سلوك باران

[محمدرضا رنجبر]

داستان ما همان داستان مجنون عامري است كه از ليلي تنها نام او را در اختيار داشت، اين بود كه نامش را بر خاك نوشته و با همان نام دلخوش و شاد بود.
گفت مشق نام ليلي مي‌كنم
خاطر خود را تسلي مي‌كنم
چون ميسر نيست من را كام او
عشق بازي مي‌كنم با نام او
ما هم از خدا تنها مشتي نام بلديم و با همان نام‌ها زندگي كرده و سرخوشيم.
نامت بمانا تا ابد اي جان ما روشن ز تو
و نام خدا مثل نام گل است وقتي مي‌گويي گل، تمام گل‌ها همچون: رز، سرخ، نسترن، ياس، نرگس، شب بو و ... را شامل مي‌شود، ولي وقتي مي‌گويي نسترن ديگر شامل ياس نخواهد شد. نام الله مثل نام گل است همين‌كه مي‌گويي الله، يعني غفار (كسي كه مي‌آمرزد)، ستار (كسي كه مي‌پوشاند)، مؤمن (كسي كه ايمني مي‌بخشد) و ... ولي هنگامي كه مي‌گويي ستار ديگر معناي مؤمن را نمي‌دهد. بنابراين بسم‌الله يعني به نام همان كسي كه غفار و ستار و كريم و مؤمن و سلام و ... است. از اين رو مي‌توان گفت: واژه الله تنها واژه‌اي است كه به هيچ زباني نمي‌توان ترجمه كرد، زيرا اين واژه اشاره به هزار نام الهي دارد.

منبع : http://www.iran-newspaper.com/