غنیمت شمردن عمر
حجت الاسلام رنجبر
( قسمت چهارم )
شکسته قدح ، وَرببندند چُست
نیاورد خواهد بهای درست
کنون کو افتادت به غفلت زدست
طریقی ندارد مگر بازپَس
در قدیم مردم با قناعت زندگی می کردند . عده ای در بازار بودند که چینی های شکسته را بهم بند می کردند و آنرا قابل استفاده می کردند . مردم قانعانه زندگی میکردند . مثل امروز این قدر مصرفانه زندگی نمیکردند . در قدیم خیلی راحت بودند . چون با قناعت زندگی می کردند زیرا قناعت علاوه بر اینکه عزت می آورد ، راحتی هم می آورد . آستین من اگر خیلی بلند باشد ، من ناراحت نیستم ولی اگر به اندازه باشد ، من راحت هستم . زندگی هم همینطور است . اگر رفاه و مادیات هم از اندازه بگذرد و حریصانه بشود ، باعث رنج میشود . دست و پاگیر میشود . ولی اگر به اندازه و با قناعت باشد حداقل آن راحتی است . امروزه قناعت نیست . پس راحتی هم نیست . همه کارها رقابت و چشم هم چشمی است .
بعضی ها می گویند : بفرض ما قناعت کنیم و لامپ را خاموش کنیم ، آیا وضع درست میشود ؟ خیر. اگر شما کل برق خانه تان را هم در سال هم قطع کنید ، معلوم نیست اتفاقی بیفتد . ولی یک اتفاق می افتد . وقتی شما مراعات می کنید ، مردم درست نمی شوند ، خودت درست میشوی . با خاموش کردن لامپ اتفاقی در معیشت مردم نمی افتد ولی یک اتفاق معنوی می افتد ومن خودم را همرنگ دین کرده ام . خودم را همرنگ اولیاء الهی کرده ام . بهتر است از یک نقطه ای شروع کنیم و بهتر است نقطه شروع ، خودمان باشیم .
جوانی مثل یک قدح است و باید با احتیاط با آن برخورد کنیم . ظرف مسی نیست . هرجایی آن را پرت نمی کنند و بدست هر کسی نمی دهند ، تو هم جوانی ات را به دست هرکسی نده . سعدی به پیرها می گوید : حالا این جام افتاد و شکسته ، درست است ارزشی ندارد ولی بی ارزش هم نیست و عامل استفاده است . از این فرصت پیری استفاده کنید . پیری تهدید نیست ، فرصت است . اگر جام شکسته را سریع ببندند یعنی بند زنی کنند ، درست است که ارزش قبلی را پیدا نمی کند ولی قابل استفاده است . حالا که از روی غفلت این جام از دستت افتاده است ، طریقی ندارد مگر بازپس .
منبع : http://ch3.iribtv.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=305&Itemid=429 |