انسان از مرگ تا برزخ
نعمت اله صالحى حاجى آبادى
( قسمت پنجاه و هفتم )
فصل سوم : فشار قبر
( قسمت اول )
مقدمه
يكى از چيزهايى كه مسلمانان بايد به آن معتقد باشند عذاب و فشار قبر است .
گر چه حقيقت فشار قبر به خوبى براى ما روشن نيست ، ولى دور نمايى از آن را بيان مى كنيم و آن عبارت است از آن كه وقتى جنازه ميتى را در ميان قبر مى گذارند، آن ميت خود را در تنگ ناى تاريك و وحشت ناك قبر مى نگرد و در فشار بسيار سختى قرار مى گيرد.
حال بايد بدانيم ، آيا روح ميت در فشار قرار مى گيرند؟ (مانند شخصى كه حكم اعدامش صادر شده باشد) و او شب آخر عمر خود را در فشار سخت روحى مى بيند، يا قالب مثالى كه همان روح و جسم لطيف اوست (شبيه عالم خواب ) در فشار قرار مى گيرد؟ یا اين كه روح با همين جسد خاكى دنيايى رابطه بر قرار مى كند و خود را در فشار مى نگرد.
آن چه از روايات به دست مى آيد: فشار قبر به بدن اصلى وارد مى شود، اما براى افراد در شدت و ضعف فرق مى كند؛ زيرا هر كس گناهش بيشتر باشد در قبر فشارش بيشتر است .
عذاب قبر براى گناه كاران حتمى است . اما براى مؤ منان ، امكان دارد واقع شود و امكان دارد واقع نشود. در اين رابطه به چند روايت توجه كنيد.
1- از حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم روايت شده كه فرمود:
فشار قبر براى مؤ من از دو جهت است . يا براى كفاره و از بين بردن گناهان او است ، يا براى نعمت هايى كه در دنيا ضايع كرده و توجه به آن ها نداشته است .(148)
2- ابى بصير از امام صادق عليه السلام پرسيد: آيا كسى از فشار قبر نجات مى يابد؟ فرمود:
پناه مى برم به خدا از آن ، چه بسيار كم است كسى كه از عذاب قبر رهايى يابد، به درستى كه براى گناه كاران عذاب و فشار قبر حتمى است .
3- وقتى كه عثمان بن عفان در اثر ضرب و كتك زوجه خود ((رقيه )) دختر حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم را به شهادت رسانيد و او را دفن كردند، آن حضرت در برابر قبر او ايستاد و سر به جانب آسمان بلند كرد در حالى كه اشك از چشمانش مى ريخت . به مردم فرمود:
به ياد آورم آن چه بر اين مظلومه واقع شد (از شكنجه كردن عثمان او را). برايش دل سوزى كردم و از خداوند رحيم خواستم كه او را به من ببخشد و فشار قبر به او نرسد.
پس از آن عرض كرد:
خداوندا!((رقيه )) را به من ببخش و او را در قبر عذاب نكن . خداوند آن مظلومه را به آن حضرت بخشيد و از عذاب قبر نجات داد.(149)
4- وقتى سعد بن معاذ از دنيا رفت بعد از غسل و كفن ، او را داخل قبر كردند و آن را پوشيدند. مادرش گفت : اى سعد! گوارا باد بر تو بهشتى كه داخل آن شوى .
رسول خدا فرمود:
اى مادر سعد! به طور جزم بر خدا حكم نكن ، اينك فشار قبر سعد را فرا گرفت . عرض كرد: چرا يا رسول الله ؟ فرمود: چون داخل خانه بد اخلاق بوده است .(150)
5- حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
قبل از نبوت ، وقتى شتران و گوسفندان را مى چرانيدم عادت داشتم موقع چريدن به آنها نظر كنم .(151)
بعضى اوقات بدون اين كه چيزى آنها را بترساند ناگهان از جاى خود جستن مى كردند و دور هم جمع مى شدند. تعجب مى كردم و در شگفت مى ماندم تا اين كه بعد از مبعوث شدن به رسالت جبرئيل به من چنين گفت :
وقتى كافری از دنيا مى رود و او را داخل قبر مى كنند، ملائكه ضربه اى به او مى زنند به طورى كه تمام مخلوقات از آن به وحشت مى آيند مگر جن و انس .
بعد از آن فهميدم ، وحشت و هراسى كه شتران و گوسفندان پيدا مى كردند، در اثر همان ضربه بوده است . بعد از آن خبرى كه جبرئيل به من داد از عذاب و فشار قبر به خدا پناه مى بردم .
پىنوشتها :
148-بحار الانوار، ج 6، ص 221.
149-بحار الانوار، ج 6، ص 217.
150-داستان سعد در بحث چيزهايى كه باعث فشار قبر مى شود مفصل بيان شده رجوع شود.
151-هيچ پيامبر از طرف خدا مبعوث نشده است مگر اين كه گوسفند چران بوده است .
(ادامه دارد )
منبع : http://vccans.ir/libraray/Ketabkhaneh/ketaabkhaaneh/marg_barzakh |