به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان و قرآن / انسان به روایت قرآن » توصیه خداوند به انسان ....( بخش دوم )
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 592 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

علامه طباطبائي

 

 

توصیه خداوند به انسان در باره پدر و مادر

( بخش دوم  )

سوره لقمان آیه 14

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فِي عامَيْنِ أَنِ اشْکُرْ لِي وَ لِوالِدَيْکَ إِلَيَّ  الْمَصِيرُ «14» وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِي ما لَيْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبِيلَ  مَنْ أَنابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «15»

ترجمه :

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر 

و ما به انسان درباره ي پدر و مادرش سفارش کرديم؛ مادرش او را با ناتواني روي ناتواني حمل کرد (به هنگام بارداري هر روز رنج و ناراحتي تازه‏اي را متحمل مي‏شد)، و دوران شيرخوارگي او در دو سال پايان مي‏يابد؛ (آري به او توصيه کردم) که براي من و براي پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت (همه ي شما)به سوي من است. * و هرگاه آن دو، تلاش کنند که تو چيزي را همتاي من قرار دهي، که از آن آگاهي نداري (بلکه مي‏داني باطل است)، از ايشان اطاعت مکن، ولي با آن دو، در دنيا به طرز شايسته‏اي رفتار کن؛ و از راه کساني پيروي کن که توبه‏کنان به سوي من آمده‏اند؛ سپس بازگشت همه ي شما به سوي من است و من شما را از آنچه عمل مي‏کرديد آگاه مي‏کنم.

تفسیر المیزان : 

و وصينا الانسان بوالديه... الي المصير 

اين آيه، جمله معترضه اي است که در وسط کلمات لقمان قرار گرفته، و از کلمات او نيست، و اگر در اينجا واقع شده، براي اين است که دلالت کند بر وجوب شکر والدين، مانند شکر خدا، بلکه شکر والدين، شکر خدا است، چون منتهي به سفارش و امر خداي تعالي است، پس شکر پدر و مادر عبادت خدا و شکر اوست. 

(حملته امه وهنا علي وهن و فصاله في عامين) - در اين جمله پاره اي از مشقات و اذيت ها که مادر در حمل فرزند، و تربيت او تحمل مي کند، ذکر شده تا شنونده را به شکر پدر و مادر و بخصوص مادر وا بدارد.

کلمه (وهن) به معناي ضعف است، و در آيه شريفه حال و به معناي صاحب وهن است، ممکن هم هست مفعول مطلق باشد، و تقدير کلام (تهن وهنا علي وهن) بوده باشد. و کلمه (فصال)، به معناي از شير جدا شدن، و شير ندادن به بچه است، و معناي اينکه فرمود: (از شير گرفتنش در دو سال است)، يعني بعد از تحقق دو سال، آن نيز محقق مي شود، و در نتيجه مدت شير دادن دو سال مي شود، و چون با آيه (و حمله و فصاله ثلاثون شهرا - حملش و از شير گرفتنش سي ماه است) ضميمه شود، اين نکته به دست مي آيد که کمترين مدت حاملگي زن شش ماه است، که در بحث روايتي آينده، باز به اين نکته اشاره خواهد شد انشاء الله.

(ان اشکر لي و لوالديک الي المصير) - اين جمله تفسير (وصينا...) است، و معنايش اين است که وصيت ما همانا امر به شکر پدر و مادر بود، همچنان که امر به شکر خدا نيز کرديم، و جمله (الي المصير) انذار و تاکيد امر به شکر است.

در اين جمله نيز التفاتي نظير التفات در جمله (ان اشکر لله) بکار رفته، که نکته اش نيز همان نکته است.

و ان جاهداک علي ان تشرک بي ما ليس لک به علم فلا تطعهما... کنتم تعملون يعني اگر پدر و مادر به تو اصرار کردند که چيزي را که علم بدان نداري و يا حقيقت آن را نمي شناسي شريک من بگيري، اطاعتشان مکن، و براي من شريکي مگير،

و مراد از اينکه شريک مفروض حقيقتش نامعلوم است، اين است که چنين چيزي اصلا وجود ندارد، و مجهول مطلقي است که علم بدان تعلق نمي گيرد، پس برگشت معنا به اين مي شود که چيزي را که چيزي نيست شريک من مگير، اين حاصل آن چيزي است که زمخشري در کشاف گفته، و چه بسا آيه (اتنبئون الله بما لا يعلم في السموات و لا في الارض) اين معنا را تاکيد مي کند، يعني به شريکي که در همه اين عوالم وجود ندارد.

ولي بعضي ديگر از مفسرين گفته اند کلمه (تشرک) در اينجا به معناي (تکفر) و کلمه (ما) به معناي (الذي) است، و معناي آيه اين است که هر چه پدر و مادر به تو اصرار کردند که به من کفر بورزي، کفري که هيچ دليل و حجتي بر آن نداشته باشي، اطاعتشان مکن، مويد اين احتمال اين است که خداي تعالي در کلام مجيدش مکرر سلطان يعني برهان بر شرک را نفي کرده، از آن جمله مثلا فرموده: (ما تعبدون من دونه الا اسماء سميتموها انتم و آباوکم ما انزل الله بها من سلطان) و آيات ديگري نظير آن. 

(و صاحبهما في الدنيا معروفا و اتبع سبيل من اناب الي) - اين دو جمله به منزله خلاصه و توضيحي است از مطالب دو آيه قبل، که سفارش والدين را مي کرد، و از اطاعت آنان در مورد شرک به خدا نهي مي کرد.

مي فرمايد: بر انسان واجب است که در امور دنيوي نه در احکام شرعي که راه خدا است، با پدر و مادر خود به طور پسنديده و متعارف مصاحبت کند، نه به طور ناشايست، و رعايت حال آن دو را نموده، با رفق و نرمي رفتار نمايد، و جفا و خشونت در حقشان روا ندارد، مشقاتي که از ناحيه آنان مي بيند تحمل نمايد، چون دنيا بيش از چند روزي گذرا نيست، و محروميتهايي که از ناحيه آن دو مي بيند قابل تحمل است، بخلاف دين، که نبايد به خاطر پدر و مادر از آن چشم پوشيد، چون راه سعادت ابدي است، پس اگر پدر و مادر از آنهايي باشند که به خدا رجوع دارند، بايد راه آن دو را پيروي کند، و گرنه راه غير آن دو را، که با خدا انابه دارند. 

از اين بيان روشن مي شود که در جمله (و اتبع سبيل من اناب الي) اختصاري لطيف بکار رفته، چون در عين کوتاهيش مي فهماند اگر پدر و مادر با خدا بودند، بايد راهشان را پيروي کني، و گرنه اطاعتشان بر تو واجب نيست، و بايد راه غير آن دو را، يعني راه کساني را که با خدا هستند پيروي نمايي.

(ثم الي مرجعکم فانبئکم بما کنتم تعملون) - يعني اين مطلبي که گفته شد تکليف و وظيفه دنيايي شما است، و سپس چيزي نمي گذرد که به سوي من بر مي گرديد، آن وقت شما را به حقيقت آن چه مي کرديد آگاه مي کنم، و بر حسب کرده هايتان چه خير و چه شر حکم خواهم کرد.

از آنچه گذشت اين معنا روشن شد که جمله (في الدنيا) سه نکته را در بر دارد، اول اين که مصاحبت به نيکي و معروف را منحصر مي کند در امور مادي و دنيايي، نه امور ديني و معنوي، دوم اينکه تکليف را سبک مي کند، و مي فهماند تکليف مذکور هر چه هم دشوار باشد، در چند روزي انگشت شمار، و مدتي اندک به دوش شما است، پس تحمل بار خدمت به آنان شما را خيلي به ستوه نياورد، سوم اينکه مي فهماند اين کلمه در مقابل جمله (ثم الي مرجعکم) قرار دارد، و در نتيجه سفارش مي شود به اينکه آخرت را در نظر داشته باشند.

بحث روايتي  

در کافي به سند خود از عبدالله بن سنان روايت کرده که گفت از امام صادق (عليه السلام) شنيدم مي فرمود: يکي از گناهان کبيره عقوق والدين، و يکي ديگر نوميدي از رحمت خدا، و يکي ايمني از مکر اوست، و روايت شده که از هر گناهي بزرگتر شرک به خدا است. 

و در کتاب فقيه در حقوقي که از امام زين العابدين (عليه السلام) روايت کرده فرموده: بزرگترين حق خدا بر تو اين است که او را بپرستي، و چيزي شريکش نسازي که اگر اينکار را به اخلاص کردي خداوند حقي براي تو بر خود واجب مي کند، و آن اين است که امور دنيا و آخرتت را کفايت مي کند. 

و نيز فرمود: و اما حق مادرت اين است که بداني او تو را طوري حمل کرد که احدي، احدي را آن طور حمل نمي کند، آري او تو را در داخل شکم خود حمل کرد، و از ميوه قلبش چيزي به تو داد، که احدي به احدي نمي دهد، و او با تمامي اعضاي بدنش تو را محافظت نمود، و باک نداشت از اينکه گرسنه و تشنه بماند، بلکه پروايش همه از گرسنگي و تشنگي تو بود، او باک نداشت از اينکه برهنه بماند، همه پروايش از برهنگي تو بود، او هيچ پروايي نداشت از گرما، ولي سعيش اين بود که بر سرتو سايه بيفکند، او به خاطر تو از خواب خوش صرفنظر کرد، و تو را از گرما و سرما حفظ نمود، همه اين تلاشها براي اين است که تو مال او باشي، و تو نمي تواني از عهده شکر او برآيي، مگر با ياري و توفيق خدا.  

و اما حق پدرت اين است که بداني او ريشه تو است، چون اگر او نبود تو نبودي، پس هر وقت از خودت چيزي ديدي که خوشت آمد، بدان که اصل آن نعمت پدر تو است، پس حمد خدا گوي، و شکر پدر بجاي آر، آن قدر که با اين نعمت برابري کند، و هيچ نيرويي نيست جز به وسيله خدا. 

و در کافي به سند خود از هشام بن سالم، از امام صادق (عليه السلام) روايت کرده که فرمود:

 مردي نزد رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) رفت و گفت: يا رسول الله به چه کس نيکي کنم؟ فرمود به مادرت، عرضه داشت: سپس به چه کس؟ فرمود: به مادرت، عرضه داشت: سپس به چه کس؟ فرمود: به مادرت، عرضه داشت: سپس به چه کس؟ فرمود به پدرت. 

و در مناقب آمده که روزي حسين بن علي (عليهم السلام) به عبد الرحمان بن عمرو بن عاص گذشت، پس عبد الرحمان گفت: هر که مي خواهد به مردي نظر کند که محبوبترين اهل زمين است نزد اهل آسمان، به اين شخص نظر کند، که دارد مي گذرد، هر چند که من بعد از جنگ صفين تاکنون با او همکلام نشده ام. پس ابو سعيد خدري او را نزد آن جناب آورد، حسين (عليه السلام) به او فرمود:

 آيا مي دانستي که من محبوبترين اهل زمين نزد اهل آسمانم، و با اين حال در صفين شمشير به روي من و پدرم کشيدي؟ به خدا سوگند پدر من بهتر از من بود، پس عبد الرحمان عذر خواهي کرد و گفت: آخر چه کنم رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) به خود من سفارش فرمود که پدرت را اطاعت کن، حضرت فرمود: مگر کلام خداي را نشنيدي که فرمود: (و ان جاهداک علي ان تشرک بي ما ليس لک به علم فلا تطعهما) و نيز مگراز رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نشنيده اي که فرمود: اطاعت (پدر و مادر و يا هر کس که اطاعتش واجب است) بايد که معروف باشد، و اطاعتي که نافرماني خدا است معروف و پسنديده نيست، و نيز مگر نشنيده اي که هيچ مخلوقي در نافرماني خدا نبايد اطاعت شود. 

و در کتاب فقيه در ضمن کلمات کوتاه رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) آمده که فرمود: (لا طاعه لمخلوق في معصيه الخالق) که ترجمه اش در صفحه قبل گذشت.

 

 

مرجع عالیقدر اسلام آیت الله مكارم شیرازى

 

تفسیر نمونه :

و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کرديم، مادرش او را با زحمت روي زحمت حمل کرد، (و به هنگام بارداري هر روز رنج و ناراحتي تازه‏اي را متحمل مي‏شد) و دوران شيرخوارگي او در دو سال پايان مي‏يابد (آري به او توصيه کردم) که شکر براي من و براي پدر و مادرت بجا آور که بازگشت همه‏ي شما به سوي من است.

دو آيه‏ي بعد در حقيقت جمله‏هاي معترضه‏اي است که در لابلاي اندرزهاي لقمان از سوي خداوند بيان شده است، اما معترضه نه به معني بي‏ارتباط، بلکه به معني سخنان الهي که ارتباط روشني با سخنان لقمان دارد، زيرا در اين دو آيه، بحث از نعمت وجود پدر و مادر و زحمات و خدمات و حقوق آنها است و قرار دادن شکر پدر و مادر در کنار شکر «الله».

بعلاوه تأکيدي بر خالص بودن اندرزهاي لقمان به فرزندش نيز محسوب مي‏شود چرا که پدر و مادر با اين علاقه وافر و خلوص نيت ممکن نيست جز خير و صلاح فرزند را در اندرزهايشان بازگو کنند.

نخست مي‏فرمايد: «ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کرديم» (و وصينا الانسان بوالديه).

آنگاه به زحمات فوق‏العاده مادر اشاره کرده مي‏گويد: «مادرش او را حمل کرد در حالي که هر روز ضعف و سستي تازه‏اي بر ضعف او افزوده مي‏شد» (حملته امه وهنا علي وهن).

اين مساله از نظر علمي ثابت شده و تجربه نيز نشان داده که مادران در دوران بارداري گرفتار وهن و سستي مي‏شوند، چرا که شيره جان و مغز استخوانشان را به پرورش جنين خود اختصاص مي‏دهند و از تمام مواد حياتي وجود خود بهترينش را تقديم او مي‏دارند.

به همين دليل، مادران در دوران بارداري گرفتار کمبود انواع ويتامينها مي‏شوند که اگر جبران نگردد ناراحتيهائي براي آنها به وجود مي‏آورد، حتي اين مطلب در دوران رضاع و شير دادن نيز ادامه مي‏يابد، چرا که «شير، شيره جان مادر است».

لذا به دنبال آن مي‏افزايد: «پايان دوران شيرخوارگي او دو سال است» (و فصاله في عامين).

همانگونه که در جاي ديگر قرآن نيز اشاره شده است «والوالدات يرضعن اولادهن حولين کاملين»: «مادران فرزندانشان را دو سال تمام شير مي‏دهند» (بقره- 233).

البته منظور دوران کامل شيرخوارگي است هر چند ممکن است گاهي کمتر از آن انجام شود. به هر حال مادر در اين 33 ماه (دوران حمل و دوران شيرخوارگي) بزرگترين فداکاري را هم از نظر روحي و عاطفي و هم از نظر جسمي و هم از جهت خدمات در مورد فرزندش انجام مي‏دهد.

جالب اينکه در آغاز توصيه درباره هر دو مي‏کند ولي به هنگام بيان زحمات و خدمات تکيه روي زحمات مادر مي‏نمايد تا انسان را متوجه ايثارگريها و حق عظيم او مي‏سازد.

سپس مي‏گويد: «توصيه کردم که هم شکر مرا بجاي آور و هم شکر پدر و مادرت را» (ان اشکر لي ولوالديک). شکر مرا بجا آور که خالق و منعم اصلي توام و چنين پدر و مادر مهرباني به تو داده‏ام و هم شکر پدر و مادرت را که واسطه اين فيض و عهده‏دار انتقال نعمتهاي من به تو مي‏باشند. و چقدر جالب و پرمعني است که شکر پدر و مادر درست در کنار شکر خدا قرار گرفته. و در پايان آيه با لحني که خالي از تهديد و عتاب نيست مي‏فرمايد: «بازگشت همه‏ي شما به سوي من است» (الي المصير).

 آري اگر در اينجا کوتاهي کنيد در آنجا تمام اين حقوق و زحمات و خدمات مورد بررسي قرار مي‏گيرد و مو به مو حساب مي‏شود، بايد از عهده حساب الهي در مورد شکر نعمتهايش و همچنين در مورد شکر نعمت وجود پدر و مادر و عواطف پاک و بي‏آلايش آنها برآئيد.

بعضي از مفسران در اينجا به نکته‏اي توجه کرده‏اند که در قرآن مجيد تاکيد بر رعايت حقوق پدر و مادر کراراً آمده است، اما سفارش نسبت به فرزندان کمتر ديده مي‏شود (جز در مورد نهي از کشتن فرزندان که يک عادت شوم و زشت استثنائي در عصر جاهليت بوده است).

اين به خاطر آن است که پدر و مادر به حکم عواطف نيرومندشان کمتر ممکن است فرزندان را به دست فراموشي بسپارند، در حالي که زياد ديده شده است که فرزندان، پدر و مادر را مخصوصا به هنگام پيري و از کار افتادگي فراموش مي‏کنند و اين دردناکترين حالت براي آنها و بدترين ناشکري براي فرزندان محسوب مي‏شود.

و هرگاه آنها تلاش کنند که موجودي را شريک من قرار دهي که از آن آگاهي نداري (بلکه مي‏داني باطل است) از آنها اطاعت مکن، ولي با آنها در دنيا به طرز شايسته‏اي رفتار کن و پيروي از راه کساني بنما که به سوي من آمده‏اند، سپس بازگشت همه شما به سوي من است و من شما را از آنچه عمل مي‏کرديد آگاه مي‏کنم.

و از آنجا که توصيه به نيکي در مورد پدر و مادر، ممکن است اين توهم را براي بعضي ايجاد کند که حتي در مساله عقائد و کفر و ايمان، بايد با آنها مماشات کرد، در آيه بعد مي‏افزايد: «هرگاه آن دو، تلاش و کوشش کنند که چيزي را شريک من قرار دهي که از آن (حداقل) آگاهي نداري، از آنها اطاعت مکن» (و ان جاهداک علي ان تشرک بي ما ليس لک به علم فلا تطعهما ).

هرگز نبايد رابطه‏ي انسان و پدر و مادرش، مقدم بر رابطه او با خدا باشد و هرگز نبايد عواطف خويشاوندي حاکم بر اعتقاد مکتبي او گردد.  تعبير به «جاهداک» اشاره به اين است که پدر و مادر گاه به گمان اينکه سعادت فرزند را مي‏خواهند، تلاش و کوشش مي‏کنند که او را به عقيده انحرافي خود بکشانند و اين در مورد همه پدران و مادران ديده مي‏شود.

وظيفه‏ي فرزندان اين است که هرگز در برابر اين فشارها تسليم نشوند و استقلال فکري خود را حفظ کرده، عقيده توحيد را با هيچ چيز معاوضه نکنند.

ضمنا جمله «ما ليس لک به علم» (چيزي که به آن علم و آگاهي نداري) اشاره به اين است که اگر فرضا دلائل بطلان شرک را ناديده بگيريم، حداقل دليلي بر اثبات آن نيست و هيچ شخص بهانه‏جوئي نيز نمي‏تواند دليلي بر اثبات شرک اقامه کند.

از اين گذشته اگر شرک حقيقتي داشت، بايد دليلي بر اثبات آن وجود داشته باشد، و چون دليلي بر اثبات آن نيست خود دليلي بر بطلان آن مي‏باشد.

باز از آنجا که ممکن است، اين فرمان، اين توهم را به وجود آورد که در برابر پدر و مادر مشرک، بايد شدت عمل و بي‏حرمتي به خرج داد، بلافاصله اضافه مي‏کند که عدم اطاعت آنها در مساله کفر و شرک، دليل بر قطع رابطه مطلق با آنها نيست بلکه در عين حال «با آنها در دنيا به طرز شايسته‏اي رفتار کن» (و صاحبهما في الدنيا معروفا).

از نظر دنيا و زندگي مادي با آنها مهر و محبت و ملاطفت کن و از نظر اعتقاد و برنامه‏هاي مذهبي، تسليم افکار و پيشنهادهاي آنها نباش، اين درست نقطه اصلي اعتدال است که حقوق خدا و پدر و مادر، در آن جمع است. لذا بعدا مي‏افزايد: «راه کساني را پيروي کن که به سوي من بازگشته‏اند» راه پيامبر و مؤمنان راستين (واتبع سبيل من اناب الي).

چرا که بعد از آن «بازگشت همه شما به سوي من است و من شما را از آنچه در دنيا عمل مي‏کرديد آگاه مي‏سازم» و بر طبق آن پاداش و کيفر مي‏دهم (ثم الي مرجعکم فانبئکم بما کنتم تعملون).

نفي و اثباتهاي پي‏درپي و امر و نهي‏ها در آيات فوق، براي اين است که مسلمانان در اين گونه مسائل که در بدو نظر تضادي در ميان انجام دو وظيفه لازم تصور مي‏شود خط اصلي را پيدا کنند و بدون کمترين افراط و تفريط، در مسير صحيح قرار گيرند و اين دقت و ظرافت قرآن در اين ريزه‏کاريها، از چهره‏هاي فصاحت و بلاغت عميق آن است.

به هر حال آيه‏ي فوق کاملا شبيه چيزي است که در آيه‏ي 8 سوره عنکبوت آمده است که مي‏گويد: و وصينا الانسان بوالديه حسنا و ان جاهداک لتشرک بي ما ليس لک به علم فلا تطعهما الي مرجعکم فانبئکم بما کنتم تعملون)

و درباره‏ي آن شان نزولي در بعضي از تفاسير نقل شده است که در ذيل آيه 8 سوره عنکبوت آورديم.

منابع : ترجمة تفسیر الميزان حضرت آیت الله علامه طباطبایى (رحمه الله) و تفسير نمونه مرجع عالیقدر اسلام  آیت الله مكارم شیرازى








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir