خدمت کردن به بندگان خدا

حجت الاسلام رنجبر

( قسمت اول )

 یکی در بیابان سگی تشنه یافت

 برون از رمق در حیاتش نیافت

 کلاه دلو کرد آن پسندیده کیش

چو حبل اندر آن بست دستار خویش

 به خدمت میان بست و بازو گشاد

 سگ ناتوان را دمی آب داد

 خبر داد پیغمبر از حال مرد

که داور گناهان از او عفو کرد .( خدمت به خلق خدا )

همیشه شما یک قطره عطر میزنید و بوی خوشش فضا را پر می کند . یک نفر عطر میزند ولی صدها نفر بهره می برند یعنی یک عمل کوچک ولی نتایج بزرگ . دنیا یک چنین شرایطی از نظر معنوی دارد یعنی عمل کوچک ، نتایج بزرگ . نمونه اش همین روایت پیامبر است . یک بنده ای از بندگان خدا داخل بهشت شد به خاطره این که در جاده ای که می رفت ، دید که خاری افتاده است ، این را برداشت و کنار گذاشت . جابجایی خار کاری ندارد حتی باد هم می تواند آنرا انجام بدهد . سعدی هم که این را میگوید ، پشت این چندین روایت است . روایت می گوید : کار خیر را انجام بدهید و نگویید کوچک است . آن را دست کم نگیرد . کار خوب ، کوچکش هم بزرگ است . صدقه خیلی پاداش دارد . روایت میگوید : اگر شما به دوستت یک لبخند بزنید ، خدا به شما پاداش صدقه می دهد . لبخند کار کوچکی است ولی پاداش آن بزرگ است . روایت داریم : کسی گوشش سنگین است ، همین که شما میخواهید به او بفهمانید به شما پاداش صدقه می دهند . هر کار خوبی پاداش صدقه را دارد . شما پوست موز را که در زمین افتاده بردارید و در سطل آشغال بریزید ، پاداش این کار صدقه است . اگر انسان یکی از نیازهای برادرمومن خود را برآورده کند ، خداوند حاجات فراوانی را به او می دهد . دنیا معدن طلا است . هرکسی نیازی از برادرش را رفع کند مثل این است که تمام عمر بندگی خدا کرده است . اگر کسی یک دور در و خانه خدا بگردد ، خدا پاداش شش هزار حسنه را به او می دهند . حالا اگر کسی گره ای از کار برادر مومن خود باز کند ، خدا پاداش ده طواف دور کعبه را به او می دهد . اعمال کوچک ، نتایج بزرگ . داستانی در بحار الانوار است . خانمی می خواست لقمه را در دهانش بگذارد ، گدایی از آنجا میگذرد و تقاضا می کند و او لقمه را به گدا می دهد و در دهان خودش نمی گذارد . این خانم فرزند خود را بغل کرد و به کنار چشمه برای لباسشویی رفت . گرگ بچه اش را برد . خانم فریاد می کشید و دنبال گرگ می دوید . خدا فرشته ای فرستاد و بچه را از دهان گرگ گرفت و تقدیم مادر کرد . گفت : این بچه تو لقمه دهان گرگ بود . خدا این لقمه را برگرداند بخاطر آن لقمه ای که آن روز به آن گدا دادی و به خلق خدا خدمت کردی . این لقمه در برابر آن لقمه . لقمه در برابر یک کودک ، چقدر کوچک است . سعدی هم همین را می گوید . طرف یک سگ تشنه ای در بیابان دید . آخرین رمق هایش بود . دو طرف کلاه خود را سوراخ کرد و دستمال خود را به آن بست و داخل چاه کرد و آب بیرون آورد و به سگ داد . پیامبر خبر داد : خدا تمام اعمال بد او را پاک کرد . یک عمل کوچک نتیجه ای بزرگ داشت . حالا چه موقع اعمال کوچک ، نتایج بزرگ دارد ؟ انسان تا خودش مقبول نباشد ، کارش هم مورد قبول قرار نمی گیرد . اگر یک انسان جزامی به شما یک سیخ کباب بدهد نمیگیرید . از آن طرف یک رفیق صمیمی که خاطرش را خیلی میخواهید ، اگر به شما یک تکه نان خشک هم بدهد ، آنرا می گیرید و براینان خاطره میشود . چرا ؟ زیرا اولی خودش مقبول نیست و هرچه هم بدهد ، مورد قبول شما نیست . ولی دومی مورد قبول شما است و کم آن هم برای شما ارزشمند است . خیلی ها پیش خدا مردود هستند و هرچه کارهای بزرگ هم بکنند ، مورد قبول خدا نیست . آقایی میگفتند : فردی بود که بزرگترین دسته ی سینه زنی را داشت و اعدام شد . این خودش مقبول نبوده و اعمالش هم ، هرچی بزرگ باشد مورد قبول نیست . اگر خودش مقبول باشد ، اگر خاری هم بردارد ، مورد قبول است . قرآن می گوید : خدا فقط از اهل تقوی می پذیرد . یعنی خدا فقط از کسانی می پذیرد که خودشان پذیرفته شده باشند . سعدی هم رندانه به این موضوع اشاره کرده است . پسندیده کیش یعنی خودش و آئینش پسندیده بود . ببینید چون خودش پسندیده بود ، عمل کوچکش ، نتیجه ی بزرگی داشت . البته کسانیکه پسندیده کیش نباشند ، اگر گره ای باز میکنند ، در دنیا گره اش باز میشود ولی آن طرف چیزی ندارند زیرا خدا می گوید : من فقط از اهل تقوی می پذیرم . شما هر عملی دارید باید بسته بندی شده ، آن طرف بیاورید . شما وقتی می خواهید از مکه به مدینه بروی میگویند : اول وسایلت را بسته بندی کن و محکم ببند و بعد ، قبل از اینکه شما وارد اتاق بشوید ، وسایلت را در اتاقت می گذارند . بدون بسته بندی نمی توان وسایل را فرستاد . اعمال هم همین جور هستند . عمل ریز نیاز به حفاظ دارد و حفاظ آن تقوی است .

منبع : http://ch3.iribtv.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=321&Itemid=451