|
|
امروز
|
|
|
|
|
|
قالی زندگی
زندگي يک قالي بزرگ است
هر هزار سال يك بار فرشتهها قالي جهان را در هفت آسمان مي تكانند،
تا گرد و خاك هزار سالهاش بريزد و هر بار با خود ميگويند:.... |
|
|
|
چون بسی ابلیس آدم روی هست
پس به هر دستی نشاید داد دست
پيشگيري از سرقت خودرو |
|
|
|
چترنجات
چه کسي چتر نجات شما را مي بندد؟
همه انسانها کسي را دارند که نياز روزمره شان را براي ادامه راه فراهم ميکند... |
|
|
|
چون بسی ابلیس آدم روی هست
پس به هر دستی نشاید داد دست
هشدارهاي پليس در خصوص كلاهبرداري |
|
|
|
جادۀ زندگی
زندگي مثل يک جادۀ بلند و طـــولانــي است
بخش هايي از جادۀ زندگي، جذابند و دلفريب.
يادم باشد … جاده ها براي رفتن ساخته شدن نه ماندن. جاده ها براي گذارند نه قرار.
|
|
|
|
چون بسی ابلیس آدم روی هست
پس به هر دستی نشاید داد دست
هشدارهاي پليس در خصوص سرقت |
|
|
|
نامه ای از پدرم
هنگامي كه پاهاي خسته ام به من اجازه راه رفتن نمي دهند دستانت را به من بده ... همانگونه كه در كودكي اولين گامهايت را به كمك من برداشتي..... |
|
|
|
چون بسی ابلیس آدم روی هست
پس به هر دستی نشاید داد دست
هشدارهاي پليس در خصوص مسافربران قلابي |
|
|
|
4 گنج
مشکلاتم يکی يکی پيش چشمم، در مغزم رژه ميرفتند. حال خوشي نداشتم. سر دلم باز شد. شروع کردم گله و شکايت از خودم و ديگران و روزگار ... |
|
|
|
چون بسی ابلیس آدم روی هست
پس به هر دستی نشاید داد دست
هشدارهاي پليس در خصوص دوستيهاي خياباني |
|
|
|
خانه تکانی باورها
صبح يک روز تعطيل سوار اتوبوس شدم. تقريباً يک سوم اتوبوس پر شده بود. بيشتر مردم آرام نشسته بودند و يا سرشان به چيزي گرم بود و درمجموع فضايي سرشار از آرامش و سکوتي دلپذير برقرار بود. |
|
|
|
چون بسی ابلیس آدم روی هست
پس به هر دستی نشاید داد دست
هشدارهاي پليس در خصوص طلافروشيها |
|
|
|
فاصله و فریاد
استادي از شاگردانش پرسيد: چرا وقتي مردم خشمگين هستند ، صدايشان را بلند ميکنند و با وجود اينکه طرف مقابل کنارشان قرار دارد، سرهم داد ميکشند؟ |
|
|
|
چون بسی ابلیس آدم روی هست
پس به هر دستی نشاید داد دست
هشدارهاي قضايي در خصوص مسافربر شخصي |
|
|
|
برای مادرم
مردي مقابل گل فروشي ايستاد. او مي خواست دسته گلي براي مادرش که 200 کيلومتر دور از آن جا بود سفارش دهد تا برايش ارسال شود . |
|
|
|
چون بسی ابلیس آدم روی هست
پس به هر دستی نشاید داد دست
هشدارهاي پليس در خصوص آزار و اذيت زنان و دختران |
|
|
|
قورباغه های زخمی
يکی از مردان دهکده دوستانش را براي صرف ناهار به باغ بزرگ خود دعوت کرده بود. اين مرد داراي زن و فرزندان و نوه هاي زيادي بود. ميزي بزرگ وسط باغ برپا شده بود و..... |
|
|
|
چون بسی ابلیس آدم روی هست
پس به هر دستی نشاید داد دست
هشدارهاي پليس در خصوص طلا فروشی ها |
|
|
|
سبد مادربزرگ
طبق معمول هر هفته، خانم نسبتا مسن محلّه داشت ازجلسه موعظه برمي گشت.
در همين اثنا نوه اش از راه رسيد و با کنايه بهش گفت: |
|
|
|
|
|
|
|
|
Copyright ©
2009-2010 By
www.nSun.us
, All rights
reserved -
Hosted & Design
By
Hami Web Network
Powered By
DataLifeEngine
- SMS Box=
3000258800
-
SMS Plugin
Service By
www.SmsWay.ir
|
|