سلوك باران

[محمدرضا رنجبر]

عقربه هاى قبله نما را ديده ايد كه پيوسته لرزان اند، مگر زمانى كه همسو با قبله باشند.

دل آدمى نيز همين طور است، لرزان و مضطرب است مگر اين كه با خدا همسو شده و  ...

سلوك باران

[محمدرضا رنجبر]

گرداب ها و يا گردبادها را نديده اى چقدر قدرت دارند، چرا ؟
چون درون شان خلأ است و خالى است و خلأ قدرت مى آورد. حال يادت باشد دل هم اگر ...

سلوك باران

 [محمدرضا رنجبر]

نهر و مزرعه را ديده اى و ديده اى كه اين دو با آب چگونه رفتار مى كنند. نهر عرصه را بر آب تنگ مى كند، در نتيجه آب پا به فرار گذاشته و مى گريزد، اما مزرعه ...

سلوك باران

[محمدرضا رنجبر]

يك ظرف آب كه بر روى آتش است و مى جوشد كافى است يك استكان آب سرد به آن اضافه كنى، از جوش مى افتد. من و تو هم اگر وقتى آتش خشم به سراغ مان آمد و ...

سلو ك باران

[محمدرضا رنجبر]

بزازها را نديده اى اول يك پارچه بنجل و بى ارزش پيش روى تو مى گذارند و كلى تعريف هم مى كنند، اگر برداشتى كه برداشتى اما اگر با بى اعتنايى كنار زده و خواستى از مغازه ...

سلوك باران

[محمدرضا رنجبر]

تا بچه زمين مى خورد و شروع به گريه مى كند، مادر از راه مى رسد و يك شكلات به دست او مى دهد و اتفاقاً بچه هم آرام مى گيرد، مى دانى چرا ؟ او پيش خود ....

سلوك باران

[محمدرضا رنجبر]

 نان سنگك تا خمير و خام است، به سنگ ها حتى به ريزترين آنها مى چسبد، اما همينكه پخته شد، خيلى راحت از همه آنها جدا خواهد شد . انسان هم همينطور است تا ...