حق الناس به روایت شهدا

( قسمت پنجم  )

شهدا هم در مقابل حق الناس مسئولند

 امام باقر (ع) می فرمایند : تمام گناهان شهید در راه خدا بخشیده می شود مگر بدهکاری او به مردم که کفاره ای ندارد . مگر اینکه پرداخت شود و یا وصی او بجای او آن قرض را بپردازد و یا صاحب حق آن را عفو نماید .  وسائل ج6 ص83

قسمتی از وصیت نامهشهیداحمد حلمي

… و اما اي دوستان از شما مي خواهم كه هر ناراحتي از من داشتيد مرا به بزرگواري خود ببخشيد زيرا گناهانم سنگين است شايد خداوند حق خود را كه همان حق اللهباشد بخشد اما حق الناس را شما ببخشيد پس از شما ملتمسانه مي خواهم مرا عفو كنيد و سعي كنيد كه هميشه پيرو امام و روحانيون باشيد زيرا كه روحانيون چراغ ما هستند و سخنان امام را مو به مو اجرا كنيد كه صلاح اسلام بر اين است.

و اما خانواده عزيز ! ان شاءاللهاگر ميسر شد مقداري نماز و روزه گردنم هست كه بدهيد برايم بجا آورند دوباره از شما برادران و خواهران و دوستان مي خواهم كه مرا ببخشيد و پيرو امام و قرآن و اسلام باشيد و امام و رزمندگان را هميشه دعا كنيد ديگر عرضي ندارم  …  1

قسمتی از وصیت نامهشهیدمهدي عرب نژاد

...  ديگر وصيتم اين است كه هر كس از من بدي ديده اميدوارم كه عفو كند كه خداحق الناس را نمي بخشد مگر مردم ببخشند و از همه شما مي خواهم كه دعا كنيد كه خدا این بنده گنهكارش را ببخشد و كشته شدنش را شهادت در راهش قبول كند . و حال وصيتي دارم به پدر و مادرم كه حق زيادي به گردنم دارند و اميدوارم كه اين فرزند گنهكارشان را ببخشد كه اگر فرزند خوبي برايتان نبودم اميد عفو دارم و شما را به صبر دعوت مي كنم . در مرگ من بي صبري نكنيد ولي نمي گويم گريه نكنيد ولي مواظب باشيد كه شيطان شما را گول نزند و اجر خود را ضايع نكنيد كه امانت از كسي داشتن و پس دادن ناراحتي ندارد كه من امانتي بودم در دست شما و خدارا شكر كنيد كه به امانت خيانت نكرديد و پس داديد . پدر و مادرم ، من به راهي رفتم كه امام حسين (ع) مشخص كرده است ، راهي كه علي اكبر امام حسين(ع) رفته ، راهي كه رضاي خدادر آن بود و شما نيز به راهي برويد كه رضاي خدا در آن است و مادرم هر وقت خواستي گريه كني براي امام حسين (ع) و فرزندانش گريه كن  ...  2

قسمتی از وصیت نامهشهیدامير همايون صرافی

... من که رفتم  با خدايم پيمان بسته بودم تا پايان راه بروم و بر پيمانم استوار ماندم .  همه شما سعي کنيد و بر آن استوار بمانيد و عهدتان عهدي باشد که عاقبت به خير شويد . مي دانم در لحظه آخر حسين (ع) چون پدري و فاطمه زهرا (س) چون مادري بالاي سرم خواهند آمد و مي گويند به عهدت وفا کردي . پس اي پدر و مادرم ناراحت نباشيد که چرا لحظه شهادت بر بالاي سرم نبوديد. در رعايت حق الناس خيلي توجه کنيد . والله اگر کسي از شما راضي نباشد آن دنيا خيلي کار سخت است و البته خوبست به اين سادگي از دست هم ناراضي نشويم که برادران و خواهران ديني هستيم . علاوه بر حق الناس اداي حق اللههم سخت است و حق پدر و مادر را هم ادا کردن سخت است . اي پدر و اي مادرم از من راضي باشيد شما را به خدا حلالم کنيد که حق شما را ادا ننمودم و بد فرزندي بودم براي شما در آن دنيا از من در گذريد. ... 3

قسمتی از وصیت نامه شهید سیدمحسن نوربخش   

...وصیت‌ دیگرم‌ این‌ است‌ که‌ از ملت‌ شهید پرور می‌خواهم‌ که‌ هر بدی‌ از من‌ دیده‌اند مرا ببخشند؛ زیرا که‌ خداوند می‌فرماید: من‌ حق‌ الله‌را می‌توانم‌ ببخشم‌ چون‌ حق‌ من‌ است‌ اما حق‌ الناس‌ را نمی‌بخشم؛‌ چون‌ حق‌ من‌ نیست‌. وصیت‌ دیگر من‌ این‌ است‌ که از پدر و مادرم‌ و خواهران‌ و برادرانم‌ می‌خواهم‌ اگر از دنیا رفتم‌ ناراحت‌ نشوند؛ زیرا که‌ من‌ زنده‌ام‌ و در نزد خدایم‌ روزی‌ می‌خورم‌ و اگر ناراحت‌ شوند دشمن‌ خوشحال‌ می‌شود و خداوند نیز دوست‌ ندارد که‌ دشمن‌ خوشحال‌ شود. مادر و پدر عزیزم‌! شما خیلی‌ برای‌ من‌ زحمت‌ کشیدید و ان‌شاءالله‌ من‌ جبران‌ این‌ زحمت‌ها را در آخرت‌ می‌کنم‌. خداوند ما را آفرید و امانتی‌ به‌ دست‌ پدر و مادر داد و این‌ پدر و مادر هستند که‌ باید این‌ امانت‌ را خوب‌ و به‌ راه‌ صحیح‌ به‌ خداوند متعال‌ تحویل‌ دهند. ای‌ کاش‌! من‌ صد جان‌ داشتم‌ و در راه‌ خدا اهدا می‌کردم‌. ... 4

قسمتی از وصیت نامه  شهید کاظم اشجع زاده

...  سخنی با برادران عزیزم دارم . برادرانی که من به عنوان برادر کوچک نتوانستم در خدمت آنها باشم و حق آنها را ادا کنم . میثم و احسان (برادران کوچک شهید اشجع زاده ) به آن نحو از جریان اطلاع ندارند و اگر توفیق داشتم و شهید شدم ، برادرانم را از نظر جسمی و روحی تقویت کنید تا از یک درک و قوه خوب برخوردار باشند . از خواهرم معذرت می خواهم که برادری خوب برایش نبودم . انشاءالله مرا عفو خواهد کرد . از ایشان تقاضا دارم با ایفای نقشی فعال به عنوان یک زن مسلمان دِینِ خود  را به اسلام ادا کند .

صحبت خاصی ندارم . درمورد اموال ، سه کتاب دارم ( … ) که از جهاد سازندگی گرفته ام ، آنرا برگردانید .چون بنده ای گنهکار بوده ام و این معاصی در محیطهای اجتماعی بوده در پایین عکس من اضافه کنید این بنده گنهکار طلب عفو دارد . هر کس ظلم و ستمی از من دیده است ، از من راضی باشد که حق الناس سخت است .اگر جنازه ای داشتم ، هر جا که پدر و مادرم صلاح دانستند ( ترجیحاً در حسین رضا ) دفن کنید .والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته  . کاظم اشجع زاده   جمعه  ۶۵/۱۱/۸     5

قسمتی از  وصیت نامه روحانی شهید  ابوالقاسم (حسن) حسن‌نژاد

... هر چند وقت یک بار جنازة ‌شهیدی را آن هم با جمعیتی اندک در حالی که حاضر نیستیم در مقابل آن همه ایثار آنان چند دقیقه از کسب‌مان چشم بپوشیم، تشییع می‌کنیم. هیچ فکرکرده‌ایم که چقدر با دیدن این همه شهید متحول شده‌ایم، چقدر به خود آمده‌ایم؟ آنها به سوی معبودشان و آن که از اویند پر می‌کشند و ما تنها بر آنها می گرییم. گریه می‌کنیم که چرا بدن‌هاشان سوخته یا قطعه قطعه شده یا اصلا به خانوادة‌شان نرسیده یا فرزندانشان یتیم و همسرانشان بی‌شوهر شده‌اند، غافل از این که آنان به معشوق پیوسته‌اند و بسیار خرسند و شادمان و خانوادة‌شان نیز برخوردار از اجری عظیم، که اگر ما بدانیم آنان چه می‌کنند و به کجا رسیده‌اند به حال آنان غبطه می‌خوریم و لحظه ای درنگ را جایز نمی شمریم. «البته گریه به جای خودش لازم و شرکت در حماسة شهید است». هیچ اندیشیده‌ایم که ما هم مسافریم و روزی باید برویم و برای آن‌روز زاد وتوشه لازم است. آیا با دیدن این همه ایثار به دنیا و مظاهر آن نزدیک‌تر شده‌ایم یا بیشتر از آنان دل کنده‌ایم؟ کوتاه سخن این که به خود آییم که فردا دیر است و اگر امروز نجنبیم از قافله عقب خواهیم ماند. در پایان از همة آنها که بر گردن من حقی دارند، تقاضا می‌کنم که مرا حلال کنند و اگر مبلغی به آنها بدهکارم که یادم نیست از خانواده‌ام بگیرند؛ زیرا تنها چیزی که بخشیده نخواهد شد، حق الناس است. «والسلام» ابوالقاسم (حسن) حسن‌نژاد   6

قسمتی از  وصیتنامه شهید مصطفی برجعلی زاده صبوری

... سلام برپدرو مادرعزیزم که من را پرورش دادند واز خدا خواستند که در راه او خدمت کنم و یار و یاور مسلمین باشم از خدا می خواهم که شما را در پناه خود حفظ فرماید وصبربلند بالا بر شما عطا فرماید سلام مرا به برادر و خواهرانم برسانید وکمک آنها را در راه اسلام خواهانم.امیدوارم که اگر آزاری برشما رسانده باشم مرا ببخشید وحلال کنید امام را دعا فرمائید ونیز مرا دعا کنید. آقا! اگرتوانستی مقداری برایم نماز بخوان وکمی برایم خیرات کن چون ممکن است حق الناس گریبانگیرم شود.زیاد برایم خرج نکنید اگر مقدور بود جنازه ام را کنار خاک برادرم (شهید محمود)دفن کنید واگر نشد در علی ابن جعفر(ع) ولی سعی کنید در شیخان.خداوند درهمه کارها شما را کمک ان شاءالله  . من الله التوفیق  موفق وموید ومنصور باشید -  مصطفی برجعلی زاده صبوری  15/11/1364  7

قسمتی از  وصیتنامه شهید سعید ناصری

... سخنی چند با عمه های شهیدپرور کلیه مادران و پدران شهداء دارم. از شما میخواهم که مانند حضرت زینب"س" استوار باشید. و بنده حقیر را هم دعا کنید. شاید از توفیقات فرزندانتان به این حقیر لطفی شود.و اما دوستان و برادران بسیجی و عضو انجمن اسلامی. خواهشمندم جز اسلام از چیز دیگر تبعیت نکنید و اتحاد خود را محکم تر نمائید ،چون دشمنان هر لحظه در صدد از بین بردن این اتحاد بوده و راحت نخواهد نشست و اینقدر باهم و در بین هم دوتیرگی نداشته باشید و همیشه در خط امام باشید و به خانواده های معظم شهداء سرکشی کنید ،خصوصا" فرزندان شهداء .ضمنا" از خوانندگان التماس دعا دارم و لازم است بگویم که این وصیت نامه را نه بعنوان وصیت ،بلکه فقط  بعنوان چند کلام از زبان حقیر چون درحد وصیت نیست. در خاتمه از کلیه عزیزان طلب حلالیت میکنم و عزیزانی که از بنده طلبی دارند از خانواده بنده بگیرند و حلال کنند. چون به حد کافی گنهکار هستم دیگر فکر نمیکنم بتوانم طاقت زجر حق الناس را داشته باشم و پیروزی رزمندگان و فرج امام زمان"عج" را از پیشگاه خداوند متعال خواستارم. خانواده محترم و اقوام مرا حلال کنید.  خداحافظ    فرد حقیر و گنهکارخدا    "سعید ناصـری""امـام را دعـا کنیـد"   8

( ادامه دارد )

منابع :

1  سایت مسجد صاحب الزمان(عج) شهرستان دزفول

2   سایت شهداء خانوک

3   سایت دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی

4   سایت تبیان

5   سایت ورامین سیتی

6   سایتجلوه ایثار

7   وبلاگ پینوندی

8   سایت شهید سعید ناصری