سستی ،برتری،عادت در عبادات
حجت الاسلام دکتر رفیعی
( قسمت دوم )
چرا در عبادتهایمان سستی به خرج می دهیم ؟
دین یک امر فطری است و انسان به معنویت علاقه دارد . ببینید چقدر عرفانهای کاذب زیاد شده است . تبلیغ کتابهای معنوی چقدر زیاد شده است . رویکرد به این سمت زیاد شده است . حتی کسانیکه برای ارضا خودشان ، مدتی به راههای غلط مثل موسیقی و کارهای حرام و ناپسند می روند ، بعد از مدتی سرخورده میشوند و بر می گردند و دوباره سراغ معنویات می آیند . در هر جا با مردم صحبت می کنیم میگویند : خدا را قبول داریم و مگر میشود منکر خدا شد ؟ من یک نیاز محض هستم و یک غنی محض باید من را ایجاد کرده باشد .
ممکن است همین آدم نماز نخواند و یا سستی کند یعنی در باورها ، مشکل کمتری داریم . بیشتر مشکل ما در تعبد و عملکردها است . در هر کاری ممکن است آفت و آسیبی باشد . همانطور که ممکن است یک چوب آفت داشته باشد و موریانه به آن آسیب بزند . روایت داریم : آفت عبادت ، سستی است . کسالت هم به دین و هم به دنیای انسان ضرر می زند . چرا در جامعه ما این سستی رخنه می کند ؟ مثلا بگوییم کار شیطان است . خیر شیطان بر انسان مسلط نیست . بله شیطان بر صراط مستقیم می نشیند . یعنی سراغ نماز صبح می آید وگرنه کسی که در صبح درمرکز خلاف است ، شیطان سراغ او نمی رود . شیطان به سراغ ما می آید که برای نماز صبح بلند نشویم وگرنه که طرف خودش کار شیطانی میکند احتیاج به شیطان ندارد .
این سستی را از چند جهت می توان بررسی کرد . یکی سستی والدین است . در قرآن داریم : خودتان و خانواده تان و یا درقرآن داریم : حضرت اسماعیل خانواده اش را به نماز دعوت می کرد . سستی والدین به این معنا نیست که صبح بالای سر بچه هایشان بیایند و با فریاد بچه هایشان را برای نماز بیدار کنند . منش و رفتار مهم است . می گویند : خود شهید بهشتی نماز شب می خواند و کسی را هم بلند نمی کرد و هنگام اذان در حیاط اذان می گفت تا بچه ها از خواب بیدار بشوند و نماز بخوانند . عملکرد پدر مهم است . وقتی یک پدر در خانه رعایت عملکرد دینی را نمیکند ، مادری لااُبالی گری می کند ، حالا نماز هم بخواند ، خوب بچه می گوید : تو که دروغ می گویی و با مادر هم بدرفتار میکنی ، خودبخود یک انفکاکی بین آموزه های دینی پیدا می شود . دچار تضاد می شوند . داریم کسانیکه دعا ماه رجب را هم می خواند ولی در خانه بداخلاقی و بددهانی میکند . رفتار والدین ، تعامل و برخوردشان باعث سستی بشود .
صاحب بن عُباد از وزراء آل بویه بوده و تالیفاتی هم دارد . ایشان خیلی مهمان نواز بودند . گاهی در ماه رمضان هزار نفر را افطاری می داد . از او پرسیدند : از کجا این قدر سخی بار آمدی ؟ گفت : من از بچگی مادرم یک دینار به من می داد و می گفت : این را زیر رخت خوابت بگذار . صبح که به مسجد ، یعنی محل درس آن زمان ، می روی سر راهت ، اولین فقیر را که دیدی ، این را به او بده . و این برای من عادت شد .حتی وزیر هم که شده بود ، همین کار را می کرد . ما باید عبادت فرزندانمان را روشمند ونهادینه بکنیم . این به خانواده ها برمیگردد . این بحث مفصلی است .
عامل دوم بحث جهل و عدم اطلاع است . خیلی چیزها را اگر ما بدانیم ، به دنبال آن می رویم . اگر انسان بداند در این نماز چقدر ثواب است ، بداند یک سوم فشار قبر برای غیبت است ، بداند ذکر لااله الااله این قدر ثواب دارد و ترک نماز چقدر محرومیت دارد و ضربه می خورد ، این کار ها را نمی کند .
میگویند : پادشاهی در یک شب تاریک ، لشکریانش را از بیابان عبور می داد ، به یک جای رسیدند که زیر پایشان شن مانند بود . پادشاه گفت : این ها را جمع کنید . این افراد سه دسته شدند . یک عده گفتند : چَشم و تمام کوزه هایی را که داشتند ، از این مواد شن مانند جمع کردند . یک عده گفتند : مگر ما بیکار هستیم . خودمان در این شب تاریک به زور راه می رویم حالا اینها را هم جمع کنیم ؟ و چیزی بر نداشتند . عده ای هم گفتند : حالا یک مشت برمی داریم . اگر به درد خورد که هیچی و اگر به درد نخورد ، دور می ریزیم . خیلی زیاد نیست . صبح که به روشنایی رسیدند دیدند آنها دُر و طلا بوده است . همه غصه می خوردند . آن که برنداشته بود می گفت : کاشکی برمی داشتم و آن که کمتر برداشته بود هم می گفت : کاشکی بیشتر بر می داشتم . و کسی که برنداشته بود میگفت : من که بدبخت هستم . قیامت هم همینطوری است .
قرآن میفرماید : در قیامت باطن ها آشکار می شود و پرده ها کنار می رود و حسرت ها می آید . من نگاه می کنم ، می بینم یک نافله شب این قدر نورانیت درقبر می گذاشته ، یک لااله الا الله این قدر باعث سهولت عبور از صراط می شده ، حسرت می خورم که چرا این کارها را کم کردم . علم به ارزش ها ، مهم است . یک بچه ارزش سند خانه را نمی داند ولی کسی که یک زندانی دارد ارزش آن را خوب می داند زیرا مشکلش با آن حل می شود . ارزش ها را مطالعه کنید و آگاهی بدست بیاورید . آگاهی به عظمت خالق ، بداند خالق چقدر بزرگ است و او ضعیف است . آگاهی به طولانی بودن مسیر ، بداند که عقبه های قیامت چقدر سخت است . به این آگاهی ها توجه کنید . این آگاهی ها به ما مسئولیت هم می دهد . من اگر بدانم تک تک حرفهایی که می زنم ، بصورت املا نوشته میشود ، دیگر حرفهای زشت نمی زنم . پس خدا حرفهای ما را می نویسد . در املا حرفهای زشت نمی زنیم . چون بعداً خودمان خجالت می کشیم . خدا از همه زندگی من فیلم می گیرد . اگر انسان بداند در موقع مرگ و احتضار یکبار سریع این فیلم جلوی چشمش به نمایش در می آید ، حواسش را جمع میکند .
جوانی مبتلا به گناهی بود و پیش امام صادق (ع) آمد . امام فرمود : این گناه را هم جلوی مردم انجام میدهی؟ گفت : نه . حتی جلوی بچه هم انجام نمی دهم . امام گفت : یعنی تو خدا را از یک بچه کمتر فرض کردی ؟ یک وقتی بچه پشت رایانه نشسته و کار می کند و مادر که می آید آنرا قطع میکند ، از مادر خجالت می کشد . مادر انسانی مثل تو است . انسان باید از خدا خجالت بکشد . تقویت باورها ، سستی را از بین می برد . لذا می گویند : وقتی میخواهی دعا کنی ، اول نعمتهایی که داری بگو ، بعد گناههایی که کردی بگو ، بعد صلوات بفرست و بعد دعا کن . مستقیم دعا نکن . نگو خدایا به من خانه بده . بگو : خدایا به من همسر دادی ، اولاد دادی ، همه را قبول دارم و بعد...
موسی شخصی را دید که خیلی ناله و زاری می کند و به خدا گفت : چرا حاجت او را نمیدهی ؟ خدا گفت : چون قلب او ناهی است . یعنی توجه ندارد . و زبانش سهو و با غفلت است . یک چیزی میگوید . این نکاتی است که باید به آن توجه بشود .
نکته سوم مسائل جنبی است . مثلا لقمه ما اثر می گذارد . روایت داریم : عبادت با لقمه حرام مثل ساختمان سازی روی شن روان است . خانواده ها به لقمه خیلی توجه کنند . الان لقمه ها قاطی شده است . آقایی که به خمس و زکات معتقد نیست ، دارد سهم امام را میخورد . کسی که در اداره کم کاری میکند و یا به بیت المال خیانت میکند ، لقمه حرام می خورد . لقمه حرام بالا رفتن از دیوار مردم نیست . مجموعه عواملی که باعث میشود انسان شغلش ، شغل شرعی نباشد . خُدعه و کلک باشد و روی عبادت اثر می گذارد . اثر آن وضعی است . خوب می پرسند : آقای ما خرجی میآورد . من از کجا بدانم از کجا میآورد ؟ اگر انسان نان خور خودش باشد ممکن است تکلیف نداشته باشد ولی اثر وضعی دارد . در روایت داریم : لقمه حلال نورانیت می آورد . لقمه حلال دعا را مستجاب میکند .
نکته ظریف دیگر بحث رابطه هاست . خیلی وقتها دوست ، دوست را با نماز می کند . یا برعکس . در حدیث می خوانیم انسان بر دین دوستش است . یکی از مواردی که در قیامت حسرت می خورند ، این است که کاشکی با فلانی دوست نبودیم . خیلی از خانواده ها می گویند : فرزندمان مسجد و حرم نمی رود . می گویم : شما به او نگویید ، از طریق رفیقش وارد شوید . اگر رفیقش بگوید : بیا حرم برویم می رود لذا دوست در اینجا نقش کلیدی دارد .
( ادامه دارد )
منبع : http://ch3.iribtv.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=328&Itemid=456 |