رساله حقوق امام سجاد علیه السلام
( قسمت هفتم )
33- حق شريك .
وأما حق الشريك فإن غاب كفيته وإن حضرساويته ولا تعزم على حكمك دون حكمه ولا تعمل برأيك دون مناظرته وتحفظ عليه ماله وتنفى عنه خيانته فيما عز أو هـان فإنه بلغنا " أن يد الله على الشريكين ما لم يتخاونا " ولا قوة الا بالله .
ترجمه :
اما حق شريك آنست كه در غيابش كفايتش كني و در حضورش خود را با او مساوي حساب نمائي و هيچ وقت بدون تصميم او تصميم نگيري و به نظر خود بدون مشورهء با او عمل نكني . حافظ مالش باشي؛ و از خيانت به او در امور بزرگ و كوچك پرهيز نمائي زيرا كه به ما رسيده است " دست خداوند با شركاء است؛ تا وقتيكه به هم ديگر خيانت نكنند " و قوتي نيست مگر به خداوند متعال .
34- حق مال .
و أما حــق المال فأن لا تأخذه إلا من حله و لا تنفقـه إلا فى حله و لا يحـرفه عــن مواضعه و لا تصرفه عن حقائقه ولاتجعله إذا كان من الله إلا إليه وسببا إلى الله و لا تؤثر به على نفسك من لعله لا يحمدك وبالحرى أن لا يحسن خلافته فى تركك ولا يعمل فيه بطاعة ربك فتكـون معينـا له على ذلك وبما أحـدث فى مالك أحسن نظــرا لنفسه فيعمل بطاعة ربه فيذهب بالغنيمة و تبوء بالاثم والحسرة والندامة مع التبعة و لا قوة الا بالله .
ترجمه :
اما حق مال ودارائي به گردن تو آنست كـه از حلال كسب نمـوده و بـه حلال مصرف كني و از آن استفادهء صحيح نمائي كه خيـر دنيا و آخرت را بـه دنبال داشته باشد . وقتي آنچه داري از آن خداوند است پس آنرا وسيله و سبب تقرب بـه خداونـد قرار ده و مالت را عزيز تر از جانت حساب نكن كه براي ترقيات مادي ومعنـويت از آن استفاده نكني؛ و در نتيجـه آنرا براي كسي بگزاري كه هرگز به فكر تو نباشد و از مال تو كه به او رسيده است ؛ استفادهء غلط وحــرام نمايد و تو در اين كار شريك جرم او محسوب گردي ؛و اگر استفادهء صحيح و درست نمايد پس سود و فائده از آن او باشد و گناه و حيرت و ندامت و عذاب آخرت از آن تو و قوتي نيست مگر به خداوند متعال .
35- حق طلبكار .
وأما حـق الغـريم الطالب لك فإن كنت موسرا أوفيته وأغنيته ولم تـرده وتمطله فإن رسـول الله صلى الله عليـه والـه وسلم قال : " مطل الغنى ظلم " و إن كنت معسرا أرضيته بحسن القول وطلبت إليه طلبا جميلا ورددته عن نفسك ردا لطيفا ولم تجمع عليه ذهاب ماله وسوء معاملته فإن ذلك لؤم ولا قوة الا بالله .
ترجمه :
اما حق كسيكه به توقرض داده است و موعد پرداخت آن رسيده است ؛آنست كه اگرتوان پرداخت قرض را داري؛بدون معطلي بپرداز و بيجهت مال مردم را نزد خود نگه ندار و اگر از تو قرض خود را مي خواهد جواب رد به او نده زيرا كه حضرت محمد مصطفي صلي الله عليه واله وسلم فرمود : " تعلل در اداي قـرض ؛و تاخيـر در پرداخت آن ظلم است " ؛ و اگر توان پرداخت آنرا نداري با عذر خواهي و طلب تمديد وقت قرض رضايت صاحب مال را بدست آور و با تشكر و تقدير او را از خودت راضي بساز ؛ نـه اينكه هم قرضش را نپردازي و هم فحش و دشنام نثارش نمائي ؛كه نشانهء پستي تـو خواهد بود ؛ و قوتي نيست مگر به خداوند متعال .
36- حق معاشر.
وأما حق الخليط فأن لا تغره ولا تغشه ولا تكذبه ولا تغفله ولا تخدعـه ولا تعمـل فى إنتفاضه عمل العدو الذى لا يبقى على صاحبه ؛ وإن اطمأن إليك استقصيت له على نفسك و علمت أن غبن المسترسل ربا ؛ ولا قوة الا بالله .
ترجمه :
اما حق كسيكه با تو معاشرت دارد آنست كه ضرري به او وارد نساخته و از خيانت به اجتناب نمائي ؛ سخنش را تكذيب نكرده و اغفالش نكني و از خدعه و نيرنگ نسبت به پرهيز نمائي ؛ چون دشمنان با او برخورد نكرده و اگر به تو اعتماد نمود ؛او را برخودت مقدم بداري و بدان كه ضرر رساندن به خاطر منافع خودت به كسيكه؛ بتو اعتمـاد نمـوده است ؛ ربا قلمداد مي شود و قوتي نيست مگر به خداوند متعال .
حقوق خصومت
37- حق مدعي .
وأما حـق الخصم المدعى عليك فإن كان ما يدعى عليك حقا لم تنفسخ فى حجتـه و لم تعمل فى ابطال دعوته ؛ و كنت خصم نفسك له والحاكم عليها والشاهد له بحقه دون شهادة الشهود ؛ فإن ذلك حـق الله عليك و إن كان ما يدعيـه باطلا رفقت بـه و روعته و ناشدته بدينه و كسرت حدته بذكر الله و ألقيت حشو الكلام ولغطه الذى لا يردعنك عادية عدوك بل تبوء باثمه وبه يشحذعليك سيف عداوته لان لفظة السوء تبعث الشر والخير مقمعة للشر ولا قوة الا بالله .
ترجمه :
اما حق كسيكه عليه تو اقامهء دعوي نموده و خصم تو حساب ميشود؛ آنست كه اگر در دعوايش عليه تو صادق است و حق به طرف اوست ؛ در پي بي اعتبار كردن حجت و دليلش نباش و بـراي باطل نمـودن دعوايش تلاش نكن ؛ زيرا با وجدانت بلكه با خودت دشمني كرده اي ؛ براي آنكه وجدانت حكم به حق بودن طرف مقابلت مينمايد و خودت بهترين شاهد و گواه هستي بر اينكه حق به طرف خصمت هست ؛ پس حق را بدون چون و چرا بپزير كه پزيرفتن حق يكي از حقوق خداوند متعال بر عهـدهء بندگان مي باشد . اما اگر در دعوايش كاذب است ؛ با او مدارا كن ؛و او را از خـدا بترسان و از هر مذهب و ديني كه پيروي مي كند برايش دليل بياور تا متوجه زشتي كارش شود و با ياد آوري عذاب قيامت و مرگ او را از راه باطل برحذر دار . از سخنان منافي ادب و اخلاق پرهيز كن ؛ زيرا دشمنيي دشمـن را بيشتـر و تيغش را تيز تر نموده و موجب بر انگيخته شدن شر خواهد شد؛ اما سخن خـوب ؛ شر را نابود مي كند و قوتي نيست مگر به خداوند متعال .
38- حق مدعي عليه .
وأما حـق الخصم المدعى عليه فـإن كان ماتدعيـه حقـا أجمـلت فى مقاولتـه بمخرج الدعوى ؛ فإن للدعوى غلطة فى سمع المدعى عليـه و قصدت قصـد حجتك بالـرفق و أمهل المهلة وأبين البيان وألطف اللطف ولم تتشاغل عن حجتك بمنازعته بالقيـل والقال فتذهب عنك حجتك ولا يكون لك فى ذلك درك ولا قوة الا بالله .
ترجمه :
اما حـق كسي كه تـو عليه او اقامهء دعوي نمـوده اي بر تو آنست؛ كه اگر در دعوايت برحق و صادق هستي با او به خوبي و مهرباني سخن بگو تا راهي براي حـل و فصل دعوي و خصومت پيدا شود ؛ زيرا كلمهء دعوي و شكايت كلمهء خوبي نيست و خصم تو از شنيدن اين كلمه ناراحت مي شود ؛ پس حجت و برهانت را با رفق و مـدارا براي او بازگو كن و اگر نياز به فكر كردن داشت به او مهلت بده تا فكر كند .
حقوق مشاوره
39- حق كسيكه از تو مشورت ميخواهد .
وأما حـق المستشير فإن حضرك له وجه رأى جهـدت له فى النصيحة وأشرت عليه بما تعلم انك لـوكنت مكانـه عملت بـه و ذلك ليكن منك فى رحمـة و لين ؛ فإن اللين يؤنس الوحشة وإن الغلظ يوحش موضع الانس وإن لم يحضرك له رأى وعرفت له من تثق برأيه وترضى به لنفسك؛ دللته عليه و أرشدته اليه فكنت لم تأله خيرا و لم تدخره نصحا ؛ ولا قوة الا بالله .
ترجمه :
اما حق كسيكه از تو مشورت مي خواهد ؛ پس اگر نظر خوبي داري كه بـراي او مفيد باشد ؛در نصيحت و راهنمائي او كوتاهي نكن و راهي را پيش پاي او بگزار كه اگر خودت جاي او بودي همان راه را مي رفتي و با نرمي و خـوش زباني با او صحبت كن زيرا نرم سخن گفتن و مهرباني وحشت و ترس را تبديل به انس و الفت مي كند در حاليكه غلظت و تندي انس و محبت را مبدل بترس و وحشت مي سازد و اگر چيزي به ذهنت نرسيد تا او را راهنمائي كني و كسي را مي شناختي كه خود به او اعتماد داشته و حاضر بودي به راي و نظرش عمل كني او را بسوي همان شخص راهنمائي كن و در اين صورت است كه در مشورت دادن كوتاهي ننموده اي و راه صحيـح و درست را از او پنهان نداشته اي و قوتي نيست مگر به خداوند متعال .
با بياني واضح او را متوجه حق خودت بگردان . از قيل و قال و جار و جنجال بپرهيز ؛ براي آنكه سبب بي ارزش شدن حجت و برهانت شده اجر و پاداش ترا ضايع ميگرداند و قوتي نيست مگر به خداوند متعال .
( ادامه دارد )
منبع : www.mums.ac.ir/shares/student/khaksarj1/download/... |