حق الناس به روایت حجت الاسلام قرائتی
(بخش اول - قسمت سوم )
7- امكان دفاع مظلوم از حق خود
در حقالناس ميگويند: يك كسي كه مظلوم است اجازه بدهيد از خودش دفاع كند. سليمان يك روز سان ميديد، هدهد را نديد. گفت: هدهد كجاست؟ بايد بيايد بگويد: دليل غيبتش چيست؟ اگر دليل موجه آورد، آورد. اگر نه برخورد انقلابي ميكنم. قرآن ميگويد: «لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطانٍ» (نمل/21) يعني بايد دليل بياورد. يك كسي سر كار نميآيد بايد دليل موجه داشته باشد. متأسفانه ما راحت تعطيل ميكنيم. خود بنده، اگر دارم مسجد ميروم، عمامهي من به شاخهي درخت گير كند و در جوي بيافتد. فوري از تلفن موبايل، الو! مسجد! بگوييد: يك فاجعهاي رخ داده امشب نماز تعطيل است. فاجعه نيست. نيم كيلو پنبه در جوي افتاد. برو نماز بخوان! يعني به مختصر چيزي تعطيل ميكنيم. كفش معلم تا به تا شود من شك دارم معلم سر كلاس ميرود يا نميرود؟ ميگويد: والله كفش من تا به تا است و يك لنگه از كفشهاي من نيست. پس امروز درس تعطيل است. الو! من امروز عذر دارم. عذر چيست؟ لنگه كفش! سي تا بچه نشستند، منتظر لنگه كفش هستم.
پرهيز از استدلال نادرست! «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْم» (اسراء/36) قرآن ميگويد: اگر علم داري شهادت بده. چيزي كه علم نداري پيگيري نكن.
پرهيز از علاقه، گاهي علاقه آدم را اين طرف و آن طرف ميكشد. ميگويد: مواظب باش علاقهها تو را گيج نكند. «وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُم» (نساء/135) حق بگو گرچه بر ضررت باشد. گرچه نان تو آجر شود. «بلغ ما بلغ» قرآن ميگويد: «وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُم»گرچه به ضرر خودت يا پدر و مادرت است حق بگو.
پرهيز از كينه، گاهي وقتها از كسي بدم ميآيد چون بدم ميآيد ميگويم اعدام بايد گردد! ميگويد: بيا، چرا ميگويي؟ ميگويم: من بدم ميآيد. ميگويد: بدت بيايد. اول سؤال گردد، جواب گردد، جوابش گوش گردد تا بعد ببينيم چه گردد، عذرخواهي گردد، زندان گردد، چه... تبرئه گردد، هرچه ميخواهد بگردد بعد بگردد. چون خوشم ميآيد آزاد بايد گردد، چون بدم ميآيد اعدام بايد گردد، كشور اگر اين رقمي باشد، موجي است.
پرهيز از اينكه آدم حرفهايش دو پهلو باشد.
8- پرهيز از رشوه به اسم هديه
پرهيز از رشوه، بعضيها هم كه رشوه ميگيرند نميگويند: اين رشوه است. به اسم هديه ميدهند. آخر آن كسي كه يك ماشين 50 هزار توماني را دو ميليارد ميخرد، اين چه مشكلي دارد؟ چطور خاك كربلا را بالاخره امام حسين پايش را روي خاك كربلا گذاشت، اين آقا هم پايش را در اين ماشين گذاشته است. چطور تو براي خاك كربلا براي مهر كربلا پول نميدهي، براي فلان ماشين پول ميدهي؟ اين پيداست كه تو يك نقشهاي داري بعداً ميخواهي، اين توطئهها زمان حضرت علي هم بود.
يك كسي در خانهي حضرت علي را زد، گفت: اين حلوا هديه است. حضرت فرمود: اين فردا ميخواهد يك جنايتي بكند كه اين حلوا را شبي براي من آورده است كه فردا جنايتش را بكند. آن كسي كه ماشين يك كسي را دو ميليارد ميخرد پيداست كه يك برنامهاي دارد.
در سفر مكه ديديم يك نفر خودش را به من ميچسباند. گفتم: آقا، گفت: آقا من به شما خيلي ارادت دارم. خيلي هم در همه راهها ميگفت: من خدمت حاجآقاي قرائتي هستم. آخرش ديديم اين در ساكش پر از ساعت است، ميخواست گمرك ساعتهايش را نگيرد. (خنده حضار) جزء هيأت همراه خودش را به ما چسباند. گربه براي رضاي خدا موش نميگيرد. ميگويند: سلام فلاني بيطمع نيست. از اينها بايد آدم دوري كند.
پرهيز از غني و فقر! قرآن ميگويد: «إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقيرا» (نساء/135) چه فقير، چه غني تو حق بگو. نگو حالا بدبخت است به او بدهيم بخورد. بابا بدبخت است حلال به او بدهيد. نگو چون بدبخت است بيتالمال را همينطور اضافهكار سي ساعت است، بنويس صد ساعت بدبخت است. ما به هواي اينكه بدبخت است دروغ مينويسيم، وقتي سي ساعت است شما صد ساعت مينويسي، شما دروغ مينويسي او اگر لقمه بخورد، لقمه حرام ميخورد. آنوقت نتيجهاش چيست؟يك ملخ ميآيد، يك بارندگي ميشود، يك سيل ميآيد، يك زلزله ميآيد، هرچه شما از حرام جمع كرديد يكباره آتش ميگيرد. خدا گفته تقوا داشته باشيد من رزق شما را ميدهم، نترسيد. «إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقيرا» خيلي خوب بس است.
خدايا تو خودت ميداني چقدر حقالناس را از بين برديم. تو ميداني كه چقدر حقالناس را از بين برديم، در خانه، اگر ملك براي شوهر است خانم ميخواهد به كسي بدهد بايد از شوهرش اجازه بگيرد. البته شوهرها راضي هستند، اما گاهي هم طرف يك كاري ميكند كه اگر شوهرش بفهمد دلش فرو ميريزد. اگر شوهرت بفهمد دلش فرو ميريزد، پيداست كار تو درست نيست. امام رضا فرمود: هر مسوؤلي و هر فردي بايد طوري كار كند كه اگر در نماز جمعه خواست بگويد خجالت نكشد. هركاري ميكني كه در نماز جمعه خجالت ميكشي بگويي پيداست در كارت يك ايرادي است. خانم يك پولي برميدارد و به فقير ميدهد. اگر همان لحظه شوهرش ببيند رنگش نپرد معلوم ميشود كارش درست است، اگر رنگش پريد معلوم ميشود كارش خلاف است. مرد هم همينطور است. بايد طوري زندگي كنيم كه خانم ما را ديد رنگ ما نپرد. هركس كاري ميكند، من بايد خانه و زندگيام طوري باشد كه شما بتواني در اتاق مهمانخانهي من بيايي، اگر گفتم فلاني آمد، در را قفل كن، پرده را بكش، اين پيداست اتاق مهمانخانهي من يك چيزهايي در آن است كه ميخواهم شما نبيني. هركس از اينكه مردم كارشان را ببينند وحشت دارد پيداست در كارش ناپاكي است.
خدايا قبل از مردن ما را از حقالناس نجات بده. ايماني بده كه وقت مرگ آن ايمان ما را حفظ كند.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
منبع : http://gharaati.ir/show.php?page=darsha&id=2072
|