به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان در آثار اندیشمندان / نعمت اله صالحى ( انسان از مرگ تا برزخ ) » ( قسمت یکصد و هشتم )
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 406 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

 

 

انسان از مرگ تا برزخ 

نعمت اله صالحى حاجى آبادى

( قسمت یکصد و هشتم )

فصل هفتم : نپوسيدن بدنها    

مقدمه    

در اثر ارتباط قوى كه بين روح و بدن عالم برزخ مى باشد، نپوسيدن و از بين نرفتن بدن بعضى از اولياء اله  در قبر است . از جمله : تازه ماندن بدن پيامبران و ائمه طاهرين و اولياى خدا و بعضى از نيكان و مؤ منان است كه در ذيل بيان مى شود. 

بعضى از قبرها كه به طور سرداب حفر شده است و جنازه ها را پهلوى يكديگر قرار داده اند، ديده شده كه جنازه بعضى از علما پس از گذشت نيم قرن تر و تازه مانده است . 

بايد اين را بدانيم كه مقام روح و نفس غير از بدن است . جنازه ، داخل قبر چه بپوسد يا نپوسد كارى به روح ندارد. بدنى كه داخل قبر شده است ، مانند لباسى مى باشد كه انسان آن را كنده باشد. روح در مقام شامخ خود متنعم به نعمتهاى الهى است و اگر فرض شود بدن قطعه قطعه شود يا بسوزد و خاكستر گردد، چيزى از ثواب روحى كم نمى شود.

ولى بدنهايى كه در ميان قبر مى باشد ممكن است بعضى از آنها نپوسد؛ چون درجه تقوا و طهارت روح تاءثير زيادى در اين لباس (بدن ) داخل قبر كرده و او را تازه نگاه داشته است .

در اين جا لازم است در رابطه با بدن پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام و بعضى از بدنهاى علما و بزرگان دين و نيكان از مؤ منين كه در قبر نپوسيده و از بين نرفته است را بيان كنيم .

بدن پيامبر و امام  

 

 

يكى از اعتقادات مهم شيعيان اين است كه حيات و مرگ پيغمبر و امام يكى است ، مرگ آنها عين حياتشان مى باشد و حتى بدنهاى شريفشان در قبر نمى پوسد و كهنه نمى شود. در اين باره رواياتى نقل شده است : و آنها از اين قرارند.

امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند استخوانهاى ما را بر زمين و گوشتهايمان را بر كرمها و حيوانات زمين حرام كرده است و نبايد طعمه آنها شويم . 

و رسول اكرم فرمود: حيات و مرگ من هر دو براى شما منفعت دارد. عرض كردند: يا رسول الله ! چگونه چنين است و فرمود: اما اين كه حيات و زندگى من براى شما خير است . خداوند در قرآن فرموده :

و ما كان الله ليعذبهم و انت فيهم (320)

((تا زمانى تو در ميان مردم باشى خداوند متعال آنان را عذاب نمى كند)).

اما مفارقت من كه آن هم براى شما خير مى باشد جهتش اين است كه اعمال شما هر روز بر من عرضه مى شود. اگر نيك باشد از خداوند مى خواهم كه آنها را زيادتر كند و اگر قبيح و زشت باشد از پيشگاه خداوند مى خواهم كه شما را بيامرزد و عفو نمايد. 

عرض كردند: يا رسول الله ! حتى وقتى كه بدن شما در قبر پوسيده باشد باز هم براى ما خير است . فرمود: بدن ما در قبر نمى پوسد؛ زيرا خداوند گوشت بدن ما را حرام كرده است كه طعمه زمين شود.(321)

بعد از مرگ و شهادت ائمه معصوم عليهم السلام افرادى آن بزرگواران را با چشم خود ديده و شناخته اند و اقرار كرده اند كه اين شخص خود امام است .

جابر از امام باقر عليه السلام نقل مى كند: عده اى از مردم پيش امام حسن مجتبى عليه السلام آمدند و عرض كردند: يا بن رسول الله ! بعضى از چيزهاى عجيب پدرتان كه در زمان حياتشان بما نشان مى داد شما هم نشان بده . فرمود: آيا قبول مى كنيد و به آن ايمان مى آوريد (و منكر آن نمى شويد) عرض كردند: به خدا قسم ايمان مى آوريم و منكر آن نمى شويم . 

فرمود: آيا اميرالمؤ منين عليه السلام را مى شناسيد؟ عرض كردند: بلى ، امام حسن عليه السلام پرده اى را كه آويزان بود كنار زد و فرمود: آيا اين شخص را مى شناسيد؟ همه آنها عرض كردند: بلى ، به خدا قسم اين اميرالمؤ منين عليه السلام است و ما شهادت مى دهيم كه شما فرزند او هستيد و خود على عليه السلام هم ، در زمان حياتشان مانند اين قضيه را زياد به ما نشان مى داد(322).

اميرالمؤ منين عليه السلام در وصيت خود به امام حسن و امام حسين فرمود: وقتى از دنيا رفتم و مرا دفن كرديد، قبل از آنكه قبر را با خاك بپوشانيد دو ركعت نماز بخوانيد و بعد از آن داخل قبر را نگاه كنيد كه چه مى بينيد. ايشان هم وقتى جنازه آن حضرت را بعد از نماز داخل قبر نهادند، ديدند قبر با پارچه اى از سندس پوشيده شده است . امام حسن پارچه را از طرف صورت كنار زد. ديد پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله و آدم و ابراهيم با اميرالمؤ منين عليه السلام صحبت ميكنند. امام حسين عليه السلام پارچه را از طرف پاى پدر كنار زد، ديد مادرشان حضرت زهرا (س )، و حوا و مريم و آسيه آن جا اجتماع كرده اند و مشغول ندبه و گريه براى اميرالمؤ منين عليه السلام هستند(323).

تنها بدن پيامبر و امام نيست كه كهنه و پوسيده نمى شود بلكه بدن بسيارى از علما و نيكان هم ، در قبر نپوسيده و تازه مانده است از جمله :

جنازه شيخ صدوق

   

 

شيخ صدوق (محمد بن على بابويه قمى ) يكى از بزرگان علماى اسلام كه در سنه 381 هجرى قمرى حدود 1130 سال پيش رحلت كرده و در شهر رى مدفون شده است .(324)

اين عالم جليل القدر در جنوب تهران در راه حضرت عبدالعظيم حسنى مدفون است (و پس از آن بزرگوار امامزاده حمزه مورد توجه متدين تهران مى باشد.)

سابقا بقعه مختصر و متروكى داشت . در زمان فتح على شاه قاجار، باران زيادى باريد به طورى كه در قبر ايشان شكافى پيدا شد. افرادى كه براى تعمير آن داخل سرداب مى شوند، مى بينند مرحوم ((صدوق )) مانند انسان زنده در ميان قبر خوابيده است و بدنش به تمام معنى تر و تازه مى باشد.

خبر به گوش فتح على شاه نيز مى رسد. او هم با جماعتى از علما و اعيان ، به سمت آن جا حركت مى كنند. شاه مى خواهد خودش داخل سرداب شود و جنازه را ببيند. بزرگان مانع او مى شوند و مى گويند: صلاح نيست شما داخل سرداب شويد، ديگران مى روند و خبر مى آورند. علما يكى بعد از ديگرى داخل قبر مى شوند و خبر مى آورند. اخبار همه اين بود كه آقايى در قبر خوابيده است ولى كفنش پوسيده و ريخته و بدنش عريان مى باشد، عنكبوت فقط روى عورت او را به شكل ساترى تنيده است .

اين بدن بلند قامت و بسيار خوش هيكل و زيبا است . به محاسن و دستها و كف پاها و ناخنهايش زردى حنا موجود است . فتحعلى شاه دستور مى دهد آن سوراخ را بگيرند و اين قبه و بارگاه فعلى را بر مزار او بنا مى كنند(325)، (بدن ايشان حدود 857 سال به اين حال مانده است )

 

جنازه حربن يزيد   

 

 

يكى ديگر از بدنهايى كه در قبر نپوسيده بود، بدن حربن يزيد رياحى است كه بعد از صدها سال كه از شهادتش گذشته بود بدنش نپوسيده و تر و تازه و سالم مانده است . حتى دستمالى را كه به پيشانى او بسته اند از بين نرفته است . از اين بالاتر، وقتى دستمال را باز مى كنند خون تازه از جاى زخمش بيرون مى آيد.

سيد نعمت اله جزايرى مى گويد: جماعتى از معتمدين و موثقين نقل كرده اند: وقتى شاه اسماعيل بغداد را فتح كرد و به تصرف خود درآورد براى زيارت قبر حضرت سيد الشهداء عليه السلام به كربلا آمد.

شنيده بود كه بعضى به حر بن يزيد رياحى طعن مى زنند و مى گويند او اول كسى است كه سر راه بر امام حسين عليه السلام گرفت و (آن حضرت و يارانش را به كشتن داد). شاه به طرف قبر حر آمد و دستور داد قبر او را نبش كنند و جنازه اش را ظاهر سازند.

چون قبر حر را شكافتند، ديدند، به همان كيفيتى كه كشته شده بود خوابيده است ، دستمالى را بر سر او ديدند كه با آن ، سر حر بسته شده بود.

شاه اسماعيل چون در كتابهاى تاريخ خوانده بود كه در واقعه كربلا سر حر مورد اصابت شمشير قرار گرفت و خون از آن جارى بود و حضرت سيدالشهداء عليه السلام دستمال خود را بر سر او بسته است . موقعى كه شهدا را دفن كردند، حر را هم با همان دستمال كه به سرش بسته شده بود دفن كردند. شاه تصميم گرفت دستمال را به عنوان تبرك از سر او باز كند و آن افتخارى براى او باشد.

وقتى به دستور شاه دستمال را باز كردند، خون از زخم سر حر جارى شد. هر چه دستمال آوردند و به سرش بستند خون قطع نشد و همچنان جارى بود.

دستمالى را كه حضرت امام حسين عليه السلام بسته بود باز به سرش ‍ بستند خون بايستاد. دوباره آن را باز كردند خون جارى شد.

هر چه كردند كه بتوانند از آمدن خون جلوگيرى كنند امكان پذير نشد.

از بعضى علماى مصر، علت را سئوال كردند. فرمود: چون دستمال را حضرت سيدالشهداء بر سر حر بسته ، افتخارى براى او مى باشد و اين قضيه موهبت الهى است كه نصيب حر شده است . و سبب سعادتمندى اوست كه چنين كرامتى براى او باقى مانده و بايد تا قيامت هم باقى باشد.

وقتى شاه اسماعيل چنين ديد دستور داد كه همان دستمال را بستند و قبر او را پوشاندند و قبه اى بر مزار او بنا كردند و خادمى را براى او گماشتند تا آن صحن و قبه را خدمت كند.(326)

اين مسائل و قضايا و داستانها، همگى دلالت بر ارتباط عالم برزخ با عالم دنيا دارد.

پى‏نوشت‏ها :

320-انفال ، (8)، آيه 33.

321-لئالى الاخبار، ج 4، ص 294.

322-لئالى الاخبار، ج 4، ص 295.

323-لئالى الاخبار، ج 4، ص 295.

324-((شيخ صدوق )) مقدارى از عمر خود را در زمان غيبت صغرى گذرانيده بود و به دعاى امام زمان ع به دنيا آمده است ؛ چون پدرش (على بن حسين بن بابويه ) فرزند نداشت از امام زمان عليه السلام تقاضاى فرزند كرد. امام زمان عليه السلام هم ، به او وعده دو پسر داد. يكى به نام محمد معروف به شيخ ((صدوق )) و ديگرى به نام حسين كه هر دوى آنها از علماى بزرگ اسلام شدند.

325-معادشناسى ، ج 3، ص 194.

326-انوار نعمانيه ، با كمى تغيير در عبارات .

(ادامه دارد )

منبع : http://vccans.ir/libraray/Ketabkhaneh/ketaabkhaaneh/marg_barzakh/marg_barzakh_saalehi-haajiaabaadi








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir