيده بود كه حتّي سن توماداگن، مرد مقدّس و فيلسوف شهير نيز مي نويسد: كشيشهاي پرپنيان دفتري تهيه كرده اند و اعانه هايي به جهت تشويق مردم مبني بر اينكه كمك به اينگونه خانه ها و فواحش از اعمال نيك مذهبي! است و به بهشت مي رساند، به در وديوارهاي شهر مي چسبانند... از كتاب (فحشاء و واسطگي» نوشته «ژان كابريل مانسيني» نماينده سازمان ملل، ترجمه خانم فروغ شهاب چاپ تهران (چه ميدانم) صفحه 36. مترجم

20. در دوران ما، نيمه دوم قرن بيستم نيز، مبشران مسيحيگري در آسيا و آفريقا، مزدوران امپرياليسم غارتگر غربي هستند و به قول «نهرو» ، «نخست مبشران مذهبي و به دنبال آنان، كشتيهاي جنگي مي آيند و سپس تصرف اراضي شروع مي شود». (نگاهي به تاريخ جهان، ج 1، صفحه 945). و در خرداد 1344، اطلاعات نوشت كه: دادگاه انقلابي كوبا دو كشيش آمريكايي را به جرم جاسوسي براي آمريكا به ده سال و شش ماه زندان محكوم كرد». بحثِ در اين زمينه نيازمند كتاب مستقلّي است بعنوان نمونه به كتاب دو مذهب رجوع شود! مترجم

21. سافونارولا، از «حسن عثمان»، ص 198 ــ 296.

22. همان كتاب، صفحه 224 ــ 222.

 ( ادامه دارد )

منبع : مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن

 








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031 
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir