به نام خداوند بخشنده مهربان               بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ ‏                In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful.                Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.                Im Namen des barmherzigen und gnädigen Gottes.                In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso.                Dengan nama Allah, Yang Maha Pemurah, lagi Maha Mengasihani.                ¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!              

 
   Home Page | صفحه اول   Rss Link | فید خبرخوان   Contact Us | تماس با ما     امروز
کلیک کن
 

انسان و حقوق / حق انسان ها ( حق الناس ) » حق الناس به روایت حجت الاسلام قرائتی( بخش اول - قسمت اول )
ارسال : 11/10/1348, 03:30 | 0 نظر | 739 بازديد نسخه مخصوص چاپ
 

 

 

 

حق الناس به روایت حجت الاسلام قرائتی

  ( بخش اول - قسمت اول )

بسم الله الرحمن الرحيم 

  «الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

موضوع: حق الناس 

27 دقيقه مي‌خواهم برايتان صحبت كنم. بيست آيه! موضوع بيست آيه هم يك كلمه است، حق‌الناس! چيزي كه همه به آن گرفتار هستيم. كسي نيست كه بگويد من گير حق‌الناس نيستم. استثنا ندارد. حق ‌الناس يعني حق بچه، حق همسر، حق همسايه، حق استاد، حق شاگرد، حق مسلمان، حق غير مسلمان‌، غير مسلمان‌ها هم حقوقي دارند. رابطه‌ي ما با يهود با مسيحيت، حق دشمن، جنگ هم آدابي دارد، دشمن را حق داري اگر شمشير دست گرفت تو را بكشد شما هم گردنش را بزني. اما اگر گردنش را زدي حق نداري تكه‌تكه‌اش كني. چشمش را دربياوري، گوشش را ببري، يعني حتي در جنگ هم كه بكش بكش است، آنجا هم قانون دارد. بنابراين موضوع ما حق‌الناس است.

بسم الله الرحمن الرحيم. حق‌الناس: بزرگ‌ترين آيات قرآن راجع به حق‌الناس است. آياتي داريم كه يك كلمه است. مثل قاف، تا آيه‌اي كه يك سطر است. بزرگ‌ترين آيات قرآن راجع به حق‌الناس است. برايتان بخوانم. بسم الله الرحمن الرحيم... يك صلواتي بفرستيد. (صلوات حضار)

1- بزرگ‌ترين آيه‌ي قرآن درباره حق الناس

بسم الله الرحمن الرحيم بحث امروز درباره‌ي حق الناس است. بزرگ‌ترين آيات قرآن درباره‌ي حق‌الناس است. آيه از اينجا شروع مي‌شود، اينجا تمام مي‌شود. ما در كل قرآن آيه‌اي كه يك صفحه تمام باشد نداريم. همه هم براي حق الناس است. برايتان بخوانم. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» اي مؤمنين! «إِذا تَدايَنْتُمْ بِدَيْنٍ» (بقره/282) اگر به هم بدهكار هستيد، اول بدهي‌تان را معين كنيد، دو ماهه يا سه ماهه. «إِلى‏ أَجَلٍ»، اَجَل يعني زمان تعيين كنيد. «أجَلٍ مُسَمًّى» نگو تا چند ماه ديگر، چند ماه نه، دو ماه، سه ماه، ده روز، پنج روز، پس در قراردادها: 1- زمان باشد. 2- زمانش معين باشد. 3- «فَاكْتُبُوهُ» بنويسيد. مكتوب كنيد، اسناد تجاري را مكتوب كنيد. آقا سواد نيست. مي‌گويد: برويد باسواد پيدا كنيد. «وَ لْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كاتِبٌ» اگر خودتان كاتب نيستيد، برويد يك كاتب پيدا كنيد. كاتب بايد عادلانه بنويسد. «بِالْعَدْلِ» چيزي را به نفع كسي ننويسد. عادلانه بنويسد. «وَ لا يَأْبَ كاتِبٌ» اگر به كاتب گفتيم بيا بنويس، ناز نكند.

ممكن است بگويد: آقا من حوصله‌ام نمي‌رسد. بابا ايشان سواد ندارد مي‌گويد: بنويس، ناز نكن. آقا وقت من صرف مي‌شود، مي‌گويد: به او مي‌گوييم يك چيزي هم به تو بدهد. تو بايد بنويسي، آن آقا هم كه وقتش را صرف كرده بايد يك چيزي داد. بعد هم مي‌گويد: خيلي هم پز نده كه با سواد هستي. «عَلَّمَهُ اللَّهُ» خدا به تو سواد داده، شكرانه‌ي سواد تو اين است كه به ديگران ياد بدهي«كَما عَلَّمَهُ اللَّه‏». «فَلْيَكْتُبْ» دوباره مي‌گويد: بايد بنويسي. پس ببين سه بار. بنويس، سواد نداري كاتب پيدا كن، كاتب ناز نكند، تو حق كاتب را بده. كاتب هم نوشتنش را شكر خدا حساب كند. بگويد: خدايا به شكرانه‌‌اي كه من سواد دارم از سوادم به نفع اين استفاده مي‌كنم. «وَ لْيُمْلِلِ» خوب كاتب چه بنويسد؟

بنده كاتب، دو نفر نزد من آمدند. مي‌گويند: بنويس. طلب‌كار مي‌گويد: بنويس دو ميليون! بدهكار مي‌گويد: نه بنويس، يك و نهصد! بالاخره هرچه طلبكار مي‌گويد بنويسم، يا هرچه بدهكار. مي‌گويد: هرچه بدهكار مي‌گويد. «وَ لْيُمْلِلِ الَّذي عَلَيْهِ الْحَقُّ» آن كسي كه حق عليه اوست. يعني بدهكار است. من كه بايد بدهم بايد بگويم چقدر بنويس. تو كه مي‌خواهي بگيري كه معلوم است. من كه مي‌خواهم بدهم. «وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ» آقاي بدهكار گفتيم كاتب حرف تو را بنويسد، اما تو هم تقوا داشته باشد، كمش نگذاريد. «وَ لا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئاً» مال مردم را نخوري! گفتم: حق با تو است، گفتم: مرد در خانه حق حكومت دارد. اما حق تحكم نداري. فرق است بين حكومت و تحكم. حكومت يعني تدبير عاقلانه، تحكم يعني زورگويي! چون من مرد هستم بايد تو گوش بدهي. نه! ممكن است مرد هستي ولي حرف تو باطل است. حكومت با تحكم فرق دارد. گفتيم بدهكار بگويد. اما تو هم تقوا داشته باش، كم‌كاري نكن.

خوب حالا اگر بدهكار خل بود. اگر سفيه بود. عقلش نمي‌رسد، «أَوْ لا يَسْتَطيعُ أَنْ يُمِلَّ» استطاعت املاء ندارد، يعني لال است. بدهكار است، من بايد بگويم بنويس. اما يا لال است يا تدبير ندارد، يا خل است، مي‌گويد: «فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ» ولي اين بدهكار جلو بيايد، بگويد و كاتب بنويسد. نوشتيم بس است. مي‌گويد: نه!حق الناس است. «وَ اسْتَشْهِدُوا شَهيدَيْنِ» دو تا شاهد هم بگيريد. شاهدها هم بايد مرد باشد. حالا اگر دو تا مرد گير ما نيامد، يك مرد و دو تا زن، چرا دو تا زن و يك مرد؟ چون زن وجود عاطفي است، وجود اقتصادي نيست.

شما به يك زن بگويي آهن كيلويي چند است نمي‌داند. ولي بگويي در عروسي چهل نفر خانم رفتند، هركدام بوليزشان چه رنگ است؟ پيراهنشان چه رنگ است؟ دانه دانه حفظ كرده، يعني يك سري چيزهاي تجملاتي، آرايشي، عاطفي، محبتي را زنها از مردها قوي‌تر هستند. يك سري چيزها مثل بزن و بكوب و جنگ و اقتصاد و در مسائل نظامي و اقتصادي مرد قوي است. در مسائل عاطفي و محبتي زن قوي است. اينجا چون مسأله‌ي اقتصادي است پاي مرد جلو است. چرا دو تا؟ مي‌گويد: «أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَكِّرَ إِحْداهُمَا» اگر يكي يادش رفت، اين يكي يادش نرود.

حالا اگر به شاهد گفتيم بيا شهادت بده. شاهد هم ناز نكند. همين كه گفتيم: كاتب ناز نكند، شاهد هم ناز نكند. بيا شهادت بده! بگويد حالا اين چيزي نيست يك قلم هست. مي‌گويد: نه ببين «صَغيراً أَوْ كَبيراً» چه يك خودكار، چه كشتي آهن در دريا. بايد بنويسي، چون حق‌الناس است. كار نداريم، بزرگترين آيات قرآن راجع به حفظ حقوق است. اين يك نكته.

2- دوري از وكالت مجرم و ظالم 

نكته دوم: افرادي كه وكيل مي‌شوند، وكالت چون قسم دارند پيداست شغل مقدسي است. روزي كه وكلاء آغاز كارشان است در يك جلسه‌اي مي‌آيند، همه بلند مي‌شوند، مثل نماينده‌هاي مجلس كه قسم مي‌خورند، قسم مي‌خورند كه خيانت نكنند وكيل اگر از اول مي‌داند كه حق با اين نيست، نمي‌تواند بگويد: حق با تو نيست، اما 5 ميليون بده من درستش مي‌كنم. اگر وكيل بداند كه طرفي كه آمده مي‌گويد: تو وكيل من، حق نمي‌گويد، مي‌گويد: با پول درست مي‌كنم. آنچه وكيل مي‌گيرد درآمد حرام است. نسلش چه درمي‌آيد، خدا مي‌داند. چون با لقمه‌ي حرام زندگي مي‌كند.

مسأله‌ي سوم كتمان حق حرام است. شما الآن مي‌دانيد تمام يهودي‌ها و مسيحي‌ها گناهشان به گردن چهار تا آخوند است. آخوندهاي مسيحي و آخوندهاي يهودي تورات و انجيل را مي‌خواندند، مي‌دانستند اين پيغمبر اسلام همان كسي است كه در تورات و انجيل نام و نشانش آمده است. اينها گفتند: نه اين او نيست. حق را كتمان كردند، يهوديت ماند، مسيحيت هم ماند، چهار تا آخوند، چرا؟ براي اينكه گفتند: اگر ما بگوييم حق با او است، نان ما آجر مي‌شود. اگر دكتر بگويد: من مرض تو را نفهميدم، پول را بگير، فلان دكتر از من بهتر مي‌فهمد، خوب پس ما چه كاره هستيم؟

هفته‌ي گذشته يك جايي بوديم، صد تا صد تا مي‌آوردند در يك كلاس. گفتيم: بابا شما كه جا داريد يك مرتبه پانصد تا بياوريد. رئيس‌اش گفت: خوب پس نان ما قطع مي‌شود. آخر ما گاهي وقت‌ها لفتش مي‌دهيم كه نان بخوريم. فيلم‌سازها را ديدي، گاهي فيلم‌سازها اگر شانه‌ي تخم‌مرغ را در يخچال بگذارد، در را ببندد، خواهند گفت: سي ثانيه توليد كردي. اين در يخچال را باز مي‌كند تخم‌مرغ‌ها را دانه دانه مي‌چيند، يك خرده لفتش مي‌دهد كه بگويد: چهار دقيقه توليد كردم، چهار تا دويست هزار تومان بگيريد. ما گاهي وقت‌ها... يا گروه سياسيون مي‌روند يك صحبتي بكنند، حرف‌هايشان را ناقص مي‌زنند تا يك دوره سفر ديگر هم، يك سفر خارج ديگر هم بروند. و الا مي‌شد دفعه‌ي اول تمام شود و برود. ما چطور نان مي‌خوريم. البته دود مي‌شود. اينها زرنگي نيست. تمام اين زرنگ‌ها زندگي‌شان عاقبت ندارد. چون حديث داريم رزق هركسي با حلال اندازه‌گيري شده است. آنهايي كه مي‌فهمند به حرام مي‌پرند خدا از حلال كمشان مي‌گذارد. دانشجو، جوان، دختر، پسر، تو بنا است از حلال يك همسر خوبي گيرت بيايد، منتهي حالا مي‌گويي: اين دختر هم بد نيست، يك خرده او را ببينم. حالا يك بستني با اين بخوريم. يك خرده يك پاركي يك اس ام اسي به اين بزنيم. يك دو ساعتي، چهار ساعتي با اين پسر، با اين دختر، تاب مي‌خوري. شد؟ دو سال ازدواجت عقب مي‌افتد. كه اگر اين گناه را نمي‌كردي تاب ازدواجت باز مي‌شد. تا مي‌روي ازدواج كني عمه عروس مرد، عمو داماد مرد. چهل روز عقب بيانداز. مي‌روي درست كني، بنايي داريم. مي‌روي درست كني، مي‌بيني اوه... دو سه سال اينها لفتش دادند، اينها حديث هست. مي‌گويد: هركس از حرام كام بگيرد، خدا سهم حلالش را بگوييد... كم مي‌گذارد. امام جواد فرمود:

 كساني كه پول، خمس بدهند من ضامن هستم پولشان كم نشود، و امام كاظم فرمود:

 آنهايي كه مثلاً صد ميليون دارد بايد بيست ميليون خمس بدهد، دلش نمي‌آيد بدهد. مي‌گويد: امام فرمود:

كساني كه در راه حق پول ندهند خدا زندگي‌شان را طوري تاب مي‌دهد كه دو برابرش را در راه باطل بدهند.

 حادثه، تصادف، تلخي، مالش را مي‌برند، كش مي‌روند، اوه... تمام رباهايي كه بانك‌ها مي‌گيرند، يك مرتبه مي‌بيني در يك ماجرا همه آتش گرفت.

ما هنوز دينمان را باور نكرديم. يعني با دين پخته نشديم، بعضي‌ها داغ شديم، در حدي كه بخشي از دين را عمل مي‌كنيم. اما هنوز «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِل‏» (بقره/285) باور كنيم كه رزق ما از حلال اندازه‌گيري شده، اگر فكر كردي دو تا باقلوا بخوري زرنگ هستي، زرنگ نيستي. دكتر مي‌گويد قندتان بالا رفته ديگر خانه‌ي خودت هم نبايد قند بخوري. چرا؟ براي اينكه در آن مهماني نگاه كردي كسي نيست، دو تا باقلوا خوردي. چون زرنگي كردي دو تا باقلوا خوردي، دكتر مي‌گويد: قندتان بالا رفته خانه‌ي خودت هم ديگر قند نبايد بخوري. به زرنگي نيست. زرنگ نباشيم.

ظاهر سازي ممنوع! بعضي‌ها مي‌آمدند نزد علمايشان، علمايشان زبان‌هايشان«يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ» (آل‌عمران/78)‏ قرآن مي‌گويد: زبان‌هايشان را تاب مي‌داد «لِتَحْسَبُوه» كه اين فكر كند كه مثلاً چنين و چنان است. با ظاهرسازي، مهمان خانه‌ي من مي‌آيد من او را در كتابخانه مي‌برم. مهمان مي‌گويد: اوه..... هو..... قرائتي چقدر كتاب دارد؟! شد؟ من خواستم از ظاهرسازي نزد مهمان پز بدهم. آنوقت همين مهمان كه پاي منبر من مي‌آيد، من قاطي مي‌كنم، عوض اينكه بگويم: امام حسين(ع)، مي‌گويم: شمر(ع)! يك چيزي قاطي مي‌كنم، تا آخر عمر به من مي‌خندد، تمام آنچه بافته بودم، پنبه مي‌شود. عزت از خداست. ظاهر سازي نكنيد.

3- سرعت در پرداخت حق الناس 

در حق الناس سريع بدهيم. «أَسْرَعُ الْحاسِبينَ» (انعام/62) سريع‌الحساب. حديث داريم اگر كسي از شما طلب دارد، داري به او بدهي، نمي‌دهي، هرشبي كه مي‌خوابي به همان مقدار گناه دزد را پاي شما مي‌نويسند. خيلي است! من پول دارم بدهم، ولي مي‌گويم: حالا باشد براي بعد. هركس به بدهكارش بگويد: باشد بعد، دارد بدهد به او نمي‌دهد، هرشبي كه مي‌خوابد به همان مبلغ گناه دزد را پاي او مي‌نويسند.

سرعت! گاهي وقت‌ها، حقوق كارمند را دولت دارد بدهد، دو ماه، سه ماه، شش ماه عقب مي‌اندازد. اصلاً گاهي وقت‌ها بودجه‌هايش شش ماه، شش ماه، مثلاً شش ماه از سال رفته اين هنوز تخصيص نيامده است. اگر نداريم عذر داريم طوري نيست، اما اگر عذر نداريم، اگر عذر داريم قرآن به طلبكار مي‌گويد: فشار نياور. چرا چك او را برگشت مي زني و او را زندان مي‌كني؟ «فَنَظِرَةٌ إِلى‏ مَيْسَرَة» (بقره/280) صبر كن تا پولدار شود. به پولدار مي‌گويد: داري بدهي، نمي‌دهي، دزد هستي. اگر نداري بدهي، كسي كه تو را به زندان بياندازد. به قرآن عمل نكرده است.

( ادامه دارد )

منبع : http://gharaati.ir/show.php?page=darsha&id=2072








 
 
n s u n
« انسان »
 
c a t e g o r y
« موضوعات »
بیش از 100 موضوع با محوریت انسان
 
r e g i s t e r a t i o n
« عضویت و اشتراک »
با لینک ثابت RSS سایت مطالب را در سایت و یا نرم افزار خود منتشر و شماهده کنید
به زودی

به مناسبت آغاز سال 1391 و شروع چهارمین سال فعالیت سایت سامانه عضویت پیامکی "انسان" افتتاح شد.
جهت دریافت رایگان پیام های کوتاه با موضوع انسان یک پیامک با متن انسان به شماره
3000258800 ارسال نموده و منتظر تائید عضویت خود در سامانه شوید.
شما نیز می توانید نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را به شماره مذکور پیامک کنید.

 
l a s t  p o s t
« آخرین مطالب »
 
v o t e
« نظرسنجی »

نظر شما در مورد محتوی سایت انسان چیست؟


 
c a n o n i c a l   t i m e
« اوقات شرعی »
 
c h a r i t y
« كمك هاي انسان دوستانه »»





برنامه جهانی مبارزه با گرسنگی

کمک به ایتام
 
 
t r a n s l a t e
« ترجمه »

 
c a l e n d a r
« تقویم شمسی »
<    «  دی 1403  »    >
شیدسچپج
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
 
 
l i n k  b o x
« پیوند به بیرون »

براي تبادل لينك با ما آدرس سايت را با نام "انسان" در وبسايت يا وبلاگ خود اضافه كرده و سپس از قسمت تماس با ما لينك خود را ارسال نمائيد
آدرس های ورودی به سایت:
www.Nsun.us
www.N-Sun.ir
www.Nsun.tk
nsun.ely.ir

 
 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره Copyright © 2009-2010 By www.nSun.us , All rights reserved -  Hosted & Design By Hami Web Network
Powered By DataLifeEngine - SMS Box= 3000258800  -   SMS Plugin Service By www.SmsWay.ir