نامه هاي خط خطی
نویسنده : خانم دکتر عرفان نظر آهاری
(هفته نوزدهم)
بی گمان پروردگارت در کمینگاه است.اما انسان،هنگامی که پروردگارش او را می آزماید و گرامی میدارد و نعمت می بخشد،شاد و مغرور می شود و می گوید:پروردگار مرا گرامی داشت.اما چون او را به بلا و محنت آزماید و روزی اش را بر او تنگ می گیرد،بی صبری و ناسپاسی می کند و میگوید:پروردگارم مرا خوار کرده است _ فجر/ 14تا 16
همه فکرم پر شده از این آیه ها.
خدا گفته است من در کمینگاه هستم.
یعنی خدایا،تو همیشه پشت لحظه هایمقایم شده ای و هر آن ممکن است پیدایت شود و یک ورقه ی پر از سوالهای سخت دست آدم بدهی؟
توی مدرسه رسم است که روز امتحان را مشخص می کنند،اما خدا،تو این کار را هم نمی کنی.
می دانی چقدر این جوری سخت است ؟
یعنی هر روزی ممکن است روز امتحان باشد و هر جایی جلسه ی امتحان .
خدایا! اماقسمت جالب ابن آیه ها این است که تو هم با اتفاقهای خوب آدمها را امتحان می کنی و هم با اتفاقهای سخت.
هم با غم،هم با شادی.
قبلا ها فکر می کردم فقط از سختیها سوال امتحانی می آید، وگرنه شادی که دیگر امتحان نمی شود.
حالا فهمیدم که اشتباه می کردم .
درست است آدم وسط خوشی ها اصلا حواسش نیست که دارد امتحان می دهد.
خوشیها حواس آدم را پرت می کند و اتفاقا همین جاهاست که ممکن است امتحانش را خراب کند .
خدایا! حالا می فهمم که امتحانهای تو از آن چیزی که فکر می کردم خیلی سخت تر است .
****
آیا تو هیچ وقت در کمین بودن خدا را احساس کرده ای؟
یه نظر تو خدا چه جوری با خوشیها و خوشحالیها امتحان میگیرد؟
تو هیچ وقت این طوری امتحان شده ای؟
راستش را بگو ، نتیجه ی امتحانت چه شد؟
( ادامه دارد )
منبع : - wWw.98iA.Com |