سستی ،برتری،عادت در عبادات
حجت الاسلام دکتر رفیعی
( قسمت چهارم )
چه کار کنیم که عبادات برای ما عادت نشود و وقتی نماز می خوانیم ، اثر مستقیم در زندگی ما داشته باشد ؟
عبادت و بندگی یک حقیقت و کنهی دارد که ما این لایه زیرین و حقیقت را نمی بینیم . به قولی عادت شده است . بعضی ها روی عادت چهار رکعت نماز را می خوانند و دو رکعت هم میخوانند و روی تایم متوجه می شوند ، نماز تمام شده است . آقایی میگفتند : من راننده ماشین های سنگین هستم . به رکعت اول که می ایستم دنده اول هستم و وقتی به رکعت چهارم می رسم ، دنده ی چهار هستم و نمازم را سلام می دهم . مردم هم می گویند : هرچه گم کرده ایم ، در نماز پیدا می کنیم . گاهی توجه به الفاظ و مسائل نیست . همین روزه ماه رمضان ، خدا می خواسته مردم را اذیت کند ؟ هفده هجده ساعت گرسنگی در تابستان و از آن خواب صبح بلند شدن چه هدفی داشته است ؟ یا خود حج واقعا انسان با چه مشکلاتی در منا و عرفات و مشعر باید بسر ببرد یا طواف که باید با چه زحمت در لابلای فشارها بروی و انجام بدهی ، آیا همه دقت ها باید در صفا و مروه انجام شود ؟ آیا این ها همه اش ظاهر است و یا کنه و باطنی دارد ؟ شما وقتی قرآن را می خوانید ، ظاهری دارد . ظاهر آیه ای می گوید : اگر آبهای زمین فرو برود ، چه کسی برای شما آب می آورد ؟ ظاهر آیه آب است ولی باطن آن امام و حجت است . اگر حجت خدا غایب بشود ، چه کسی می تواند او را برای شما ظاهر کند ؟
در بحث عبادت هم همینطور است . این نماز و روزه و اعمال حقیقت و کنهی دارد و غالبا مردم از این حقیقت غافل هستند . اگر به آن حقیقت برسید ، لذتش را احساس می کنید . امام صادق (ع) می فرماید :
دو رکعت نماز شب برای من محبوب تر از کل دنیا و همه چیزی که در آن است می باشد .
این غرق شدن در عبادت است . مردم نماز که می خوانند میگویند : هیچ لذتی از آن نمی بریم و برایمان سنگین است . چه کا رکنیم به حقیقت و کنه عبادت برسیم ؟ امام رضا (ع) می فرماید :
وقتی بنده سر به سجده میگذارد یعنی از خاک هستیم و وقتی سر از سجده بر می دارد یعنی ما از این خاک بدنیا آمده ایم . دوباره که سر میگذارد یعنی ما به این خاک سر می گذاریم و سر که بر می دارد یعنی دوباره مبعوث میشویم .
ببینید در دو سجده چقدر یاد معاد شده است . کسی پیش امام صادق (ع) آمد و گفت : ببینید نماز من درست است یا خیر ؟ نماز خواند و بعد امام گفت :
چقدر برای شما زشت است که شصت سال نماز میخوانید و دو رکعت نماز درست نمی خوانید .
تعجب کرد و گفت : می شود شما بخوانید . امام نماز خواند و این روایت ، در این نماز ریز شده است که دستش را چطور می گذاشت ، حالتش چگونه بود و نگاهش به کجا بود . از امام رضا (ع) پرسیدند : علت عبادت چیست ؟ ایشان فرمودند :
علتش این است که خدا را فراموش نکنید و خدا در زندگی تان متجلی باشد . فقر خودتان را فراموش نکنید و ادب برخورد با خدا را ترک نکنید و از عوامل دور نشوید .
در ادب اجتماعی مراوده و ارتباط دوستی می آورد . وقتی با کسی رفت و آمد می کنی و بیشتر ارتباط داری ، وابستگی بیشتری ایجاد میشود . نفس این عبادت که من روزی پنج بار در روز بایستم و تکبیر بگویم و حمد و سوره بخوانم ، ایجاد رابطه است . انسان احساس هویتی میکند . حتی گاهی بعضی ها که آدمهای ریشه دار و تحصیل کرده هم هستند ، می گویند : ما چند سال است که از خدا چیزی را می خواهیم ولی هرچه دعا میکنیم اجابت نمی شود . من هم دیگر کنار گذاشته ام . یعنی تصورش از دعا ، اجابت است . در دعا هدف اجابت نیست . روایت داریم : گاهی دعا میکنیم و مستجاب می شود و خدا به فرشتگان می گوید : این را دیرتر ابلاغ کنید تا بنده با ما حرف بزند . من صدای او را دوست دارم . شما یک قفل محکم در مغازه زده اید و بازهم می گویید : دعا کن . قرص سردرد می خورید وباز هم میگویید : دعا کن . در دعا هدف ارتباط است نه استجابت دعا . این را باید دقت کرد که باعث یأس در مردم نشود .
منبع : http://ch3.iribtv.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=328&Itemid=456 |