چهل حديث منتخب گهربار از امام موسی کاظم (علیه السلام (
1. قالَ الا مام موسى بن جعفر الكاظم صلوات اللّه عليه :
وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فى اءرْبَعٍ: اءَوَّلُها اءنْ تَعْرِفَ رَبَّكَ، وَالثّانِيَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِكَ، وَالثّالِثَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما اءرادَ مِنْكَ، وَالرّبِعَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما يُخْرِجُكَ عَنْ دينِكَ.(1)
فرمود: تمام علوم جامعه را در چهار مورد شناسائى كرده ام :
اوّلين آن ها اين كه پروردگار و آفريدگار خود را بشناسى و نسبت به او شناخت پيدا كنى .
دوّم ، اين كه بفهمى كه از براى وجود تو و نيز براى بقاء حيات تو چه كارها و تلاش هائى صورت گرفته است .
سوّم ، بدانى كه براى چه آفريده شده اى و منظور چه بوده است .
چهارم ، معرفت پيدا كنى به آن چيزهائى كه سبب مى شود از دين و اعتقادات خود منحرف شوى يعنى راه خوشبختى و بدبختى خود را بشناسى و در جامعه چشم و گوش بسته حركت نكنى.
2. قالَ عليه السلام :
رَحِمَ اللّهُ عَبْدا تَفَقَّهَ، عَرَفَ النّاسَ وَلايَعْرِفُونَهُ.(2)
فرمود: خداوند متعال رحمت كند بنده اى را كه در مسائل دينى و اجتماعى و سياسى و... فقيه و عالم باشد و نسبت به مردم شناخت پيدا كند، گرچه مردم او را نشناسند و قدر و منزلت او را ندانند.
3. قالَ عليه السلام :
ما قُسِّمَ بَيْنَ الْعِبادِ اءفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ، نَوْمُ الْعاقِلِ اءفْضَلُ مِنْ سَهَرِالْجاهِلِ.(3)
فرمود: چيزى با فضيلت تر و بهتر از عقل ، بين بندگان توزيع نشده است ، تا جائى كه خواب عاقل - هوشمند - افضل و بهتر از شب زنده دارى جاهل بى خرد است .
4. قالَ عليه السلام :
إنَّ اءهْلَ الاْ رْضِ مَرْحُومُونَ ما يَخافُونَ، وَ اءدُّوا الاْ مانَةَ، وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ.(4)
فرمود: اهل زمين مورد رحمت - و بركت الهى - هستند، مادامى كه خوف و ترس - از گناه و معصيت داشته باشند -، اداى امانت نمايند و حقّ را دريابند و مورد عمل قرار دهند.
5. قالَ عليه السلام :
بِئْسَ الْعَبْدُ يَكُونُ ذاوَجْهَيْنِ وَ ذالِسانَيْنِ.(5)
فرمود: بد شخصى است آن كه داراى دو چهره و دو زبان مى باشد، - كه در پيش رو چيزى گويد و پشت سر چيز ديگر.
6. قالَ عليه السلام :
اَلْمَغْبُونُ مَنْ غَبِنَ عُمْرَهُ ساعَةً.(6)
فرمود: خسارت ديده و ورشكسته كسى است كه عُمْر خود را هر چند به مقدار يك ساعت هم كه باشد بيهوده تلف كرده باشد.
7. قال عليه السلام :
مَنِ اسْتَشارَ لَمْ يَعْدِمْ عِنْدَ الصَّوابِ مادِحا، وَ عِنْدَالْخَطإ عاذِرا.(7)
فرمود: كسى كه در امور زندگى خود با اهل معرفت مشورت كند، چنانچه درست و صحيح عمل كرده باشد مورد تعريف و تمجيد قرار مى گيرد و اگر خطا و اشتباه كند عذرش پذيرفته است .
8. قالَ عليه السلام :
مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ واعِظٌ تَمَكَّنَ مِنْهُ عَدُوُّهُ يعني الشّيطان .(8)
فرمود: هر كسى عقل و تدبيرش را مورد استفاده قرار ندهد، دشمنش - يعنى ؛ شياطين إ نسى و جنّى و نيز هواهاى نفسانى - به راحتى او را مى فريبند و منحرف مى شود.
9. قالَ عليه السلام :
لايَخْلُو الْمُؤْمِنُ مِنْ خَمْسَةٍ: سِواكٍ، وَمِشْطٍ، و سَجّادَةٍ، وَ سَبْحَةٍ فيها اءرْبَعٌ وَ ثَلاثُونَ حَبَّة ، وَ خاتَمُ عَقيقٍ.(9)
فرمود: مؤمن هميشه همراه خود پنج چيز بايد داشته باشد: مسواك ، شانه ، مهر و جانماز، تسبيح براى ذكر گفتن انگشتر عقيق به دست راست داشتن در حال نماز و دعا و...
10. قالَ عليه السلام :
لاتَدْخُلُواالْحَمّامَ عَلَى الرّيقِ، وَلاتَدْخُلُوهُ حَتّى تُطْعِمُوا شَيْئا.(10)
فرمود: بعد از صبحانه ، بدون فاصله حمّام نرويد؛ همچنين سعى شود با معده خالى داخل حمام نرويد، بلكه حتّى الامكان قبل از رفتن به حمّام قدرى غذا بخوريد.
11. قالَ عليه السلام :
اِيّاكَ وَالْمِزاحَ، فَاِنَّهُ يَذْهَبُ بِنُورِ ايمانِكَ، وَيَسْتَخِفُّ مُرُوَّتَكَ.(11)
فرمود: بر حذر باش از شوخى و مزاح بى جا چون كه نور ايمان را از بين مى برد و جوانمردى و آبرو را سبك و بى اهميّت مى گرداند.
12. قالَ عليه السلام :
اللَّحْمُ يُنْبِتُ اللَّحْمَ، وَالسَّمَكُ يُذيبُ الْجَسَدَ.(12)
فرمود: خوردن گوشت ، موجب روئيدن گوشت در بدن و فربهى آن مى گردد؛ ولى خوردن ماهى ، گوشت بدن را آب و جسم را لاغر مى گرداند.
13. قالَ عليه السلام :
مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَكى عَمَلُهُ، وَ مَنْ حَسُنَتْ نيَّتُهُ زيدَ فى رِزْقِهِ، وَ مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِإ خْوانِهِ وَ اءهْلِهِ مُدَّ فى عُمْرِهِ.(13)
فرمود: هر كه زبانش صادق باشد اعمالش تزكيه است ، هر كه فكر و نيّتش نيك باشد در روزيش توسعه خواهد بود، هر كه به دوستان و آشنايانش نيكى و احسان كند، عمرش طولانى خواهد شد.
14. قالَ عليه السلام :
اِذا ماتَ الْمُؤْمِنُ بَكَتْ عَلَيْهِ الْمَلائِكَةُ وَ بُقاعُ الاَْرضِ.(14)
فرمود: زمانى كه - دانشمند - مؤمنى وفات يابد و بميرد، ملائكه ها براى او گريه مى كنند.
15. قالَ عليه السلام :
اءلْمُؤْمِنُ مِثْلُ كَفَّتَىِ الْميزانِ كُلَّما زيدَ فى ايمانِهِ زيدَ فى بَلائِهِ.(15)
فرمود: مؤمن همانند دو كفّه ترازو است ، كه هر چه ايمانش افزوده شود بلاها و آزمايشاتش بيشتر مى گردد.
16. قالَ عليه السلام :
مَنْ اَرادَ اءنْ يَكُونَ اءقْوىَ النّاسِ فَلْيَتَوَكَّلْ علَى اللّهِ.(16)
فرمود: هركس بخواهد (در هر جهتى ) قوى ترينِ مردم باشد بايد توكّل در همه امور، بر خداوند سبحان نمايد.
17. قالَ عليه السلام :
اءداءُالاْ مانَةِ وَالصِّدقُ يَجْلِبانِ الرِّزْقَ، وَالْخِيانَةُ وَالْكِذْبُ يَجْلِبانِ الْفَقْرَ وَالنِّفاقَ.(17)
فرمود: امانت دارى و راست گوئى ، هر دو موجب توسعه روزى مى شوند؛ وليكن خيانت در امانت و دروغ گوئى موجب فلاكت و بيچارگى و سبب تيرگى دل مى باشد.
18. قالَ عليه السلام :
اءبْلِغْ خَيْرا وَ قُلْ خَيْرا وَلاتَكُنْ إ مَّعَة .(18)
فرمود: نسبت به هم نوع خود خير و نيكى داشته باش ، و سخن خوب و مفيد بگو، و خود را تابع بى تفاوت و بى مسئوليت قرار مده .
19. قالَ عليه السلام :
تَفَقَّهُوا فى دينَاللّهِ، فَاِنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُ الْبَصيرَةِ، وَ تَمامُ الْعِبادَةِ، وَ السَّبَبُ اِلَى الْمَنازِلِ الرَفيعَةِ وَالرُّتَبِ الْجَليلَةِ فِى الدّينِ وَالدّنيا.(19)
فرمود: مسائل و احكام اعتقادى و عملى دين را فرا گيريد، چون كه شناخت احكام و معرفت نسبت به دستورات خداوند، كليد بينائى و بينش و انديشه مى باشد و موجب تماميّت كمال عبادات و اعمال مى گردد؛ و راه به سوى مقامات و منازل بلندمرتبه دنيا و آخرت است .
20. قالَ عليه السلام :
فَضْلُ الْفَقيهِ عَلَى العابِدِ كَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْكَواكِبِ، وَ مَنْ لَمْ يَتَفَقَّهْ فى دينِهِ لَمْ يَرْضَ اللّهُ لَهُ عَمَلاً.(20)
فرمود: ارزش وفضيلت فقيه بر عابد همانند فضيلت خورشيد بر ستاره ها است . و كسى كه در امور دين فقيه و عارف نباشد، خداوند نسبت به اعمال او راضى نخواهد بود.
21. قالَ عليه السلام :
عَظِّمِ العالِمَ لِعِلْمِهِ وَدَعْ مُنازَعَتَهُ، وَ صَغِّرِالْجاهِلَ لِجَهْلِهِ وَلاتَطْرُدْهُ وَلكِنْ قَرِّبْهُ وَ عَلِّمْهُ.(21)
فرمود: عالم را به جهت عملش تعظيم و احترام كن و با او منازعه منما، و اعتنائى به جاهل مكن ولى طردش هم نگردان ، بلكه او را جذب نما و آنچه نمى داند تعليمش بده .
22. قالَ عليه السلام :
صَلوةُ النّوافِلِ قُرْبانٌ اِلَى اللّهِ لِكُلِّ مُؤ مِنٍ.(22)
فرمود: انجام نمازهاى مستحبّى ، هر مؤمنى را به خداوند متعال نزديك مى نمايد.
23. قالَ عليه السلام :
مَثَلُ الدّنيا مَثَلُ الْحَيَّةِ، مَسُّها لَيِّنٌ وَ فى جَوْفِهَا السَّمُّ الْقاتِلِ، يَحْذَرُهَاالرِّجالُ ذَوِى الْعُقُولِ وَ يَهْوى اِلَيْهَاالصِّبْيانُ بِاءيْديهِمْ.(23)
فرمود: مَثَل دنيا همانند مار است كه پوست ظاهر آن نرم و لطيف و خوشرنگ ، ولى در درون آن سمّ كشنده اى است كه مردان عاقل و هشيار از آن گريزانند و بچّه صفتان و بولهوسان به آن عشق مى ورزند.
24. قالَ عليه السلام :
مَثَلُ الدُّنيا مَثَلُ ماءِالْبَحْرِ كُلَّما شَرِبَ مِنْهُ الْعطْشانُ اِزْدادَ عَطَشا حَتّى يَقْتُلُهُ.(24)
فرمود: مَثَل دنيا (و اموال و زيورآلات و تجمّلات آن ) همانند آب دريا است كه انسانِ تشنه ، هر چه از آن بياشامد بيشتر تشنه مى شود و آنقدر ميل مى كند تا هلاك شود.
25. قالَ عليه السلام :
لَيْسَ الْقَبْلَةُ عَلَى الْفَمِ اِلاّ لِلزَّوْجَةِ وَالْوَلَدِ الصَّغيرِ.(25)
فرمود: بوسيدن لب ها و دهان براى يكديگر در هر حالتى صحيح نيست مگر براى همسر و يا فرزند كوچك .
26. قالَ عليه السلام :
مَنْ نَظَرَ بِرَاءيْهِ هَلَكَ، وَ مَنْ تَرَكَ اءهْلَ بَيْتِ نَبيِّهِ ضَلَّ، وَمَنْ تَرَكَ كِتابَ اللّهِ وَ قَوْلَ نَبيِّهِ كَفَرَ.(26)
فرمود: هركس به راءى و سليقه خود اهميّت دهد و در مسائل دين به آن عمل كند هلاك مى شود، و هركس اهل بيت پيغمبر صلى الله عليه و آله را رها كند گمراه مى گردد، و هركس قرآن و سنّت رسول خدا را ترك كند كافر مى باشد.
27. قالَ عليه السلام :
إ نَّاللّهَ لَيُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوّامَ، إ نَّاللّهَ لَيُبْغِضُ الْعَبْدَالْفارِغَ.(27)
فرمود: همانا خداوند دشمن دارد آن بنده اى را كه زياد بخوابد، و دشمن دارد آن بنده اى را كه بيكار باشد.
28. قالَ عليه السلام :
التَّواضُعُ: اءنْ تُعْطِيَ النّاسَ ما تُحِبُّ اءنْ تُعْطاهُ.(28)
فرمود: تواضع و فروتنى آن است كه آن چه دوست دارى ، ديگران درباره تو انجام دهند، تو هم همان را درباره ديگران انجام دهى .
29. قالَ عليه السلام :
يُسْتَحَبُّ غَرامَةُ الْغُلامِ فى صِغَرِهِ لِيَكُونَ حَليما فى كِبَرِهِ وَ يَنْبَغى لِلرَّجُلِ اءنْ يُوَسِّعَ عَلى عَيالِهِ لِئَلاّ يَتَمَنَّوْا مَوْتَهَ.(29)
فرمود: بهتر است پسر را در دوران كودكى به كارهاى مختلف و سخت ، وادار نمائى تا در بزرگى حليم و بردبار باشد؛ و بهتر است مرد نسبت به اهل منزل خود دست و دل باز باشد و در حدّ توان رفع نياز كند تا آرزوى مرگش را ننمايند.
30. قالَ عليه السلام :
لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُحاسِبْ نَفْسَهُ فى كُلِّ يَوْمٍ، فَإِنْ عَمِلَ حَسَنا إ سْتَزادَ اللّهَ، وَ إ نْ عَمِلَ سَيِّئا إ سْتَغْفَرَاللّهَ وَ تابَ اِلَيْهِ.(30)
فرمود: از شيعيان و دوستان ما نيست ، كسى كه هر روز محاسبه نَفْس و بررسى اعمال خود را نداشته باشد، كه اگر چنانچه اعمال و نيّاتش خوب بوده ، سعى كند بر آن ها بيفزايد و اگر زشت و ناپسند بوده است ، از خداوند طلب مغفرت و آمرزش كند و جبران نمايد.
31. قالَ عليه السلام :
لِكُلِّ شَيْي ءٍ دَليلٌ وَ دَليلُ الْعاقِلِ التَّفَكُّر.(31)
فرمود: براى هر چيزى ، دليل و راهنمائى است و راهنماى شخص عاقل ، تفكّر و انديشه مى باشد.
32. قالَ عليه السلام :
ما فِى الْميزانِ شَيْي ءٌ اءثْقَلُ مِنَ الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمّدٍ.(32)
فرمود: در ميزان الهى نيست عمل و چيزى ، سنگين تر از ذكر صلوات بر محمّد و اهل بيتش (صلوات اللّه عليهم اجمعين )
33. قالَ عليه السلام :
قَليلُ الْعَمَلِ مِنَ الْعاقِلِ مَقْبُونٌ مُضاعَفٌ وَ كَثيرُالْعَمَلِ مِنْ اءهْلِ الْهَوى وَالْجَهْلِ مَرْدُودٌ.(33)
فرمود: اعمال شخص عاقل مقبول است و چند برابر اءجر خواهد داشت گرچه قليل باشد، ولى شخص نادان و هوسران گرچه زيادكار و خدمت و عبادت كند پذيرفته نخواهد بود.
34. قالَ عليه السلام :
وَشَعْرُالْجَسَدِ إ ذا طالَ قَطَعَ ماءَ الصُّلْبِ، وَاءرْخىَ الْمَفاصِلَ، وَ وَرِثَ الضَّعْفَ وَالسِلَّ، وَ إ نَّ النُّورَةَ تَزيدُ فِى ماءِالصُّلْبِ، وَ تُقَّوِى الْبَدَنَ، وَتَزيدُ فى شَخْمِ الْكُلْيَتَيْنِ، وَ تَسْمِنُ الْبَدَنَ.(34)
فرمود: موهاى بدن زير بغل و اطراف عورت چنانچه بلند شود سبب قطع و كمبود آب كمر، سستى مفاصل استخوان و ضعف سينه و گلو خواهد شد، استعمال نوره سبب تقويت تمامى آن ها مى باشد.
35. قالَ عليه السلام :
ثَلاثَةٌ يَجْلُونَ الْبَصَرَ: النَّظَرُ إ لَى الخُضْرَةِ، وَالنَّظَرُ إ لَى الْماءِالْجارى ، وَالنَّظَرُ إ لَى الْوَجْهِ الْحَسَنِ.(35)
فرمود: سه چيز بر نورانيّت چشم مى افزايد: نگاه بر سبزه ، نگاه بر آب جارى و نگاه به صورت زيبا.
36. قالَ عليه السلام :
إ نَّ الاْ رْضَ لا تَخُلُو مِنْ حُجَّةٍ، وَ اءنَا وَاللّهِ ذلِكَ الْحُجَّةُ. (36)
فرمود: همانا زمين در هيچ موقعيّتى خالى از حجّت خدا نيست و به خدا سوگند كه من خليفه و حجّت خداوند هستم .
37. قالَ عليه السلام :
سُرْعَةُالْمَشْىِ تَذْهَبُ بِبَهاءِالْمُؤْمِنِ.(37)
فرمود: با سرعت و شتاب راه رفتن ، بهاء و موقعيّت مؤمن را مى كاهد.
38. قالَ عليه السلام :
إ نَّما اءمِرْتُمْ اءنْ تَسْئَلُوا، وَلَيْسَ عَلَيْنَاالْجَوابُ، إ نَّما ذلِكَ إ لَيْنا. (38)
فرمود: شماها ماءمور شده ايد كه از ما اهل بيت رسول اللّه سؤال كنيد، وليكن جواب و پاسخ آن ها بر ما واجب نيست بلكه اگر مصلحت بود پاسخ مى دهيم وگرنه ساكت مى باشيم .
39. قالَ عليه السلام :
ماذِئْبانِ ضارِبانِ فى غَنَمٍ قَدْ غابَ عَنْهُ رُعاؤُها، بِاءضَرَّ فى دينِ مُسْلِمٍ مِنْ حُبِّ الرِّياسَةِ.(39)
فرمود: خطر و ضرر علاقه به رياست براى مسلمان بيش از دو گرگ درّنده اى است ، به گله گوسفندى كه چوپان ندارند حمله كنند.
40. قالَ عليه السلام :
الا يمانُ فَوْقَ الاْ سْلامِ بِدَرَجَةٍ، وَالتَّقْوى فَوْقَ الا يمانِ بِدَرَجَةٍ، وَ الْيَقينُ فَوْقَ التَّقْوى بِدَرَجَةٍ، وَ ما قُسِّمَ فِى النّاسِ شَيْي ءٌ اءقَلُّ مِنَ الْيَقينِ. (40)
فرمود: ايمان ، يك درجه از اسلام بالاتر است ؛ تقوى نيز، يك درجه از ايمان بالاتر؛ يقين ، يك درجه از تقوى بالاتر و برتر مى باشد و درجه اى كمتر از مرحله يقين در بين مردم ثمره بخش نخواهد بود.
پی نوشتها:
1- كافى : ج 1، ص 50، ح 11، اءعيان الشيعة : ج 2، ص 9، نزهة النّاظر: ص 121، ح 1.
2- نزهة النّاظر و تنبيه الخاطر حلوانى : ص 122، ح 2.
3- تحف العقول : ص 213، بحارالا نوار: ج 1، ص 154، ضمن ح 30، و ج 75، ص 312، ضمن ح 1.
4- تهذيب الا حكام : ج 6، ص 350، ح 991، وافى : ج 4، ص 433، ح 2273.
5- تحف العقول : ص 291، بحارالا نوار: ج 1، ص 150، ضمن ح 30.
6- نزهة الناظر و تنبيه الخاطر حلوانى : ص 123، ح 6.
7- نزهة الناظر و تنبيه الخاطر: ص 123، ح 13، بحارالا نوار: ج 75، ص 140، ح 37.
8- نزهة الناظر و تنبيه الخاطر: ص 124، ح 15.
9- بحارالا نوار: ج 98، ص 136، ح 76، مصباح المتهجّد شيخ طوسى : ص 735، ب 3.
10- وسائل الشّيعة : ج 2، ص 52، ح 1454.
11- وسائل الشّيعة : ج 12، ص 118، ح 15812.
12- وسائل الشيعة : ج 25، ص 78، ح 21240.
13- تحف العقول : ص 388، س 17، بحارالا نوار: ج 75، ص 303، ضمن حديث 25.
14- اصول كافى : ج 1، ص 38، بحارالا نوار: ج 82، ص 177، ح 18.
15- تحف العقول : ص 301، بحارالا نوار: ج 78، ص 320، ضمن ح 3.
15- بحارالا نوار: ج 75، ص 327، ضمن ح 4.
16- تحف العقول : ص 297، بحارالا نوار: ج 75، ص 327، ضمن ح 4.
17- تحف العقول : ص 304، بحارالا نوار: ج 2، ص 21، ح 62، و ج 75، ص 325، ح 2.
18- تحف العقول : ص 302، بحارالا نوار: ج 10، ص 247، ح 13.
19- تحف العقول : ص 303، بحارالا نوار: ج 10، ص 247، ح 13.
20- تحف العقول : ص 209، بحارالا نوار: ج 75، ص 309، ضمن ح 1.
21- وسائل الشيعة : ح 4 ص 73، ح 4547.
22- تحف العقول : ص 292، بحارالا نوار: ج 1، ص 152، ضمن ح 30.
23- تحف العقول : ص 292، بحارالا نوار: ج 1، ص 152، ضمن ح 30.
24- تحف العقول : ص 302، بحارالا نوار: ج 10، ص 246، ح 12.
25- اصول كافى : ج 1 ص 72 ح 10.
26- وسائل ج 17 ص 58 ح 4.
27- وسائل الشّيعة : ج 15، ص 273، ح 20497.
28- وسائل الشّيعة : ج 21، ص 479، ح 27805.
29- وسائل ج 21 ص 540 ح 1.
30- وسائل الشّيعة : ج 16، ص 95، ح 21074.
31- تحف العقول : ص 285، بحارالا نوار: ج 1، ص 136، ضمن ح 30.
32- اءصول كافى : ج 2، ص 494، ح 15.
33- تحف العقول : ص 286، بحارالا نوار: ج 70، ص 111، ح 14.
34- وسائل الشّيعة : ج 2، ص 65، ح 1499.
35- وسائل الشّيعة : ج 5، ص 340، ح 3، محاسن برقى : ص 622، ح 69.
36- كافى ج 1 ص 179 ح 9.
37- خصال : ج 1 ص 9 ح 30.
38- مستدرك الوسائل : ج 17، ص 278، ح 35.
39- وسائل الشّيعة : ج 15، ص 350، ح 1، مستدرك : ج 11، ص 381، ح 1.
40- وافى : ج 4، ص 145، ح 1، بحارالا نوار: ج 67، ص 136، ح 2.
منبع : http://www.erfan.ir/article/article.php?id=17982 |