غنیمت شمردن عمر
حجت الاسلام رنجبر
( قسمت ششم )
مکن عمر ضایع به افسوس و حیف
که فرصت عزیز است و لحد سیف
در جنگ های تن به تن که با شمشیر است ، شمشیر تند حرکت میکند . عمر ما هم مثل شتاب شمشیر است و می گذرد . بخاطر همین سرعت و شتاب است که ما عمر را طولانی می بینیم . عمر کوتاه است . آتش را در آتش چرخان می گذارند و بصورت یک نقطه است ولی وقتی می چرخانند ، آنرا بصورت دایره می بینی . باران بصورت قطره می آید ووقتی با شتاب می آید ، بصورت خط می بینید . این عمر خیلی کوتاه است ولی چون با شتاب می گذرد ، فکر می کنیم طولانی است .
سعدی می گوید : حالا این فرصت کم را ، عزیز بشمار . شما در ظرف طلا ، ته سیگار نمی ریزید و شما عزیز را خرج عزیز می کنید . خرج عزیز تر از خودش کن یعنی خرج خدا کن . تو برای خدا مایه بگذار ، خدا هم برای تو مایه می گذارد . تو او را ببین ، خدا هم تو را می بیند.
در نزدیکی های شام مزار ام کلثوم دختر حضرت علی (ع) بنام زینب است . زینب همان کلثوم است . این زینب کبری در عصر عاشورا می بیند ، طرف وارد خیمه می شود و چیزهای قیمتی را برمی دارد و همزمان گریه می کند و چیزهای قیمتی را هم برمی دارد. به طرف میگوید چرا هم گریه می کنی و هم چیزها را می بری ؟ او می گوید : گریه می کنم زیرا می بینم به شما ستم می شود و می دزدم چون اگرمن برندارم ، کس دیگری بر می دارد . حضرت زینب دعا کرد : خدایا دست و پایش را در این دنیا قطع کند و او را در آتش بیفکند . در خبر است که در زمان مختار، این بلا بر سرش آمد . حضرت زینب یک عمرخودش را خرج خدا کرد و خدا هم به حرف اوگوش کرد .
منبع : http://ch3.iribtv.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=305&Itemid=429 |